سابقه و هدف: حفظ، اعاده و ارتقای عادلانه سلامت جامعه وظیفه دولتهاست. برای اتخاذ تصمیم های صحیح و هدایت درست منابع محدود بخش سلامت، نیاز به شاخصی است که زیانهای ناشی از مرگ های زود هنگام به هرعلت و ناشی از ناتوانیهای حاصل از پیامدهای غیر کشنده بیماری را کنار هم قرارداده و براساس یک واحد مشترک بیان کند. شاخص DALY دارای این ویژگی است. سرطان پستان، شایع ترین سرطان در زنان و شایع ترین علت مرگ و میر زنان 44 – 40 ساله محسوب میشود و ازطرفی ASR آن در استان یزد بالاترین میزان در کشور است. این مطالعه در نظر دارد با محاسبه بار DALYs این سرطان ضمن تعیین اهمیت این بیماری در استان، زمینه ارزیابی علمی و موثر برنامههای مبارزه با این سرطان را نیز فراهم آورد .
مواد و روشها: دراین مطالعه مقطعی با استفاده از نرم افزار Can Mod که برای مدل سازی سرطانها درجمعیت طراحی شده است، بار سرطان پستان مربوط به سال 1385 در استان یزد محاسبه و برآورد شد. اطلاعات لازم برای ورودی نرم افزار شامل جمعیت استان، میزان مرگ ناشی از همه علل، میزان بروز و مرگ ناشی از سرطان پستان و بقای بیماران مبتلا به آن به ترتیب از سرشماری سال 1385، نظام ثبت مرگ، نظام ثبت سرطان و نظر خبرگان جمع آوری شد.
نتایج: کل بار سرطان پستان برای زنان استان یزد، 6/580 سال برآورد شد که 461 سال آن به علت مرگ زود هنگام ( YLL ) و 6/119 سال آن به علت ناتوانی ( YLD ) ناشی از سرطان پستان میباشد. بار سرطان پستان در هر هزار نفر جمعیت زنان یزدی (1000/ DALYs )، 22/1 سال میباشد. پیک سنی بار سرطان پستان در گروه سنی 69 – 45 سال بود.
نتیجه گیری: بالاتر بودن بار سرطان پستان در استان یزد نسبت به کشور با توجه به میزان بالاتر ASR آن در استان قابل توجیه است. به نظر میرسد سرطان پستان از اولویتهای نظام سلامت استان است، ولی قضاوت قطعی مستلزم محاسبه بار سایر سرطانها، بیماریها و آسیبها در سطح استان و رتبه بندی آنها میباشد.
Vakili M, Jafarizadeh M, Sadeghian M R, Mirrezaie M, Norishadkam M, Lotfi M H, et al . Burden of breast cancer in females of Yazd province, 2006. Feyz Med Sci J 2009; 13 (1) :31-36 URL: http://feyz.kaums.ac.ir/article-1-710-fa.html
وکیلی محمود، جعفری زاده مجید، صادقیان محمد رضا، میرزایی محسن، نوری شادکام محمود، لطفی محمد حسن، و همکاران.. محاسبه بار سرطان پستان در زنان استان یزد طی سال 1385. مجله علوم پزشکی فيض. 1388; 13 (1) :31-36