سابقه و هدف: چاقی در نوجوانان یک نگرانی جدی برای سلامت عمومی تبدیل شده است که عوامل خطر زیادی را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی ولع مصرف غذا براساس خودآگاهی شناختی با میانجیگری تنظیم رفتاری مثبت هیجان در دانشآموزان چاق در شهر مشهد انجام شد. مواد و روشها: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان پسر متوسطه اول و دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در پژوهش حاضر جهت بالا بردن دقت پژوهش و جهت تشخیص اولیه دانشآموزان چاق 1150 دانشآموز به صورت نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. پس از بررسی سؤالات مربوط به قد و وزن آزمودنیها، دانشآموزان دارای اندکی توده بدنی مساوی یا بیشتر از صدک ۹۵ به عنوان ملاک چاقی در نظر گرفته شد. در نهایت دادههای320 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای جمعآوری دادهها از از پرسشنامه ولع به مصرف غذا سپیدا-بنیتو و همکاران، باورهای فراشناختی ولز و پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان گارنفسکی و گارایج استفاده شد. دادههای جمعآوری شده نیز با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری به وسیله نرمافزار Lisrel8.8 تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که مدل علّی رابطه بین خودآگاهی شناختی، تنظیم رفتاری مثبت هیجان و ولع مصرف غذا در دانشآموزان چاق براساس شاخصهای مختلف برازش تأیید شد (05/0>P)، روی هم رفته، خودآگاهی شناختی و تنظیم رفتاری مثبت هیجان 53 درصد از واریانس ولع مصرف مواد غذایی را در دانشآموزان چاق پیشبینی کردند. نتیجهگیری: بنابراین با توجه به نتایج، پیشنهاد میشود سازمان آموزش و پرورش و بهزیستی، آموزش مهارتهای شناختی و تنظیم هیجان را توسط مشاوران و روانشناسان در کلاسهای برنامهریزی و مهارتهای زندگی برای دانشآموزان عملی سازند.