سابقه و هدف: یکی از نگرانی های جامعه نیازهای جسمی افراد بویژه در سنین رشد است و با توجه به اهمیت نقش معلم و تامین نیازهای جسمی کودکان و عدم اطلاع از وضعیت آن در این منطقه و به منظور تعیین نگرش معلمین نسبت به رفع نیازهای جسمی کودکان و عوامل مرتبط با آن این تحقیق در مورد معلمین دوره ابتدایی در سال 1379 انجام گرفت. مواد و روش ها: تحقیق به روش مقطعی روی کلیه معلمین ابتدایی مدارس کاشان در سال 1379 انجام شد و نگرش با طیف لیکرت با 22 گویه در زمینه نیازهای جسمی و 12 گویه در مورد اطلاعات دموگرافیک مورد بررسی قرار گرفت و از آنان درخواست شد تا یکی از گزینه های کاملا موافق، موافق، مخالف و کاملا مخالف را انتخاب نمایند. عوامل مرتبط شامل سن، جنس، تجربه، تاهل، تعداد فرزندان، وجود مربی بهداشت، وجود فرزند در دوره ابتدایی و ارجاع کودک بود. کسب امتیاز در زیر معدل به عنوان نگرش منفی و بالای آن نگرش مثبت تلقی گردید. یافته ها: از 507 مدرسه ای که مورد بررسی قرار گرفتند نگرش در مورد رفع نیازهای جسمی در 42% موارد منفی بود و عواملی چون سن، تجربه، تاهل و تعداد فرزندان، وجود مربی بهداشت و فرزند دوره ابتدایی در خانواده بر نگرش موثر نبود و فقط با جنس و ارجاع کودک ارتباط معنی دار داشت. نتیجه گیری و توصیه ها: نگرش مثبت معلمین در مورد رفع نیازهای جسمی دانش آموزان دوره ابتدایی تقریبا کمی از نصف بیشتر بود و تحقیقات دیگر در زمینه بهینه سازی نگرش از طریق آموزش و افزایش آگاهی معلمین در مورد رفع نیازهای جسمی کودکان دوره ابتدایی پیشنهاد می گردد. |