[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره مجله :: شماره جاری :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌ها::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
اخلاق در پژوهش::
برای داوران::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
هوش مصنوعی::
::
Basic and Clinical Biochemistry and Nutrition
..
DOAJ
..
CINAHL
..
EBSCO
..
IMEMR
..
ISC
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
enamad
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۳۲ نتیجه برای Vas

یدالله رمضانی، حسن الماسی، سید غلامعباس موسوی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۰ )
چکیده

سابقه و هدف: رشد بالا و افزایش جمعیت یکی از مشکلات امروزی بسیاری از کشورهای جهان است. برای کنترل رشد جمعیت، اجرای تنظیم خانواده در جامعه لازم و ضروری است. برای اجرای تنظیم خانواده اطلاع از دلایل موافقت و بویژه مخالفت هر یک از زوجین، ما را در اجرای هرچه بهتر تنظیم خانواده و در نهایت کنترل جمعیت یاری می دهد. این مطالعه در سال ۱۳۷۵ در مناطق روستایی کاشان به منظور مشخص نمودن دلایل مخالفت مردان با روش های تنظیم خانواده انجام گرفت.

مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش توصیفی (Descriptive) بر روی ۵۲۰ نفر مردان متاهل دارای همسر ۴۹-۱۵ ساله و در مناطق روستایی کاشان صورت پذیرفت و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه همراه با مصاحبه استفاده گردید.

یافته ها: وازکتومی با بالاترین میزان مخالفت مردان (۷۹,۵%) که بیشترین دلیل مخالفت با این روش بخاطر عوارض روش آن به میزان ۳۴% می باشد. دلایل مخالفت با قرص، عوارض روش با ۵۱.۹% بالاترین میزان مخالفت با این روش است. میزان عدم اطمینان به موثر بودن کاندوم با ۵۱% بیشترین دلیل مخالفت با این روش بوده است. بیشترین دلیل مخالفت با روش توبکتومی خلاف شرع بودن با ۲۴.۸% می باشد.

نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به میزان مخالفت قابل توجه و دلایل آن به نظر می آید انجام یک مطالعه تجربی برای تاثیر آموزش بهداشت بر میزان مخالفت آن می تواند در رسیدن به اهداف برنامه های تنظیم خانواده موثر باشد بویژه این که دلایل مخالفت با هر یک از روش ها دقیقا مشخص گردیده است.


مهرداد مهدیان، صمد نوری زاد، سید غلامعباس موسوی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده

سابقه و هدف: ECT یک روش درمانی غیرفارماکولوژیک مهم و موثر برای درمان افسردگی اساسی و سایر اختلالات روانی بعضا نورولوژیک است. از آنجایی که ECT می تواند موجب برادیکاردی و به دنبال آن تاکیکاردی و پرفشاری خون گردد، مصرف آتروپین به عنوان پیش داروی بیهوشی در این بیماران همواره مورد بحث بوده است. این مطالعه به منظور تعیین اثرات آتروپین بر روی تغییرات قلبی عروقی بیماران روانی پس از ECT انجام گرفت.

مواد و روش ها: این پژوهش به روش کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی تعداد ۸۰ بیمار صورت گرفت. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه ۴۰ تایی تقسیم گردیدند. در گروه مورد قبل از اینداکشن بیهوشی ۰,۵ میلی گرم آتروپین و در گروه شاهد ۱ میلی لیتر نرمال سالین به صورت وریدی تزریق گردید. پس از اینداکشن بیهوشی ECT اعمال می گردید. فشار خون و تعداد ضربان قلب بیماران قبل از بیهوشی، یک دقیقه بعد از اینداکشن بیهوشی و ۱ و ۳ و ۵ دقیقه پس از ECT اندازه گیری ثبت و مقایسه گردید.

یافته ها: در گروه شاهد و مورد تعداد مردان و زنان مساوی و به ترتیب برابر ۳۱ (۷۷,۵%) و ۹ نفر (۲۲.۵%) بود. سن بیماران در گروه شاهد ۷.۶±۳۳.۱ و در گروه مورد ۸.۸±۳۵.۳ سال بود که به لحاظ آماری توزیع بیماران از نظر سن و جنس تفاوت معنی داری نشان نداد. در دقیقه سوم پس از ECT میانگین فشار خون متوسط شریانی در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود (P=۰.۰۴۳). در دقیقه اول بعد از اینداکشن و دقیقه پنجم بعد از ECT میانگین ضربان قلب در گروه مورد بیشتر بود (P<۰.۰۵). در سایر دقایق میانگین فشار خون متوسط شریانی و تعداد ضربان قلب در گروه مورد و شاهد تفاوت معنی داری نشان نداد.

نتیجه گیری و توصیه ها: تزریق آتروپین قبل از اینداکشن بیهوشی و ECT فقط در برخی از دقایق موجب افزایش فشار خون و نبض گردید. به علاوه در این مطالعه در گروهی که آتروپین دریافت نکرده بودند برادیکاری مشاهده نشد. توصیه می گردد از تزریق آتروپین به صورت روتین قبل از ECT در بیمارانی که قلب هیپودینامیک دارند یا تحت درمان با داروهای وقفه دهنده سمپاتیک هستند یا در ECT های قلبی دچار برادیکاردی شده اند، استفاده شده ولی در سایر موارد فقط در موانع لزوم مصرف گردد.


محمد رضا شریف، مهدی ایرانفر،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده

سابقه و هدف: بیماری کاوازاکی شایع ترین واسکولیت دوران کودکی و شایع ترین علل بیماری های اکتسابی قلبی است؛ به طوری که بیماری قلبی، جدی ترین عارضه دراز مدت آن می باشد. اگرچه بسیاری از متخصصین قویا نقش یک عامل عفونی را در پاتوژنز آن دخیل می دانند، اما هنوز علت بیماری نامعلوم است. با توجه به اهمیت بیماری به منظور تعیین عوامل مرتبط در ایجاد کاوازاکی، علایم بالینی و آزمایشگاهی و عفونت اولیه در مبتلایان به کاوازاکی که در بخش اطفال بیمارستان شهید بهشتی کاشان و مرکز طبی کودکان تهران از سال های ۷۹-۱۳۷۴ بستری شده اند، مورد بررسی قرار گرفته است

مواد و روش ها: تحقیق به روش مطالعه داده های موجود بوده و لیست اطفال بستری شده جمع آوری گردید و با مطالعه پرونده های این بیماران، خصوصیات سن، جنس، تغییرات بالینی، علایم آزمایشگاهی و عفونت اولیه همراه بررسی و ثبت گردید. پس از جمع آوری، استخراج و طبقه بندی داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: از ۶۳ بیمار مورد بررسی، ۴۰ نفر پسر (۶۳,۵%) و ۲۳ نفر دختر (۳۶.۵%) بوده اند. رده سنی مورد مطالعه ۸-۱ سال بود. علایم بالینی شامل تب و تغییرات دهانی (۱۰۰%) کونژنکتیویت (۸۵.۷%)، بثورات (۷۹.۳%)، تغییرات انتهاها و پوسته ریزی (۷۹.۳%)، آرتریت و تورم دست و پاها (۵۳.۹%)، لنفادنوپاتی گردنی (۵۰%) و اسهال (۳۸%) بود. علایم آزمایشگاهی شامل ESR بالا (۱۰۰%)، ترومبوسیتوز (۹۰%)، لکوسیتوز (۸۲.۵%) و پروتئینوری و پیوری (۵۳.۹%) بود. در کل بیماران، عفونت های اولیه همراه بدین صورت بوده است: ۹.۵% پنومونی، ۱۴.۲% عفونت ادراری، ۷.۹% استئومیلیت، ۱۲.۶% مننژیت و ۱۲.۶% افراد سابقه تماس با شوینده فرش داشته اند. در ۴۲.۸% بیماران علت مشخصی در بروز بیماری یافت نشد.

نتیجه گیری و توصیه ها: در بیش از ۵۰% مبتلایان به کاوازاکی، یک عامل همراه عفونی وجود دارد. در این خصوص مطالعات بیشتر توصیه می شود.


حسین نیکزاد، همایون نادریان، محمد پوراحمدی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۱ )
چکیده

سابقه و هدف : وازکتومی یکی از روش‌های مناسب جهت جلوگیری از بارداری و کنترل جمعیت است. باتوجه به گزارشات ضد و نقیض در ارتباط با تأثیرات وازکتومی روی بافت بیضه و روند اسپرماتوژنزیس و اهمیت بررسی نقش عوامل ایجادکننده تغییرات در بیضه، به منظور تعیین تأثیر دو تکنیک جراحی وازکتومی بسته و باز روی بافت بیضه و نقش افزایش فشار ئیدروستاتیک در ایجاد تغییرات، این تحقیق در سال ۱۳۷۹ در گروه علوم تشریح کاشان انجام گرفت.

مواد و روش‌ها : در این تحقیق تجربی۲۰ سر رت نژاد Sprague Dawely در سنین ۸ الی ۱۲ هفتگی بطور تصادفی انتخاب و در دو گروه وازکتومی بسته و باز تقسیم شدند: در گروه وازکتومی بسته مجرای دفران راست آنها تحت عمل وازکتومی بسته و طرف چپ آنها تحت عمل Sham و در گروه وازکتومی باز که مجرای دفران راست آنها تحت عمل وازکتومی باز و طرف چپ آنها تحت عمل Sham قرار گرفت. بیضه موشها چهار ماه پس از عمل جراحی برداشته شد. وزن و حجم بیضه‌ها و تغییرات ظاهری آنها مشخص شد و پس از فیکس کردن، آماده‌سازی، برش‌گیری و رنگ‌آمیزی تحت میکروسکوپ نوری تغییرات بافتی و قطر مجاری منی‌ساز، درصد حجمی مجاری طبیعی و غیرطبیعی، درصد حجمی بافت بینابینی، تعداد سلولهای اسپرماتوگونیا، اسپرماتوسیت پاکی‌تن، اسپرماتید گرد، اسپرماتید بالغ سرتولی و نسبت اسپرماتید گرد به سلول سرتولی در گروه مورد و شاهد و همچنین بین دو روش جراحی وازکتومی تعیین گردید و با روش آمــاری – test t مورد مقایسه قرار گرفتند.

یافته‌ها : بررسی هیستولوژیک نشان داد که بافت بیضه در گروههای شاهد ظاهر کاملاً طبیعی دارند ولی بیضه گروههای مورد در هر دو روش تغییرات متفاوتی را نشان دادند. در مجاری آسیب‌ دیده تغییراتی از جمله جدا شدن سلولهای نابالغ از اپی‌تلیوم، شکاف و ایجاد واکوئل در اپی‌تلیوم، چین‌خوردگی و ضخیم‌شدن غشای دور مجاری و حذف سلولهای جرم مشاهده گردید. بررسی کمی مجاری با ظاهر طبیعی نشان داد که تعداد سلولهای اسپرماتوگونیا، اسپرماتوسیت پاکی‌تن، اسپرماتید گرد، اسپرماتید طویل، نسبت اسپرماتید گرد به سرتولی، قطر مجاری، وزن و حجم بیضه بین گروه مورد و شاهد در هر دو روش جراحی اختلاف معنی‌داری وجود دارد. در بقیه متغیرها اختلاف معنی‌داری دیده نمی‌شود. مقایسه پارامترهای فوق از نظر دو روش جراحی هیچ اختلاف معنی‌داری را نشان ندادند.

نتیجه‌گیری و توصیه‌ها: تغییرات ایجاد شده در بیضه‌های گروه وازکتومی بسته و باز اختلاف معنی‌داری ندارند و وازکتومی با انتهای باز و بسته روی بافت بیضه تأثیر می‌گذارد و نقش افزایش فشار ئیدروستاتیک در گروه وازکتومی بسته در ایجاد تغییرات کمتر بوده و پیشنهاد می‌گردد در آینده مطالعات گسترده‌تری در ارتباط با بررسی نقش عوامل دیگر از جمله افزایش تیتر آنتی‌بادی آنتی‌اسپرم در ایجاد تغییرات و ساختار غشای دور مجاری منی‌ساز از نظر اولترااستراکچر و ایمنوهیستوشیمی مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
مرسل مهریار، مرتضی مهدیزاده، حسام الدین مقدسی، سید محمد حسینی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به پسرفت عروق جدید مبتلایان به رتینوپاتی پرولیفراتیو پرخطر و عوارض شناخته شده آن و مشکلات استفاده از لیزر و گزارش مواردی از موقعیت لیزر دیود با طول موج ۸۱۰ نانومتر و به منظور تعیین تاثیر آن این تحقیق انجام گرفت.

مواد و روش‌ها: این مطالعه با طراحی کارآزمایی بالینی بر روی ۳۸۶ چشم از ۲۲۴ بیمار انجام گرفت. بیماران از نظر وجود عروق جدید روی عصب بینایی و یا سطح شبکیه بررسی شدند. چنانچه طبق معیار DRS جزء گروه پرخطر بودند، طی ۴-۱۰ جلسه با متوسط فاصله یک هفته (۵-۱۰روز)‌ با لیزر دیود به میزان ۱۲۰۰ نقطه درمان می‌شدند. پس از آن معاینه مجدد و انژیوگرافی فلور سینی انجام می‌شد و در صورت نیاز لیزر درمانی ادامه می‌یافت. بیماران پس از آن هر سه ماه یک بار پیگیری می‌شدند و تاثیر این نوع لیزر بر میزان پسرفت عروق جدید‌ مورد قضاوت آماری قرار گرفت.

یافته‌ها: از ۳۸۶ چشم ۲۱۰ مورد (۴/۵۴ درصد) به لیزر درمانی پاسخ داده و پسرفت کامل رگهای جدید دیده شد. در ۳/۳۱ درصـد پسرفت عروق ناقص بود ‌و یا تغییری دیده نشد و در ۳/۱۴ درصد عدم درمان وجود داشت (۰۰۰/۰ P< ).

نتیجه‌گیری و توصیه‌ها: دیود لیزر با طول موج ۸۱۰ نانومتر در پسرفت عروق جدید رتینوپاتی پرولیفراتیو دیابتی مؤثر و قابل مقایسه با لیزر کریپتون است.


صفر علی طالاری، فخرالدین صدر،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۴ )
چکیده

سابقه وهدف: این مقاله، با توجه به شیو ع لیشمانیوز جلدی و عدم قابلیت کنترل کامل بیماری ، وجود گزارش هایی از مقاومت دارویی ، تحقیقات متناقض از عوارض جانبی داروها و به منظور مروری بر روشهای درمان دارویی، اثرات و عوارض آن در مبتلایان به لیشمانیوز جلدی و ارائه یک پروتکل برای درمان آن ، تنظیم شده است.

مواد و روش ها : تحقیق به روش مروری از نوع تشریحی انجام گرفت. با مراجعه به سایت های اینترنتی، مروری بر مطالعات انجام شده و با استفاده از کلمات کلیدی مشخص ، کلیه تحقیقاتی که در مورد پروتکل های درمانی و تاثیر و عوارض جانبی آن ها انجام شده بود، مورد مطالعه قرار گرفته و در نهایت تعداد ۶۶ مقاله واجد شرایط انتخاب و مورد بررسی واقع شد.

نتیجه گیری و توصیه‌ها : با توجه به روش های مختلف درمانی لیشمانیوز جلدی و تاثیر و عوارض جانبی داروها به نظر میرسداستفاده از گلوکانتیم می تواند موجب اثر درمانی بیشتر و عوارض جانبی کمتر برای بیماران باشد.


مهرداد نشاط قراملکی، میرهادی خیاط نوری، غفور موسوی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف: هر گونه اختلال در جریان طبیعی ادرار تحت عنوان اوروپاتی انسدادی خوانده می‌شود. مهارکننده‌های رقابتی هیدروکسی متیل گلوتاریل کوآ ردوکتاز، همانند سیمواستاتین باعث کاهش لیپیدهای خون می شوند. از طرف دیگر نشان داده اند که استاتین ها دارای اثر حفاظتی در بعضی از بافت ها در پی آسیب های مختلف هستند. هدف از این مطالعه تعیین اثر سیمواستاتین بر عملکرد کلیه، در پی انسداد کامل یک طرفه حالب در موش صحرایی می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه ی تجربی، ۵۰ سر موش صحرایی نر نژاد SD به صورت تصادفی به پنج گروه ده تایی تقسیم شدند. در گروه نخست یا کنترل (control) حیوانات به صورت خوراکی روزانه به مدت پانزده روز حلال دارو، در گروه دوم (UUO) حیوانات بعد از انسداد یک طرفه حالب حلال دارو، و در گروه سوم (UUO/SIM) حیوانات بعد از انسداد یک طرفه حالب سیمواستاتین را با دوز mg/kg ۲ دو بار در روز به مدت پانزده روز (شروع یک روز قبل از جراحی) به صورت خوراکی دریافت کردند. در گروه چهارم (Sham) و پنجم (Sham/SIM) حیوانات همانند گروه های دوم و سوم جراحی شدند ولی مجرای حالب مسدود نشد. در روزهای صفر، سوم، هفتم و چهاردهم بعد از جراحی، نمونه خون اخذ و سرم ها از نظر عیار سرمی کلسترول، اوره و کراتینین سرم مورد بررسی قرار گرفتند. برای تشخیص تغییرات بافتی در روز چهارده، بعد از جراحی، کلیه چپ بعد از تثبیت در فرمالین و انجام مراحل مختلف پاساژ بافتی به روش هماتوکسیلین ـ ائوزین رنگ آمیزی شد. داده ها با آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی و آزمون t زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج مقایسه عوامل بیوشیمیایی نشان داد که میزان سرمی کلسترول، اوره و کراتینین در گروه UUO در پی بستن حالب در روزهای ۷ و ۱۴ بعد از عمل به طور معنی دار در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. در گروه دریافت کننده سیمواستاتین، میزان سرمی کلسترول، اوره و کراتینین در مقایسه با گروه UUO کاهش معنی دار نشان داد. نتایج مطالعات پاتولوژیک نشان داد که در گروه UUO، آتروفی شدید گلومرولی و توبولی، اسکلروز پیرامون کپسول بومن و اتساع فضای آن، تجمع سلول‌های تک‌هسته‌ای در بافت بینابینی کلیه، فیبروز بافت  بینابینی کلیه، فیبروز زیرکپسولی به همراه تورم آبکی و نکروز سلول‌های توبولی مشاهده می شود. تجویز سیمواستاتین در زمان انسداد حالب در گروه UUO/SIM توانست آسیب ها و تغییرات فیبروتیک بافت بینابینی کلیه و گلومرولواسکلروزیس ناشی از انسداد حالب را در بافت کلیه کاهش دهد. تفاوت معنی دار بین گروه کنترل و Sham مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که انسداد حالب باعث کاهش عملکرد کلیه و آسیب شدید بافت کلیه می شود. تجویز هم زمان سیمواستاتین باعث کاهش آسیب های بافتی ناشی از انسداد حالب شد. البته نقش حفاظتی سیمواستاتین در بیماری های کلیوی انسان همانند UUO نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.


صدیقه اخوان کرباسی، مطهره گلستان، پگاه روزبه،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

سابقه و هدف: سندرم کاوازاکی از علل مهم بیماری­های قلبی عروقی در سنین زیر ۵ سال است. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی گرفتاری قلبی عروقی در بیماران کاوازاکی در شهر یزد می­باشد.

مواد و روش­ها: در این مطالعه توصیفی، پرونده کلیه بیمارانی (۴۸ نفر) که با تشخیص کاوازاکی از فروردین ۱۳۷۶ تا فروردین ۱۳۸۶ در بیمارستان­های شهر یزد بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات از پر سشنامه­ای مشتمل بر: مشخصات دموگرافیک، علایم کلینیکی، پاراکلینیکی، گرفتاری قلبی عروقی و نوع درمان استفاده شد. داده­ها با آزمون­های آماری مجذور کای و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: از ۴۸ بیمار مورد بررسی، ۱۹ بیمار (۵/۳۹ درصد) درگیری قلبی داشتند. ۲/۶۳ درصد بیماران مذکر بودند. همه آنها آنوریسم کرونر داشته و در تابلوی بالینی آنها تب بیش از ۵ روز وجود داشت. در حالی که در تاریخچه ۷/۸۹ درصد بیماران بدون گرفتاری قلبی، تب بیش از ۵ روز موجود بود.   میانگین ESR در بیماران با گرفتاری قلبی بیشتر بود (۰۴/۰= p ).

نتیجه­گیری: میزان گرفتاری قلبی و به ویژه ابتلا به آنوریسم عروق کرونر در بیماران کاوازاکی در یزد قابل توجه است. احتمالا میزان ESR جهت شناسایی افراد در معرض خطر عوارض قلبی کمک کننده می­باشد، اما مطالعات بیشتر در این مورد لازم است.


محسن تقدسی، محمود سیدی، سید غلامعباس موسوی، جواد فتح قریب،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده

سابقه و هدف : با توجه به اثرات مختلف درمانی بر روی لیپیدهای سرم، مطالعه فوق به منظور مقایسه اثر لووستاتین و ورزش بر لیپیدهای سرم مبتلایان به هایپرلیپیدمی مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال ۱۳۸۵ انجام شد.

مواد و روش­ها: این مطالعه به صورت Randomized Clinical Trial در مبتلایان به هایپرلیپیدمی انجام شد، خصوصیات فردی بیماران ثبت و افرادی که دارای ۳۵ HDL < ، ۱۶۰ LDL ≥ یا تری گلیسرید و کلسترول بیشتر از ۲۰۰ میلی گرم بر دسی لیتر بودند، وارد مطالعه شدند. افراد به طور تصادفی در دو گروه درمانی شامل: لووستاتین ۴۰ میلی گرم روزانه و گروه دوم ورزش هوازی به مدت ۶ هفته متوالی قرار گرفتند. پس از قطع درمان آزمایشات مجددا انجام شد و تفاوت لیپیدهای قبل و بعد از مداخله در افراد دو گروه تعیین و با آزمون­های آماری Wilcoxon Signed Rank ، Kolomogorou-Smirnov ، Mann-Whitney ، Levene و t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: از ۱۵۰ بیمار مبتلا به هایپرلیپیدمی، ‏‏۹۶ نفر شرایط مطالعه را داشتند که ۵۹ نفر آنها مرد بودند. میانگین سنی گروه مورد ۴/۸ ± ۱۲/۵۵ و گروه شاهد ۲/۹ ± ۳۵/۵۵ سال بود. میانگین کاهش تری گلیسرید در گروه لووستاتین mg/dl ۴/۲۱ و در گروه ورزشی mg/dl ۵/۲۰ (۲/۰ = P )، کلسترول در گروه لووستاتین mg/dl ۳/۴۱ و در گروه ورزش mg/dl ۵/۱ (۰۰۱/۰ P )، LDL درگروه لووستاتین mg/dl ۸/۳۵ و در گروه ورزش mg/dl ۵/۸ ( ۰۰۱/۰ P < ) بود. میانگین افزایش HDL در گروه لووستاتین mg/dl ۴/۵ و در گروه ورزش mg/dl ۴/۰ بود.

نتیجه­گیری: ورزش همانند لوستاتین موجب کاهش LDL می­شود. این درحالی است که مصرف لووستاتین موجب کاهش کلسترول تام، تری گلیسرید و افزایش HDL نیز می­شود. به نظر می­رسد در درمان افزایش کلسترول و تری گلیسرید، می­توان جهت کاهش سطح LDL سرم از ورزش استفاده نمود.


کمال اصالت منش، محسن تقدسی، عباس ارج، محمد متینی، سید علیرضا مروجی، امید نصیری، پورمند محسنیان، ایمان غفارپسند،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: ‌آرتریت‌ روماتوئید (Rheumatoid arthritis RA) یکی‌‌از شایع ترین‌ بیماری ها‌ی‌ خودایمنی‌ ‌است.‌ ‌این‌ مطالعه‌ با ‌هدف‌ تعیین‌ ‌ارتباط بین‌ سطح‌ خونی‌ ‎‎ویتامین D و فعالیت‌ بیمار‌ی‌ در بیماران مراجعه کننده به کلینیک های روماتولوژی کاشان طی سال ۱۳۸۸ ‌انجام‌ شد. مواد و روش ها: این مطالعه ی‌ ‎مقطعی بر روی ۱۰۸ بیمار مبتلا به‌ ‎RA ‬ انجام شد. پس‌ ‌از خون گیر‌ی‌ سطح‌ خونی‌ ‎ویتامین D ‬ و ‎ESR افراد چک‌ شد و بیماران مورد معاینه کامل مفصلی قرار گرفتند. ‌تشخیص قطعی آرتریت روماتوئید با کمک معیار ACR (انجمن روماتولوژی آمریکا) انجام شد.

نتایج: نتایج مطالعه حاضر نشان داد سطح سرمی ویتامین D ۷۹ نفر (۱۴/۷۳ درصد) نرمال و از بقیه افراد پایین تر از نرمال بود. میانگین‌ سنی‌ مبتلایان‌ به‌ ‌آرتریت‌ روماتوئید با ویتامین D نرمال، ۶/۱۱±۲۲/۵۲ سال‌ و در گروه‌ ویتامین D پائین، ۵۱/۱۲±۴۸/۴۸ سال‌ بود (۰۷۵/۰=P‎). ‬میانگین‌ ‌اندکس‌ فعالیت‌ بیمار‌ی‌ در بیمار‌ان‌ با ویتامین D نرمال، ۳۷/۱±۷۵/۳ و در بیمار‌ان‌ با ویتامین D پائین، ۵۶/۱±۱۹/۵ بود (۰۰۱/۰>‎P). ‬میانگین‌ تعد‌اد مفاصل‌ متورم‌ بیماران با ویتامینD نرمال، ۳۹/۱±۲۴/۱ مفصل‌ و در گروه‌ دیگر، ۳۵/۳±۶۵/۳ مفصل‌ بود (۰۰۱/۰ =‎(P.‬ میانگین‌ تعد‌اد مفاصل‌ دردناک‌ بیماران با ویتامینD نرمال پائین تر از افراد دارای ویتامین D پائین بود (۰۴۲/۰=P‬‎). همچنین، میانگین‌ ESR‌ بیماران با ویتامین D نرمال تقریباً نصف بیمار‌ان‌ با ویتامین D پائین بود (۰۰۲/۰=‬P‎).

نتیجه گیری: در بیمارانی که آرتریت روماتوئید فعال دارند، سطح ویتامین D پائین تر می باشد.


اسماعیل فخاریان، بهروز کلیدری،
دوره ۱۴، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: آسیب به عروق بزرگ شکمی عارضه ایی نادر در اعمال جراحی دیسک کمر است و عدم تشخیص به موقع آن منجر به عوارض بسیار وخیم و حتی مرگ بیمار می شود. احتمالا به علت بروز بالینی متفاوت این عارضه کمتر از میزان واقعی آن تشخیص داده می شود.

معرفی مورد: در این گزارش یک مرد ۳۰ ساله با آسیب به آئورت شکمی در حین عمل جراحی دیسک L۴/L۵ و درمان آن معرفی می شود.

نتیجه گیری: حساسیت و دقت جراح در تشحیص و اقدام سریع در درمان عامل پیشگیری از عواض و مرگ احتمالی ناشی از این عارضه است.


محمد باقر رحمتی، محمد مهدی هوشمندی، شاهرخ رجایی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: کاوازکی یک واسکولیت سیستمیک با علت ناشناخته و با شیوع روز افزون در دوران کودکی است که می تواند به بیماری های اکتسابی قلب نیز منجر گردد. هدف از این مطالعه بررسی تظاهرات بالینی و دموگرافیک این بیماری در کودکان مراجعه کننده به بیمارستان کودکان بندرعباس بود. مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی مجموعه موردی (Case series) در بین ۸۳ بیمار مبتلا به کاوازاکی مراجعه کننده به بیمارستان کودکان بندر عباس از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۹ صورت گرفت. معیار تشخیصی شامل تب، راش پوستی، کونژنکتیویت دو طرفه غیرچرکی، اریتم و پوسته ریزی انتهای اندام، تغییرات مخاط دهان و حلق بود. سن، جنس، تغییرات بالینی و پاراکلینیکی بیماران، و هم چنین بروز فصلی بیماری ارزیابی شد.

نتایج: از ۸۳ بیمار مورد مطالعه ۲۳ نفر دختر (۷/۲۷ درصد) و ۶۰ بیمار پسر (۳/۷۲ درصد) بودند. محدوده سنی از ۳ ماه تا ۱۳ سال متغیر بود. در فصول بهار و زمستان بروز بیماری بیشتر بود. تب در ۱۰۰ درصد موارد، درگیری اندام در ۴۵ بیمار (۱/۵۴ درصد)، کونژنکتیویت در ۳۹ نفر (۱/۴۶)، راش پوستی در ۴۶ مورد (۴/۵۵ درصد)، لنفادنوپاتی در ۲۱ بیمار (۳/۲۵ درصد) مشاهده شد. در ۸۰ درصد موارد لوکوسیتوز، ۶/۴۳ درصد ترومبوسیتوز و ۶/۷۳ درصد رسوب اریتروستی غیرنرمال در یافته های آزمایشگاهی گزارش شده بود. در ۱۱ درصد کودکان نیز عوارض قلبی به وجود آمده بود.

نتیجه گیری: در نظر داشتن بیماری کاوازاکی به عنوان یکی از تشخیص‌های افتراقی در کودکان با تب طولانی بدون پاسخ به درمان آنتی بیوتیکی، جهت جلوگیری از عوارض قلبی ناشی از این بیماری، پیشنهاد می شود.


مریم اصفهانی، احمد موحدیان، نگار عطائی،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: مواجهه با سرب در ایجاد بیماری‌های قلبی عروقی‌که مهمترین علت مرگ و میر محسوب می‌شوند، نقش دارد. این مقاله به مرور مکانیسم‌های مرتبط می‌پردازد.

مواد و روش‌ها: مطالعات اخیر انجام شده در مورد سرب و بیماری‌های قلبی‌عروقی مورد بررسی قرار گرفت. منابع استفاده پایگاه‌هایWeb of knowledge، Science direct, Google scholar و PubMed بودند.

نتایج: بررسی اطلاعات نشان می‌دهد که مواجهه با سرب در مقادیر کم در طولانی‌مدت با مکانیسم‌های متعدد سبب افزایش فشار خون می‌شود: افزایش فعالیت آنزیم مبدل آنژیوتانسین و کینیناز ۲، تاثیر روی آزادسازی یا ساخت رنین، کاهش دسترسی به نیتریک اکساید و افزایش مقاومت عروقی، اثر تحریکی روی سیستم اعصاب سمپاتیک، تغییر در سیستم آدرنرژیک و فاکتورهای تنظیم کننده عروقی مشتق از اندوتلیوم، اختلال در تنظیم پپتید ناتریورتیک دهلیزی، مداخله در مسیر سیگنالینگ کلسیم و تغییر مقاومت عروقی. از دیگر نقش‌های سرب، تسریع استرس اکسیداتیو است. مطالعات متعدد ارتباط استرس اکسیداتیو با بیماری‌های قلبی‌عروقی را اثبات کرده است. سرب از طریق مداخله در ساخت برخی پروتئوگلیکان‌ها در عملکرد اندوتلیال و عروق موثر است. این فلز اثرات منفی بر روند فیبرینولیتیک داشته و نیز رشد سلول‌های ماهیچه صاف عروق که در تشکیل پلاک‌های آترواسکلروتیک تاثیر دارند، را نیز تسریع می‌کند.

نتیجه‌گیری: درک کامل اثر مواجهه با سرب روی بیماری‌های قلبی‌عروقی نیاز به تحقیقات بیشتر دارد. با توجه به بالا بودن میزان آلودگی با سرب و نیز شیوع بالای بیماری‌های قلبی‌عروقی در ایران، لازم است تا اثر مواجهه با سرب برروی بیماری‌های قلبی‌عروقی در ارزیابی‌های خطر آلودگی با این فلز قرار بگیرد.


کمال اصالت منش، هاله صدرایی، بتول زمانی، سید علیرضا مروجی، هدی جزایری، خلیل ابراهیمی باران،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: بروموکریپتین یک آلکالوئید ارگوت است که باعث سرکوب سنتز پرولاکتین می شود. برخی مطالعات از نقش پرولاکتین در توسعه و فعالیت بیماری آرتریت روماتوئید (RA) حمایت کرده اند. لذا، در این مطالعه به بررسی اثر بروموکریپتین بر فعالیت بیماری RA بپرداخته می شود.

مواد و روش ها: در این مطالعه مداخله ای دوسو کور ۱۷۴ بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال ۹۰ وارد مطالعه شدند. بیماران به صورت بلاک تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه بروموکریپتین ۵/۲ میلی گرم ۲ با در روز و گروه دیگر دارونما دریافت کردند. کلیه بیماران در ابتدای مطالعه و طی ماه های دوم و ششم از نظر تورم، تندرنس مفصل، شدت درد بر اساس VAS، ESR و DAS بررسی شدند.

نتایج: تورم اولیه در گروه برموکریپتین پس از ۶ ماه از ۷/۳ به ۵۹/۰ رسید که در مقایسه با گروه کنترل دارای کاهش معنی داری بود. هم چنین، در این گروه شدت درد در مقیاس VAS طی ۶ ماه از ۱/۸۲ به ۱۵/۲۳ رسید که در مقایسه با گروه کنترل دارای کاهش معنی داری بود. به علاوه، میزان DAS طی این مدت از ۸/۳ به ۵/۳ رسید که در مقایسه با گروه کنترل دارای کاهش معنی داری بود. پارامترهای ESR و تندرنس کاهش معنی داری نداشت.

نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت بروموکریپتین در بیماران آرتریت روماتوئید باعث کاهش تورم، شدت درد و DASمی‌شود.


حسین مهراد، منیژه مختاری دیزجی، حسین قناعتی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: در این مطالعه برای اولین بار اثر آتورواستاتین با دوز بالا بر پلاک نرم آترواسکلروتیک پیشرفته کاروتید مشترک مدل خرگوش بررسی شده است.

مواد و روش­ها: در این مطالعه تجربی کاروتید مشترک ۱۷ راس خرگوش تحت آسیب برون­رگی با نیتروژن مایع قرار گرفته و سپس همه خرگوش­ها به­مدت هشت هفته غذای پر کلسترول (۵/۱ درصد) مصرف کردند. پس از هشت هفته خرگوش­ها به­طور تصادفی به سه گروه A : تغذیه پرکلسترول و بررسی در هفته هشتم، B : کنترل و قطع کلسترول و بررسی در هفته دوازدهم و C : تجویز آتورواستاتین با دوز بالا (روزانه ۵ میلی­گرم به ازای یک کیلوگرم وزن حیوان) و قطع کلسترول و بررسی در هفته دوازدهم تقسیم شدند. جریان حجمی و سرعت متوسط خون با تصویربرداری فراصوتی داپلر رنگی و میانگین ضخامت دیواره و درصد تنگی سطح مقطع لومن به دو روش تصویر برداری فراصوتی B-mode و بافت شناسی در ناحیه تنگی شریان کاروتید مشترک بررسی شدند.

نتایج: تجویز آتورواستاتین با دوز بالا به­ همراه قطع کلسترول موجب کاهش معنی­دار پارامتر­های چربی خون، فشار پیک سیستولیک خون، فشار متوسط خون، سرعت متوسط خون، میانگین ضخامت دیواره و درصد تنگی سطح مقطع لومن و هم­چنین موجب افزایش معنی­دار فشار پیک دیاستولیک خون و جریان حجمی خون نسبت به دو گروه A و B گردید (۰۵/۰>P).

نتیجه­گیری: اثرات پلیوتروپیک و لیپوفیلیک آتورواستاتین با دوز بالا به­همراه قطع کلسترول موجب از بین رفتن ریزرگ­ها، بهبود ضایعه فیبرولیپیدی در پلاک نرم و گشاد شدن موثر سطح مقطع لومن در ناحیه تنگی می­شود.


مهردخت مزده، مجتبی خزایی،
دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: علائم نورو سایکیاتریک از عوارض شناخته شده لوپوس است. هم چنین، درگیری سیستم اعصاب محیطی و مرکزی در لوپوس گزارش شده اند.
معرفی بیمار: بیمار خانم متاهل ۳۲ ساله ای بود که از ۱۵ روز قبل بستری با تاریخچه دیسفاژی پیش‌رونده، تون صدای تودماغی و ضعف عضلات گردن مراجعه کرده بود. وی تاریخچه هیچ بیماری دیگری را بیان نمی‌کرد. در معاینه نورولوژیک به طور مشخص بولبارپالسی با درگیری اعصاب ۱۱، ۱۰، ۹ داشت. و ضعف در نگهداری عضلات گردن مشهود بود. سایر معاینات نیز نرمال بودند. کلیه تست های آزمایشگاهی هماتولوژی، عملکرد کلیه و کبد نرمال بود و در عکس گرافی ریه نکته پاتولوژیکی وجود نداشت. مطالعات EMG و NCV نرمال به دست آمد. جهت نامبرده تست لوپوس آنتی کواگولان، Anti-dsDNA و ANA درخواست شد که در ۲ نوبت متوالی مثبت گزارش شد. در MRI مغز ضایعه انفارکت منطبق بر همی سفر مخچه در سمت راست و انفارکت کوچک دیگر در ناحیه پشتی ساقه مغز گزارش شد. تشخیص واسکولیت ثانویه به شبه لوپوس جهت بیمار گذارده شد. بیمار IV-IG با دوز روزانه mg/kg ۰/۴ به مدت ۵ روز همراه با ۰/۵ گرم متیل پردنیزولون روزانه به مدت ۵ روز دریافت نمود و بعد از بهبودی ترخیص گردید. ایشان جهت پیگیری منظم بعدی به متخصص روماتولوژی ارجاع داده شد.
نتیجه گیری: لوپوس باید در هر بیماری که با مجموعه علائم و نشانه های مبهم نورولوژیک مراجعه می کند، در نظر گرفته شود.
حسین مژدهی پناه، زهره یزدی، محمد صیاد نصیری، زهرا عزیزلو،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

سابقه و هدف: سکته مغزی سومین علت مرگ و اولین علت ناتوانی در جهان می‌باشد. فعال‌کننده پلاسمینوژن بافتی از درمان‌های معدود برای این بیماری است که در حال حاضر در تعداد اندکی از مراکز درمانی در کشور ما مورد استفاده قرار می‌گیرد. با توجه به عدم استفاده از این دارو در قزوین، این مطالعه به‌منظور تعیین فراوانی افراد مناسب برای دریافت این دارو و عوامل ممانعت‌کننده از این امر در بیمارستان بوعلی قزوین انجام گردید.

مواد و روش‌ها: این مطالعه به روش گزارش موارد انجام گردید. تعداد ۱۰۰ بیمار که با سکته ایسکمیک مغزی در شش ماهه اول سال ۱۳۹۳ به اورژانس بیمارستان بوعلی مراجعه کرده بودند جهت بررسی وجود شرایط دریافت داروی فعال‌کننده پلاسمینوژن بافتی طبق اطلاعات پرسش‌نامه مورد مطالعه قرار گرفتند.

نتایج: بر اساس اطلاعات به‌دست آمده ۸ نفر (۸ درصد) از بیماران مراجعه کننده واجد شرایط دریافت فعال‌کننده‌ی پلاسمینوژن بافتی بودند. شایع‌ترین عامل ممانعت‌کننده در دریافت دارو مربوط به تاخیر در ویزیت نورولوژیست (۷۵ درصد) بود. مهمترین عوامل بعدی ممانعت‌کننده از دریافت دارو، تاخیر بیماران در مراجعه به مراکز درمانی (۶۷ درصد)، تاخیر در آماده شدن آزمایشات (۴۶ درصد)، تاخیر در ویزیت پزشک اورزانس (۳۹ درصد)، تاخیر در آماده شدن سی تی اسکن (۳۶ درصد)، مصرف داروهای ضد پلاکت (۳۵ درصد)، و مصرف داروهای ضد انعقاد (۲۶ درصد) بودند.

نتیجه‌گیری: در مجموع می‌توان گفت به‌علت وجود عوامل بازدارنده متعدد، درصد کمی از بیماران واجد شرایط دریافت فعال‌کننده پلاسمینوژن بافتی بودند. مطالعات بیشتری جهت شناخت این عوامل و برطرف کردن آن‌ها نیاز است.


رحیم گل محمدی، محمد جواد نمازی،
دوره ۱۹، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

سابقه و هدف: مطالعات موجود درباره نقش سرطان­زایی آلل هموزیگوتی و هترزیگوتی T/A کدون  F۳۱I ژن STK۱۵ (Serine/ Threonine Kinase) در تومورهای مهاجم مجرایی سرطان پستان اطلاعات ضد و نقیضی ارایه می­ دهند. هدف این مطالعه مشخص کردن ژنوتیپ­ های F۳۱I ژن STK۱۵ در کارسینومای مهاجم مجرایی سرطان پستان در مقایسه با نمونه­ های کنترل در شهرستان سبزوار بوده است.

مواد و روش­ ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی ۲۰۰ زن شامل ۱۰۰ نفرمبتلا به کارسینومای مهاجم مجرایی و۱۰۰ نفر سالم انجام گرفت. DNA نمونه­ ها به ­وسیله ­کیت ­استاندارد استخراج شد و کدون F۳۱I با استفاده ازPCR  تکثیر شده و پلی­مورفیسم ژنوتیپ­ های ژن STK۱۵ با روشRestriction Fragment Length Polymorphism (PCR-RFLP)  تعیین شد.

نتایج: فراوانی ژنوتیپ هتروزیگوتی فنیل آلانین/ایزولوسین (Phe/Ile) در نمونه ­های سرطانی و سالم به­ترتیب ۷۰ (۳۵ درصد) و ۸۲ (۴۱ درصد) بود. ­فراوانی ­ژنوتیپ ­هموزیگوتی ایزولوسین/ایزولوسین­ (Ile/Ile) نیز در نمونه ­های آدنوکارسینومای مهاجم مجرایی ­۳۰ (۱۵ درصد) و در نمونه­ های سالم ۱۸ (۹ درصد) بود. ژنوتیپ فنیل آلانین/ فنیل آلانین (Phe/Phe) در هیچ ­کدام از موارد سرطانی یا سالم مشاهده نشد. هم­ چنین، نتایج نشان داد که آلل هوموزیگوت (Ile/Ile) در مبتلایان به سرطان (مورد) در مقایسه با موارد شا هد (سالم) به­ طور معنی ­داری بیشتر است (P<۰/۰۳۴). 

نتیجه گیری: این مطالعه اولین گزارش در مورد ژنوتیپ­ های F۳۱I در سرطان پستان از سبزوار در ایران است که نشان می ­دهد فرم ((Ile/Ile در نمونه ­های کارسینومای مهاجم مجرایی ­به ­طور معنی ­داری از افراد سالم بیشتراست. بنابراین می­ توان پیشنهاد کرد که تعیین ژنوتیپ F۳۱I ژن  STK۱۵ می­ تواند در تشخیص بهتر، تعیین پیش­آگهی و چگونگی درمان­ کمک کننده باشد.


فاطمه حیدری، ناصر میرازی،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده

سابقه و هدف: افزایش چربی خون از فاکتورهای اصلی در پیشرفت بیماری‌های قلبی-عروقی است. گیاه شمعدانی عطری دارای خواص دارویی متعدد است. هدف از این مطالعه بررسی اثر عصاره هیدروالکلی برگ این گیاه بر پروفایل چربی خون موش­ های صحرایی می­باشد.

مواد و روش ­ها: در این مطالعه تجربی تعداد ۳۵ سر موش صحرایی نژاد ویستار در محدوده وزنی ۲۰۰-۱۸۰ گرم به پنج گروه (۷ n=)  تقسیم شدند: کنترل تغذیه شده با رژیم غذایی عادی، شاهد تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب، دریافت­ کننده جیره پرچرب + لواستاتین ۲۰ میلی­گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، گروه­ های تجربی دریافت­ کننده جیره پرچرب + عصاره هیدروالکلی برگ گیاه شمعدانی عطری با دوز کم ۱۵۰ و زیاد ۳۰۰ میلی­ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به­ مدت ۲۸ روز. در پایان مطالعه اندازه­ گیری چربی­ های سرم خون انجام شد.

نتایج: بر اساس نتایج این تحقیق گروه ­­های دریافت­ کننده عصاره هیدروالکلی برگ گیاه شمعدانی عطری کاهش معنی­ داری در میزان کلسترول، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین با دانسیته پائین و افزایش معنی­ دار لیپوپروتئین با دانسیته بالا در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند (۰/۰۰۱>P).

نتیجه‌گیری: مصرف هیدروالکلی برگ گیاه شمعدانی عطری نقش مهمی در کاهش سطح کلسترول و سایر چربی­ های خون در مقایسه با لواستاتین ایجاد می­ نماید. این عملکرد احتمالا مربوط به وجود آنتی اکسیدان­ های موجود در گیاه و مکانیسم مهار ساخت کلسترول است.


مریم قدیر، محسن غفرانی، لاله باقری،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده

سابقه و هدف: دیابت با اختلالات متابولیکی زیادی از جمله تغییر در آدیپوکاین ­هایی مثل واسپین همراه است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی هوازی بر سطح سرمی واسپین در زنان دیابتی نوع ۲ بود.

مواد و روش ­ها: برای انجام این مطالعه نیمه تجربی ۱۸ خانم مبتلا به دیابت نوع ۲ به­ صورت در دسترس از کلینیک شهید باهنر کرمان انتخاب شده و به­ روش تصادفی ساده  در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۹ نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین به ­مدت هشت هفته و سه روز در هفته انجام شد. ۴۸ ساعت قبل و پس از برنامه تمرین خون­گیری به­ منظور سنجش مقادیر واسپین سرمی باروش الایزا به­ عمل آمد.  

نتایج: یافته‌ها نشان داد که پس از ۸ هفته تمرین مقادیر سرمی واسپین (۷۰/۴۴±۱۰/۳۶) در مقایسه با گروه کنترل (۷۱/۱۱±۱۱/۷۸) تفاوت معنی­ داری نداشت ( ۰/۲۲۶P=). میزان مقاومت به انسولین، وزن و BMI پس از اتمام دوره تمرین در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی­ داری یافت (۰/۰۵>P).

نتیجه­ گیری: باتوجه به یافته‌های این پژوهش می ­توان نتیجه گرفت هشت هفته تمرین تناوبی هوازی بر سطح واسپین بیماران زن دیابتی نوع ۲ تأثیری ندارد. لذا، باتوجه به اهمیت تغییرات در میزان واسپین، به­ نظر می‌رسد این بیماران برای بهره برداری موثر از تمرینات تناوبی هوازی باید این تمرینات را برای مدت زمان بیشتری انجام دهند.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
۱
 

مجله علوم پزشکی فیض Feyz Medical Sciences Journal
Persian site map - English site map - Created in 0.11 seconds with 53 queries by YEKTAWEB 4714