سابقه و هدف: با توجه به اهمیت مهارت های ارتباطی پزشکان با بیماران در تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری ها اولین اقدام در هر نوع تصمیم گیری آموزشی، اطلاع از وضعیت آن می باشد. از این رو، به منظور تعیین نگرش و ارزشیابی مهارت های ارتباطی پزشکان با بیماران و با سه هدف اصلی تعیین عملکردهای مهارت های ارتباطی پزشکان از دیدگاه بیماران، از دیدگاه پژوهشگران و تعیین نگرش پزشکان نسبت به آموزش و کاربرد مهارت های ارتباطی پزشکان با بیماران این تحقیق در شیراز طی سال ۱۳۷۸ انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش توصیفی بر روی پزشکان شاغل و مشمول طرح آموزش مداوم پزشکی انجام گرفت. پنج درصد کل پزشکان به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، در هر مطب تعداد ۳ تا ۵ بیمار به طور تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرارگرفتند. مهارت ارتباطی را با مشاهده ۶ رفتار پزشک از نظر بیماران و پژوهشگران و نگرش پزشکان را با ۱۹ گویه لیکرت مورد بررسی قرار گرفت. روایی و پایایی ابزارهای سنجش مورد تایید قرار گرفت و عملکرد مهارت ارتباطی در سه طیف ضعیف، متوسط و خوب و نگرش مثبت و منفی در نمونه ها تعیین و در جامعه پزشکان شیراز برآورد گردید.
یافته ها: از نظر بیماران، ۱۲% پزشکان فاقد مهارت های ارتباطی و ۶۰% دارای مهارت ارتباطی خوب بودند. با افزایش سن و سواد بیماران، توقع مهارت ارتباطی بیشتر می شد. پزشکان زن بیشتر از پزشکان مرد و پزشکان عمومی بیشتر از پزشکان متخصص دارای مهارت ارتباطی بهتری بودند. شصت و پنج درصد پزشکان نسبت به آموزش و کاربرد مهارت های ارتباطی دارای نگرش مثبت و ۳۵% نگرش منفی بودند. توزیع این نگرش در جنس و تخصص یکسان بوده ولی پزشکان در گروه سنی بالاتر و با سابقه کاری بیشتر، اهمیت بیشتری برای مهارت های ارتباطی قایل بودند.
نتیجه گیری: مهارت های ارتباطی پزشکان با بیماران در حد نازل می باشد و با توجه به اهمیت آن توصیه می شود که تاثیر آموزش را در برنامه های آموزش مداوم پزشکی و نیز در برنامه های آموزش رسمی پزشکی مورد بررسی قرار گیرد.