۲۸ نتیجه برای مزمن
ابراهیم رضی، سید غلامعباس موسوی، حسین شریفی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۷۹ )
چکیده
سابقه و هدف: هیپوکسمی شبانه در بیماران مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه (COPD) عارضه شایعی می باشد. از آنجایی که بروز هیپرتانسیون شریان ریوی، اریتمی های قلبی در این بیماران شایع می باشد، شناسایی و درمان هیپوکسمی شبانه از اهمیت بسزایی برخوردار است. این تحقیق به منظور بررسی تغییرات هیپوکسمی و هیپرکاپنی طی روز و شب در بیماران مبتلا به (COPD) مراجعه کننده به بخش داخلی بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال ۱۳۷۷ انجام گرفت.
مواد و روش ها: تحقیق با روش توصیفی در ۶۸ بیمار مبتلا به COPD صورت پذیرفت. در کلیه بیماران گازهای خون شریانی از شریان رادیال در وضعیت خوابیده در تحت شرایط استنشاق هوای اتاق در دو نوبت یکی هنگام روز و همچنین در شب بعد از ساعت ۱۲ شب تعیین شد. میانگین PaO۲ و PaCo۲ در هنگام روز و شب و تغییرات میانگین PaO۲ در درجات مختلف هیپرکاپنی معین گردید.
یافته ها: در هنگام شب کاهش PaO۲ و SaO۲ و افزایش PaCo۲ نسب به مقادیر روز قابل توجه بود (mmHg ۱۳,۹±۶۲.۲=PaO۲ روز و ۱۲.۲±۵۷.۶=PaO۲ شب، P<۰.۰۰۱) و ۹±۸۶%=SaO۲ شب P<۰.۰۰۱ و (mmHg ۷.۵±۴۶=PaCo۲ روز، mmHg ۸±۴۷.۶=PaCo۲ شب، P<۰.۰۰۱) و ۵.۷±۸۸%=SaO۲ روز، میزان سقوط PaO۲ در شب در مبتلایان با PaO۲<۶۰mmHg در مقایسه با مبتلایان با PaO۲>۶۰mmHg بیشتر بود (به ترتیب mmHg ۱۲.۷±۷.۴ و mmHg ۷.۶±۱.۴ و P=۰.۰۱۹)، در هر دو گروه از بیماران با PaCo۲?۴۵mmHg و PaCo۲>۴۵mmHg، میزان PaO۲ روز و شب به ترتیب: mmHg ۱۲.۷±۶۶.۸ و mmHg ۱۰.۴±۶۲.۱ و mmHg ۱۳.۸±۵۷.۷ و mmHg ۱۲.۴±۵۳.۱ بود. میزان تغییر در هر دو گروه به ترتیب ۶.۹۷ و ۸۵% می باشد.
نتیجه گیری: در بیماران مبتلا به COPD، پدیده هیپوکسمی و هیپرکاپنی در هنگام شب تشدید می یابد. میزان سقوط هیپوکسمی شبانه بستگی به مقدار آن در روز دارد. میزان سقوط هیپوکسمی نیز وابسته به شدت هیپرکاپنی می باشد. در بیماران COPD مبتلا به هیپرکاپنی و هیپوکسمی، تجویز اکسیژن در شب و اصلاح هیپوکسمی آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است.
علیرضا ظهیرالدین، سید مهدی صمیمی اردستانی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۷۹ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع و روند رو به افزایش بیماران دیالیزی و گزارش های مبنی بر اضطراب در این بیماران و نواقصی که در تحقیقات به عمل آمده وجود داشته و عدم اطلاع از وضعیت آن در کشور و به منظور تعیین رابطه اضطراب و دیالیز، این تحقیق در مرکز درمانی امام حسین (ع) و مرکز دیالیز سوده اسلام شهر در سال ۱۳۷۹ انجام گرفت.
مواد و روش ها: تحقیق به روش مقطعی (Cross sectional) صورت پذیرفت. بیماران گروه مورد کسانی بودند که حداقل یک سال تحت همودیالیز بوده و موافقت خود را برای همکاری با طرح اعلام داشتند. گروه شاهد آن ها افرادی بودند که همزمان در همان مراکز حضور داشته و مبتلا به بیماری نبودند و به لحاظ سن، جنس و وضعیت تاهل مشابه افراد گروه مورد بودند. میزان اضطراب مطابق آزمون اضطرابی همیلتون، توسط دستیار روانپزشکی و تحت نظارت متخصص روانپزشکی، به عمل آمد.
یافته ها: تحقیق بر روی ۵۴ نفر گروه شاهد و ۵۱ نفر گروه مبتلا انجام گرفت. در گروه شاهد درجه اضطراب براساس آزمون اضطرابی همیلتون ۲,۴±۳.۴ و در گروه بیماران ۸.۲±۲۴.۹ بود. یافته ها در دو گروه با آزمون آماری Kruskall-wallis مورد ارزیابی قرار گرفت که بیانگر معنی دار بودن میزان اضطراب در گروه بیماران نسبت به گروه شاهد است.
نتیجه گیری: دیالیز در بروز اضطراب موثر است. علت اضطراب در بیماران دیالیزی چیست؟ و نیز تعیین تاثیر خدمات روانپزشکی و نفرولوژی بر هزینه، سیر بیماری و درمان بیماران دیالیزی نیازمند پژوهش های بیشتر است که انجام آن توصیه می گردد.
محبوب لسان پزشکی، سید محمد متینی، محسن تقدسی، سید غلامعباس موسوی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۰ )
چکیده
سابقه و هدف: بیمارانی که به مرحله پایانی نارسایی کلیه می رسند ESRD) End stage renal disease)، برای ادامه حیات نیاز به دیالیز دارند. عدم کفایت دیالیز از علل افزایش مرگ و میر معرفی گردیده است. امروزه بیش از ۲۰۰ هزار نفر مبتلا به نارسایی کلیه در آمریکا و بیش از یک میلیون نفر در جهان با دیالیز به حیات خود ادامه دهند. از این رو، با توجه به روشن نبودن وضعیت نتایج دیالیز بیماران مذکور، این تحقیق جهت بررسی کفایت دیالیز در بیماران همودیالیزی شهرستان کاشان سال ۱۳۷۷ انجام گرفت.
مواد و روش ها: نوع مطالعه، توصیفی است. نمونه ها به صورت سرشماری و بیماران مبتلا به ESRD تحت درمان با همودیالیز انتخاب گردیدند. پس از تکمیل پرسش نامه ای که شامل متغیرهای سن، جنس، قد، وزن و زمان دیالیز و محاسبه مقادیری از قبیل Press KT/V و Del KT/V و nPCR و... اطلاعاتی به دست آمد. سپس اطلاعات طبقه بندی و به کمک شاخص های آمار توصیفی به صورت جداول فراوانی ارایه شد.
یافته ها: این بررسی بر روی ۳۷ نفر صورت پذیرفت و بیمارانی که به علل دیگر مثل مسمومیت دارویی در مدت انجام تحقیق مورد دیالیز قرار گرفته اند، حذف گردیدند. از مجموع بیماران مورد مطالعه، ۱۵ نفر (۴۰,۵%) زن و ۲۲ نفر (۵۹.۵%) مرد بودند. میانگین کلی Press KT/V معادل ۱.۰۴، در مردان ۰.۹۲ و در زنان ۱.۲۳ و میانگین کلی Del KT/V و ۰.۴۶، در مردان ۰.۴۵ و در زنان ۰.۴۸ بود. در مورد مطالعه nPCR، میانگین کلی ۰.۳۸۷ و در زنان و مردان به ترتیب ۰.۳۹ و ۰.۳۸ بود. میانگین Tacurea در کل ۳۴.۰۶، در مردان ۳۳.۸ و در زنان ۳۳.۳۴ بود. میانگین کلی URR و ۰.۳ تعیین شد که در زنان و مردان به ترتیب ۰.۳۱ و ۰.۲۹ می باشد. در نهایت، ۷ نفر (۱۸.۹%) از دیالیز کافی یعنی KT/V بالای ۱.۲ برخوردار بودند.
نتیجه گیری: با توجه به بی کفایتی دیالیز در تقریبا ۸۰% بیماران همودیالیزی، تحقیقات وسیع تری به منظور شناخت علل آن لزوم است. همچنین بررسی آن در سایر شهرهای کشور صورت گیرد تا با اصلاح شرایط لازم امکان دستیابی به دیالیز با کفایت مطلوب جهت بیماران همودیالیزی فراهم آید.
عباس تقوی اردکانی، سعید انوری، حسن افضلی، سید غلامعباس موسوی، محسن تقدسی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۰ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع دل درد مزمن و عوارض شناخته شده درمان آن بدون شناخت علت ایجاد کننده و عدم اطلاع از شیوع هلیکوباکترپیلوری و گزارش های متفاوت از قدرت آزمون اوره آز سریع به منظور تعیین شیوع هلیکوباکترپیلوری در کودکان مبتلا به دل درد مزمن، این تحقیق بر روی مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان شهید بهشتی کاشان به علت دل درد مزمن در سال های ۷۹-۱۳۷۸ انجام گرفت.
مواد و روش ها: تحقیق به روش توصیفی بر روی ۳۹ کودک در گروه سنی ۱۸-۳ سال که با علایم دل درد مزمن مراجعه نموده بودند، صورت پذیرفت. همه بیماران توسط فوق تخصص گوارش کودکان آندوسکوپی و سپس نمونه های بیوپسی با آزمون اوره آز سریع و پاتولوژی از نظر هلیکوباکترپیلوری بررسی شد. خصوصیات سن، جنس و بعد خانوار بررسی شد. یافته های آندوسکوپی (طبیعی، ازوفاژیت، گاستریت، ندولاریتی، اولسر معده، دئودنیت و اولسر دئودنوم ثبت گردید. شیوع آلودگی با هلیکوباکترپیلوری در نمونه ها تعیین و فاصله اطمینان آن برآورد و قدرت آزمون اوره آز سریع تعیین گردید.
یافته ها: تحقیق در ۳۹ کودک در سن ۴,۱±۹.۹ سال که ۱۷ نفر مذکر (۴۳.۶%) و ۲۲ نفر مونث (۵۶.۴%) بودند و به مدت حداقل سه ماه و با میانگین ۱۳ ماه دل درد داشتند، انجام گرفت. شیوع آلودگی ۳۰.۸% بود و ارزش پیش بینی آزمون اوره آز ۵۰% و ارزش منفی ۷۷.۸% بود.
نتیجه گیری و توصیه ها: هلیکوباکترپیلوری در اکثر کودکان مبتلا به دل درد مزمن دیده نمی شود و این سوال مطرح می شود که آیا درمان ضد هلیکوباکترپیلوری در همه این کودکان درست است؟ اگرچه حجم نمونه ها کم بود، اما به نظر می رسد آزمون اوره آز سریع قدرت لازم برای تشخیص هلیکوباکترپیلوری در منطقه ما ندارد و تحقیق بیشتر توصیه می شود.
علی فتاحی، محمدرضا فتح العلومی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده
سابقه و هدف: عفونت گوش میانی ( SCOM ) بیماری است که در آن پرفوراسیون پرده صماخ همراه با ترشح چرکی وجود دارد. درمانهای دارویی متعددی برای از بین بردن عفونت به صورت موضعی، خوراکی و تزریقی مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از این داروها اسید استیک ۱ یا ۲ درصد است که به تنهایی یا همراه با بقیه داروها برای بیماران تجویز میشود. در این مطالعه میزان اثربخشی و غلظت مورد نیاز اسید استیک، در مورد تمام میکروارگانیسمهای پاتوژن موجود در SCOM مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روشها: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی نیمهتجربی انجام شد. از ترشحات گوش ۹۶ بیمار مبتلا به SCOM که طی سال ۱۳۸۲ به درمانگاه گوش و حلق و بینی و جراحی سر و گردن بیمارستان میلاد تهران مراجعه کرده بودند، نمونهبرداری شد. میکروارگانیسمهای ایزوله شده از این ترشحات در حضور اسید استیک ۱ و ۲ درصد کشت داده شدند.
یافتهها: ا ز ۱۰۰ نمونه بررسی شده، ۲۰ میکروارگانیسم (۱۹ میکروارگانیسم پاتوژن) ایزوله شد. از این تعداد میکروارگانیسم پاتوژن، ۱۶ مورد باکتری و ۳ مورد قارچ بودند. با اضافه کردن اسید استیک ۱ درصد به محیط کشت، ۱۰ مورد از میکروارگانیسمها رشد نکردند (۸ مورد باکتری و ۲ مورد قارچ)، زمانی که از اسید استیک ۲ درصد استفاده شد، هیچ کدام از میکروارگانیسمها رشد ننمودند.
نتیجهگیری و توصیهها: با توجه به نتایج به دست آمده، میتوان استفاده از اسید استیک ۲ درصد را به عنوان یک داروی ضد باکتری و ضد قارچ در بیماران مبتلا به SCOM توصیه نمود، اما بهتر است مطالعاتی در زمینه عوارض جانبی استفاده از این ماده نیز انجام گردد
سید محمد متینی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۳ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه و روند رو به افزایش آنها و اهمیت مواجهه و اتیولوژی این بیماران که دارای عوارض گوارشی بوده و گزارشات متعدد مبنی بر نقش میکروب H.P با بروز عوارض گوارشی و به منظور تعیین شیوع H.P این تحقیق روی مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه با عوارض گوارشی در مراجعین به بیمارستان اخوان کا شان در سال ۱۳۸۱ انجام گرفت.
مواد و روش ها: تحقیق به روش توصیفی انجام گرفت. کلیه متبلایان به نارسایی مزمن کلیوی با عوارض گوارشی مورد مطالعه قرار گرفتند. تشخیص نارسایی کلیوی مزمن قبلاً روی بیماران داده شده بود و همگی تحت درمان همودیالیز قرار داشتند. علائم گوارشی با بررسی بیماران به روش کلینیکی ـ آندوسکوپی و سرولوژیک و نیز تست خون مخفی در ۴ نوبت که حداقل دو نوبت مثبت داشتند و همچنین تست سرولوژیک و نیز تست سرولوژی جهت H.P از نوع IgM,IgG انجام گرفت .
یافتهها: تحقیق روی تعداد ۴۸ نفر انجام شد. سن آنها در محدوده بین هشت تا شصت سالگی (۸ تا ۶۰ سالگی) و بیماران حداقل یک بار و حداکثر ۳ بار در هفته تحت درمان همودیالیز قرار داشتند.
عامل نامشخص نارسایی مزمن کلیه در مردان ۳/۳۱ درصد و در زنان ۱/۵ درصد بود. در افرادی که ضایعات گوارشی به صورت خونریزی دهنده وجود داشت همه آنها H.P مثبت داشتند و در افرادی که ضایعات غیر خونریزی دهنده بود دو نفر دارای H.P مثبت بودند.
نتیجهگیری و توصیهها: به نظر می رسد میکروب H.P در مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه با عوارض گوارشی خونریزی دهنده نقش دارد وبا توجه به محدودیت های حجم نمونه های در این مقاله یک تحقیق وسیع را توصیه می کند.
آرش میراب زاده، مرسده سمیعی، گلناز فیض زاده،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۴ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به مسن شدن روزافزون جمعیت ، شیوع بالای اختلالات مزمن روانپزشکی در کشورمان و وجود اطلاعات متناقص در مورد مشخصات زمینه ا ی این افراد و به منظور تعیین خصوصیات زمینه ا ی بیماران بالاتر از ۵۵ سال مبتلا به اختلالات روانپزشکی مزمن ، این تحقیق در بزرگترین بیمارستان روانپزشکی کشور صورت گرفت.
مواد و روشها: تحقیق با طراحی مقطعی، روی کلیه بیماران واجد شرایط انجام گرفت. ضمن مصاحبه فردی با تک تک بیماران، خصوصیات فردی و اجتماعی آنان بررسی و ثبت گردید. سپس داده های فرم اطلاعاتی استخراج و طبقه بندی گردید و تمامی متغیرهای مورد مطالعه بر حسب جنسیت در دو گروه زن و مرد مقایسه شد و اختلاف آنها با استفاده از آزمونهای آماری مناسب محاسبه گردید.
یافته ها : از مجموع ۱۰۲۵ بیماری بستری در بیمارستان در هنگام مطالعه، تعداد ۱۹۱ بیمار (۶/۱۸ درصد) بالای ۵۵ سال مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی آنها ۶۱ سال و ۵/۵۶ درصد زن بودند. شغل اکثر زنان قبل از بستری ، خانه داری و مردان ، کارگری ساده بود. ۵۸ درصد زنان و ۴۷ درصد مردان هرگز ازدواج نکرده بودند. ۷۷ درصد زنان بیسواد و ۷۴ درصد مردان سطح راهنمایی و کمتر داشتند. شایعترین تشخیص روانپزشکی (به میزان ۷۰ درصد) اسکیزوفرنیا بود. شروع بیماری در اکثر بیماران به صورت تدریجی بود. بیشتر بیماران بیش از ۱۰ بار بستری شده بودند و اکثریت قریب به اتفاق آنها هیچ ملاقات کنند ه ای نداشتند.
نتیجه گیری و توصیه ها: تحمل درد و رنج شدید روانی و جسمی و نیز سیستم حمایتی ضعیف خانوادگی و اجتماعی این بیماران ، لزوم اصلاح برنامه ر یزی ساختاری جهت موسسه زدایی ، توجه بیش از پیش به بازتوانی بیماران فوق و گسترش شبکه ها ی حمایتی قوی را مطرح می کند.
ابراهیم رضی، فریبا رایگان، سید مجید برکت، سید غلامعباس موسوی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: هیپرتانسیون ریوی بارزترین عارضه و مهمترین عامل ایجاد پیامدهای بعدی ناشی از بیماری انسدادی مزمن ریوی ( COPD ) است، که به صورت نارسایی قلب راست، احتقان کبدی، هیپوکسمی، آسیت و ادم محیطی آشکار میشود. این مطالعه با هدف بررسی همبستگی بین فشار شریان ریوی با شاخصهای بیوشیمایی و تنفسی در بیماران مبتلا به COPD انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع مقطعی است و در بین ۸۱ نفر از بیماران COPD بستری در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سالهای ۱۳۸۵-۱۳۸۴ انجام شد. مقدار افزایش فشار شریان ریوی ( PAP ) به وسیله اکوکاردیوگرافی از راه قفسهی سینه ( Transthoracic )؛ FEV۱ به وسیلهی اسپیرومتری؛ PaO۲ و PaCO۲ از تجزیه و تحلیل گازهای خون شریانی ( ABG )؛ هموگلوبولین ( Hb )، آلانین آمینو ترانسفراز ( ALT )، آسپارات آمینو ترانسفراز ( AST )، سرعت رسوب گلبولهای قرمز ( ESR )، و آلبومین سرم از نمونه سرمی استخراج شد. تعریف PH با افزایش میانگین فشار شریان ریوی بیشتر از mm Hg ۲۵ تلقی گردید. سپس همبستگی بین PAP با سایر پارامترها با استفاده از آزمون Pearson و ضریب همبستگی بررسی شد.
نتایج: از مجموع ۸۱ بیمار، در ۷۷ نفر (۱/۹۵ درصد)، افزایش فشار شریان ریوی ( PH ) جلب توجه میکرد ( PAP > mm Hg ۲۵). در این تحقیق میانگین ± انحراف معیار عوامل مطالعه شده به شرح زیر بود: سن= ۲/۹ ± ۶۹ سال، FEV۱ = ۱/۱۳ ± ۱/۳۸ درصد، mm Hg ۱/۱۳ ± ۶/۵۴= PaO۲ ، mm Hg ۵/۱۰ ± ۵/۵۲= PaCO۲ ، g/dl ۸/۱ ± ۵۸/۱۴= هموگلوبین، IU/l ۵/۷۰ ± ۹/۳۹= AST ، IU/l ۰۲/۷۴ ± ۷/۳۹= ALT ، g/dl ۴۹/۰ ± ۸/۳= آلبومین سرم و ۱/۹ ± ۶/۶= ESR . همبستگی معنیداری بین PAP با عوامل مطالعه شده مذکور دیده نشد.
نتیجهگیری: نتایج اکوکاردیوگرافی نشان داد که بیشتر مبتلایان به COPD بستری، فشار شریان ریوی بیشتر از mm Hg ۲۵ داشتند و از طرفی بین این افزایش فشار شریان ریوی با شاخصهای تنفسی و بیوشیمیایی همبستگی وجود نداشت. از این رو استفاده از شاخصهای فوق جهت پیشبینی افزایش فشار شریان ریوی، کمککننده نبوده و انجام اکوکاردیوگرافی به طور معمول در مبتلایان به COPD توصیه میشود.
رایکا جمالی، ناصر ابراهیمی دریانی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: هپاتیت مزمن B از شایع ترین بیماری های مزمن کبدی می باشد که عدم تشخیص و درمان به موقع آن منجر به ایجاد عوارض غیر قابل برگشت و تحمیل هزینه های گزاف درمانی می شود. هدف این مقاله آشنایی بیشتر خوانندگان با زمان شروع و روش درمان، انواع داروهای موجود و نیز برخورد مناسب در مواجهه با موارد عدم تحمل دارو، مقاومت دارویی و شکست درمان اولیه در درمان هپاتیت مزمن B می باشد.
مواد و روش ها: آنچه در پیش رو دارید خلاصه
ای از همه گیر شناسی، سیر بالینی و درمان هپاتیت مزمن B می
باشد که برگرفته از آخرین نقطه نظرات محققین مطرح در این زمینه است. سیر مزمن هپاتیت مزمن B بر اساس میزان سرمی HBV DNA، آلانین آمینو ترانسفراز، HBe Ag و نیز بافت شناسی کبد که نشانه فعالیت سیستم ایمنی مبتلایان در مقابل ویروس و میزان آسیب کبدی هستند به چهار مرحله «تحمل ایمنی»، «پاک سازی ایمنی»، «ناقلین غیر فعال» و «عود» تقسیم می شود.
نتایج: شروع درمان بر اساس شواهد مبتنی بر وجود آسیب کبدی است. مبتلایان در مرحله ی «تحمل ایمنی» و «ناقلین غیر فعال» نیاز به درمان نداشته و فقط باید پیگیری شوند. این در حالی است که بیماران در مرحله «پاک سازی ایمنی» و «عود» نیاز به درمان دارند. انتخاب PEG اینترفرون یا داروهای خوراکی ضد ویروس بر اساس وجود سیروز، میزان مقاومت دارویی و روش استفاده صورت می گیرد. عدم تحمل و عوارض دارویی، مقاومت دارویی و شکست درمان اولیه با عود همراه هستند که باید شناسایی شده و درمان ضد ویروس قطع شده و یا تغییر یابد.
نتیجه گیری: با توجه به رشد سریع اطلاعات در زمینه درمان هپاتیت B و تولید داروهای جدید ضد ویروسی، دستور
العمل
های درمانی به سرعت در حال تغییر می
باشند. درمان زودرس و صحیح مبتلایان منجر به کاهش عوارض و نیز مرگ و میر ناشی از این بیماری می شود.
حامد ناقوسی، سیدرضا محبی، سیدمحمدابراهیم طاهائی، پدرام عظیم زاده، سارا رومانی، شهره الماسی، مهسا خوان یغما، افسانه شریفیان، آذر صنعتی، محمدرضا زالی،
دوره ۱۶، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا (TNF-α) سایتوکاینی پیش التهابی و چند ظرفیتی است که نقش مهمی در بروز پاسخ ایمنی میزبان نسبت به ویروس هپاتیت B (HBV) ایفا میکند. هدف از این مطالعه بررسی همبستگی پلیمورفیسم تک نوکلئوتیدی جایگاه ۳۰۸- پروموتر ژن TNF-α با استعداد ابتلا به عفونت مزمن هپاتیت B میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، DNA ژنومیک نمونههای خون محیطی ۱۱۹ فرد مبتلا به عفونت مزمن هپاتیت B که به بیمارستان طالقانی تهران مراجعه کرده بودند و ۱۱۱ شاهد سالم بهروش فنل-کلروفرم استخراج شده و با استفاده از روش ARMS-PCR ژنوتایپ شد. نتایج حاصله نیز با آزمون مجذور کای مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: فراوانی ژنوتیپهای GG و GA جایگاه ۳۰۸- ژن TNF-α در بیماران بهترتیب ۹/۸۴ و ۱/۱۵ درصد و در گروه شاهد ۲/۸۰ و ۸/۱۹ درصد محاسبه گردید. هیچ فرد واجد ژنوتیپ AA در گروه بیماران و گروه شاهد دیده نشد. همچنین، اختلاف معنیداری نیز بین دو گروه مورد و شاهد مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: پتانسیل تولید سایتوکاین در افراد مختلف نقش مهمی در تعیین پاسخ سیستم ایمنی آنها ایفا میکند. پلیمورفیسمهای تک نوکلئوتیدی متعددی در ژن TNF-α انسانی شناخته شدهاند که در این میان پلیمورفیسم جایگاه ۳۰۸- که موجب جایگزینی گوانین با آدنین میشود، با استعداد ابتلا به بیماریهای مختلف مزمن التهابی در ارتباط است. با اینحال نتایج این مطالعه نشاندهنده عدم همبستگی پلیمورفیسم تک نوکلئوتیدی جایگاه ۳۰۸- ژن TNF-α و استعداد ابتلا به عفونت مزمن هپاتیت B در جمعیت ایرانی مورد مطالعه میباشد.
محمدامین احمدی فقیه، لیلا فرزین، فتانه سجادی،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: سنجش سطح عناصر روی و مس در سرم خون بیماران مبتلا به سرطان ، موضوع بسیاری از تحقیقها برای اثبات نقش احتمالی آنها است. لوسمی میلوییدی مزمن (CML) یک نوع سرطان خون است که با رشد افزایش یافته و قاعده سلولهای مغز استخوان را بههم میزند و منجر به تجمع سلولها در مغز استخوان میگردد.
مواد و روشها: بهمنظور ارزیابی میزان تأثیر عناصر روی و مس در علل و تشخیص سرطان خون و برآورد غلظت این عناصر کم مقدار، ۹۶ بیمار مبتلا به لوسمی میلویید مزمن و ۱۰۰ نمونه شاهد با طیفسنجی جذب اتمی (AAS) مورد سنجش قرار گرفتند. بین فوریه ۲۰۱۰ و اوت ۲۰۱۱، بیماران تازه تشخیص داده شده از بیمارستانهای مختلف در استان تهران برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند.
نتایج: در این مطالعه تفاوت معنیداری در میانگین غلظت روی بین بیماران و گروه شاهد مشاهده شد (۰۰۱/۰>P)، در حالیکه اختلاف قابل توجهی برای عنصر مس در بین دو گروه وجود نداشت. سطح عنصر روی در نمونههای سرطان خون بین محدوده ۱۵/۲۰ ± ۱۹/۵۳ میکروگرم بر دسیلیتر بهدست آمد که این مقدار از لحاظ آماری نسبت به گروه کنترل (۰۸/۳۵ ± ۱۷/۱۰۱ میکروگرم بر دسیلیتر) کاهش معنیداری را نشان میداد. با توجه به جنسیت، کاهش چشمگیری در سطح سرمی عنصر روی در زنان بیمار نسبت به مردان مشاهده شد (۰۱/۰>P).
نتیجهگیری: عناصر کممقدار نقش مهمی را در محافظت در برابر استرس اکسیداتیو در سلول برعهده دارند. اکسیداسیون میتواند منجر به تشکیل رادیکالهای آزاد شود که در پیدایش سرطان خون مؤثر است .
سید سیف اله بلادی موسوی، زهرا چیت سازیان، فاطمه حیاتی، شکوه شایان پور، غلامرضا علیزاده عطار،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: هیپرفسفاتمی به تنهایی و یا همراه با هیپرکلسمی با افزایش مرگ و میر در بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیه (CKD) ارتباط دارد. این مقاله مروری است بر برخی پژوهش هایی که در زمینه درمان هیپرفسفاتمی در بیماران مبتلا به CKD انجام شده است.
مواد و روش ها: برای جمع آوری اطلاعات موجود مقالات زیادی در منابع متعددی همچون PubMed ، Scopus، Current Content، Embase و IranMedexبا کلمات کلیدی هیپرفسفاتمی و بیماری مزمن کلیه مورد بررسی قرار داده شدند. این مطالعه، مقالات چاپ شده در زبان انگلیسی و فارسی به صورت مقاله کامل را شامل می شود.
نتایج: درمان شایع هیپرفسفاتمی در بیماران CKD شامل محدود کردن فسفات غذایی و تجویز متصل شونده های به فسفات بوده تا از جذب رودهای فسفات خورده شده جلوگیری نمایند. محدود کردن فسفات باید به طور عمده شامل غذاهای غیرضروری دارای فسفات از قبیل بسیاری از غذاهای فرآوری شده، نوشابه های گازدار، محصولات لبنی و بعضی از سبزبجات باشد. متصل شونده های به فسفات به دو نوع عمده متصل شونده های حاوی کلسیم (کلسیم کربنات و کلسیم استات) و متصل شونده های غیرکلسیمی (سولامر و لانتانوم) تقسیم بندی می شوند. همه آنها در کاهش دادن فسفات سرم موثر هستند؛ با این وجود متصل شونده های غیرکلسیمی در بیماران هیپرکلسمیک، بیماران مصرف کننده آنالوگ های ویتامین D، بیماران با کلسیفیکاسیون عروقی و بیماری آدینامیک استخوان دارند، ترجیح داده می شوند.
نتیجه گیری: نگرانی هایی درباره ایمن بودن فسفات بایندرهای کلسیمی برای استفاده طولانی مدت وجود داشته و این عوامل ممکن است با هیپرکلسمی، کلسیفیکاسیون عروقی و بیماری آدینامیک استخوان ارتباط داشته باشند.
فرزاد خیرمند، فهیمه ولدی، کامران دولتشاهی،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: هلیکوباکتر پیلوری بیش از نیمی از مردم سراسر دنیا را آلوده کرده است. بدخیمی های معده به ویژه سرطان معده و سرطان بافت لنفاوی لایه مخاطی معده (MALT)، حاصل عفونت با هلیکوباکتر پیلوری است. در سال های اخیر توجه پژوهشگران به ارتباط احتمالی هلیکوباکتر پیلوری نه تنها با بیماری های معده و دوازدهه، بلکه با تعدادی از بیماری های دستگاه گوارش نظیر بیماری های کبدی و صفراوی جلب شده است. گزارشات اولیه مربوط به شناسایی این باکتری در مخاط کیسه صفرای بیماران مبتلا به بیماری های صفراوی نشان دهنده نتایج متناقض است. هدف این مطالعه مقطعی مشخص کردن وجود هلیکوباکتر پیلوری در مخاط کیسه صفرای بیماران مبتلا به کوله سیستیت مزمن از طریق بررسی هیستولوژیک نمونه های کیسه صفرای جراحی شده است.
مواد و روش ها: در مطالعه حاضر ۷۰ نمونه کیسه صفرای بیماران مبتلا به کوله سیستیت مزمن بستری در بیمارستان شریعتی اصفهان در بازه زمانی بهمن ۱۳۹۳ تا فروردین ۱۳۹۴ جمعآوری شد. برای شناسایی وجود هلیکوباکتر پیلوری در مخاط کیسه صفرا از روش رنگآمیزی گیمسا استفاده گردید.
نتایج: از مجموع ۷۰ نمونه مورد بررسی، مخاط کیسه صفرای ۱۸ بیمار که با روش گیمسا رنگ آمیزی شده بود، برای هلیکوباکتر پیلوری مثبت شد. ارتباط معنی داری بین وجود هلیکوباکتر پیلوری در مخاط کیسه صفرا و کوله سیستیت مزمن به دست آمد.
نتیجه گیری: هلیکوباکتر پیلوری می تواند در مخاط کیسه صفرای بیماران مبتلا به کوله سیستیت مزمن یافت شود. مطالعات بیشتری جهت تایید این داده ها نیاز است.
مریم امینی فسخودی، مجید محمود علیلو، کارینه طهماسیان، عباس بخشی پور رودسری،
دوره ۲۰، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: درد مزمن یک موقعیت تحلیل برنده و ناتوان کننده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نتایج اثربخشی تکنیک های رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش فاجعه آمیزی، ترس از حرکت، ناتوانی ناشی از درد و شدت درد در بیماران با سبک دلبستگی دل مشغول مبتلا به درد مزمن عضلانی-اسکلتی انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر به صورت تکموردی بر پایه طرح خط پایه چندگانه انجام گرفت. آزمودنی های دو بیمار زن مبتلا به کمردرد مزمن بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند در مراجعه کنندگان به کلینیک درد تبریز انجام شد. ابزارهای غربالگری، مورد مطالعه قرار گرفت. ابزارهای به کار رفته شامل پرسشنامه های فاجعه آمیزی (PCQ)، ترس از حرکت (TSK)، ناتوانی ناشی از درد (PDQ)، شدت درد (VAS) و مقیاس های روابط (RSQ) بود که در جلسات خط پایه، پنجم، هفتم، نهم، یازدهم، چهاردهم تکمیل شد. جهت تعیین تاثیر مداخله از روش ترسیم نمودار روند شدت علایم و میانگین کاهش خط پایه مربوط به پژوهش های تک موردی بهره گرفته شد.
نتایج: یافته ها نشان داد که نمرات فاجعه آمیزی، ترس از حرکت، ناتوانی ناشی از درد و شدت درد هر دو بیمار از مرحله خط پایه به مرحله پیگیری کاهش یافت. و میانگین نمرات متغیرهای فوق به ترتیب (۳۳/۲۵ به ۵/۱۶)، (۴۵/۷۵ به ۲۱)، (۱۷/۵ به ۷) و (۲۱۳/۷۵ به ۹۰) رسید. هم چنین، میانگین نمرات ایمنی دلبستگی در طول درمان از ۱/۲۵ به ۲/۳ افزایش یافت.
نتیجه گیری: رفتار درمانی دیالکتیکی منجر به افزایش ایمنی دلبستگی و کاهش مشکلات مربوط به درد در بیماران با درد مزمن شد. لذا، در تحقیقات آتی این مطالعه در نمونه های با حجم بزرگتر توصیه می شود.
سمیرا مختاری، سید مسعود حسینی، سید رضا محبی، پدرام عظیم زاده، محمدرضا زالی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO)، حدود ۴۰۰ میلیون نفر در جهان به عفونت مزمن ویروس هپاتیتB (HBV) مبتلا هستند. پاسخ سیستم ایمنی میزبان که به طور عمده توسط سایتوکاینها کنترل می شود، در روند مزمن شدن یا پاکسازی عفونت تاثیرگذار است. اینترلوکین ۲۷ یک سایتوکاین پیش التهابی است که موجب راهاندازی Th۱ می شود. از عواملی که می تواند بر محصولات یا فعالیت ژن IL-۲۷ تاثیرگذار باشد، تنوع ژنتیکی هم چون پلیمورفیسمهای تک نوکلئوتیدی (SNPs) است. هدف از انجام این مطالعه تعیین همراهی میان IL-۲۷ rs۱۵۳۱۰۹با عفونت مزمنHBV در جمعیت کشور ایران می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه ۱۲۰ فرد بیمار مزمن (Anti-HBc Ab مثبت و HBsAg مثبت به مدت بیش از شش ماه) و ۱۲۰ فرد سالم (Anti-HBc Ab و HBsAg منفی) از میان افراد مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی تهران طی سال های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از روش PCR-RFLP ژنوتیپ پلیمورفیسم ژنIL-۲۷ تعیین شده و برای تائید نتایج، از تعیین توالی مستقیمDNA روی ۱۰ درصد از نمونهها استفاده شد. متغیرهای مورد ارزیابی در این مطالعه شامل ژنوتیپ و الل، وضعیت بالینی، سن و جنسیت بودند.
نتایج: نتایج به دست آمده نشان دهنده فراوانی نسبی پایین ژنوتیپ AAدر میان گروه مورد (۳۰ درصد) در مقایسه با گروه کنترل (۳۲/۵ درصد) میباشد (۰/۳۶۸=P). هم چنین، فرکانس آللی A به ترتیب در بیماران و افراد شاهد، ۶۰/۴ در مقابل ۵۹/۲ درصد گزارش گردید که این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد تنوع ژنتیکی درrs۱۵۳۱۰۹A/G ، برخلاف اهمیت آن در تنظیم پاسخ سیستم ایمنی، با عفونت مزمنHBV ارتباطی ندارد.
فرین کیانی، هاشم منتصری، صدف ادیبی، مسعود گل شاه، صبا گل شاه،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: درمان های شیمیایی جهت تعدیل پاسخ میزبان به عنوان روش کمکی، همراه با درمان های مکانیکی در درمان پریودنتیت به کار می روند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر موضعی ژل آلندرونات سدیم همراه با جرمگیری و تسطیح سطح ریشه روی شاخص های پریودنتال و ساخت استخوان در ضایعات پریودنتال عمودی مصرف کنندگان سیگار مبتلا به پریودنیت مزمن بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه پایلوت تعداد ۸ ضایعه عمودی استخوانی با عمق بیش از ۵ میلی متر در مصرف کنندگان سیگار مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از انجام فاز یک درمان پریودنتال، ژل آلندرونات سدیم یک درصد در پاکت های پریودنتال قرار داده شد و این عمل ۴ هفته بعد دوباره تکرار شد. شاخص های پریودنتال شامل ایندکس پلاک، ایندکس خونریزی، عمق پاکت، میزان تحلیل لثه و هم چنین پارامتر رادیوگرافی (عمق ضایعه استخوانی) در ابتدا و ۶ ماه پس از قرار دادن ژل آلندرونات سدیم درون ضایعات عمودی استخوان اندازه گیری شدند.
نتایج: شاخص عمق پاکت (۰/۰۲۶=P)، خونریزی حین پروبینگ (۰/۰۰۷=P) و ایندکس پلاک (۰/۰۰۷=P) و شاخص عمق ضایعه استخوان (۰/۰۱۲=P) پس از درمان با ژل آلندرونات سدیم نسبت به قبل از درمان کاهش معنی داری را نشان داد و شاخص تحلیل لثه (۰/۰۱۱=P) افزایش معنی داری را نسبت به قبل از مداخله نشان داد.
نتیجه گیری: استفاده موضعی از ژل آلندرونات سدیم یک درصد نقش بهسزایی در بهبود شاخص های پریودنتال و ساخته شدن استخوان در ضایعات عمودی مصرف کنندگان سیگار مبتلا به پریودنتیت مزمن دارد.
مصطفی غلامی، محسن تقدسی، پروانه عسگری، فاطمه بهرام نژاد، سید سجاد حسینی نصرآبادی، حسین نوری، زهره سادات،
دوره ۲۳، شماره ۷ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: ابتلا به نارسایی مزمن کلیه موجب کاهش سلامت روان و رضایت از زندگی میشود. نماز بهعنوان یک استراتژی مقابلهای مذهبی میتواند کمک شایانی به بهزیستی ذهنی در این بیماران کند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط نگرش و التزام عملی به نماز با بهزیستی ذهنی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مراجعهکننده به بیمارستانهای منتخب شهرستان کاشان در سال ۱۳۹۷ انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش یک پژوهش توصیفی - تحلیلی بود. ۱۸۰ بیمار از طریق روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامههای اطلاعات زمینهای، پرسشنامه نگرش و التزام عملی به نماز و پرسشنامه بهزیستی ذهنی ادینبورگ بودند. آنالیز دادهها توسط نسخه ۱۶ نرمافزار SPSS و با آزمونهای تیتست، ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون صورت گرفت.
نتایج: یافتههای این مطالعه نشان داد ۵۹ درصد شرکتکنندگان در مطالعه مرد و ۶/۸۰ درصد متأهل بودند، میانگین نمره نگرش و التزام عملی به نماز (در مقیاس۲۰۰-۰) و بهزیستی ذهنی (در مقیاس۷۰-۱۴) در بیماران تحت مطالعه بهترتیب ۷۳/۲۸±۹۲/۱۴۴ و ۶۴/۹±۵۷/۵۲ بود. متغیرهای نگرش و التزام عملی به نماز و ابتلا به سایر بیماریها علاوه بر نارسایی کلیه به ترتیب ۷۴ درصد و ۲۰ درصد از واریانس نمره بهزیستی ذهنی را تبیین میکردند. بین وضعیت اشتغال و محلّ زندگی با بهزیستی ذهنی ارتباط آماری معناداری وجود داشت، به نحوی که بهزیستی ذهنی در بیماران غیر شاغل و ساکن در روستا در سطح بالاتری بود.
نتیجهگیری: بهزیستی ذهنی بیماران در این مطالعه در سطح بالایی بود، بهترتیب متغیرهای نگرش و التزام به نماز و عدم ابتلا به سایر بیماریهای زمینهای، میتواند مهمترین عوامل مرتبط با بهزیستی ذهنی بیماران تحت مطالعه باشد.
سمیه فتحی، جعفر پویامنش، محمد قمری، قربان فتحی اقدم،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجانمدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به سردرد مزمن صورت گرفت.
مواد و روشها: روش این پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را زنان مبتلا به سردرد مزمن که در سال ۱۳۹۸ برای درمان سردرد خود به کلینیکهای دولتی مغز و اعصاب شهر پارسآباد مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. ۳۰ نفر با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند.
نتایج: میانگین و انحراف معیار کیفیت زندگی گروه درمان هیجانمدار در پیشآزمون (۰۳/۵±۴۰/۳۸)، گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (۴۳/۴±۳۰/۳۹) و گروه کنترل (۲۹/۵±۳۰/۳۹) بود. درمانهای هیجانمدار (۸۶/۶±۵۰/۵۱) و مبتنی بر پذیرش و تعهد (۰۴/۵±۱۰/۶۰) در مقایسه با گروه کنترل (۳۷/۵±۴۰/۳۹)، کیفیت زندگی بیماران را در پسآزمون افزایش دادند (۰۰۱/۰>P). در مرحله پیگیری، اثر درمان هیجانمدار (۱۳/۷±۲۰/۵۱) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (۹۶/۴±۰۰/۶۰) بر کیفیت زندگی (۰۱/۵±۰۰/۳۹) ماندگار بود (۰۰۱/۰>P). تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی در مراحل پسآزمون و پیگیری، بیشتر از تأثیر درمان هیجانمدار بود (۰۰۱/۰>P).
نتیجهگیری: این دو درمان ممکن است با کاهش فاجعهآمیز بودن سردرد و درنتیجه کاهش اضطراب و ترس مرتبط با درد، در کاهش شدت سردرد و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سردرد مزمن مؤثر باشند.
بهزاد سلمانی، جعفر حسنی، افشین احمدوند، شهرام محمدخانی، حمیدرضا حسن آبادی،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: رفتاردرمانی شناختی، خطّ اوّل درمان و استاندارد طلایی درمان اختلال بیخوابی مزمن است؛ اما برخی پژوهشها نشان دادهاند که پرداختن به مؤلفههای فراشناختی، کارآمدی آن را افزایش میدهد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کارآمدی رفتاردرمانی شناختی با یا بدون تکنیکهای فراشناختی در افراد مبتلا به اختلال بیخوابی مزمن است.
مواد و روشها: چهار بیمار شامل یک مرد و سه زن که دارای ملاکهای ورود به مطالعه بودند، پس از ارزیابیهای تشخیصی وارد مطالعه شده و بهطور تصادفی در دو گروه رفتاردرمانی شناختی و رفتاردرمانی شناختی همراه با تکنیکهای فراشناختی شامل ذهنآگاهی گسلیده و به تأخیر انداختن نگرانی و نشخوار فکری، قرار گرفتند. تمامی بیماران شش مرتبه با استفاده از شاخص بازدهی خواب و مقیاس حمایت اجتماعی سنجیده شدند. سپس، دادهها با استفاده از تفسیر دیداری فراز و فرود نمودارها، اندازهی اثر و بهبودی تشخیصی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: اگرچه مدتزمان ابتلا به اختلال در بیمارانی که رفتاردرمانی شناختی به همراه تکنیکهای فراشناختی دریافت کرده بودند، بیشتر از گروه دیگر بود، ولی توانستند بازدهی خواب و حمایت اجتماعی بیشتری را بهدست آورند. هر دو گروه بهخصوص گروهی که از تکنیکهای فراشناختی بهره میبردند، دارای اندازهی اثر بالا و بهبودی تشخیصی بودند. دستاوردهای درمانی تا سه ماه پس از پایان درمان تداوم داشت.
نتیجهگیری: افزودن تکنیکهای فراشناختی به استاندارد طلایی درمان اختلال بیخوابی مزمن توانست کارآمدی آن را برحسب بازدهی خواب و حمایت اجتماعی ادراکشده افزایش دهد.
نورالله جاودانه، امیر لطافت کار، ملیحه حدادنژاد،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: تغییر پاسچر کتف و الگوهای فراخوانی عضلات ناحیه سرویکوبراکیال بهعنوان ریسک فاکتورهای بالقوهای برای گردندرد ذکر شده است. تغییر در راستای کتف در طی اختلالات آن میتواند از طریق تغییر تنش عضلات آگزیلااسکاپولار بهطور بالقوه بر بیومکانیک ستون فقرات گردنی اثر بگذارد. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر تمرینات فعال کتف بر درد، ناتوانی، دامنه حرکتی گردن و راستای کتف افراد دارای گردندرد مزمن بود.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، ۲۴ فرد واجد شرایط بهصورت دردسترس انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه مساوی ۱۲نفره (گروه تمرینات فعال کتف و گروه کنترل)، تقسیم شدند. درد، ناتوانی، دامنه حرکتی گردن و شاخص چرخش بالایی کتف، قبل و بعد از مداخلات با رویه یکسان بهترتیب توسط مقیاس بصری درد، پرسشنامه شاخص ناتوانی گردن، دستگاه MyoMotion ۳D و کالیپر اندازهگیری شدند. دادهها با استفاده از آزمون واریانس همراه با اندازهگیری مکرر و نیز آزمون تی زوجی در SPSS نسخه ۱۹، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: کاهش معنیداری در درد (۰/۰۰۱P=) و ناتوانی (۰/۰۰۱P=) و نیز افزایش معنیداری در دامنه حرکتی گردن (۰/۰۰۱P=) و شاخص چرخش بالایی کتف (۰/۰۲۷P=) در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه، این فرضیه را تأیید میکند که بازگرداندن وضعیت کتف به حالت نرمال و تمرکز تمرینات بر آن ممکن است باعث کاهش درد، ناتوانی و افزایش دامنه حرکتی در افراد دارای گردندرد مزمن شود.