[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره مجله :: شماره جاری :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌ها::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
اخلاق در پژوهش::
برای داوران::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
هوش مصنوعی::
::
Basic and Clinical Biochemistry and Nutrition
..
DOAJ
..
CINAHL
..
EBSCO
..
IMEMR
..
ISC
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
enamad
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۴ نتیجه برای دوکسوروبیسین

سید کمال سادات حسینی، ولی الله دبیدی روشن،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: در دهه اخیر ابتلا به سرطان همراه با افزایش سن به­ صورت تصاعدی رو به افزایش است. این درحالی است که بیماران سالمند مبتلا به سرطان به­ دلیل شرایط خاص جسمانی و عوارض جانبی داروهای ضدتوموری توانایی شرکت در مداخلات درمانی را ندارند. ازاین­ رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر شش هفته تمرین اختیاری بر سمیت کبدی ناشی از دوکسوروبیسین (DOX) در موش‌های صحرایی سالمند است.
مواد و روش‌ها: تعداد ۳۲ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به ­طور تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل و چهار زیرگروه تقسیم شدند. تمامی آزمودنی‌ها روزانه ۱۰۰ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن دی­گالاکتوز را به­ صورت زیرصفاقی به ­مدت نه هفته دریافت کردند. برنامه تمرینی شامل شش هفته تمرین اختیاری چرخ دوار بود. تزریق DOX به­ مدت ۱۵روز به­ صورت روزانه ۱ میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به ­صورت زیر صفاقی انجام شد. سنجش سطوح سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و فاکتور محرک آپوپتوز (AIF) پس از هموژنیزاسیون بافت کبد به روش الایزا انجام شد. 
نتایج: القای دوز تجمعی DOX تغییری در سطوح SOD و AIF ایجاد نکرد (به ­ترتیب ۰/۷۹۷=P و ۰/۸۶۹=P). شش هفته تمرین اختیاری چرخ دوار نیز تاثیری بر سطوح SOD و AIF در مقایسه با گروه‌ کنترل نداشت (به­ ترتیب ۰/۳۷۷=P و ۰/۹۴۸=P).
نتیجه­ گیری: نتایج نشان می‌دهد که شش هفته تمرین اختیاری چرخ دوار اثری قابل توجهی بر سمیت کبدی ناشی از القای دوکسوروبیسین در موش­ های صحرایی مدل سالمندی ندارد.

مهراز مرادی، سعید شاکریان، مسعود نیکبخت،
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: دوکسوروبیسین (Dox) یک آنتیبیوتیک آنتراسیکلین است که به ­طور گسترده‌ای به­عنوان عامل شیمی ­درمانی استفاده می‌شود. با این حال، مفیدبودن این عامل باتوجه به عوارض جانبی آن محدود است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف کروسین بر استرس اکسیداتیو بافت کبد رتهای نر تحت القای مزمن دوکسوروبیسین بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی۴۰ سر رت نر نژاد ویستار در گروه‌های کنترل سالم، دوکسوروبیسین (mg/kg ۲ در ۷ دوز)، دوکسوروبیسین-کروسین (mg/kg۲)، دوکسوروبیسن-تمرین و دوکسوروبیسین-تمرین-کروسین قرارگرفتند. گروه‌های تمرینی به­ مدت ۸ هفته، ۵ روز در هفته، با تناوبهای ۲ دقیقه‌ای و با شدت ۹۰-۸۰ درصد سرعت بیشینه دویدند. سطح مالون دیآلدهید، فعالیت آنزیم‌های سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز در بافت کبدی اندازهگیری شد.
نتایج: دوکسوروبیسین باعث افزایش معنی‌داری در سطح مالون دی‌آلدهید و کاهش معنی‌داری در فعالیت سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز بافت کبد در گروههای دریافت­کننده دوکسوروبیسین در مقایسه با گروه کنترل سالم شد (۰/۰۰۱=P). کاربرد هر سه مداخله باعث کاهش معنی‌داری در سطح مالون دیآلدهید (۰/۰۰۱=P) و افزایش معنی‌داری در فعالیت سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز در نتیجه‌ی دریافت تمرین (در هر دو آنزیم، ۰/۰۰۱=P)، کروسین (۰/۰۰۲=P و ۰/۰۰۱=P) و ترکیب تمرین و کروسین (در هر دو آنزیم، ۰/۰۰۱=P) در مقایسه با گروه کنترل دوکسوروبیسین شد. همچنین اثر ترکیبی تمرین و کروسین بهتر از اثر هر کدام به تنهایی بود (۰/۰۰۱=P).
نتیجه‌گیری: به نظر میرسد تمرینات منظم تناوبی شدید، کروسین و ترکیب این دو میتواند با کاهش استرس اکسیداتیو، اثرات محافظتی در برابر سمیت کبدی ناشی از دوکسوروبیسین داشتهباشد.

ابوالقاسم تقوی هلق، حسین عابد نطنزی، رضا بدل زاده، فرشاد غزالیان،
دوره ۲۶، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: دوکسوروبیسین (DOX)، داروی مؤثر در درمان انواع سرطان است که کاربرد آن به‌دلیل سمّیت قلبی ناشی از دوز تجمعی، محدود شده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر توأم تروگزروتین (TRX؛ مشتق از فلاونوئید روتین و دارای خواص فارماکولوژیکی مختلف) و تمرین تناوبی شدید (HIIT) در کاهش سمّیت قلبی ناشی از DOX و بیان ژن‌های میتوفاژی  MFN۲و Parkin در سلول‌های قلبی رت‌ها است.
مواد و روش‌ها: رت‌های ویستار نر به‌صورت تصادفی در پنج گروه (۱۰n = ) تقسیم شدند: ۱) Control، ۲) DOX، ۳) HIIT+DOX، ۴) ­TRX+DOX، ۵) HIIT+TRX+DOX. پس از آخرین تمرین HIIT، رت‌های تمرین‌کرده و گروه کنترل مربوطه تحت تزریق داخل‌صفاقی DOX با دوز ۲۰ میلی‌‌گرم بر کیلوگرم قرار گرفتند. برای تأیید آسیب قلبی ناشی از دوکسوروبیسین نشان داده شد که تزریق DOX، میزان لاکتات دهیدروژناز سرم رت‌ها را از ۳±۵۷ تا ۶±۱۷۱ واحد در لیتر افزایش داده است. میزان بیان ژن‌های میتوفاژی شامل Mfn۲ و Parkin با روش Real-Time PCR انداز‌ه‎گیری شد.
نتایج: تزریق DOX میزان بیان ژن‌های میتوفاژی  Mfn۲و Parkin  را در مقایسه با گروه کنترل کاهش داد (۰/۰۱>P). تأثیر توأم تمرین HIIT و مصرف تروگزروتین، به افزایش معنی‌دار میزان بیان ژن‌های میتوفاژی Mfn۲ (۰/۰۵>P) و Parkin (۰/۰۱>P) نسبت به گروه DOX منجر شد.
نتیجه‌گیری: کاربرد توأم تروگزروتین و تمرین HIIT می‌تواند بیان ژن‌های میتوفاژی Mfn۲ و Parkin را در سلول‌های قلبی رت‌های دریافت‌کننده DOX افزایش و سمّیت قلبی ناشی از DOX را کاهش دهد.

فیروزه مسکنتی، سیده ام البنین قاسمیان، رحمت الله خان محمدی، امید رضا صالحی،
دوره ۲۶، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: استفاده از دوکسوروبیسین برای اهداف درمانی با بروز اختلالات کلیوی همراه است. بنابراین هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر تعاملی تمرین هوازی و مکمل کروسین بر مقادیر لنفومای ۲ لنفوسیت B[۱] (Bcl-۲) و پروتئین X وابسته به Bcl-۲[۱] (Bax) و نسبت Bax/Bcl-۲ کلیه در موش‌های صحرایی در معرض دوکسوروبیسین بود.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش، ۴۰ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (با سنّ ۱۰-۸ هفته و وزن ۲۲۰-۲۰۰ گرم) به‌طور تصادفی به گروه‌های (۱) کنترل سالم، (۲) دوکسوروبیسین (mg/kg/day ۲)، (۳) دوکسوروبیسین + تمرین، (۴) دوکسوروبیسین + کروسین و (۵) دوکسوروبیسین + تمرین + کروسین تقسیم شدند. تمرینات هوازی برای مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته با شدت ۷۰-۶۰ درصد VO۲max انجام شد و مصرف کروسین روزانه mg/kg/day ۵۰ بود. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون آنالیز واریانس یک‌راهه همراه با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (۰/۰۵P).
نتایج: مقادیر Bax و نسبت Bax/BCL۲ در گروه‌های دوکسوروبیسین + کروسین و دوکسوروبیسین + تمرین + کروسین کمتر و مقادیر BCL۲ بالاتر از گروه دوکسوروبیسین بود (۰/۰۰۱=P). مقادیر Bax و نسبت Bax/BCL۲ در گروه دوکسوروبیسین + تمرین کمتر از گروه دوکسوروبیسین بود (۰/۰۰۱=P). مقادیر Bax و نسبت Bax/BCL۲ در گروه دوکسوروبیسین + تمرین + کروسین کمتر و مقادیر BCL۲ در این گروه بالاتر از گروه دوکسوروبیسین + کروسین بود (۰۰۱/۰=P). مقادیر BCL۲ در گروه دوکسوروبیسین + تمرین + کروسین بالاتر و نسبت Bax/BCL۲ در این گروه کمتر از گروه دوکسوروبیسین + تمرین بود (۰/۰۰۱=P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که تمرین هوازی با کاهش Bax و کروسین با افزایش BCL۲ اثرات مطلوبی بر مهار آپوپتوز در بافت کلیه موش‌های صحرایی دارند. اما این دو مداخله به‌طور تعاملی نیز دارای اثرات مهارکننده آپوپتوز در بافت کلیه، متعاقب قرارگرفتن در معرض دوکسوروبیسین می‌باشند.


صفحه 1 از 1     

مجله علوم پزشکی فیض Feyz Medical Sciences Journal
Persian site map - English site map - Created in 0.19 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4725