|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
۱۱۳ نتیجه برای سادات
الهه مصداقی نیا، اشرف السادات جمال، اعظم مصداقی نیا، دوره ۲، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۷۷ )
چکیده
سابقه و هدف: بیماری تروفوبلاستیک حاملگی یکی از موارد حاملگی پرخطر می باشد که با توجه به شیوع و اهمیت بیماری و عوارض بیماری در صورت عدم تشخیص و درمان مطالعه های وسیع را می طلبد. این تحقیق به منظور تعیین اپیدمیولوژی بیماری تروفوبلاستیک حاملگی در بیمارستان شهید دکتر شریعتی تهران بین سال های ۷۶-۱۳۷۳ انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش توصیفی (Descriptive) بر روی بیماران مبتلا به بیماری تروفوبلاستیک صورت پذیرفت. تشخیص در مورد بیماران مورد مطالعه براساس اندازه گیری سطح B-HCG و سونوگرافی، پاتولوژی قطعی شده بود. اطلاعات مربوط به بیماران از جمله سن، تعداد حاملگی، علایم بالینی، یافته های آزمایشگاهی، پرتوشناسی و پاتولوژیک، نوع بیماری و روش های درمانی بررسی و ثبت گردید. داده های حاصل طبقه بندی، استخراج و با آماری توصیفی ارایه گردید. یافته ها: ۴۸ بیمار بررسی شده در سنین ۸,۵±۲۷.۱ بودند و نمای سنی آن ها ۲۵-۲۰ سال بود. سی نفر (۶۲.۵%) حاملگی مولی و ۱۸ نفر (۳۷.۵%) تومور تروفوبلاستیک حاملگی داشتند. نود و سه درصد بیماران حاملگی مولی پرخطر بودند. نتیجه گیری: تعداد زیادی (۹۳%) از بیماران مورد بررسی دارای عوامل پرخطر (High risk) می باشند و به نظر می رسد مقاومت نسبت به درمان در این گروه بیشتر است، از این نظر تحقیقات وسیع تر جهت بررسی اتیولوژی و اپیدمیولوژی و روش درمان توصیه می شود.
سرورالسادات ناصر علوی، امیر خسرو قاسمی نژاد، یدالله نیکیان، دوره ۲، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۷۷ )
چکیده
سابقه و هدف: سن بیماران مبتلا به کاتاراکت بالا بوده و مشکلات قلبی، ریوی، عروقی آن ها، مساله بیهوشی مناسب و بی حسی مطرح و نیز کنترل افزایش فشار داخل چشمی در حین عمل در این بیماران مطرح می باشد. از آنجایی که تاکنون مواردی از تاثیر مثبت لیدوکائین با غلظت های متفاوت (از ۰,۲۵ تا ۴ درصد) بر فشار داخل چشمی گزارش شده است، به منظور مقایسه دوزهای ۲ و ۵ درصد لیدوکائین بر فشار داخل چشم و شروع بلوک رتروبولبر، این تحقیق در مرکز پزشکی کرمان طی سال ۱۳۷۶ انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش تجربی (Experimental) از نوع دوسوکور بر روی ۲۰۰ نفر در دو گروه ۱۰۰ نفری با لیدوکائین ۲ و ۵ درصد صورت پذیرفت و تاثیر آن بر کاهش فشار داخل چشم، زمان شروع بی حسی و عوارض در چشم بیماران مبتلا به کاتاراکت بررسی گردید و با آزمون X² و T-test مورد قضاوت قرار گرفت. یافته ها: در گروه لیدوکائین ۲%، ۴۰% و در گروه لیدوکائین ۵%، ۴۴% زن و سن بیماران گروه اول ۸,۶±۶۵ سال و در گروه دوم ۷.۹±۶۳.۳ سال بود که با هم مشابه هستند. در گروه لیدوکائین ۵%، ۸۷% و در گروه لیدوکائین ۲%، ۵۱% کاهش فشار داخل چشم (P<۰.۰۰۱) و نیز طی سه دقیقه در گروه دوم ۹۰% بیماران و در گروه اول ۵% بی حسی بروز نمود (P<۰.۰۰۱). در گروه لیدوکائین ۲% در ۴ نفر هماتوم چشمی دیده شد که در گروه دیگر مشاهده نگردید. نتیجه گیری: تجویز لیدوکائین ۵% در بیماران مبتلا به کاتاراکت توصیه می شود.
مریم السادات حسینی، مریم ندایی، دوره ۳، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۷۸ )
چکیده
سابقه و هدف: واژینوز باکتریایی یکی از شایع ترین عفونت های واژن در خانم ها می باشد که با انواع عفونت ها و عوارض دستگاه تناسلی فوقانی مرتبط است. از آنجا که مصرف مترونیدازول در حاملگی و شیردهی ممنوع ولی مصرف آمپی سیلین بلامانع می باشد، این پژوهش به منظور مقایسه و اثربخشی آمپی سیلین و مترونیدازول در درمان این عفونت در خانم های مراجعه کننده به یکی از مراکز بهداشتی-درمانی شرق تهران وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی شهید بهشتی طی سال ۱۳۷۵ انجام گرفت. مواد و روش ها: تحقیق حاضر به روش تجربی دوسوکور (Double-blinded clinical trial) بر روی ۵۱ خانم غیر حامله، فعال از نظر جنسی که مبتلا به واژینوز باکتریایی بودند، انجام گرفت. در صورت وجود سه مشخصه، از چهار ویژگی بالینی واژینوز باکتریایی بیماری در فرد تایید شده و در صورت نداشتن عوامل موثر در بروز عفونت، وارد مطالعه می شدند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شده، برای یک گروه آمپی سیلین ۵۰۰ میلی گرم هر ۶ ساعت و گروه دیگر مترونیدازول ۵۰۰ میلی گرم هر ۱۲ ساعت در مدت ۷ روز برای هر دو گروه تجویز شد. دو هفته پس از شروع درمان ویژگی های بالینی در بیماران مورد بررسی قرار گرفت، در صورت وجود حداکثر دو معیار، فرد درمان شده تلقی می گردید. یافته ها: میزان بهبود در گروه درمانی آمپی سیلین ۸۰,۸% و مترونیدازول ۸۴% بود. هیچ یک از عوارض داروها در دو گروه آنقدر شدید نبود که مانع از ادامه مصرف دارو شود. نتیجه گیری: نظر به این که اثر درمانی و عوارض آمپی سیلین و مترونیدازول در واژینوز باکتریایی یکسان است، توصیه می شود در این گونه بیماران و کسانی که عدم تحمل به مترونیدازول دارند، از آمپی سیلین جهت درمان استفاده گردد.
محمد حکیمی، فروغ السادات هاشمی، مسعود کیمیاگر، علی اکبر ولایتی، محمدرضا بلورساز، دوره ۳، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۷۸ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع کمبود قد و وزن در کودکان ایرانی و با عنایت به اهمیت روی در سلامتی کودکان و نظر به شایع بودن کمبود روی و ”سندرم کمبود تغذیه ای روی“ و به منظور تعیین تاثیر روی تکمیلی بر تغییر صدک های وزنی و قدی کودکان، این تحقیق بر روی مراجعه کنندگان به بیمارستان مسیح دانشوری طی سال های ۷۸-۱۳۷۶ انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش کارآزمایی بالینی (Clinical trial) از نوع مقایسه قبل و بعد انجام، خصوصیات سن، جنس صدک های وزن و قد کودکان قبل و بعد از تجویز روی تکمیلی محاسبه گردید. روی تکمیلی (کارخانه مرک، آلمان) به صورت محلول های سولفات روی ۰,۵% به مقدار ۳ میلی گرم برای هر کیلوگرم وزن در روز تجویز شد و میزان روی سرم در سازمان انرژی اتمی به روش اسپکتوفتومتری جذب اتمی تعیین و تغییرات صدک ها با آزمون Mc Nemar's و نقش سن، جنس، میزان اولیه روی در تغییر صدک ها و نیز Relative Risk آن ها محاسبه گردید. یافته ها: تحقیق بر روی ۴۲ نفر، ۲۱ دختر و ۲۱ پسر در سنین ۴,۱±۴.۹ سال و وزن ۸.۱±۱۶.۵ کیلوگرم و قد ۲۳±۱۰۱.۸ سانتی متر با میزان روی اولیه ?gr/dl ۳۱.۶±۸۵.۱ صورت پذیرفت. مدت تجویز روی ۲.۶±۳.۲ ماه و از حداقل یک ماه تا حداکثر ۱۰ ماه مورد پیگیری قرار گرفتند. کودکان با وزن کمتر از صدک پنجاهم از ۶۹ به ۵۴ درصد کاهش (P<۰.۰۵) و قد (کمتر از صدک پنجاهم) از ۵۰% به ۳۳% کاهش (P<۰.۰۱) و کودکانی که میزان روی کمتر از طبیعی داشته اند میزان تغییر صدک های بیشتری داشته اند که در پسران بیشتر از دختران بوده و در سنین کمتر از ۵ سال روی تکمیلی نتیجه بهتری داده و اگر سن شروع روی تکمیلی در دختران زودتر شروع شود شانس بهتری برای افزایش قد و وزن خواهند داشت. نتیجه گیری: روی تکمیلی صدک های قدی و وزنی کودکان را افزایش می دهد. با توجه به کمبود شدید روی و عوارض شناخته شده آن، تجویز روی توصیه می شود و پیشنهاد می گردد که تحقیقات بیشتری برای تاثیر روی تکمیلی بر سندرم کمبود تغذیه ای روی به عمل آید.
مریم السادات حسینی، الهام ضرغامی، دوره ۴، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۷۹ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع حاملگی نابجا و گزارش های متفاوت از عوامل موثر بر حاملگی نابجا، این تحقیق در سال ۱۳۷۴ بر روی خانم هایی که به علت حاملگی نابجا در پنج سال گذشته به مراکز آموزشی، درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مراجعه و تحت عمل جراحی رادیکال قرار گرفته بودند و سپس تمایل به حاملگی داشته اند صورت پذیرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش توصیفی بر روی خانم هایی که دارای تشخیص پاتولوژیک حاملگی نابجا بوده و تحت عمل جراحی رادیکال قرار گرفته و تمایل به حاملگی پس از عمل داشتند، انجام گرفت. با استفاده از پرونده بیمار خصوصیات فردی، تاریخچه مامایی و عوامل موثر بر حاملگی نابجای قبلی بررسی و ثبت گردید. میزان باروری پس از حاملگی نابجا، زمان رسیدن به باروری و نقش عوامل موثر در باروری بعدی مطالعه شد و شیوع هر یک در نمونه ها مشخص و میزان واقعی آن در جامعه برآورد و میزان همبستگی عوامل موثر با سرانجام باروری با آماره چوپروف تعیین گردید. یافته ها: از ۱۳۰ فرد مورد بررسی، میزان باروری پس از حاملگی نابجای قبلی ۷۰% و زمان رسیدن به آن ۱۰,۸±۱۴.۲ ماه و زایمان ترم در ۵۰% نمونه ها به وقوع پیوست. از بین عوامل موثر مورد بررسی بیشترین نقش را به ترتیب سوابق نازایی و چسبندگی و تجربه زایمانی داشته است. نتیجه گیری: حاملگی نابجا خطری برای باروری بعدی محسوب می شود و سابقه چسبندگی خطر را افزایش و مراقبت های ویژه مامایی برای این دسته بیماران پیشنهاد و انجام تحقیقات تحلیل و تجربی برای بررسی دقیقتر باروری و شناخت نقش عوامل مختلف پیشنهاد می گردد.
زهره سادات، علیرضا اسلامی، فرزانه صابری، زهرا سوکی، دوره ۴، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۷۹ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت مساله زایمان زودرس و عوارض ناشی از آن و تناقض هایی که در مورد ارتباط فاصله حاملگی کمتر از ۱۵ ماه با زایمان زودرس وجود دارد، به منظور تعیین نقش فاصله حاملگی کمتر از ۱۵ ماه با زایمان زودرس این تحقیق در زایشگاه دکتر شبیه خوانی کاشان طی سال های ۷۷-۱۳۷۶ انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش تحلیلی از نوع مورد-شاهد (Case-control) صورت پذیرفت. در گروه شاهد وضع حمل پس از ۳۷ هفته حاملگی و در گروه مورد وضع حمل قبل از ۳۷ هفته بود. در هر دو گروه حاملگی با فاصله کمتر از ۱۵ ماه پس از پایان حاملگی قبلی و شروع حاملگی فعلی مورد بررسی قرار گرفت. گروه های مورد و شاهد از نظر عوامل تاثیرگذار بر زایمان زودرس مشابه بودند و با آزمون آماری X² مورد قضاوت آماری قرار گرفت و Odd's Ratio حاملگی با فاصله کوتاه با بروز زایمان زودرس تعیین گردید. یافته ها: گروه های مورد و شاهد از نظر عوامل تاثیر گذار بر زایمان زودرس مشابه و یا اختلاف آن ها به لحاظ آماری معنی دار نبود و در گروه شاهد (تعداد=۱۰۰) به میزان ۹% و در گروه مورد (تعداد=۷۰) به میزان ۲۱,۴% حاملگی با فاصله کوتاه مشاهده گردید (P<۰.۰۲) و خانم هایی که حاملگی با فاصله کمتر از ۱۵ ماه داشتند شانس زایمان زودرس ۲.۷ برابر بیشتر بود. نتیجه گیری: فاصله حاملگی کمتر از ۱۵ ماه در بروز زایمان زودرس نقش دارد و تحقیقات برای شناخت علل حاملگی با فاصله کوتاه توصیه می گردد.
زهرا سوکی، زهرا خادمی، خدیجه شریفی، زهره سادات، دوره ۴، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۷۹ )
چکیده
سابقه و هدف: هیرسوتیسم پس از گواتر شایع ترین علت مراجعه زنان به درمانگاه های کشور می باشد. با توجه به درمان علامتی و بدن شناخت علل بیماری و گزارش هایی از نقش احتمالی اختلالات آدرنال در بروز هیرسوتیسم، این پژوهش در زنان مراجعه کننده به درمانگاه تخصصی دانشگاه تربیت مدرس تهران در سال های ۷۲-۷۱ انجام گرفت. مواد و روش ها: تحقیق با روش مورد-شاهدی صورت پذیرفت. گروه مورد ۳۸ زن مبتلا به هیرسوتیسم بودند که مطابق الگوی Ferriman-Galway امتیاز بالاتر از ۵ داشتند و براساس بررسی های بالینی و پاراکلینیکی توسط متخصصان غدد و زنان وجود بیماری آدرنال در آنان اثبات شد و گروه شاهد (۳۱ زن سالم) فاقد هیرسوتیسم بودند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه، تکمیل فرم اطلاعاتی، معاینه بالینی و انجام آزمایش های هورمون شناسی می باشد و اختلال های هورمون های آدرنال در افراد دو گروه مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از آماره X² نقش اختلالات آدرنال در بروز هیرسوتیسم محاسبه شد. یافته ها: ۳۸ نفر (۲۱,۵%) از کل افراد مبتلا به هیرسوتیسم اختلال های آدرنال یا اختلال های توام آدرنال و تخمدان داشتند و ارتباط مثبت معنی دار بین اختلال های آدرنال و هیرسوتیسم مشاهده شد (P=۰.۰۰۵). نتیجه گیری: اختلال هورمون های آدرنال در بروز هیرسوتیسم نقش دارد. جهت درمان مناسب هیرسوتیسم باید اختلال های آدرنال در تشخیص ها مد نظر قرار گیرد و انجام آزمایش های مربوط در اولین معاینه افراد مبتلا توصیه می شود.
معصومه عابدزاده، زهره سادات، فرزانه صابری، دوره ۴، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۷۹ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع بالای سرطان پستان و عوارض ناشی از آن و لزوم انجام بیمار یابی این سرطان توسط کادر پزشکی از جمله ماماها و نیز عدم اطلاع از وضعیت دانش، نگرش و عملکرد ماماها این تحقیق بر روی ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی-درمانی شهر تهران طی سال ۱۳۷۳ انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش به روش توصیفی بر روی ۱۰۰ نفر از ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی-درمانی شهر تهران صورت پذیرفت. نمونه گیری به صورت چند مرحله ای خوشه ای و سپس به صورت تصادفی ساده به عمل آمد. سن، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، سابقه خدمت، سابقه خانوادگی سرطان پستان، انجام خودآزمایی پستان و انجام معاینه پستان در بیماران و سوالات مربوط به بررسی دانش، نگرش ماماها از طریق پرسش نامه ای، جمع آوری گردید. با استفاده از برگه مشاهده نیز وضعیت عملکرد آن ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی ارایه گردید. یافته ها: در این پژوهش اکثر ماماها از دانش متوسط (۴۱%)، نگرش مثبت قوی (۵۸%) و عملکرد متوسط (۵۰%) در مورد معاینه پستان برخوردار بودند. بین میزان دانش، نوع نگرش و همچنین بین میزان دانش و نحوه عملکرد آن ها در مورد معاینه پستان رابطه مستقیم آماری وجود داشت. بین میزان تحصیلات و سابقه خانوادگی سرطان پستان با میزان دانش ماماها و همچنین بین انجام معاینه پستان در بیماران و نگرش ماماها نیز رابطه دیده شد اما بین سایر خصوصیات مورد بررسی و دانش، نگرش و عملکرد ماماها در مورد معاینه پستان ارتباطی دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به این که اکثر ماماها از دانش و عملکرد متوسط در مورد معاینه پستان برخوردار بودند و با توجه به اهمیت معاینه پستان در تشخیص زودرس سرطان و نقشی که ماماها در این زمینه به عهده دارند پیشنهاد می شود ضمن بررسی و تاثیر کلاس های آموزشی ضمن خدمت در ارتقای سطح دانش و عملکرد ماماها و تاکید بیشتر بر انجام معاینه پستان در حین دوران تحصیل، مطالعه هایی در مورد علل و عدم انجام پستان در بیماران نیز به عمل آید.
فرزانه صابری، زهره سادات، معصومه عابدزاده، دوره ۴، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۷۹ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع حاملگی در زنان زیر ۲۰ سال و عوارض شناخته شده آن و عدم اطلاع از وضعیت مطروحه و به منظور تعیین پیشگیری از حاملگی و عوامل مرتبط با آن در خانم های زیر ۲۰ سال کاشان، مطالعه مذکور انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش توصیفی بر روی کلیه خانم های نوجوانی که در سال ۱۳۷۳ ازدواج کرده و جهت شرکت در کلاس های آموزش به مرکز بهداشتی درمانی گلابچی مراجعه کرده بودند، با گرفتن آدرس و مراجعه به منازل آنان انجام گرفت و خصوصیات سن و میزان تحصیلات خانم و همسرش، مدت ازدواج، استفاده یا عدم استفاده از روش های پیشگیری از بارداری و عوامل مرتبط با آن، نوع و روش مورد استفاده و وضعیت حاملگی ثبت و بررسی گردید. اگر از قرص های ترکیبی ضد بارداری استفاده می شود به عنوان روش مطمئن و در صورت استفاده از سایر روش ها، نوع روش غیر مطمئن تلقی می شد. یافته ها: از ۱۹۱ نفر مورد بررسی، ۱۷۶ نفر واجد شرایط با سن ۱,۶±۱۶.۹ سال، محدوده سنی ۱۱ تا ۱۹ سال بودند و از مدت ازدواج آن ها ۳.۷±۱۱ ماه با حداقل ۵ ماه و حداکثر ۱۸ ماه از ازدواج گذشته بود. ۴۲.۶ درصد از نمونه ها از هیچ روش پیشگیری از بارداری استفاده نمی کردند و ۴۰.۳% افراد از روش های غیر مطمئن و ۱۷.۱% افراد از روش مطمئن پیشگیری از بارداری استفاده می کردند. چهل و چهار درصد از خانم ها دلیل عدم پیشگیری از بارداری را اصرار همسر جهت بارداری و ۵۱% از خانم ها دلیل قطع استفاده از روش های پیشگیری از بارداری را تمایل خود به بارداری ذکر کردند. طی مدت زمان گذشته از ازدواج ۵۰.۶% از خانم ها حامله شده بودند که ۴۶.۶% از خانم ها یک بار و ۲.۸% از آن ها دو بار حامله گردیده بودند. نتیجه گیری: با توجه به عوارض شناخته شده حاملگی و زایمان در خانم های زیر ۲۰ سال، انجام تحقیقات بیشتر جهت شناخت علل مرتبط با حاملگی و انجام اقدامات لازم جهت کاهش مشکل توصیه می شوند.
فرزانه صابری، زهره سادات، معصومه عابدزاده، دوره ۶، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۸۱ )
چکیده
سابقه و هدف: عوارض مادری و جنینی که به دنبال ماکروزومی ایجاد می شود، بررسی شیوع و عوامل وابسته به آن را مهم می سازد. به دلیل اهمیت موضوع فوق و به منظور تعیین میزان شیوع ماکروزومی نوزاد و ارتباط حاملگی از تاریخ گذشته و زایمان های متعدد با آن، این تحقیق روی مراجعین به بیمارستان دکتر شبیه خوانی کاشان در سال ۷۹-۱۳۷۸ انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی بود. در مرحله اول شیوع ماکروزومی از کل متولدین سال های ۸۰-۱۳۷۸ تعیین و در مرحله دوم تحقیق روی ۲۲۰ مادر شامل گروه شاهد و مورد انجام شد. گروه شاهد شامل ۱۱۰ مادر و نوزاد غیر ماکروزوم آن ها و گروه مورد شامل ۱۱۰ مادر و نوزاد ماکروزوم آن ها بود. دو گروه از نظر سن، وزن، BMI، میزان تحصیلات، دریافت مراقبت های دوران بارداری، ملیت مادر و جنس نوزاد همانند سازی شدند. اطلاعات با تکمیل پرسش نامه از طرق مصاحبه با مادر و اندازه گیری قد مادر و وزن نوزاد جمع آوری شد و نقش حاملگی از تاریخ گذشته (بیشتر از ۴۰ هفته) و نیز تعداد زایمان مادر با بروز ماکروزومی نوزاد مورد قضاوت آماری قرار گرفت. یافته ها: شیوع ماکروزومی نوزاد ۳,۰۴% بود. مادران دو گروه به لحاظ سن، جثه، میزان تحصیلات، دریافت مراقبت های دوران بارداری، ملیت و جنس نوزاد مشابه بوده و اختلاف ناچیز آن ها از لحاظ آماری معنی دار نبود. در گروه شاهد ۴۵.۵% و در گروه مورد ۶۱.۸% در مواجهه با حاملگی از تاریخ گذشته بودند (P<۰.۰۲). تعداد زایمان مادر در گروه شاهد ۱.۳۴±۲.۳۹ و در گروه مورد ۱.۳۷±۲.۵۴ بود. این اختلاف به لحاظ آماری معنی دار نبود. نتیجه گیری و توصیه ها: شیوع ماکروزومی در کاشان نسبت به مناطق دیگر کمتر بوده و موارد ماکروزومی با حاملگی از تاریخ گذشته افزایش می یابد. بین ماکروزومی نوزاد و افزایش تعداد زایمان رابطه ای وجود ندارد. انجام تحقیق تجربی برای تعیین تاثیر ختم حاملگی د خانم های با حاملگی ۴۰ هفته و بیشتر بر بروز ماکروزومی نوزاد توصیه می شود.
زهره طبسی، احمد خورشیدی، مریم علینقی پور، زهره سادات، حسین اکبری، دوره ۶، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۸۱ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع نسبتا بالای عفونت سرویکس و عوارض مهمی چون PID که ممکن است منجر به نازایی گردد، همچنین عدم اطلاع از وضعیت فراوانی سرویسیت گنوکوکی و مقاومت دارویی آن در این منطقه، تحقیق جهت تعیین فراوانی آن در بیماران مراجعه کننده به کلینیک تخصصی شهر کاشان در نیمه اول سال ۱۳۸۰ انجام پذیرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش توصیفی بر روی بیماران مبتلا به سرویسیت انجام شد. پس از معاینه بالینی و تایید سرویسیت، نمونه گیری از آندوسرویکس و کشت در محیط تایرمارتین انجام شد و حساسیت آنتی بیوتیکی آن ها تعیین گردید. میزان آلودگی سرویسیت با گنوکوک و الگوی مقاومت دارویی آن ها تعیین شد و با خصوصیات دموگرافیک در پرسش نامه ثبت و اطلاعات با آمار توصیفی ارائه گردید. یافته ها: از ۳۱۵ مورد خانم مبتلا به سرویسیت ۲ نفر (۰,۶۳%) مبتلا به سرویسیت گنوکوکی بودند که هر دو مورد کمتر از ۲۵ سال داشتند. شروع فعالیت جنسی هر دو مورد زیر ۲۰ سال بود و هر دو مورد علایم ادراری از قبیل سوزش و تکرر ادرار را ذکر می کردند. یک مورد مقاومت به وانکومایسین و یک مورد مقاومت به سفتریاکسون دیده شد. نتیجه گیری و توصیه ها: شیوع گنوکوک در مبتلایان به سرویسیت جامعه مورد بررسی، جدی و مسئله دار نیست و نسبت بیماران مورد نظر به داروهای رایج حساس می باشند، لذا نگرانی خاصی مطرح نیست.
احمد طالبیان، ماه آفرین صالحیان، زهره سادات، دوره ۶، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۸۱ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع نسبتا بالای تشنج ناشی از تب و به لحاظ این که در صورت عدم پیشگیری تشنج ممکن است حالت عودکننده داشته باشد و از طرف دیگر با در نظر گرفتن مشکلات و عوارض ناشی از پیشگیری با فنوباربیتال در این بیماران، جهت ارائه روشی کم هزینه تر، مناسب تر و با عوارض جانبی کمتر برای پیشگیری از عود تشنج ناشی از تب، این تحقیق در بخش اطفال بیمارستان شهید بهشتی کاشان انجام شد. مواد و روش ها: این تحقیق یک مطالعه تجربی و از نوع کارآزمایی بالینی می باشد که بر روی ۱۰۰ کودک مبتلا به تشنج ناشی از تب صورت گرفت. بیماران بعد از همانندسازی به دو گروه ۵۰ نفری تقسیم شدند. به یک گروه در موقع تب دیازپام خوراکی به میزان ۰,۸ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم روزانه در سه دوز منقسم تجویز شد (گروه مورد) و در گروه دیگر فنوباربیتال خوراکی به میزان ۵ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم روزانه به طور مداوم تجویز شد (گروه شاهد). بیماران ۲ ماه یک بار به مدت ۶ ماه از نظر عود تب و تشنج پیگیری شدند. یافته ها: از ۱۰۰ بیمار مورد مطالعه ۳۹% مونث و ۶۱% مذکر بودند. میزان عود در گروه تحت درمان با دیازپام ۶% و در گروه تحت درمان با فنوباربیتال ۱۴% بود که طبق آزمون های آماری انجام شده اختلاف معنی داری در میزان اثر دو دارو وجود نداشت ( N.S ). نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به این که اثر دیازپام در جلوگیری از عود تشنج ناشی از تب بیشتر از فنوباربیتال و عوارض جانبی آن کمتر است به نظر می رسد استفاده از این دارو جهت پیشگیری از عود تشنج ناشی از تب مناسب تر باشد.
زهره سادات، فرزانه صابری، معصومه عابدزاده، دوره ۶، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۸۱ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع متفاوت حاملگی با فاصله کوتاه در کشور و عدم بررسی وضعیت آن در کاشان و با توجه به اهمیت وزن و قد هنگام تولد و نظر به این که تناقض هایی در مورد ارتباط حاملگی با فاصله کوتاه و وزن و قد هنگام تولد وجود دارد و به منظور تعیین شیوع حاملگی با فاصله کوتاه و ارتباط آن با وزن و قد هنگام تولد تحقیقی در زایشگاه دکتر شبیه خوانی کاشان در طی سال های ۷۹-۱۳۷۸ انجام شد. مواد و روش ها: برای تعیین شیوع حاملگی با فاصله کوتاه تحقیق توصیفی و برای تعیین نقش آن در وزن و قد هنگام تولد تحقیق تحلیلی از نوع Historical-Cohort انجام شد. در این مطالعه ۱۵۰ مادر که دارای حاملگی با فاصله کوتاه بودند (حاملگی با فاصله کمتر از ۱۵ ماه) و ۹۰ مادر که دارای حاملگی با فاصله کمتر از ۱۲ ماه بودند به عنوان گروه مورد و ۱۵۰ نفر که دارای حاملگی با فاصله مناسب بودند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. در گروه های مورد و شاهد وزن و قد هنگام تولد مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آن با استفاده از آزمون آماری t مورد قضاوت قرار گرفت. خطر نسبی و خطر منتسب حاملگی با فاصله کوتاه در بروز وزن کمتر از ۳۰۰۰ گرم و قد کمتر از ۴۹ سانتیمتر تعیین شد. یافته ها: از ۲۳۰۰ نمونه مورد بررسی، ۲۱۶ نفر (۹,۴%) دارای حاملگی با فاصله کوتاه بودند. یافته های پژوهشی نشان داد که بین حاملگی با فاصله کمتر از ۱۵ ماه و وزن و قد هنگام تولد رابطه ای وجود ندارد اما بین حاملگی با فاصله کمتر از ۱۲ ماه و وزن و قد هنگام تولد رابطه معنی داری وجود دارد. میانگین (±انحراف معیار) وزن هنگام تولد در گروه شاهد ۴۴۳±۳۳۵۶ گرم و در گروه با فاصله حاملگی کمتر از ۱۲ ماه ۴۳۰±۳۲۳۷ گرم بود. قد هنگام تولد در گروه شاهد ۲±۵۰.۴ سانتیمتر و در گروه حاملگی با فاصله کمتر از ۱۲ ماه ۱.۸±۴۹.۷ سانتیمتر بود. اختلاف وزن در دو گروه معنی دار بود ( P<۰.۰۵ ). خطر نسبی برای وزن کمتر از ۳۰۰۰ گرم ۱.۵ برابر و برای قد کمتر از ۴۹ سانتیمتر ۲.۱ برابر بود. خطر منتسب برای وزن کمتر از ۳۰۰۰ گرم ۰.۵% و برای قد کمتر از ۴۹ سانتیمتر ۱۶.۵% بود که از نظر آماری معنی دار بود ( P<۰.۰۵ ). نتیجه گیری و توصیه ها: حاملگی با فاصله کمتر از ۱۲ ماه با وزن و قد هنگام تولد رابطه دارد و میزان آن را کاهش می دهد. تحقیقات بعدی برای تعیین عوامل موثر بر حاملگی با فاصله کوتاه توصیه می گردد.
محمد باقر میران زاده، شکوه السادات بابامیر، دوره ۷، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۸۲ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت دفع بهداشتی فاضلاب و استفاده سالم و مطمئن از پساب تولیدی آن و به منظور تعیین عملکرد تصفیه خا نه شهرک اکباتان، این تحقیق طی سال ۸۰-۱۳۷۹ در تهران انجام گرفت. مواد و روش ها : پژوهش حاضر به روش Cross Sectional بر روی تصفیه خا نه فاضلاب شهرک اکباتان در طول مدت یک سال صورت پذیرفت. در طول مدت تحقیق هرهفته نمونه بر داری از فاضلاب ورودی و پساب خروجی از تصفیه خا نه انجام گرفت و کارآیی تصفیه خا نه با سنجش فراسنج ها ی COD, BOD ۵ , TSS مورد بررسی قرار گرفت . یافته ها : میزان زدایش فراسنج ها ی COD , BOD ۵ , TSS فاضلاب به ترتیب ۹۴,۹۶و۹۲درصد تعیین گردید. میانگین غلظت فـــــراسنج ها ی COD, BOD ۵ , TSS در پساب خروجی در طول مدت تحقیق به ترتیب ۸, ۶/۱۲,۶/۳۱ میلی گر م در لیتر بود که با استانداردهای سازمان حفاظت محیط زیست به منظور استفاده مجدد از پساب مطابقت دارد. نتیجه گیر ی: تصفیه خا نه فاضلاب شهرک اکباتان تهران کارآیی لازم برای تصفیه فاضلاب را دارد و پساب خروجی از آن از نظر کیفیت شیمیایی قابل استفاده در کشاورزی و یا تخلیه به آبهای سطحی است. انجام چنین تحقیقات در هرچند سال را توصیه می نماید.
معصومه عابدزاده، زهره سادات، فرزانه صابری، دوره ۷، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۸۲ )
چکیده
سابقه و هدف: باتوجه به این که سرطان پستان به عنوان یک مشکل بزرگ بهداشتی رو به افزایش است و باتوجه به نقشی که خودآزمایی پستان و معاینه کلینیکی آن در تشخیص زودرس این سرطان و مرگ و میر ناشی از آن دارد و باتوجه به اهمیت دانش، نگرش و عملکرد زنان در این زمینه، این تحقیق بر روی زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی ـ درمانی شهر کاشان طی سال ۱۳۸۰ انجام گرفت. مواد و روشها: این پژوهش به روش توصیفی بر روی ۴۰۰نفر از زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی ـ درمانی شهر کاشان انجام گرفت. نمونهگیری به صورت چندمرحلهای خوشهای بود. سن، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، شغل، سابقه خانوادگی سرطان پستان، آموزش خودآزمایی پستان، سابقه بیماریهای پستان، منابع کسب اطلاعات و همچنین سئوالات مربوط به دانش و نگرش در مورد سرطان پستان و روشهای بیماریابی ثبت گردید و عملکرد زنان با مشاهده مستقیم بررسی شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی ارایه گردید. یافتهها: تحقیق روی ۴۰۰نفر انجام گرفت. میانگین ( ± انحراف معیار) سن زنان ۹۴/۷ ± ۷/۲۹ سال و نمای سنی آنها ۲۰ تا ۲۵سال بود. اکثریت آنها خانهدار و متأهل بودند و تحصیلاتی در حد ابتدایی داشتند. میزان آگاهی ضعیف از سرطان پستان و روشهای بیماریابی ۴۳درصد بود. نگرش مـنفی و بیتفـاوتی نسبت به مـوضوع در ۵/۵درصد و عملکرد ضعیف در ۳/۶۵درصد زنان وجود داشت. با افزایش دانش، عملکرد بهتری وجود داشت اما میزان آگاهی با نگرش ارتباطی نداشت. نتیجهگیری: اکثریت زنان از دانش و عملکرد ضعیفی در مورد سرطان پستان و روشهای بیماریابی آن برخوردار بودند و باتوجه به اهمیت معاینه کلینیکی پستان و خودآزمایی پستان در تشخیص زودرس این سرطان پیشنهاد میشود ضمن تأکید بیشتر بر اهمیت لزوم آموزش و ارتقای سطح دانش و عملکرد زنان در این زمینه، مطالعاتی نیز در مورد تأثیر آموزش بر تغییر دانش و نگرش و عملکرد زنان در مورد سرطان پستان و روشهای بیماریابی آن به عمل آید.
زهره طبسی، فخرالسادات مرحسینی، سید غلامعباس موسوی، لیلا غفوری، دوره ۷، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۸۲ )
چکیده
سابقه و هدف: راه های مختلف انتقال عفونت هپاتیت B موجب نگرانی در مورد وضعیت گروه های پرخطر از جمله نوزادان متولد شده از مادران مبتلا گردیده است. معمولا انتقال از طریق ورید نافی نیست (حدود ۱۰%) و در اکثر موارد در زمان تولد و ماه های نزدیک پس از تولد عفونت انتقال می یابد. عفونت HBV در بزرگسالان در ۱۰% موارد مزمن می شود درحالیکه در نوزادان میزان مزمن شدن ۹۸% است و ۲% باقیمانده تظاهرات حاد دارند و عوارض شناخته شده مهلک و پرهزینه ای را بهمراه می آورند. این نوزادان می توانند خود منشا انتقال در جامعه بزرگتری باشند. حال باتوجه به اینکه شناسایی گروه های پرخطر و انجام اقدامات پیشگیری در انتقال HBV می تواند در ۸۵ تا ۹۶ درصد موارد از آنتی ژنمی پایدار شیرخوار جلوگیری نماید، این بررسی بمنظور تعیین موارد آنتی ژن سطحی هپاتیت B یا (HBsAg) مثبت در مادران باردار مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی زنان و زایمان شهر کاشان در سال ۱۳۸۱ صورت گرفت. مواد و روش ها: این تحقیق به روش مقطعی بر روی ۲۰۰۰ زن بارداری که بطور مستمر به کلینیک های تخصصی شهر کاشان مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. از روش الیزا برای تعیین HBsAg استفاده شد. نقش عوامل خطر (سن، شغل، سواد، سابقه ابتلا به زردی، سابقه هپاتیت B در خانواده، سابقه جراحی، سابقه ترانسفوزیون خون) مرتبط با شیوع عفونت نیز با آزمون دقیق فیشر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بررسی روی ۲۰۰۰ خانم باردار در سنین بین ۱۵ تا ۴۵ سال و با میانگین سنی ۲۴ سال صورت گرفت. HBsAg در ۷ نفر (۰,۳۵%) مثبت بود. سابقه خانوادگی هپاتیت B مادران و کمبود سطح سواد آنها با مثبت شدن HBsAg ارتباط معنی داری داشت. (به ترتیب P<۰.۰۰۰۰۰۰۱ و P=۰.۰۳). در سایر موارد ارتباط آماری معنی داری دیده نشد. نتیجه گیری: با وجود اینکه آمار بدست آمده در این مطالعه نسبت به آمار موجود در اکثر مناطق جهان در حد نسبتا پایین تری قرار دارد، لکن باتوجه به اینکه شیوع آنتی ژن هپاتیت B بیش از ۰,۰۶% انجام غربالگری را ارزشمند می سازد، توصیه می شود که تمامی زنان باردار خصوصا زنان بی سواد و با سابقه خانوادگی مثبت از نظر HBsAg غربالگری شوند. با غربالگری دوران بارداری به میزان ۸۵ تا ۹۶ درصد از ابتلا نوزادان جلوگیری و از عوارض پرهزینه و مرگبار این عفونت با تزریق زودهنگام واکسن ایمونوگلوبولین اختصاصی (HBIg) بصورت توام، پیشگیری بعمل می آید.
صادق صمدی، بدری سادات جنید، دوره ۷، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۸۲ )
چکیده
سابقه و هدف: سیلیس بیشترین ماده معدنی در روی زمین است. تماس با گرد و غبارهای حاوی سیلیس آزاد باعث صدمات ریوی شده و در نهایت ممکن است منجر به سیلیکوزیس شود . هدف از این مطالعه تعیین میزان غلظت گرد و غبار و سیلیس آزاد موجود در آن در معدن روباز سرب و روی عمارت بود. مواد و روشها: تحقیق با طراحی توصیفی و نمونهبرداری بر اساس روش شماره ۷۵۰۰، Nationaal Institute of Occupational Safety and Health ( NIOSH ) انجام شد. با استفاده از روشهای نمونهبرداری فردی میزان تماس با گرد و غبار کل و قابل استنشاق اندازهگیری و غلظت گرد و غبار به روش سنجش وزنی تعیین گردید. به منظور تعیین مقدار سیلیس آزاد، نمونههای گرد و غبار توسط دستگاه پراش اشعه ایکس مورد آنالیز قرار گرفتند و با مقادیر استاندارد مقایسه شدند. یافتهها: غلـظت گـرد و غـبار قابل اسـتنشاق در قسمتهای دریلکاری و خاکـبرداری به ترتیب برابـر با ۴۶/۰ ± ۸۱/۲ و ۵/۰ ± ۶۹/۲ میلیگرم در متر مکعب بود. غلظت سیلیس آزاد گرد و غبار قابل استنشاق در این قسمتها به ترتیب برابر با ۱۲/۰ ± ۵۱/۰ و ۹% ± ۴۷/۰ میلیگرم در مـتر مکعب بود. این مقادیر به ترتیب ۱/۵ و ۷/۴ برابر حد تماس شغلی استاندارد ایران و همچنین ۲/۱۰ و ۴/۹ برابر استاندارد American Conference of Govermental Industrial Hygienists ( ACGIH ) است . نتیجهگیری: میزان گرد و غبار و غلظت سیلیس آزاد آن در هوای محیط کار بیشتر از حد مجاز است. بنابراین باید با روشهای مختلف از ایجاد گرد و غبار در محیط کار جلوگیری کرد.
زهره طبسی، زهرا اشرفی، زهره سادات، دوره ۸، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۸۳ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از نگرانیها در زایمان مسأله خروج دستی جفت است. میزان شیوع متفاوت و عوارض آن و عوامل مرتبط با آن و عدم اطلاع از وضعیت آنها در منطقه باعث شد که این تحقیق در مراجعین به بیمارستان شبیهخوانی کاشان در سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ انجام گردد. مواد و روشها: این تحقیق با طراحی مقطعی بر روی کلیه زنانی که طی مدت بررسی مراجعه کردند، انجام شد. و شیوع خروج دستی جفت، عوامل فردی، عوامل مامایی و عوارض خروج دستی به دست آورده شده و با آمارهای توصیفی ارائه گردید. یافتهها : طی مدت مورد بررسی از تعداد ۳۶۳۳ زایمان واژینال بالای ۲۰ هفته، ۱۳۶ مورد (۷/۳ درصد) کوراژ انجام شده است که ۱۴ درصد به علت عدم خـروج جفت در مدت ۳۰ دقیقه بود. ۱۱۱ مـورد (۶/۸۱ درصد) به علت ناکامل بودن جفت یا پردهها و ۶ مورد (۴/۴ درصد) به علت خونریزی شدید مرحله سوم نیاز به خروج دستی جفت پیدا شده بود. بیشتر افراد تحت مطالعه (۷/۶۴ درصد) ۲۰ تا ۲۹ ساله، ۸/۸ درصد افراد پره ترم (زیر ۳۷ هفته) و ۲/۹۱ درصد ترم بودند. ۶۲ نفر (۴/۴۵ درصد) پریمی گراوید و ۷۴ نفر (۶/۵۴ درصد) مولتیپار بودند. گراویدیته بالای ۳ در ۵/۹ درصد موارد وجود داشته است. سابقه قبلی کوراژ در ۵/۱۲ درصد، اسکار رحمی در ۷/۰ درصد و سابقه خروج دستی جفت در ۴/۵ درصد وجود داشت. شایعترین عارضه خونریزی پس از زایمان (۵/۱۲ درصد) بود. شیوع آندومتریت ۴/۴ درصد بود. در یک مورد (۷/۰ درصد) پارگی رحم و هیسترکتومی انجام شد. نتیجهگیری و توصیهها: شیوع بالای کوراژ و عوارض بالای آن نگرانکننده است و اقدامات بعدی برای کاهش آن را توصیه مینماید
محمد افشار، فاطمه سادات ایزدی، دوره ۸، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۸۳ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع قندخون بالا و روند رو به افزایش آن به ویژه در افراد دیابتی و عوارض شناخته شده آن و وجود بعضی کاستیها در تحقیقات قبلی و عدم گزارش تحقیقی در منطقه و به منظور تعیین تأثیر آموزش بر تغییر قند خون، این تحقیق روی بیماران دیابتی شهرستان کاشان در سال ۱۳۸۰ انجام گرفت. مواد و روشها: مطالعه به روش تجربی بر روی ۶۰ نفر از بیمارانی که قبلاً دیابت آنها توسط پزشک متخصص تأیید و حداقل یک سال از زمان ابتلای آنها گذشته بود، انجام گرفت. ابتدا بدون آنکه بیماران اطلاعی از برنامه آموزشی داشته باشند، به عنوان نمونه انتخاب و از آنها چکلیست حاوی اطلاعات دموگرافیک و اختصاصی بیماری قند پر شد و ۳ نوبت قند خون ناشتا و ۳ نوبت قند خون غیر ناشتا (ساعت ۵ بعد از ظهر) گرفته شد. سپس بیماران در شرایط یکسان به مدت ۲ هفته در بیمارستان شهید بهشتی کاشان به صورت چهره به چهره آموزش دریافت نمودند و ۳ ماه آموزشهای دریافت شده را به کار گرفتند، در حالی که کاملاً تحت نظر و بررسی بودند و در این مدت نمونههایی که دچار سرماخوردگی یا بیماری تأثیرگذار بر قند خون بودند و یا در بیمارستان بستری شده بودند، از مطالعه حذف گردیدند. پس از پایان دوره مجدداً چکلیست پر شد و ۳ نوبت قند خون ناشتا و ۳ نوبت قند خون غیر ناشتا گرفته شد که نتایج با آزمون آماری MC Nemar's مورد قضاوت آماری قرار گرفتند. یافتهها: تحقیق روی ۶۰ نفر شامل ۶/۴۱ درصد مرد و ۳/۵۸ درصد زن دارای طیف سنی ۲۲ تا ۶۰ سال که مـدت ابتلا به دیابت آنها از ۱ تا ۱۵ سال بـود، انجام گـرفت. قند خـون ناشتای غـیر طـبیعی از ۹۵ درصـد به ۳/۴۸ درصد (۰۰۰۱/ P< ) و قند خون غیر ناشتا نیز از ۶/۹۱ درصد به ۶/۷۱ درصد کاهش یافت (۰۰۱/ ۰ p < ). نتیجه گیری و توصیه ها: تحقیق نشان داد که آموزش در کنترل قند خون با موفقیت همراه بوده است. لذا توصیه میگردد تحقیقات بیشتری در زمینه آموزش به عمل آید تا بیماران مبتلا به دیابت از آسایش بیشتری برخوردار باشند.
شهرام نفیسی، زهره طبسی، لیلا وسکویی اشکوری، محسن تقدسی، سید غلامعباس موسوی، فخرالسادات حسینی، دوره ۹، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۸۴ )
چکیده
سابقه و هدف: درد زایمان در زنان یکی از شدیدترین دردهای تجربه شده است . از طرفی انجام سزارین به جز در موارد ضروری دارای خطرات تأیید شدهای برای مادر می باشد . با بیحسی اپیدورال می توان درد ناشی از انقباضات رحمی را تسکین داد. در حین زایمان به علت استرس ، غلظت اپی نفرین خون افزایش مییابد و بیحسی اپیدورال با کاهش غلظت اپینفرین خون، جریان خون رحمی را افزایش میدهد. با توجه به تناقضات و کاستیهای موجود در مطالعات مختلف در مورد تأثیر بیحسی اپیدورال بر مراحل زایمانی بر آن شدیم تا مطالعهای جهت بررسی تأثیر بیحسی اپیدورال بر غلظت اپینفرین خون و طول مرحله اول زایمان انجام دهیم. مواد و روشها: این تحقیق با طراحی کارآزمایی بالینی بر روی ۱۰۰ خانم نخستزای ترم و سالم با حاملگی تک قلو و بدون عارضه طبی ماژور در دیلاتاسیون سرویکس ۴ سانتی متر انجام شد که ۵۰ نفر تحت بیحسی اپیدورال با ۱۰ میلیلیتر لیدوکائین ۵% قرار گرفتند و ۵۰ نفر دیگر ۵۰ میلیگرم پتدین (مپریدین) به صورت داخل وریدی دریافت کردند. ۵ سی سی خون وریدی از همه بیماران در انتهای مرحله اول زایمان گرفته شد. همه نمونهها با روش رادیوایمونواسی از نظر اپینفرین خون آنالیز شدند. در این مطالعه از t test ، کولموگراف و اسمیرنوف جهت تجزیه و تحلیل یافتهها استفاده شد. یافتهها: غلظت اپینفرین خون در گروه شاهد ۲/۲۲ ± ۹/۹۵ پیکوگرم بر میلیلیتر و در گروه اپیدورال ۴/۱۵±۴/۴۱ پیکوگرم بر میلیلیتر بود که غلظت اپینفرین پلاسما در گروه اپیدورال کمتر بود. (۰۰۰۱/۰ p < ) مدت زمان فعال مرحله اول زایمان در گروه شاهد ۱/۲۵ ± ۶/۱۶۶ دقیقه و در گروه اپیدورال ۲۶ ± ۸/۱۵۳ دقیقه بود که طول فاز فعال مرحله اول زایمان در گروه اپیدورال کوتاهتر بود (۰۲/۰ p< ). نتیجهگیری و توصیهها: بی حسی اپیدورال در طی لیبر غلظت اپینفرین خون را کاهش میدهد و طول مرحله اول زایمان را کوتاهتر میکند. از این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که بیحسی اپیدورال یک روش موثر بیدردی در سیر زایمان میباشد.
|
|