۲۰ نتیجه برای ادیب حاج باقری
صمد نوری زاد، محسن ادیب حاج باقری،
دوره ۱، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۷۶ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت تعادل اسید و باز در بدن و وجود تناقضات در مورد تاثیر اعمال جراحی بر عناصر گازهای خونی شریانی و به منظور تعیین تاثیر اعمال جراحی متوسط و بزرگ بر گازهای خونی شریانی این تحقیق بر روی مراجعین به اتاق عمل بیمارستان شهید بهشتی کاشان (۱۵۰ نفر) در سال ۱۳۷۶ انجام گرفت.
مواد و روش ها: تحقیق به روش کارآزمایی بالینی و از نوع مقایسه قبل و بعد روی ۱۵۰ نفر با نمونه گیری مستمر صورت پذیرفت. خصوصیات بیماران ثبت و افراد مبتلا به COPD، آنمی، دیابت و ... از مطالعه حذف گردید و اگر pH از ۰,۵±۷.۴ و PaCo۲ از ۵±۴۰ و بی کربنات ۲±۲۴ بیشتر تغییر نمود، به عنوان مقادیر غیر طبیعی تلقی شد. سپس تغییرات را با آزمون Mc Nemar قضاوت گردید.
یافته ها: نمونه ها ۷۵ مرد و ۷۵ زن در سنین ۲۳±۴۹ سال بودند. pH به میزان ۲۱ درصد (P<۰,۰۰۱) و PCo۲ به میزان ۷.۳% و بی کربنات ۲۲ درصد (P<۰.۰۰۱) و اسیدوز متابولیک به میزان ۱۴% و آلکالوز تنفسی به میزان ۹.۳% تغییر کرد. اما بر آلکالوز متابولیک تاثیری نداشت.
نتیجه گیری: تحقیق نشان داد که با افزایش مدت عمل جراحی بر میزان مقادیر طبیعی شاخص های گازهای خونی شریانی تاثیری بیشتر می نماید و اسیدوز متابولیک بیشتر می گردد.
علیرضا شریف، محسن ادیب حاج باقری، سید غلامعباس موسوی، محمد رضا شریف، قاسم چاووشی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۷۸ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به وجود گزارش ها مبنی بر شیوع مقاومت آنتی بیوتیکی در عوامل عفونت های ادراری و عدم اطلاع از وضعیت آن در کاشان، این مطالعه جهت تعیین عوامل عفونت ادراری و شیوع مقاومت آنتی بیوتیکی در آن ها در افراد مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال های ۷۶-۱۳۷۴ انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش مطالعه داده های موجود صورت پذیرفت. پرونده بیماران بستری که کشت ادرار مثبت و آنتی بیوگرام داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. شیوع باکتری های مولد عفونت ادراری و میزان مقاومت آنتی بیوتیک ها در سال های مورد بررسی تعیین شد و اطلاعات با آمار توصیفی ارایه گردید.
یافته ها: شایع ترین عامل باکتریایی E.coli و بعد کلبسیلا و آنتروباکتر شایع تر بوده اند. الگوی شیوع عوامل ادراری در هر سه سال مشابه بود. مقاومت آنتی بیوتیکی نسبت به آمپی سیلین از ۷۶% به ۸۱% و سپس ۹۰% افزایش و نسبت به کوتریموکسازول از ۵۶% به ۶۰% و سپس ۶۶% در مورد سفالوتین از ۴۸% به ۵۱% و در نهایت به ۵۹% افزایش یافت. میزان افزایش مقاومت آنتی بیوتیکی عوامل ادراری نسبت به سه داروی مذکور سالیانه ۹-۳% بود.
نتیجه گیری: مقاومت عوامل ادراری نسبت به آنتی بیوتیک های رایج در درمان عفونت ادراری شایع می باشد و شیوع این مقاومت سال به سال رو به افزایش است و ضروری است که هر سال حساسیت عوامل ادراری به آنتی بیوتیک ها بررسی و ارزیابی گردد. این آگاهی پزشکان را در انتخاب آنتی بیوتیک اولیه مناسب در درمان عفونت ادراری راهنمایی می کند.
صمد نوری زاد، محسن ادیب حاج باقری، علیرضا یزدانی، احمد ارشادی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۷۸ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به خطرات استفراغ بعد از عمل و نیز گزارش های متفاوت در زمینه پیشگیری دارویی از این عارضه، در این تحقیق تاثیر تزریق وریدی دو داروی دروپریدول و متوکلوپرامید برای جلوگیری از استفراغ بعد از عمل مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر به صورت تجربی (Experimental) و دوسوکور بر روی ۴۳۰ نفر که تحت جراحی های شکمی بودند، صورت پذیرفت و تاثیر این دو گروه داروها با گروه شاهد آن ها در پیشگیری از استفراغ بعد از عمل تعیین گردید. خطر نسبی و منتسب عدم دریافت دروپریدول و متوکلوپرامید محاسبه گردید و با آزمون X² قضاوت آماری شد.
یافته ها: ۵۰,۵% از نمونه را زنان و ۴۹.۵% را مردان تشکیل می دادند. ۱۲۰ نفر متوکلوپرامید، ۱۶۵ نفر دروپریدول دریافت کرده و ۱۴۵ نفر نیز دارویی دریافت نکردند. درصد بروز استفراغ در گروه های سه گانه فوق، به ترتیب ۱۰، ۳ و ۲۹ درصد بود (P<۰.۰۰۰۵). خطر بروز تهوع و استفراغ در عدم دریافت دروپریدول ۶.۷ برابر و خطر انتساب عدم دریافت آن ۱۷% و عدم دریافت دروپریدول در مقام مقایسه با متوکلوپرامید به ترتیب ۳.۳ برابر و ۷% است.
نتیجه گیری: کاربرد پیشگیرانه داروهای ضد استفراغ بویژه دروپریدول می تواند تاثیر قابل ملاحظه معنی داری در جلوگیری از تهوع و استفراغ پس از عمل داشته باشد. توصیه می گردد با استفاده از تزریق عضلانی داروها نیز مطالعه تکرار شود.
محسن ادیب حاج باقری، علیرضا شریف، سید غلامعباس موسوی، قاسم چاووشی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۷۸ )
چکیده
سابقه و هدف: کانامایسین آنتی بیوتیکی از گروه آمینوگلیکوزیدها است که قبلا کاربرد بالینی وسیعی در درمان عفونت های ادراری داشته ولی به علت بروز مقاومت آنتی بیوتیکی کنار گذاشته شد. پس از گذشت سال ها، از عدم مصرف آن، به منظور تعیین حساسیت آنتی بیوتیکی عوامل باکتریایی عفونت ادراری به کانامایسین و برخی دیگر از آنتی بیوتیک های رایج، این تحقیق بر روی مراجعه کنندگان به بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال های ۷۶-۱۳۷۴ انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش توصیفی (Descriptive) بر روی مبتلایان به عفونت ادراری بستری در بخش عفونی صورت پذیرفت. برای همه بیماران کشت ادرار در محیط آگار خون دار و EMB به عمل آمد و جهت تشخیص نوع باکتری از محیط کشت افتراقی استفاده گردید، آن گاه آن را روی محیط کشت محلول TSB انتقال داده و جهت آنتی بیوگرام از محیط مولر هینتون آگار استفاده و دیسک گذاری با استفاده از دیسکت های آمپی سیلین، کوتریموکسازول، سفالوتین، سفتی زوکسیم، توبرامایسین و کانامایسین انجام شد. نتایج آنتی بیوگرام به صورت حساس و مقاوم گزارش گردید و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در ۱۵۷ نفر مورد بررسی دارای کشت مثبت ادرار با میانگین سنی ۵۳,۶ سال، میزان حساسیت باکتری های مولد عفونت ادراری به آمپی سیلین ۱۷.۲%، کوتریموکسازول ۳۸.۷%، سفالوتین ۴۷.۱%، توبرامایسین ۶۱.۹% و کانامایسین ۷۱.۲% بود.
نتیجه گیری: میزان حساسیت باکتری های مولد عفونت ادراری نسبت به کانامایسین بیشتر است. تحقیق تجربی از نوع کارآزمایی بالینی برای مقایسه اثر درمانی این آنتی بیوتیک پیشنهاد می گردد.
محسن ادیب حاج باقری، محمد رضا افاضل، سید غلامعباس موسوی، صمد نوری زاد،
دوره ۵، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۸۰ )
چکیده
سابقه و هدف: احیای قلبی-ریوی از مهمترین فوریت هایی است که کارکنان بهداشتی درمانی ممکن است با آن مواجه گردند. با توجه به غیرقابل پیش بینی بودن زمان و مکان وقوع وقفه قلبی ریوی وجود کارکنان ماهر و ورزیده در زمینه احیا تمام بخش های بیمارستانی و بخصوص بخش اورژانس ضروری است ولی برخی از گزارش ها نشانگر آن است که کارکنان درمانی و مراقبتی در این زمینه آگاهی و مهارت مطلوب ندارند. از این رو، این تحقیق برای تعیین آگاهی و مهارت کارکنان درمانی بیمارستان های کاشان در سال ۱۳۷۷ انجام گرفت.
مواد و روش ها: تحقیق به روش توصیفی بر روی کلیه مدیران پرستاری و مسئولان بخش های بیمارستان های کاشان، یک نفر از کارکنان هر یک از بخش ها و کارآموزان پزشکی کشیک بخش های مختلف صورت پذیرفت. آگاهی افراد در زمینه احیای قلبی-ریوی با استفاده از یک پرسش نامه حاوی ۲۰ سوال چند گزینه ای در مورد احیا اندازه گیری شد. مهارت افراد در لوله گذاری نای و ماساژ قلبی نیز با استفاده از دو مانکن ویژه براساس دو فهرست ارزشیابی از قبل آماده شده بررسی و سپس آگاهی و مهارت به خوب، متوسط و ضعیف تقسیم شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون کروسکال والیس و Mann-witney استفاده گردید.
یافته ها: تحقیق بر روی ۹۳ نفر شاغل، ۴۷ نفر مرد و ۴۶ نفر زن و با میانگین سنی ۳۰,۲ سال انجام گرفت. هیچ یک از واحدهای پژوهش در زمینه احیای قلبی-ریوی دارای آگاهی خوب نبوده و ۸۲% از آن ها دارای آگاهی ضعیف بوده اند که رابطه معنی داری بین میزان آگاهی و رشته تحصیلی آنان نشان داد (P=۰.۰۰۰۱). همچنین ۷۱% از واحدهای پژوهش دارای مهارت ضعیف بوده و ۷.۵% از آن ها دارای مهارت خوب بوده اند که در بردارنده ۲۸.۶% از کارکنان بخش های اورژانس، ۳۶.۳% از کارکنان اتاق عمل و ۱۲.۵% از کارکنان بخش های ویژه است. رابطه معنی داری را بین میزان مهارت و نوع بخش نشان داد. مهارت خوب در میان کارآموزان پزشکی، ماماها و بهیارها وجود نداشت. بیشترین مهارت خوب مربوط به تکنسین ها بود و رابطه معنی داری را بین مهارت و رشته تحصیلی نشان داد (P<۰.۰۲).
نتیجه گیری و توصیه ها: آگاهی و مهارت کارکنان درمانی در زمینه احیای قلبی-ریوی مطلوب نیست و انجام تحقیق برای تعیین نقش ارزشیابی مناسب در دوره های تحصیلی و نیز سیستم بازآموزی مناسب با عدم مهارت یا استهلاک مهارت را توصیه می نماید.
محسن ادیب حاج باقری، مهوش صلصالی، فضل ا... احمدی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۸۳ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت توانمندی حرفه ای پرستاران و توصیه مجمع بهداشت جهانی برای توانمندسازی پرستاران از یک سو و کاستی هایی که در پژوهش های موجود وجود دارد، این تحقیق به منظور انجام مطالعه ای کیفی برای روشن سازی مفهوم توانمندی حرفه ای در پرستاری روی پرستاران شاغل در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه های علوم پزشکی تهران, ایران و شهید بهشتی در سال های ۱۳۸۲ -۱۳۸۱ انجام گردید.
مواد و روش ها: تحقیق با طراحی کیفی و به روش Grounded Theory بر روی اعضای تیم سلامت انجام شد. انتخاب نمونه به صورت هدفمند انجام شد و مفهوم توانمندی و تجارب پرستاران در مورد آن از طریق مصاحبه با مشارکت کنندگان و با استفاده از مشاهده تعاملات و رفتارهای پرستاران بررسی گردید. جمع آوری داده ها آنقدر ادامه یافت تا اشباع داده ها ( Saturation )حاصل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای مداوم انجام شد.
یافته ها: تحقیق بر روی ۳۸ نفر, شامل ۷۱ درصد زن و ۲۹ درصد مرد در سنین ۳/۸ ± ۸/۴۰ سال و سابقه خدمت ۱/۸ ± ۳/۱۹ سال که ۵/۶۰ درصد کارشناس, ۶/۳۱ درصد کارشناس ارشد و ۹/۷ درصد دارای مدرک دکترا بودند ، انجام شد. ۵ مقوله کاربرد دانش و مهارت, داشتن اختیار, خودباوری، حمایت و بالاخره انسجام از داده ها استخراج شد که در مجموع مفهوم توانمندی حرفه ای در پرستاری را تشکیل دادند.
نتیجه گیری و توصیهها : توانمندی مفهومی چند بعدی است که تحت ت أ ثیر ویژگی ها و ارزش های فردی و اجتماعی قرار دارد. به نظر می رسد که ۵ مقوله استخراج شده مبنای قابل قبولی را برای طراحی الگوی توانمندسازی حرفه ای در پرستاری تشکیل می دهند. هم چنین به نظر می رسد که بررسی های کیفی بهتر از روش های کمی متداول می توانند وضعیت های اجتماعی مانند توانمندی حرفه ای را تبیین کنند. استخراج مفهوم توانمندی حرفه ای به روش های کمی متداول و مقایسه آن با نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود.
ناهید دهقان نیری، علی اکبر نظری، محسن ادیب حاج باقری، مهوش صلصالی، فضل اله احمدی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۸۳ )
چکیده
سابقه و هدف: پرستاران نقش اساسی در تداوم مراقبت و ارتقا سلامت دارند و بهره وری کل سازمان را تحت تاثیر قرار می دهند. با این وجود دیدگاه آنها در زمینه مفهوم بهره وری مورد توجه قرار نگرفته و تحقیقی در این زمینه در ایران انجام نشده است. به همین دلیل این تحقیق با هدف سنجش دیدگاه پرستاران در باره بهره وری و عوامل موثر بر آن روی پرستاران شاغل در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران, در سالهای ۱۳۸۳ -۱۳۸ ۲ انجام گردید.
روش تحقیق: تحقیق با طراحی کیفی و به روش Theory Grounded روی پرستاران شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علو پزشکی تهران انجام شد . جهت جمع آوری اطلاعات از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه های باز استفاده شد. جمع آوری داده ها آنقدر ادامه یافت تا اشباع داده ها ( Saturation )حاصل گردید. تجزیه تحلیل داده ها به روش تحلیل مقایسه ای مداوم صورت گرفت.
یافته ها: تحقیق بر روی ۲۶ نفر از رده های مختلف پرستاری از جمله پرستار بالینی ، سرپرستار ، سوپروایزر ، مترون و مربیان پرستاری، شامل ۷ ۷ درصد زن و ۲ ۳ درصد مرد در سنین ۶ / ۷ ± ۸/ ۳۹ سال و سابقه خدمت ۹ / ۷ ±۱ ۷ سال انجام شد. مشارکت کنندگان در این تحقیق بهره وری پرستار را در مثمر ثمر و مفید بودن او برای بیمار و ارائه مراقبت با کیفیت دانستند. . در عین حال اکثر شرکت کنندگان در تحقیق معتقد بودند که در کنار عواملی مانند کمبود پرستار و زیادبودن امور متفرقه غیر پرستاری، مدیریت ناکارآمد ، دیکتاتوری، منفعت طلبی، تبعیض، روابط نامناسب و اهمیت ندادن به سازماندهی و هدایت صحیح پرسنل، باعث کاهش بهره وری پرستاران شده است.
نتیجه گیری و توصیه ها: مطالعات کیفی می توانند به روشن شدن متغیرهای موثر بر وضعیت های اجتماعی و سازمانی همانند بهره وری کمک کنند. بهره وری پرستار در مثمر ثمر و مفید بودن او برای بیمار و ارائه مراقبت با کیفیت است. مدیریت موثر می تواند بهره وری پرستاران را افزایش داده و به افزایش کیفیت مراقبت که ماموریت اصلی نظام سلامت است، کمک کند. به کارگیری راهبردهای تحقیق کیفی برای شناخت ابعاد ابهام آمیز و فرایندهای نهفته در رفتارهای سازمانی پیشنهاد می شود.
ناهید دهقان نیری، محسن ادیب حاج باقری،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۸۵ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به تأثیر منفی موقعیت ها ی استرس ز ا بر کیفیت زندگی و کمبود مطالعه در مورد تأثیر تن آ رامی بر استرس و کیفیت زندگی دانشجو یان ، این تحقیق به منظور تعیین تأثیر تن آ رامی بر استرس و کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۸۳ انجام شد.
مواد و رو ش ها: تحقیق به صورت کارآزمایی میدانی ( field trial ) با طراحی قبل و بعد بر روی دو گروه ۱۰۰ نفره از دانشجویان دختر مقیم خوابگا ه ها انجام شد. دانشجویان دو خوابگاه به عنوان گروه آزمایش و ساکنین دو خوابگاه دیگر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ابتدا میزان استرس و کیفیت زندگی در هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه اسپیلبرگر و نیز پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بررسی و سپس آموزش تن آ رامی در گروه آزمایش انجام شد. گروه آزمایش دو ماه تمرینات را انجام داد و سپس مجدداً استرس و کیفیت زندگی دو گروه بررسی شد . جمع امتیاز استرس هر فرد تقسیم بر تعداد سؤالات و نیز جمع نمرات هر حیطه از کیفیت زندگی تقسیم بر تعداد سؤالات هر حیطه به عنوان معیار استرس و کیفیت زندگی مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داد ه ها با استفاده از شاخص ها ی مرکزی و پراکندگی و نیز آمارههای t و t زوج، c ۲ انجام شد.
نتایج: میانگین سن واحدهای پژوهش ۴۷/۲ ± ۹۷/۲۲ سال بود و بیش از نیمی از گروه کنترل و ۶۲% از گروه آزمایش در سا ل های دوم تا چهارم تحصیل می کردند. دانشجویان به طور متوسط ۰۷/۱۹ ± ۷۷/۲۷ ماه در خوابگاه اقامت داشتند. قبل از مداخله، میانگین نمره استرس گروه آزمایش و کنترل به ترتیب ۵۱/۱ و ۲۹/۱ و میانگین نمره کیفیت کلی زندگی آنها ۱۵/۳ و ۱۶/۳ بود که آزمون t اختلاف معناداری را از نظر سطح استرس ( ۰۶/۰ p= ) و کیفیت زندگی (۸ ۷/۰ p= ) در دو گروه نشان نداد اما این تفاو ت ها پس از مداخله معنادار بود (۰۵ /۰ p< ) . پس از مداخله، به جز در حیطه سلامت جسمی (۰۲/۰ p= )، تغییر معنی د ار دیگری در میانگین نمرات حیطه ها ی کیفیت زندگی گروه کنترل ایجاد نشد اما نمرات همه حیطه ها ی گروه آزمایش افزایش یافت. این افزایش در بیشتر حیطه ها به غیر از حیطه ها ی روانی و اعتقادی، از نظر آماری معنی د ار بود ( ۰۰۱/۰ p< ) . در مجموع کیفیت زندگی گروه آزمایش بعد از مداخله به طور معنادار ی بالاتر از گروه کنترل بود (۰۵ / ۰ p< ) .
نتیجه گیر ی: آموزش تن آ رامی به دانشجویان و کاربرد آن توسط آنها می تواند استرس دانشجویان را کاهش دهد و از این طریق برخی از ابعاد کیفیت زندگی را ب هبود بخشد. مطالعه تجربی با تخصیص تصادفی افراد به گرو ه ها در سایر دانشجویان توصیه می گردد.
محسن ادیب حاج باقری، نگین مسعودی علوی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۸۵ )
چکیده
سابقه و هدف: شکستگی گردن استخوان ران در جهان از شیوع نسبتا بالایی برخوردار بوده و هزینههای زیادی را به فرد مبتلا و جامعه تحمیل میکند . با توجه به عدم اطلاع از میزان بروز بیماری و خصوصیات این بیماران در ایران، این مطالعه در کاشان انجام شد.
مواد و روشها: این تحقیق به صورت آیندهنگر و در مدت ۳ سال انجام گرفته است. وجود استئوپروز با استفاده از روش سینگ از روی رادیوگرافی گردن ران تایید و برای رد سایر علل از آزمایش کلسیم، فسفر و الکالن فسفاتاز سرم استفاده شد . سپس فراوانی شکستگی گردن ران همراه با استئوپروز ب ا توجه به فاکتورهای مهمی مانند سن، جنس، قد، وزن، شغل فعلی و قبلی، مصرف سیگار، رژیم غذایی معمول، سابقه ورزش منظم و راه رفتن در زمان جوانی و اخیر، علت وقوع و سمت شکستگی، سابقه شکستگی طرف مقابل، سابقه سقوط در سال گذشته، وجود قوز کمر، کمردرد، کاهش قد، ضعف بینایی، سابقه بیماریها و جراحی و نیز سابقه شکستگی مهره یا گردن ران و قوز کمر در والدین تعیین و وضعیت دو جنس با یکدیگر مقایسه شد. نتایج توسط آمار توصیفی و نیز آزمونهای c ۲ و t-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در مدت پژوهش ۱۱۴ نفر به علت شکستگی گردن ران ناشی از استئوپروز بستری شدند که از این تعداد ۴/۵۴% زن و ۶/۴۵% مرد بودند . میانگین سنی واحدهای پژوهش ۳۴/۱۲ ± ۵۲/۷۲ سال بود. حدود ۲۲ % از واحدهای پژوهش سیگاری بودند و ۱۶% روزانه از شیر استفاده میکردند. تنها ۲۰ % در جوانی روزانه فعالیتهای ورزشی داش تند . بیشترین فراوانی نوع حادثه به ترتیب مربوط به افتادن در حین راه رفتن (۱/۴۹%) و سقوط از ارتفاع کم (۳/۳۳%) بود. حدود ۱۴ % از مردان و ۱۸% از زنان دارای سابقه شکستگی گردن ران مقابل بود ه و ۹/۱۲% از زنان و ۸/۵% از مردان سابقه شکستگی گردن ران در مادر و ۱/۸% از زنان و ۳/۱۷% از مردان سابقه شکستگی گردن ران در پدر خود را ذکر نمودند. آزمون آماری c ۲ تفاوت معنیداری را از نظر قد (۰۰۱/۰ ≥ p )، وزن (۰۰۱/۰ ≥ p )، میزان ورزش (۰۰۴/۰ ≥ p ) و راه رفتن در جوانی (۰۳/۰ ≥ p ) و نیز میزان سیگار کشیدن (۰۰۱/۰ ≥ p ) در میان دو جنس نشان داد.
نتیجهگیری: با توجه به بروز بالای شکستگی گردن استخوان فمور و به دلیل عوارض این شکستگی انجام اقداماتی در جهت پیشگیری و آموزشهای اجتماعی به ویژه در ارتباط با اصلاح شیوه زندگی، رژیم غذایی و انجام ورزش در طول زندگی ضروری به نظر میرسد.
محسن ادیب حاج باقری،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: پرستارانی که اعمال خود را بر اساس مدارک و شواهد علمی پایهگذاری نمودهاند توانستهاند مراقبت باکیفیتی را ارایه داده و از مدت بستری و هزینههای بیماران بکاهند. به همین دلیل در سالهای اخیر تاکید بر مراقبت مبتنی بر شواهد به عنوان راهی برای اعتلای خدمات سلامت مورد تاکید سیاستگذاران نظام سلامت قرار گرفته است. با وجود این، ادراکات پرستاران ایران در زمینه مراقبت مبتنی بر شواهد مورد بررسی قرار نگرفته است. از این رو این مطالعه در سال ۱۳۸۴ به بررسی ادراکات پرستاران شاغل در مراکز تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کاشان دربارهی مراقبت مبتنی بر شواهد پرداخته است.
مواد و روشها: مطالعه با طراحی کیفی بر روی ۲۱ نفر از ردههای مختلف پرستاری شامل ۹ پرستار، ۶ سرپرستار، ۳ مترون و مدیر ارشد پرستاری و سه مدرس پرستاری که با روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند انجام شد. دادهها از طریق مصاحبهی نیمهسازمان یافته و مشاهده جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوا مطابق با روش شیواکومجرن انجام شد.
نتایج: شرکتکنندگان در مطالعه دارای سابقهی کار ۷/۴ ± ۹/۹ سال بودند. دادههای تحقیق در دو طبقه " مفهوم مراقبت مبتنی بر شواهد" و" ماهیت شواهد" قرار گرفت . شرکتکنندگان واژهی "مراقبت اصولی" را معادل با مراقبت مبتنی بر شواهد به کار میبردند. از نظر آنها مراقبت مبتنی بر شواهد "مراقبتی علمی و مبتنی بر دانش حرفهای پرستار است که باید بر اساس نیاز بیمار و با هدف رفع این نیاز انجام شود". دادههای مربوط به ماهیت و منابع شواهد در پنج زیرطبقه "دانش بیمار"، "دانش محیطی"، "دانشآموخته شده"، "دانش عملی" و "دانش تحقیقی" قرار گرفت. از نظر شرکتکنندگان، در حال حاضر مراقبت پرستاری عمدتا بر اساس روتین و "دانش عملی" حاصل از تجارب بالینی پرستار انجام شده و دانش حاصل از تحقیقات جدید پرستاری کمترین نقش را در مراقبت ایفا میکند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این تحقیق، در حال حاضر شواهد حاصل از تحقیقات کمتر در مراقبت پرستاری به کار میروند. پرستاران در زمینهی درک ارزش و اهمیت تحقیق و کاربرد یافتههای حاصل از آن با مشکل مواجه هستند از این رو پیشنهاد میشود تا ضمن تاکید بر مفهوم مراقبت مبتنی بر شواهد و نیز روشهای تولید، بازیابی و ارزیابی شواهد تحقیقی در برنامهی آموزش پرستاری، سیاستهای تشویقی برای پرستارانی که عملکرد مبتنی بر شواهد داشته و در جهت ارتقای دانش و مهارت خود و ارتقای کیفیت مراقبت تلاش میکنند در نظر گرفته شود.
محسن ادیب حاج باقری، محمد آقاجانی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: به دلیل نقش مراقبت صحیح از کاتتر ادراری در جلوگیری از عفونت ادراری و نیز با توجه به کمبود مطالعهی قبلی در زمینه کیفیت مراقبت از بیماران دارای کاتتر ، این پژوهش در سال ۱۳۸۴ با هدف بررسی کیفیت مراقبت از بیماران دارای کاتتر ادراری در بیمارستانهای آموزشی کاشان انجام شد.
مواد و روشها: مطالعه به صورت مقطعی بر روی ۳۷۷ بیمار دارای کاتتر ادراری بستری در بیمارستان های نقوی، شهید بهشتی و زایشگاه شبیه خوانی انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامههایی بود که پژوهشگر با استفاده از مطالعهی کتابخانهای طراحی کرد و سپس روایی محتوای آن را به تایید صاحبنظران رسانید. دادهها به کمک آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: از ۳۷۷ بیمار بررسی شده ۸/۶۱ درصد زن و ۲/۳۸ درصد مرد بودند. از این عده ۴۶ نفر مشاهده شدند و ۳۳۱ نفر دیگر نظرات خود را دربارهی کیفیت مراقبت از کاتتر خود بیان کردند. بیشتر موارد کاتترگذاری در بخش های جراحی انجام شده بود. بیشترین بیماران به دلیل ضرورت بیحرکت ماندن در تخت کاتترگذاری شده بودند. کیفیت مراقبت در هنگام کاتترگذاری از نظر بیماران در حد متوسط و با توجه به موارد مشاهده شده در حد ضعیف بود. کیفیت آموزش ارایه شده به بیمار به صورت قابل توجهی از سایر معیارهای مورد بررسی ضعیفتر بود. کیفیت مراقبت در مدت درجا بودن کاتتر ادراری نیز در حد متوسط قرار داشت.
نتیجهگیری: با توجه به این که کیفیت مراقبت از کاتتر در طیف متوسط تا ضعیف قرار داشت توجه مسوولین را به برگزاری دورههای آموزش مداوم برای به روز رسانی دانش و مهارت پرستاران در زمینهی مراقبت از بیمار دارای کاتتر ادراری جلب مینماید.
پروین بقایی، میترا زندی، زهره وارث، نگین مسعودی علوی، محسن ادیب حاج باقری،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: بررسی خودمراقبتی و عوامل مرتبط با آن در بیماران دیابتی نه تنها از نظر بهداشتی بلکه از نظر تجزیه و تحلیل اقتصادی جامعه مهم است. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت خودمراقبتی و دانش بیماران دیابتی مراجعهکننده به مرکز دیابت کاشان بوده است.
مواد و روشها: این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بر روی ۳۰۰ نفر از بیماران مبتلا به دیابت (از ۱۴۰۰ بیمار) به روش نمونهگیری تصادفی صورت گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامههای مشخصات بیمار، خودمراقبتی ویژه بیماران دیابتی (شامل سه بعد نگرش، عملکرد و عملکرد خانواده) خودمراقبتی از پاها و بررسی سطح دانش بوده که توسط بیماران و در صورت نداشتن سواد به کمک پژوهشگر تکمیل گردید. نقاط برش در هر بعد نیز با بهرهگیری از نتایج پژوهش قبلی تعیین شد و سپس وضعیت بیماران بر اساس آن مشخص گردید. جهت بررسی رابطه خودمراقبتی با متغیرهای مورد بررسی، از آزمونهای کای دو و آزمون t و آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه و OR و CI استفاده شد.
نتایج: از ۳۰۰ نفر بیمار مورد مطالعه ۲۱۴ نفر زن و ۸۶ نفر مرد بودند. مدت ابتلا به دیابت این افراد ۵/۶ ± ۶/۱۰ سال بود. وضعیت خودمراقبتی بر اساس طول مدت ابتلا و تحصیلات ارتباط معنیداری را نشان داد به طوری که با بالا رفتن طول مدت ابتلا میزان خودمراقبتی افزایش یافت و افراد بیسواد از خودمراقبتی خوب برخوردار بودند. بر اساس نتایج این پژوهش نوع درمان و وضعیت تاهل تنها با بعد مراقبت از پا ارتباط داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل از مطالعه و اختلاف در برخی مشخصات بیمار، بیماران با ابعاد مختلف خودمراقبتی و دانش لازم است آموزشها در مراکز دیابت کاربردیتر و با تاکید بیشتر بر ایجاد تغییرات هم در دانش و هم در رفتار و بهبود نگرش و احساس خودکارآمدی در افراد صورت گیرد.
فاطمه سادات ایزدی اونجی، محسن ادیب حاج باقری، محمد رضا افاضل،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: کیفیت خواب ضعیف یکی از شایع ترین مشکلاتی است که سالمندان با آن روبرو هستند. با افزایش سن، تغییراتی در کیفیت و ساختار خواب و ریتم سیرکادین ایجاد می شود. این تغییرات منجر به بروز اختلالات خواب و شکایات مکرر ناشی از آن میگردد. با توجه به شکایت زیاد سالمندان از بی خوابی تصمیم گرفته شد مطالعه ای تحت عنوان بررسی کیفیت خواب و عوامل مرتبط با آن در بیماران سالمند بستری در بیمارستانهای شهرستان کاشان در سال ۱۳۸۵ انجام شود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع مقطعی است که روی ۳۹۰ بیمار سالمند بالای ۶۵ سال بستری در بیمارستان های کاشان که به روش به طور متوالی انتخاب شده بودند انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه شامل دو بخش بود. بخش اول پرسشنامه شامل ۱۹ سوال در مورد مشخصات شخصی و بخش دوم شامل سوالات ایندکس کیفیت خواب پیتسبرگ بود. مجموع نمره بالاتر از ۶ کیفیت پایین خواب را نشان می دهد. از آزمون های آماری t-test و ANOVA و مجذور کای برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد .
نتایج: نمونه ها شامل ۴/۵۵% مرد و ۶/۴۴% زن بودند. میانگین سنی افراد ۹/۵ ±۸/۷۱ سال بود. از کل نمونه ها ۵/۸۹% متاهل و ۸/۷۰% بی سواد بودند. بین وضعیت تاهل و کیفیت خواب ارتباط معناداری مشاهده شد (۰۰۰۱/۰ p< ) و افراد متاهل ۲/۴ بار بیشتر، از کیفیت خواب مطلوب برخوردار بودند (۸۵/۸-۲ .(CI ۹۵%= بیمارانی که در بخش های داخلی بستری بودند نسبت به بخش های جراحی۷/۲ بار بیشتر کیفیت خواب ضعیف داشتند (۴/۴-۷۲/۱ (CI ۹۵%= . کیفیت خواب با سطح تحصیلات نیز ارتباط معنی دار داشت (۰۱/۰ p< ). کیفیت کلی خواب بیماران سالمند بستری پایین بود (۸/۴ ± ۲/۷). ولی در مردان (۹/۴ ± ۲۲/۶) بهتر از زنان (۳۳/۴ ± ۳۲/۸) بود. بین دو جنس در همه اجزای خواب به جز مدت زمان خواب و کفایت و کارایی آن تفاوت آماری معنی دار مشاهده شد. تنگی نفس (۵۶/۴ ± ۳/۹)، تغییر عادات خواب (۳۵/۴ ± ۷۷/۸) و محرک های نوری (۷۶/۴ ± ۱/۱۰) مهمترین عواملی بودند که روی کیفیت خواب تاثیر گذار بودند. کیفیت خواب همچنین با تاخیر در خواب رفتن و بیماری های تنفسی و خونی ارتباط معنی داری داشت (۰۰۰۱/۰ p< ).
نتیجهگیری: کیفیت خواب بیماران سالمند بستری ضعیف بود. با انجام بعضی تغییرات در تسهیلات و کار روزانه بخش می توان به بیماران سالمند جهت داشتن خواب بهتر هنگام بستری بودن کمک کرد.
فلور رحیم آقایی، ناهید دهقان نیری، محسن ادیب حاج باقری،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: توجه به محیطهای بالینی در ایجاد آمادگی و مهارت در برنامههای آموزش حرفههای عملکردی نظیر پرستاری، از دیر باز شناخته شده است. تجربیات کسب شده از این محیطها برای دانشجویان پرستاری، خصوصا دانشجویان مبتدی و تازه وارد بسیار اهمیت دارد و باید مورد توجه قرار گیرد . لذا، هدف این پژوهش، توصیف و تفسیر تجربه دانشجویان دختر پرستاری از اولین برخورد با محیطهای بالینی میباشد.
مواد و روشها: مطالعه با رهیافت کیفی و روش پدیدار شناسی انجام شد. تعداد ده دانشجو که اولین کارآموزی خود را آغاز نموده بودند، مورد مصاحبه قرار گرفتند. دو مصاحبه گروهی نیز ترتیب داده شد. به علاوه تعدادی دست نوشته و خاطرات نیز منبعی برای گردآوری دادهها بودند. دادهها به صورت مکتوب درآمد و با روش فنومنولوژی ترکیبی ون منن تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: شرکت کنندگان این مطالعه در دامنه سنی بین ۲۰ تا ۲۲ سال قرار داشتند و تجربه اولیه آنها در بخشهای داخلی و جراحی بوده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل، حدود پانصد کد اولیه بود که نهایتا در ۶ مضمون ظهور یافت که عبارت بودند از: تخریب پیش پنداشتها، چالش آموزش/یادگیری بالینی، جذابیتها، تطابق، هویت پذیری و بیمار محوری. همچنین ۱۸ زیر مضمون، توصیف کننده این مضامین بودند. به عنوان مثال چالش مراقبتی، محیط غیر جذاب و نامطبوع و ارتباط پرسنلی نامطلوب، از جمله تجربیاتی بود که توسط شرکت کنندگان با مضمون تخریب پیش پنداشتها احساس گردید. کسب تجربیات واقعی و ارتباط با بیمار و کشف ناشناختهها از جذابیتهای اولین برخورد با محیط به شمار میرفتند. به علاوه شرکت کنندگان در همان اولین تجربیات ایشان بیمار محوری را با حس همیاری و همدردی و ضرورت رضایت بیمار، درک نمودند.
نتیجه گیری: تخریب پیش پنداشتها یکی از اجزای اصلی این اولین تجربه به شمار میرفت. آنها مراقبت را چالشی بزرگ دیدهاند، ولی در این هیاهو سعی میکردهاند که خود را سازگار نموده و به نحوی با مثبت نگری و تغییر در خود با شرایط کنار بیایند. بخش آموزشی دانشگاه، مربیان بالینی و مدیران پرستاری میتوانند از این یافتهها در هر چه بهتر و مثبتتر کردن تجربه دانشجویان پرستاری از محیط بالینی بهرهگیرند.
محسن ادیب حاج باقری، حسین اکبری،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به این که شناخت ناتوانی ها و عوامل مرتبط با آن می تواند به روشن شدن وضعیت و برنامه ریزی بهتر برای حمایت از سالمندان و پیش گیری از ناتوانی های آنها کمک کند، این پژوهش با هدف تعیین میزان ناتوانی و عوامل موثر برآن در سالمندان به عمل آمد.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت تحلیلی- مقطعی روی۳۵۰ نفر از سالمندان ۶۵ سال و بالاتر ساکن شهر کاشان که به روش خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند، در سال های ۶-۱۳۸۵ انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد شده سازمان جهانی بهداشت برای بررسی ناتوانی در سالمندان بود. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد ۷/۷۵ درصد از سالمندان بدون ناتوانی یا دارای ناتوانی کم بوده و تنها ۳/۴ درصد از آنها دارای ناتوانی شدید بودند. ارتباط معنی داری بین شدت ناتوانی سالمندان با جنس، نیاز به کمک، محل سکونت، اعتیاد، فعالیت منظم بدنی، تاهل، سطح سواد، نحوه زندگی و شغل گذشته وجود داشت. همچنین ارتباط مستقیم و معنی داری بین سن با شدت ناتوانی سالمندان یافت شد. از بین متغیرهای پژوهش، سن، جنس، تاهل، نیاز به کمک، محل سکونت، فعالیت منظم بدنی و شغل قبلی بیشترین ارتباط را با ناتوانی سالمندان داشتند.
نتیجه گیری: اگرچه سالمندان مورد بررسی در حال حاضر و در مقایسه با نتایج تحقیقات در سایر کشورها از میزان ناتوانی کمتری برخوردار هستند، اما با توجه به روند رو به توسعه جمعیت سالمندان، توجه به سلامت، کاهش ناتوانی ها و ارتقاء کیفیت زندگی آنان ضروری است. به علاوه بیشتر بودن بارز شدت ناتوانی در زنان و افراد کم سواد ضرورت توجه به این گروه های آسیب پذیر را دو چندان می کند.
منصور دیانتی، محسن ادیب حاج باقری، محسن تقدسی، حسین اکبری،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: زمان سپری شده تا رسیدن به بیمارستان و نوع واکنش اولیه برای افرادی که از انفارکتوس حاد میوکارد رنج می برند، اهمیت دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین رفتارهای درمان طلبی و عوامل مرتبط با آن در مبتلایان به انفارکتوس حاد میوکارد مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی کاشان انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش مقطعی روی ۲۸۰ بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال های ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ انجام گرفت. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ای که خصوصیات دموگرافیک، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، سابقه بستری، زمان بروز علائم، شدت درد، برداشت اولیه ذهنی بیماران از درد و علائم خود، رفتارهای درمان طلبی هنگام مواجه شدن با علائم، نحوه مراجعه به بیمارستان و زمان رسیدن به اولین مرکز درمانی بودند، جمع آوری گردید و این رفتارها به دو دسته مطلوب و نامطلوب تقسیم شدند.
نتایج: تعداد ۶/۷۳ درصد از نمونه ها مرد با میانگین سن ۱۳,۳۴± ۶۱,۳۷ و ۴/۲۶ درصد زن با میانگین سن۹.۹۷± ۶۷,۲۱ سال بودند. شایع ترین رفتارها در جمعیت مورد مطالعه به ترتیب استراحت (۵/۴۲ درصد)، مصرف خود سرانه داروها (۳/۳۴ درصد)، تماس با ۱۱۵ (۸۵/۲۲ درصد) و قرار دادن قرص زیر زبانی (۵/۲۰ درصد) بود. در کل تعداد ۱۰۷ نفر رفتارهای مطلوب، ۶۰ نفر رفتارهای نامطلوب و ۱۱۳ نفر هم ترکیبی از هر دو دسته رفتار را داشتند.
نتیجه گیری: بیشتر مبتلایان به انفارکتوس میوکارد حداقل یک رفتار نامطلوب هنگام بروز علائم داشته اند که می تواند اثرات زیان باری در پی آمد بیماری داشته باشد. راهکارهای آگاهی بخش افراد در خطر، به احتمال زیاد می تواند نقش موثری در این رابطه ایفا نمایند.
محسن ادیب حاج باقری، عفت امین الرعایایی یمینی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: اگرچه محققان بر ضرورت حمایت از پرستار تاکید نموده و آن را در کاستن از فشار کاری، افزایش خلاقیت، بهبود رضایت شغلی و بهبود کیفیت مراقبت از بیماران موثر دانسته اند، اما مطالعات محدودی بر معنا و مفهوم حمایت حرفه ای و فرایند تحقق آن در پرستاری انجام شده است. این مطالعه به منظور پی بردن به مفهوم حمایت حرفه ای و فرآیند تحقق آن از منظر پرستاران، انجام شد.
مواد و روش ها: تحقیق به روش گراندد تئوری در طی سال های ۸۸-۱۳۸۳ انجام شد. سوال تحقیق آن بود که پرستاران چه تجارب و ادراکاتی از حمایت حرفه ای داشته و چه عوامل و فرایندهایی را در حمایت از پرستار موثر می دانند؟ نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده و دادهها از طریق مصاحبه های باز نیمه سازمان یافته جمع آوری شد. ۲۹ پرستار در بیمارستان های تهران و کاشان مورد مصاحبه قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل داده ها مطابق با روش اشتراوس و کوربین انجام شد.
نتایج: داده ها در هفت طبقه "مفهوم حمایت"، "احساس بی پناهی"، "کاهش خودباوری"، "کاهش کیفیت مراقبت"، "انفعال"، "کاهش همبستگی حرفه ای" و "حمایت قانونی" قرار گرفت. در این بین، "حمایت قانونی" به عنوان متغیر مرکزی انتخاب شد. به اعتقاد مشارکت کنندگان، حمایت حرفه ای عبارت است از پشتیبانی مادی، معنوی از پرستار به گونه ای که او را قادر سازد توانمندی های خود را در مراقبت از مددجویان به کارگیرد. به اعتقاد شرکت کنندگان، حمایت حرفه ای باعث احساس توانمندی و تسهیل تصمیم گیری بالینی می شود. در مقابل، احساس بی پناهی باعث بی تفاوت شدن، ناتوانی برای اظهار وجود، بدبینی دو طرفه پرستاران و مسئولین و احساس بی قدرتی می شود. احساس فقدان حمایت قانونی باعث کاهش توان تصمیم گیری و مداخله پرستاران و نیز احساس بی اختیاری و فقدان حمایت قانونی مدیران پرستاری شده است.
نتیجه گیری: پرستاران، حمایت حرفه ای را دربردارنده پشتیبانی مادی و معنوی از پرستار در جهت مراقبت از بیمار می دانستند. آنها از عدم حمایت و احساس بی پناهی رنج می برند. توسعه حمایت، به ویژه حمایت قانونی از پرستار می تواند به کاهش احساس بی پناهی پرستاران کمک کند.
معصومه حسینیان، مریم السادات شهشهانی، محسن ادیب حاج باقری،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( فصلنامه ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: باوجود اهمیت رضایت بیمار به عنوان نشان گر کیفیت، اطلاعات به روزی از میزان رضایت مادران کودکان بستری در بیمارستان های کاشان دردسترس نیست. هدف این پژوهش تعیین رضایت مادران کودکان بستری در بخش اطفال از مراقبت های بیمارستانی بوده است.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی با استفاده از پرسشنامه (Pediatric Family Satisfaction Questionnaire PFSQ) و از طریق مصاحبه با ۲۸۰ نفر از مادران بخش اطفال در ۶ ماهه دوم سال ۱۳۸۹ انجام شد. داده ها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: میانگین سن مادران ۰۴/۲۸ سال بود. میانگین سن کودکان بستری ۴/۲ سال و مدت بستری آنها ۹۷/۴ روز بود. موارد ضعیف ارزیابی شده در حیطه ی مراقبت های پزشکی شامل عدم امکان دسترسی به موقع به پزشک و عدم مطلع ساختن والدین از نتایج آزمایشات کودک، در حیطه پرستاری، عدم آموزش در مورد اقدامات درمانی و مراقبت های پس از ترخیص، و در حیطه خدمات رفاهی، عدم فراهم کردن فضای مناسب برای بازی کردن کودک (۴/۷۱ درصد) بود. میانگین نمرات رضایت در مورد مراقبتهای پزشکی ۱۹/۶±۲۵/۲۲، پرستاری ۸۸/۶±۰۵/۲۹ و خدمات رفاهی ۹۳/۶±۶۸/۲۶ بود. بین رضایت مندی با نوع بیماری کودک رابطه معناداری به دست آمد (۰۰۰۱/۰>P).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که در مجموع رضایت از سه گروه پزشکی، پرستاری و رفاهی کم در بخش اطفال بیمارستان مذکور بود. توجه هوشیارانه پزشکان و پرستاران به مراقبت ها می تواند سطوح نارضایتی ها را کاهش دهد.
محسن ادیب حاج باقری، اکرم انصاری، اسماعیل عزیزی فینی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت بهداشت دهان در ICUو فقدان پروتکل در این زمینه، مطالعه حاضر با هدف بررسی متون و ارائه پروتکلی مبتنی بر شواهد در خصوص بهداشت دهان بیماران بستری در بخشهای مراقبت ویژه انجام شد.
مواد و روشها: تعداد ۴۵ مقاله تحقیقی، مروری و متاآنالیز منتشر شده از سال ۲۰۰۱ تا پایان ۲۰۱۰ میلادی در زمینه مراقبت از دهان در بیماران ICU از طریق جستجوی مقالات انگلیسی زبان دارای متن کامل قابل دسترسی در پایگاههای Pubmed، Ovid، Elsevier، ProQuest و Google با استفاده از کلید واژههای oral care، mouth care، critical care و intensive care در عنوان و یا چکیده جستجو شده و مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: بیماران ICU بهدلایلی مانند اختلال ایمنی، وجود لوله تراشه، عوارض جانبی داروها، کاهش دریافت مایعات و عدم وجود بلع، مستعد ایجاد پلاک دندان و بروز پنومونی مربوط به ونتیلاتور هستند. با وجود این، مراقبت از دهان در این بخش بهصورت مناسب انجام نشده و فقدان یک پروتکل استاندارد برای این مراقبت، در این امر موثر است. بررسیها نشان میدهند که مداخلاتی مانند تمیز کردن دهان با مسواک و خمیر دندان، برسزدن تمام سطوح دندانها، زبان و کام و نیز استفاده از محلول کلرهگزیدین تا حد زیادی در جلوگیری از پنومونی موثر بودهاند.
نتیجهگیری: رعایت بهداشت دهان باعث کاهش بروز پنومونی مربوط به ونتیلاتور شده و بررسی بیمار، مداخلات مکانیکی و دارویی از موارد مهم در مراقبت از دهان هستند. کاربرد پروتکل ارائه شده در این مقاله میتواند به اطمینان از رعایت حداقل مراقبت از دهان کمک کند.
محمد افشار، فاطمه سواری، محسن ادیب حاج باقری، حمید رضا گیلاسی، علیرضا سلیمانی، علی محمد باصری، ماشاءاله زراعتی، زینب عقلایی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( دوماه نامه ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: کاتترهای کاف دار ورید مرکزی یکی از انواع دستیابیهای عروقی جهت همودیالیز میباشد که دارای عوارض بالایی از جمله عفونت، ترومبوز، آمبولی، خونریزی و شکستگی هستند. این مطالعه با هدف توصیف عوارض کاتترهای کاف دار ورید مرکزی انجام گرفته است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی میزان بروز عوارض مرتبط با کاتترهای کاف دار ورید مرکزی در یک مقطع شش ماهه در سال ۱۳۹۲ در بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به مرکز دیالیز بیمارستان اخوان کاشان سنجیده شد. روش نمونه گیری به صورت سرشماری بود و بیماران در هر جلسه دیالیز با استفاده از چک لیست توسط پرستار از نظر وجود عوارض مرتبط با کاتتر مورد بررسی قرار گرفتند. تائید نهایی وجود عوارض توسط پزشک فوق تخصص کلیه صورت گرفت.
نتایج: از مجموع ۱۸۳ بیمار مراجعه کننده به مرکز دیالیز در دوره شش ماهه مطالعه ۴۳ بیمار دارای کاتتر دائم وارد مطالعه شدند. عفونت مرتبط با کاتتر با میزان بروز ۸۷/۱ در هر ۱۰۰۰ روز کاتتر و ترومبوز با میزان بروز ۵/۱ در هر ۱۰۰۰ روز کاتتر دومین عارضه شایع بود.
نتیجه گیری: عفونت مرتبط با کاتتر و ترومبوز دو عارضه شایع نزد بیماران همودیالیزی دارای کاتتر کافدار ورید مرکزی میباشد و باید اقدامات لازم جهت کاهش این عوارض صورت گیرد.