۲۴ نتیجه برای کاظمی
سعید کاظمی آشتیانی، منصور جمالی زواره ای، ناصر سلسبیلی، سیامک بشردوست،
دوره ۴، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۷۹ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به نتایج مختلف حاصل در ارتباط با آثار التیامی اولتراسوند درمانی بر التیام شکستگی ها، در تحقیق حاضر اثر اولتراسوند درمانی با بسامد ۱,۵MHz بر سرعت ترمیم استخوان خرگوش از دیدگاه بافت شناسی توصیفی بررسی گردید.
مواد و روش ها: این بررسی با روش تجربی بر روی ۲۸ خرگوش آزمایشگاهی نر از نژاد Dutch و سن تقریبی سه ماه با وزن ۱۲۰۰ گرم صورت پذیرفت. هر خرگوش در بیهوشی کامل با شرایط استریل، تحت عمل جراحی ضایعه استخوانی ناقص استخوان تیبیا در اندام عقبی سمت راست، قرار داده شد. سپس حیوانات به طور تصادفی به دو گروه شاهد و تجربی تقسیم گردیدند و پس از طی دوره های ۵، ۷، ۹، ۱۳، ۱۵، ۲۰ و ۲۷ روزه مورد ارزیابی قرارگرفتند. روز جراحی روز صفر محسوب شد. از روز اول پس از عمل در گروه آزمایش، پانسمان اندام برداشته و موضع با الکل ۷۰% ضد عفونی گردید. در مرحله بعد موضع جراحی تحت اولتراسوند درمانی با بسامد ۱,۵MHz نوع ۲:۸ و دوز ۱W/cm² به مدت ۷ دقیقه قرار داده شد. دوز درمانی در هفت روز، پنج مرتبه اعمال گردید. پس از اعمال اولتراسوند موضع دوباره با الکل ۷۰% ضدعفونی و پانسمان تجدید شد. تمامی مراحل مذکور به غیر از اعمال اولتراسوند درمانی در گروه شاهد نیز انجام گرفت. پس از طی دوره های زمانی مذکور حیوانات با استنشاق اتر در فضای بسته کشته و استخوان تیبیای حیوان جهت مطالعات میکروسکوپی و ماکروسکوپی از بدن جدا شد.
یافته ها: یک الگوی ترمیم دو مرحله ای را در استخوانی که در معرض اولتراسوند درمانی قرار گرفته بود، نشان داد. در مرحله اول (۱۵ روز اول) سرعت التیام در گروه تجربی بیش از گروه شاهد بود و در مرحله دوم (از روز پانزدهم تا روز بیست و هفتم) عکس این حالت صادق بود.
نتیجه گیری: استفاده از اولتراسوند درمانی در مراحل اولیه ترمیم استخوان (مراحل التهابی و پرولیفراتیو) باعث تسریع التیام و در مراحل ثانویه (تشکیل کال و تجدید ساختار) سبب کاهش آن می شود.
همایون نادریان، بهرام کاظمی، آنتوآن دو وریس،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: ژندرمانی یکی از مهمترین شیوههای تحقیقات بالینی است که ارایهدهندهی روشهای جدیدی برای درمان نقصهای ژنتیکی میباشد. نقص ژنتیکی آنزیم گلوکوسربروزیداز ( Gba ) عامل بیماری گوشه بیش از بقیهی بیماریها در ژندرمانی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام این پروژه کلونینگ و انتقال ژن آنزیم گلوکوسربروزیداز توسط لنتی ویرال وکتور ارتقایافته به ردهی سلولهای HEK میباشد.
مواد و روشها: مطالعه به روش تجربی و به منظور تولید و تکثیر cDNA ژن آنزیم گلوکوسربروزیداز به کمک پرایمرهای اختصاصی به روش PCR انجام گرفت و در وکتور غیر بیانکننده، کلون و ترادفیابی گردید. سپس ژن نوترکیب را در لنتی ویرال وکتور ارتقایافته دارای ژن گزارشگر GFP ساب کلون شد. پس از کشت سلولهای HEK وکتور نوترکیب لنتی ویرال به آنها منتقل شد و انتقال ژن Gba با استفاده از ژن گزارشگر GFP بررسی گردید.
نتایج: تکثیر و کلونینگ ژن آنزیم گلوکوسربروزیداز با استفاده از آنزیمهای محدودگر تایید گردید. ترادفهای ژن Gba با ترادفهای گزارش شدهی آن کاملا تطبیق داشت. ساب کلونینگ ژن Gba در وکتور لنتی ویرال با استفاده از آنزیمهای محدودکنندهی مختلف تایید شد. انتقال ژن نوترکیب Gba توسط بیان ژن گزارشگر با استفاده از پروتئینهای فلورسنتی تایید گردید.
نتیجهگیری: در این تحقیق بخشی از فرآیند پروتکل ژندرمانی با انتقال ژن آنزیم گلوکوسربروزیداز موش به سلولهای HEK توسط وکتور لنتی ویرال انجام گرفت.
مهدی قدری گلستانی، سید حمیدرضا آقایان، بابک ارجمند، انوشه کاظمیان، سیدامیرحسین توکلی، سیدکاظم حسینی، فرخ تیرگری، سیدمحمدجواد مرتضوی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از روشهای سترونسازی استخوانهای آلوگرافت، جهت کاهش خطر انتقال بیماریهای عفونی، استفاده از گاز اکسید اتیلن میباشد. این مطالعه به منظور بررسی اثرات این گاز بر خواص القای استخوانسازی پودر استخوان دمینرالیزه انجام شده است.
مواد و روشها: این تحقیق به روش تجربی و در مدل حیوانی انجام شد. پودر استخوان دمینرالیزه سترون شده با گاز اکسید اتیلن به عنوان گروه مورد بررسی و پودر استخوان دمینرالیزه تهیه شده به روش آسپتیک به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. ۳۰ میلیگرم پودر استخوان از هر گروه ب ه صورت مجزا در عضلات کنار مهرهای چپ و راست ۱۸ موش صحرایی ( Rat ) کاشته شدند و پس از ۴ هفته نمونههای پیوند شده همراه با حاشیه ۵/۰ سانتیمتر برداشت شده، قابلیت تحریک استخوانسازی در دو گروه با بررسی هیستوپاتولوژیک مقایسه گردید.
نتایج: در بررسی نمونههای شاهد ب ه جز یک مورد در بقیه نمونهه ا (۴/۹۴ درصد ) شواهدی از تشکیل بافت جدید استخوانی مشاهده شد که این تغییرات در گروه مورد بررسی در ۱۴ نمونه (۷/۷۷ درصد ) مشاهده شد. این اختلاف از نظر آ ماری معنیدار نبود. تشکیل سلولهای استخوانساز در گروه شاهد ۸/۸۸ درصد و در گروه مورد بررسی ۵۰ درصد بود . (۰۵/۰ p> ).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد استفاده از گاز اکسید اتیلن در دمای ۴۲ درجه سانتیگراد جهت سترونسازی نهایی پودر استخوان دمینرالیزه، تاثیر عمدهای بر خواص القای استخوانسازی آن ندارد. بنابراین استفاده از روش سترونسازی نهایی با گاز اکسید اتیلن اگرچه مطلوب نیست ولی مناسب به نظر میرسد .
محمد کاظمی عرب آبادی، نیما نقوی، غلامحسین حسن شاهی، سید محمد علی سجادی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: درحالی که دیابت شیرین نوع ۲ شایع ترین نوع دیابت هاست، اما علت اصلی ایجاد آن هنوز ناشناخته است. از جمله موارد احتمالی اثر گذار بر دیابت، برهم کنش سیستم کموکین ها و گیرنده های آنها می باشند. مطالعات نشان می دهد که جهش ۳۲ در ژن گیرنده CCR۵ منجر به اختلال در بیان و عملکرد این گیرنده می شود. در این مطالعه به بررسی جهش شناخته شده ۳۲ در ژن CCR۵ در بیماران دیابتی نوع ۲ می پردازیم.
مواد و روش ها: به منظور انجام این مطالعه به صورت مورد-شاهدی، نمونه خون محیطی از ۲۰۰ بیمار دیابتی نوع ۲ و ۳۰۰ فرد سالم در لوله های حاوی ماده ضد انعقاد EDTA جمع آوری شد. DNA از خون محیطی جدا شد. نمونه DNA بیماران از نظر وجود جهش ۳۲ با کمک تکنیک Gap-PCR بررسی شد و با گروه کنترل مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج: بررسی ها در این جمعیت نشان داد که هیچ کدام از بیماران دیابتی نوع ۲ مورد مطالعه دارای جهش CCR۵ ۳۲ نبودند. این در حالی است که تنها ۲ نفر از افراد سالم گروه کنترل دارای این جهش در ژن CCR۵ خود بودند. بررسی های آماری هیچ گونه ارتباطی بین این جهش و بیماری دیابت نوع ۲ را نشان نداد.
نتیجه گیری: با توجه به این مطلب در اکثر قریب به اتفاق مطالعات انجام شده رابطه آماری بین ایجاد این نوع جهش و وقوع دیابت نوع ۲ پیدا نشده است و در مطالعه حاضر نیز چنین رابطه ای یافت نشد، می توان چنین نتیجه گرفت که به احتمال بسیار زیاد این جهش در ایجاد دیابت نوع ۲ نقشی ندارد.
صفرعلی طالاری، بهرام کاظمی، حسین هوشیار، فائقه کاظمی، محسن اربابی، محمدرضا طالاری، حمید رضا نیک یار، احمد سبحانی، بیتا زرعی کار، اکبر طبیبیان،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( فصلنامه ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: باتوجه به اهمیت تریکومونیازیس و تناقضاتی که در مورد شیوع مقاومت دارویی آن در دسترس می باشد، این مطالعه به منظور تعیین میزان شیوع ژن مقاوم به داروی مترونیدازول در تریکوموناس واژینالیس به روش PCR- RFLP در شهرهای تهران و کاشان صورت گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی ۱۴۰ نمونه از ترشحات واژن جمع آوری شده و پس از جداسازی انگل با استفاده از محیط کشت دورسه و استخراج DNA واکنش PCR انجام گرفت. موتاسیون های احتمالی با تعیین ترادف و همچنین انجام (RFLP (Restricton Fragment Length Polymorphism مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: تعداد ۱۳۳ نفر (۹۵ درصد) از افراد مورد مطالعه با روش PCR مثبت شدند. ۶۲ نمونه (۴/۴۴ درصد) با هر سه روش لام مستقیم، کشت و PCR ،۱۲ نمونه (۵/۸ درصد) تنها به دو روش دید مستقیم و PCR ،۵۶ نمونه (۴۰ درصد) به دو روش کشت و PCR و ۳ نمونه (۱/۲ درصد) نیز تنها به روش PCR مثبت تشخیص داده شدند. در نهایت ۲ مورد (۵/۱ درصد) موتاسیون در ژن ۱۸S rRNAاز نمونه های تهران تشخیص داده شد.
نتیجه گیری: بررسی حاضر نشان می دهد که تریکوموناس واژینالیس در تهران در برابر مترونیدازول مقاوم است. باتوجه به اینکه مترونیدازول داروی انتخابی در درمان این بیماری می باشد، توصیه می شود مطالعات بیشتری برای تعیین مکانیسم های مقاومت دارویی و راه های کنترل آن صورت پذیرد.
یداله رمضانی، سید غلامعباس موسوی، عباس بهرامی، محسن فریدونی، نسرین پارسا ، بهرام کاظمی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: لیشمانیوزها که جزء بیماریهای مشترک انسان و دام بهحساب میآیند، بهعلت تک یاخته لیشمانیا ایجاد شده و این بیماریها در بعضی از مناطق کشور مسائل مهم بهداشتی ایجاد میکنند. شهرستان آران و بیدگل (واقع در شمال شهرستان کاشان، استان اصفهان) یکی از کانونهای اندمیک لیشمانیوز جلدی (سالک) بهحساب میآید. برای موفقیت در کنترل بیماری و ارائه آموزشهای لازم به گروههای در معرض خطر، داشتن اطلاعات اپیدمیولوژیک بیماری در یک منطقه لازم و ضروری میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت مقطعی و با استفاده از دادههای مربوط به ۹۴ نفر بیمار مشاهده شده در مرکز بهداشت شهرستان آران و بیدگل انجام شد. فرمهای اطلاعات همهگیر شناسی سالک شامل مشخصات فردی بیماران تکمیل گردیده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: در این مطالعه ۸/۳۰ درصد بیماران در گروه سنی ۹-۱ سال قرار داشتند. تعداد بیماران در شهر بیش از روستا و بیماری در مردان بیشتر از زنان مشاهده شد. بیشترین موارد بیماری در شهر آران و بیدگل (۱/۵۲ درصد) و بعد از آن در شهر ابوزید آباد (۳/۲۲ درصد) مشاهده گردید. همچنین، بیشترین موارد بیماری در مرداد ماه بوده است (۲/۳۷ درصد). بهعلاوه، ۳/۵۴ درصد موارد لیشمانیوز جلدی نوع خشک و ۷/۴۵ درصد موارد لیشمانیوز جلدی نوع مرطوب بودند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد علت بالا بودن بیماری در گروه سنی ۱-۹ سال حساس بودن این گروه نسبت به سالک میباشد. لازم است در تنظیم برنامههای کنترلی و آموزش این گروه در اولویت قرار داشته باشند.
صفرعلی طالاری، بهرام کاظمی، حسین هوشیار، رقیه علیزاده، محسن اربابی، سید غلامعباس موسوی، محمدرضا طالاری، حمیدرضا نیک یار، احمد سبحانی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( دو ماه نامه ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف: لیشمانیازیس جلدی یکی از بیماری های انگلی و از معضلات مهم بهداشتی در بسیاری از نقاط جهان می باشد. در حال حاضر برای درمان بیماری از ترکیبات پنج ظرفیتی آنتیموان از جمله پنتاستوم وگلوکانتیم استفاده می شود که مقاومت به این داروها یک مشکل جدی می باشد. باتوجه به اهمیت موضوع، مطالعه حاضر به منظور تعیین موتاسیون در ژن مقاومت در برابر داروی سدیم استیبو گلوکانات روی مبتلایان به لیشمانیوز جلدی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی نقاط مختلف کشور طی سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶ به روش PCR صورت پذیرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی روی ۱۵۰ ایزوله از لیشمانیا تروپیکا و لیشمانیا ماژور برای بررسی وجود موتاسیون در ژن مقاومت دارویی صورت گرفت. ابتدا کلون های پروماستیگوت تهیه شده از لیشمانیا ماژور و تروپیکا در محیط RPMI۱۶۴۰ غنی شده کشت داده شده و سپس DNA ژنومیک استخراج شد. نمون های استخراج شده با یک جفت پرایمر طراحی شده قطعه ای در حدود ۴۰۰ نوکلئوتید از ژن فوق تکثیر گردید. محصولات PCR به دست آمده طبق روش CSGE غربال گری شد و با روش RFLP با آنزیم Sdu۱ موتاسیون آنها تائید گردید.
نتایج: غربال گری با روش (Conformation Sensitive Gel Electrophoresis (CSGF و هم چنین هضم آنزیمی نشان داد که در حدود ۳/۶ درصد از نمونه های مورد بررسی حامل موتاسیون در ژن مقاومت به سدیم استیبوگلوکونات می باشند.
نتیجه گیری: لیشمانیاریس جلدی در برابر سدیم استیبوگلوکانات مقاوم می باشد و توصیه می شود مطالعات بیشتری برای تعیین مکانیسم های مقاومت دارویی صورت پذیرد.
وحید سبحانی، بهزاد حاجی زاده، بهزاد بازگیر، مریم کاظمی پور، علیرضا شمس الدینی، ابوالفضل شکیبایی،
دوره ۱۷، شماره ۶ - ( دوماه نامه ۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف: اسیدهای چرب امگا-۳ بهخاطر اثرات مثبت فیزیولوژیکی که بر سیستمهای مختلف بدن مانند قلب و عروق، تنفس، اعصاب و استخوان دارند، مورد توجه میباشند. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر مصرف مکمل امگا-۳ بر عملکرد ریوی سربازان شرکتکننده در تمرینات کلاسیک تکاوری بود.
مواد و روشها: تعداد ۴۱ سرباز داوطلب دوره تکاوری با میانگین سنی ۹/۰ ± ۶/۱۸ سال انتخاب شده و بهطور تصادفی به دو گروه مکمل ( S،n=۲۱ ) و دارونما ( P ،۲۰ =n) تقسیم شدند و بهمدت ۸ هفته بهصورت ۵-۴ جلسه در هفته در تمرینات کلاسیک تکاوری شرکت نمودند. از آزمودنیهای گروه S خواسته شد ۱۰۰۰ میلیگرم در روز مکمل امگا-۳ و گروه P دارونما را در این مدت مصرف کنند. در روز اول و آخرین روز برنامه آزمون ارزیابی عملکرد ریوی از آنها بهعمل آمد.
نتایج: نتایج نشان داد FEV۱, FVC, MVV, FEF۲۵-۷۵%, FIV۱ در انتهای برنامه تمرین نسبت به آنچه که در ابتدا در هر دو گروه بهدست آمده بود تفاوت مثبت معنیداری داشتند؛ در حالیکه این تغییرات در گروه S بیشتر بودند (۰۵/۰≥ P).
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهند مصرف روزانه ۱۰۰۰ میلیگرم مکمل امگا-۳ طی ۸ هفته، تغییرات مثبتی در شاخصهای مختلف عملکرد ریوی بهوجود میآورد.
غلام حسین کاظمیان، علیرضا منافی، فریده نجفی، محمد امین نجفی،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( دو ماه نامه ۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: درمانهای متعددی برای شکستگی اینترتروکانتریک ذکر شده است. بهنظر میرسد نتایج درمان با اکسترنال فیکساتور در بیماران مسن با ریسک بالا از نظر بیماریهای پزشکی مطلوب است. بهعلاوه، مرگ و میر ناشی از این درمان کمتر از سایر درمانها میباشد. هدف از این مطالعه مقایسهی دو درمان متفاوت برای شکستگیهای اینترتروکانتریک در افراد مسن و با ریسک بالا بود.
مواد و روشها: این مطالعه بهصورت کارآزمایی بالینی تصادفی انجام شد. ۶۰ بیمار مسن با ریسک بالا با میانگین سنی ۷۸ سال بهصورت تصادفی به دو گروه درمانی تقسیم شدند. در گروه اول درمان با اسکلتال تراکشن و در گروه دوم درمان با اکسترنال فیکساتور انجام شد.
نتایج: همه شکستگیها بهبود پیدا کردند. ریداکشن قابل قبول در ۸ بیمار از گروه اسکلتال تراکشن و ۲۶ بیمار از گروه اکسترنال فیکساتور مشاهده شد. میانگین مدت بستری در گروه اول و گروه دوم بهترتیب ۳/۱۴ و ۲/۲ روز بود. تفاوت بین دو گروه با توجه به میزان ریداکشن قابل قبول و مدت بستری از نظر آماری معنیدار بود (۰۵/۰>P).
۱۲ ماه بعد از جراحی میانگین (Harris Hip Score (HHS در گروه اول و دوم بهترتیب ۵۷ و ۶۶ بود که تفاوت معنیدار نبود.
نتیجهگیری: درمان با اکسترنال فیکساتور درمانی موثر برای شکستگیهای اینترتروکانتریک در افراد مسن و با ریسک بالا میباشد. مزایای این روش شامل سریع و ساده بودن آن، خونریزی کم، کم بودن مواجهه با اشعه، ترخیص زودرس از بیمارستان، هزینههای کمتر و نتایج عملی مطلوب میباشد.
فاطمه ذوالفقاری، نگین پورزادی، فائزه صحبایی، فرزانه ذوالفقاری، سمانه السادات کاظمی، احمدرضا داوری،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( دوماه نامه ۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: دیابت نوع دو از رایجترین بیماری های مزمن است. کنترل شاخص های قند و فشار خون در این بیماران از اهمیت زیادی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر محلول قره قات بر فشار خون و قند خون ناشتای بیماران مبتلا به دیابت شیرین غیر وابسته به انسولین انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مداخلهای از نوع قبل و بعد ۵۰ بیمار انتخاب شده و قبل از هر وعده غذایی ۲۰ میلیلیتر محلول قره قات به آنان داده شد. قند خون ناشتا و فشار خون بیماران قبل از مصرف و هم چنین یک، دو، سه و چهار هفته پس از مصرف اندازهگیری شد و با میانگین قبل از مصرف مقایسه گردید.
نتایج: بر اساس یافته های مطالعه ۶۶ درصد نمونه ها زن بوده و ۶۰ درصد از آنها در گروه سنی ۵۵-۵۰ سال بودند. میزان قند خون ناشتا قبل از مداخله ۴۸/۵۳±۵۰/۱۹۰ میلی گرم بر دسی لیتر و میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک قبل از مداخله به ترتیب ۷۵/۸±۲۰/۱۵۰ و ۶۶/۹±۱۶/۱۰۳ میلی متر جیوه بود و بعد از انجام مداخله کاهش معنی داری در میانگین قند خون ناشتا (نوبت اول ۷۱/۵۱±۳۲/۱۷۸، نوبت دوم ۶۶/۵۰±۲۶/۱۷۰، نوبت سوم ۵۷/۵۱±۴۲/۱۶۵، نوبت چهارم ۴۹/۵۱±۰۸/۱۵۶ میلی گرم بر دسی لیتر)، فشار خون سیستولیک (نوبت اول ۶۷/۸±۲۴/۱۴۷، نوبت دوم ۵۲/۸±۱۸/۱۴۴، نوبت سوم ۴۷/۸±۱۴/۱۴۲، نوبت چهارم ۰۶/۹±۸۴/۱۴۰ میلی متر جیوه) و دیاستولیک (نوبت اول ۶۳/۷±۵۲/۹۸، نوبت دوم ۷۲/۶±۴۴/۹۴، نوبت سوم ۰۵/۶±۱۲/۹۲، نوبت چهارم ۷۵/۶±۳۴/۹۱ میلی متر جیوه) مشاهده شد (۰/۰۰۱=P).
نتیجهگیری: باتوجه به کاهش معنی دار فشار و قند خون میتوان از محلول قره قات بهعنوان یک روش در درمان بیماران دیابتی استفاده نمود.
محسن کچویی، علیرضا مرادی، آمنه سادات کاظمی، زینب قنبری،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( دوماه نامه ۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: اگرچه الگوهای خوردن ناسالم نقش مهمی در مشکلات مرتبط با خوردن (چاقی و اختلال های خوردن) ایفا می کنند، اما فرایندهای زیربنایی این الگوهای خوردن ناسالم به طور کامل درک نشده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش متمایزکننده تنظیم هیجان و تکانشگری در الگوهای خوردن ناسالم بود.
مواد و روش ها: روش این پژوهش همبستگی بود و ۳۴۷ زن بزرگسال از جمعیت عمومی تهران پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: پرسشنامه رفتار خوردن داچ (DEBQ)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (DERS) و مقیاس تکانشگری بارت (BIS-۱۱). داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: رابطه بین خوردن مهار شده با تنظیم هیجان (۰/۰۱>P) معنی دار بود. تنظیم هیجان پرداختن به خوردن مهار شده را پیش بینی نمود. همچنین، رابطه بین خوردن هیجانی با تنظیم هیجان (۰/۰۱>P) و تکانشگری (۰/۰۱>P) معنی دار بود. تنظیم هیجان و تکانشگری پرداختن به خوردن هیجانی را پیشبینی نمودند. به علاوه، رابطه بین خوردن بیرونی با تنظیم هیجان (۰/۰۵>P) معنی دار بود. تنظیم هیجان می تواند پرداختن به خوردن بیرونی را پیشبینی نماید.
نتیجه گیری: این یافته ها اهمیت نقش تنظیم هیجان را به عنوان یک عامل خطر کلیدی برای الگوهای خوردن ناسالم آشکار می سازد. همچنین، الگوهای خوردن محدود کننده و الگوهای پرخوری از لحاظ تکانشگری متفاوت هستند. مداخلات درمانی باید به تنظیم هیجان بپردازند و شامل راهبردهایی برای مقابله با تکانشگری باشند.
فاطمه تاجیک ایجدان، علی کاظمی، حسین نوروزی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( دوماه نامه ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: کاندیدیازیس یک بیماری شایع است که توسط سویه های مختلف کاندیدا ایجاد میگردد. گیاهان دارویی هم چون جینسینگ از دیرباز به منظور درمان انواع بیماری به کار رفته اند. این مطالعه به منظور مقایسه اثر ضد قارچی عصاره الکلی گیاه جینسینگ با ایتراکونازول روی سویه های کاندیدا آلبیکنس و کاندیدا کروزهای انجام شد.
مواد و روش ها: برای انجام این مطالعه مقطعی تعداد ۲۲ سویه کاندیدا آلبیکنس و ۸ سویه کاندیدا کروزهای استفاده شد که از واژن، ادرار و خلط بیماران جدا شده بود. تست حساسیت دارویی به روش میکرودایلوشن (CLSI M۲۷-A) و انتشار روی دیسک توسط داروی ایتراکونازول (gμ۱۰) و عصاره جینسینگ با رقت های ۱، ۲، ۴، ۸، ۱۶، ۳۲، ۶۴ و ۱۲۸ میلی گرم بر میلی لیتر انجام شد. سویه های استاندارد کاندیدا آلبیکنسPTCC۵۰۲۷ و کاندیدا کروزهای PTCC۵۲۹۵ بهمنظور ارزیابی کنترل کیفی استفاده شدند.
نتایج: کمترین و بیشترین میزانMIC (Minimum Inhibitory Concentration) در کاندیدا آلبیکنس و کاندیدا کروزه ای به ترتیب ۰/۰۶۲۵ و ۰/۵ میکروگرم بر میلی لیتر برای ایتراکونازول بهروش میکرودایلوشن بود، درحالی که کمترین میزان MIC و MFC (Minimum Fungicidal Concentration) در مورد عصاره الکلی ۶۴ میلی گرم بر میلی لیتر بود. بیشترین قطر هاله برای سویه کاندیدا آلبیکنس در مورد عصاره الکلی، ۱۴ میلی متر و محدوده قطر هاله در مورد ایتراکونازول ۳۲-۱۴ میلی متر بود. اختلاف معنی داری میان عصاره الکلی با رقت های ۶۴ و ۱۲۸ میلی گرم بر میلی لیتر با دارو در دو روش مذکور مشاهده نشد. (P<۰,۰۵)
نتیجه گیری: با توجه به میزانMIC و هاله عدم رشد اطراف دیسک، عصاره الکلی جینسینگ با رقت های ۶۴ و ۱۲۸ میلی گرم بر میلی لیتر دارای اثر ضد قارچی قابل مقایسه با ایتراکونازول می باشد.
مریم کاظمی، غلامرضا قوی پنجه، محمد اسماعیل شهاب الدین، سید مجتبی بنی طباء بیدگلی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( دوماه نامه ۱۳۹۷ )
چکیده
سابقه و هدف: بابونه (Matricaria recutita L.) دارای ترکیبات فلاونوئیدی با خواص شبه بنزودیازپینی است. لذا، ممکن است در درمان صرع و تشنج مؤثر باشد. در این مطالعه اثر تزریق درون صفاقی عصاره هیدروالکلی بابونه بر تشنج القاء شده با پنتیلن تترازول (PTZ) در موش کوچک آزمایشگاهی بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از ۵۶ سر موش کوچک آزمایشگاهی نر با وزن ۳۰-۲۵ گرم استفاده که به ۷ گروه ۸ تایی تقسیم شدند: ۱- کنترل (سالین)؛ ۲- کنترل منفی (PTZ)؛ ۳- عصاره بابونه ۵۰ میلی گرم/کیلوگرم؛ ۴- عصاره بابونه ۱۰۰ میلی گرم/کیلوگرم؛ ۵- عصاره بابونه ۲۰۰ میلی گرم/کیلوگرم؛ ۶-دیازپام ۱ میلی گرم/کیلوگرم؛ و ۷- عصاره بابونه (۵۰ میلی گرم/کیلوگرم)+دیازپام (۰/۲۵ میلی گرم/کیلوگرم). پس از ۱۰ روز پیشدرمان (تزریق درون صفاقی) در گروه های مختلف، آستانه تشنج القاء شده با تزریق وریدی PTZ ارزیابی شد و اندازه گیری متابولیت های نیتریک اکساید (XNO) در بافت مغز با روش گریس انجام گرفت.
نتایج: عصاره هیدروالکلی بابونه (۲۰۰ میلی گرم/کیلوگرم) و دیازپام (۱ میلی گرم/کیلوگرم) بهصورت معنی دار (۰/۰۰۱<P) آستانه تشنج را افزایش داده و دوزهای ۵۰ و ۱۰۰ میلی گرم/کیلوگرم عصاره هیدروالکلی بابونه خواص ضد تشنجی نشان ندادند. سطح NOX در گروه دیازپام (۱ میلی گرم/کیلوگرم) و عصاره هیدروالکلی بابونه (۱۰۰ و ۲۰۰ میلی گرم/کیلوگرم) در مقایسه با کنترل کاهش معنی داری داشته و همچنین در گروه ترکیبی بابونه (۵۰ میلی گرم/کیلوگرم)+دیازپام (۰/۲۵ میلی گرم/کیلوگرم) غلظتNOX کاهش داشت. عصاره هیدروالکلی بابونه (۵۰ میلیگرم/کیلوگرم) هیچگونه اثر معنی داری بر غلظتNOX نداشت.
نتیجه گیری: عصاره هیدروالکلی بابونه آلمانی اثر کاهشی بر تشنج ناشی از PTZ و غلظت NOX دارد.
معصومه رضایی، رقیه کامران سامانی، احمد شانئی، محمد کاظمی، سید حسین حجازی،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( دوماه نامه ۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: اثر همسایگی پرتویی، بروز آثار بیولوژیکی در سلولهایی است که به طور مستقیم تحت تابش پرتو قرار نگرفتهاند؛ بلکه آثار پرتوی، از طریق پیامهای صادره از سلولهای تابشدیده در آنها القا میشود. یکی از روشهای غیرتهاجمی درمان سرطان، استفاده از امواج فراصوت میباشد. بازده درمانی این روش همانند درمان با پرتوهای یونیزان میتواند تحت تأثیر اثر همسایگی تغییر کند که این مطلب لزوم بررسی اثر همسایگی ناشی از امواج فراصوت را میرساند. در این پژوهش تأثیر تابش امواج فراصوت درمانی بر بیان ژن P۵۳ در سلولهای همسایه مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روشها: سلولها به سه گروه کنترل (بدون درمان)، هدف (سلولهای در معرض تابش امواج فراصوت) و همسایه (سلولهای تابشندیده و دریافتکننده محیط کشت سلولهای هدف) تقسیم شدند. سلولهای گروه هدف، تحت تابش فراصوت قرار گرفتند و پس از یک ساعت محیط کشت آنها به سلولهای گروه همسایه منتقل شد. میزان بقای سلولی و همچنین میزان بیان ژن P۵۳ به ترتیب بااستفاده از تست MTT و Real-time PCR بررسی شد.
نتایج: درصد بقای سلولی گروه هدف در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت، اما در گروه همسایه این تفاوت معنادار نبود. میزان بیان ژن P۵۳ در گروه همسایه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری نشان داد.
نتیجه گیری: اثر همسایگی به دنبال تابش فراصوت ایجاد شد و آن میتواند میزان بیان ژن P۵۳ را در سلولهای همسایه افزایش دهد.
سید ولی کاظمی رضایی، سید علی کاظمی رضایی،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( دوماه نامه ۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع اعتیاد، تلاش جهت شناسایی عوامل خطر بروز این مشکل در جمعیتهای مختلف ضروری است. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی گرایش به اعتیاد براساس میزان ناگویی خلقی و ابراز وجود در دانشجویان پرستاری انجام شد.
مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی بود. نمونه پژوهش شامل ۱۶۰ نفر از دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه آزاد کرمانشاه بود که در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ مشغول به تحصیل بودند و به شیوه نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه آمادگی به اعتیاد وید و بوچر، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو و پرسشنامه جرأتورزی گمبریل و ریچی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده گردید. دادهها نیز با نرمافزار SPSS ویرایش ۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین ناگویی هیجانی با آمادگی به اعتیاد دانشجویان پرستاری رابطه مثبت و بین ابراز وجود با آمادگی به اعتیاد رابطه منفی معناداری وجود دارد (۰/۰۱<P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز آشکار کرد که ۲۳ درصد واریانس آمادگی به اعتیاد فعال (۰/۲۳۰R۲=) و همچنین ۷/۶۷ درصد واریانس آمادگی به اعتیاد منفعل (۰/۶۷۷R۲=) بهوسیله ناگویی هیجانی و ابراز وجود تبیین می شود.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که دو مؤلفه ناگویی هیجانی و ابراز وجود با اعتیاد رابطه دارند و باعث میشوند که دانشجویان پرستاری، گرایش به اعتیاد داشته باشند و لزوم توجه نظام آموزشی به منظور کاهش ناگویی هیجانی و بهبود ابراز وجود از طریق برگزاری کارگاهها ضروری بهنظر میرسد.
آذر کاظمی، محسن گل پرور، حمید آتش پور،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( دوماه نامه ۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: آموزش مهارتهایی که عواطف مثبت را افزایش میدهند، منجر به حلّ بهتر مشکل، افزایش حمایت اجتماعی و فواید دیگری میشوند که بهعنوان عامل محافظتی و کاهنده افسردگی عمل میکنند. بنابراین این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر درمان پذیرشخود ذهنآگاهانه با رواندرمانی مثبتنگر بر سرمایه عاطفی دانشآموزان دختر دارای افسردگی انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری یک ماه و نیمه و سه گروهی بود. نمونه پژوهش، ۵۴ نفر از دانشآموزان دختر دارای افسردگی در مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان بودند که برحسب معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای سنجش متغیر وابسته از پرسشنامه سرمایه عاطفی گل پرور در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری استفاده شد. گروههای آزمایش تحت درمان پذیرشخود ذهنآگاهانه و رواندرمانی مثبتنگر قرار گرفتند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس اندازههای تکرارشده و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد درمان پذیرشخود ذهنآگاهانه و رواندرمانی مثبتنگر بر افزایش سرمایه عاطفی تأثیر داشتند (۰/۰۵<P)، اما بین تأثیر این دو درمان تفاوت معناداری وجود نداشت (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: درمان پذیرشخود ذهنآگاهانه و رواندرمانی مثبتنگر، هر دو روشی مؤثر جهت افزایش سرمایه عاطفی دانشآموزان دختر دارای افسردگی هستند. پس با آموزش آنها میتوان نوع عواطف دختران دانشآموز را نسبت به زندگی، تغییر و به تبع آن افسردگی را کاهش داد.
سلمان زارعی، احمد کاظمی پور،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( دوماه نامه ۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به افزایش روزافزون اعتیاد و پیامدهای مخرب آن، شناخت عوامل مؤثر بر گرایش نوجوانان به اعتیاد میتواند گام مفیدی در راستای پیشگیری از اعتیاد باشد؛ بنابراین، پژوهش حاضر، با هدف تعیین نقش تعدیلکننده سالمزیستی مذهبی و خودتمایزیافتگی در رابطه بین ملال روانشناختی با گرایش به اعتیاد انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، دانشآموزان پسر متوسطه شهر نورآباد در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بود که تعداد ۳۶۰ نفر با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از سیاهه چندبعدی سالمزیستی مذهبی، مقیاس چندبعدی حالت ملال روانشناختی، پرسشنامه خودتمایزیافتگی و مقیاس آمادگی اعتیاد، گردآوری و با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسلهمراتبی تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که بین ملال روانشناختی با گرایش به اعتیاد رابطه مثبت معناداری (۰/۰۱ < P، ۰/۴۴=r)، بین سالمزیستی مذهبی با گرایش به اعتیاد (۰/۰۱ <P، ۰/۲۹- =r) و بین خودتمایزیافتگی با گرایش به اعتیاد (۰/۰۱<P، ۰/۳۸-=r) رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین، بر اساس نتایج رگرسیون سلسلهمراتبی، نقش تعدیلکننده سالمزیستی مذهبی (۰/۰۱<P، ۰/۱۶=β) و خودتمایزیافتگی (۰/۰۱P<، ۰/۲۵=β) در رابطه بین ملال روانشناختی و گرایش به اعتیاد مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر، شواهدی برای نقش تعدیلکننده سالمزیستی مذهبی و خودتمایزیافتگی در رابطه بین ملال روانشناختی با گرایش به اعتیاد فراهم آورد؛ بنابراین، توسعه سالمزیستی مذهبی و آموزش خودتمایزیافتگی میتواند روش مطلوبی جهت محافظت در برابر اثرات منفی ملال روانشناختی و در نتیجه ی گرایش به اعتیاد باشد.
فاطمه رنگرزیان، آذر کیامرثی، رضا کاظمی،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( دو ماه نامه ۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اسکیزوفرنی اختلالی مزمن و ناتوان کننده است که در آن مهارتهای ارتباطی به شدت آسیب میبیند. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی درمان حمایتی و مدیریت بیماری بر مهارتهای ارتباطی بیماران اسکیزوفرن بود.
مواد و روشها: در این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل، تعداد ۵۲ نفر از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان شفای رشت در سال ۱۳۹۸ به طور تصادفی در سه گروه درمان حمایتی (۱۷ نفر)، مدیریت بیماری (۱۸ نفر) و کنترل (۱۷ نفر) تقسیم شدند. مداخله مورد استفاده مداخله آموزشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه تعاملی کریستی فورسیت (۱۹۹۶) بود. دادههای جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمره کل مهارتهای ارتباطی و مؤلفه های ویژگیهای جسمانی و مبادله اطلاعات در هر دو گروه درمان حمایتی و مدیریت بیماری به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل اما میانگین مؤلفه روابط و مناسبات، تنها در گروه مدیریت بیماری به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (۰۰۱/۰p<). لازم به ذکر است بین دو گروه درمان حمایتی و مدیریت اختلاف معناداری مشاهده نشد (۰۵/۰p>).
نتیجه گیری: با توجه به اینکه بین دو مداخله تفاوتی وجود نداشت و هر دو روش درمانی اثربخش بودند بنابراین از درمان حمایتی و مدیریت بیماری میتوان برای ارتقاء کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرن در کنار درمانهای دیگر و یا به صورت تلفیقی استفاده کرد.
دکتر علیرضا شعاع حسنی، دکتر مهدی شادنوش، دکتر هادی کاظمی، دکتر نسیم وثوقی، دکتر راشین محسنی، دکتر ایمان سیحون، دکتر جواد وردی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( دو ماهنامه ۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: نوروبلاستوم یکی از شایعترین سرطانهای کودکان است که هنوز برخی از موارد آن به درمانهای رایج پاسخ نمیدهند و کاندیدای مناسبی جهت ایمنیدرمانی توسط سلولهای کشنده ذاتی است. در این پژوهش، به تکثیر و فعالسازی سلولهای NK با استفاده از مجموعهای از سایتوکاینها پرداخته شد و نتیجه این فعالسازی در بررسیهای برونتنی و درونتنی بررسی گردید.
مواد و روشها: جداسازی سلولها از خون محیطی با استفاده از شاخص CD۵۶ توسط جداکننده MACS صورت گرفت و از سایتوکاینهای IL-۲ و IL-۱۵ در تکثیر و IL-۲۱ جهت فعالسازی سلولها استفاده گردید. مدل نوروبلاستومی با استفاده از رده SK-N-SH در موشهای نیود ایجاد شد. تأثیر سلولهای NK فعالشده، بر ۲ رده سلول سرطانی نوروبلاستومایی پس از تأیید فعالسازی توسط فلوسایتومتری سنجیده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که سلولهای NK فعالشده با اینترلوکین ۲۱ در نسبت ۱:۱۰ قادرند ۹۴% از سلولهای رده SK-N-SH و ۹۱% از سلولهای رده سلولهای CHLA-۲۵۵ را از بین ببرند (P<۰,۰۵)؛ در حالیکه در مورد سلولهای فعالنشده میزان کشندگی برای این ردهها به ترتیب ۴۰% و ۳۸% بود (P<۰,۰۵). سلولهای NK فعالشده با اینترلوکین ۲۱ قادر به از بین بردن تومور در ۷۰% از موشهای نیود. مدل زنوگرافت نوروبلاستوم بودند.
نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از سلولهای NK فعالشده با اینترلوکین ۲۱ در درمان نوروبلاستوم مفید و برای استفاده در مطالعات کارآزمایی بالینی آتی بسیار مؤثر خواهد بود.
محمد کاظمی پور، حسن متین همایی، پروین فرزانگی،
دوره ۲۶، شماره ۵ - ( دوماه نامه ۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: رژیم غذایی چرب باعث افزایش آپوپتوز و بیماریهای قلبی - عروقی میشود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر ۴ هفته تمرین هوازی همراه با مصرف عصاره پوست پسته بر بیان Bax، کاسپاز ۳ و Bcl-۲ بافت قلب موشهای صحرایی تغذیهشده با غذای چرب بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع تجربی است. موشهای صحرایی ماده ۱۲هفتهای بهصورت تصادفی به ۵ گروه ۶تایی تقسیم شدند؛ کنترل مثبت (سالم)، کنترل منفی (چاق)، تمرین + چاقی، عصاره + چاقی، تمرین و عصاره + چاقی (تعامل تمرین و عصاره). تمرین ۴ هفته با شدت متوسط ۵۰-۶۰% Vo۲max انجام شد. عصاره پوست پسته در دوز ۶۰ میلیگرم بهازای هر کیلوگرم استفاده شد. برای بررسی بیان ژن از روش qPCR استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که بیان bax و کاسپاز ۳ در گروه چاق بیشتر از گروه سالم بود (۰/۰۰۱=P). گروههای عصاره، ورزش و ورزش + عصاره در مقایسه با گروه چاق بیان bax و کاسپاز ۳ بیشتری داشتند (۰/۰۰۱=P). بیان Bcl-۲ در گروه چاق و گروه ورزش کمتر از گروه سالم بود (۰/۰۰۱=P). همچنین بیان Bcl-۲ در گروه ورزش + عصاره بیشتر از گروه چاق بود (۰/۰۰۱=P). بین گروه ورزش و گروه ورزش + عصاره با گروه عصاره تفاوت معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: رژیم غذایی پرچرب باعث افزایش bax و کاسپاز ۳ و کاهش Bcl-۲ در موشهای صحرایی میشود؛ با اینحال ورزش و مصرف عصاره پوست سبز پسته بهصورت توأم باعث کاهش bax و کاسپاز ۳ و افزایش Bcl-۲ میگردد.