زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین سرطان در زنان است که می تواند موجب مشکلات هیجانی شود. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی تابآوری و خودکارآمدی در رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده با پریشانی روانشناختی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.
روشها: این مطالعه مقطعی در زنان مبتلا به سرطان پستان در بخش انکولوژی بیمارستان امام خمینی و امام حسین شهر تهران در سال ۱۴۰۲ انجام شد. ۲۵۰ بیمار با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. برای گردآوری دادهها، از مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) لویبوند (۱۹۹۵)، تابآوری (RISC) کانر و دیویدسون (۲۰۰۳)، خودکارآمدی عمومی (GSES) شرر و همکاران (۱۹۸۲) و حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) زیمت و همکاران (۱۹۸۸) استفاده گردید.
یافتهها: در زنان مبتلا به سرطان پستان، حمایت اجتماعی ادراک شده بر تابآوری (۰/۳۴=β و ۰/۰۰۱=P) و خودکارآمدی (۰/۱۹=β و ۰/۰۱۹=P) اثر مستقیم و معنادار داشت، اما مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر پریشانی روانشناختی معنادار نبود. همچنین، تابآوری (۰/۴۶-=β و ۰/۰۰۱=P) و خودکارآمدی (۰/۳۳- =β و ۰/۰۰۱=P) بر پریشانی روانشناختی اثر مستقیم و معنادار داشت و در رابطه بین حمایت اجتماعی با پریشانی روانشناختی نقش میانجی ایفا نمود. مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است (۰/۹۳=CFI ،۱/۸۲= CMIN/DF، ۰/۰۶۴=RAMSEA، ۰/۰۵=>P) و ۳۴ درصد پریشانی روانشناختی را تبیین میکند.
نتیجهگیری: می توان بیان داشت که با توجه به نقش میانجی تابآوری و خودکارآمدی، می توان با استفاده از مداخله های آموزشی-درمانی مبتنی بر ارتقای خودکارآمدی و تابآوری میزان پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان را کاهش داد.