[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره مجله :: شماره جاری :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌ها::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
اخلاق در پژوهش::
برای داوران::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
هوش مصنوعی::
::
Basic and Clinical Biochemistry and Nutrition
..
DOAJ
..
CINAHL
..
EBSCO
..
IMEMR
..
ISC
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
enamad
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۴ نتیجه برای تشکر

محمد رضا تشکر، زهرا چاوش زاده، عباس درودگر،
دوره ۳، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۷۸ )
چکیده

سابقه و هدف: بیماری کاوازاکی شایع ترین واسکولیت کودکی است و بیماری قلبی جدی ترین تظاهر آن می باشد و با توجه به روند رو به افزایش بیماری و به منظور تعیین خصوصیات ۲۱ بیمار مبتلا به کاوازاکی، این مطالعه بر روی مراجعه کنندگان به بخش کودکان بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال های ۷۷-۱۳۷۵ انجام گرفت.

مواد و روش ها: این تحقیق به روش توصیفی بر روی بیماران بستری انجام و تشخیص بیماری براساس ۵ معیار از ۶ معیار بالینی بیمار می باشد. خصوصیات سن، جنس، تغییرات بالینی و آزمایشگاهی آنان و شیوع فصلی بیماری بررسی و ثبت گردید.

یافته ها: از ۲۱ نفر مورد بررسی، ۷ نفر دختر و ۱۴ نفر پسر، در سنین ۲۴±۳۸,۹ ماه بوده و نسبت پسر به دختر، ۲ به ۱ بود. علایم بالینی شامل تب و تغییرات مخاط دهانی در ۱۰۰% موارد، کونژکتیویت در ۹۵%، بثورات در ۹۱%، تغییرات دست و پا در ۷۱%، لنفادنوپاتی در ۶۷% و اسهال در ۴۳% موارد وجود داشت. علایم آزمایشگاهی شامل ESR غیر طبیعی در ۹۱%، لکوسیتوز در ۸۱%، ترمبوسیتوز در ۷۱%، پیوری در ۴۳%، SGPT افزایش یافته در ۱۴% بیماران مورد مطالعه ملاحظه شد و یک سوم بیماران در فصل زمستان به بیماری کاوازاکی مبتلا گردیده بودند.

نتیجه گیری: بیماری در کشور می تواند مطرح بوده و مشترک بودن علایم، بویژه علایم بالینی آن، انجام تحقیقات و بررسی های افتراقی به خصوص در تب های طول کشیده که به آنتی بیوتیک جواب نمی دهند یا کودکانی که پیوری استریل و یا افزایش آنزیم های کبدی بدون وجود بیماری کبدی مشخص دارند را توصیه می نماید.


عباس درودگر، زهره تشکر،
دوره ۷، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۸۲ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به اهمیت آگاهی از بیماری در پیشگیری آن و بومی بودن سالک در منطقه و نقش معلمین در انتقال دانش و آگاهی ها و به منظور نقش تأثیر آموزش به معلمین بر میزان آگاهی آنها از بیماری سالک, این تحقیق روی معلمین مدارس ابتدایی و راهنمایی کاشان در سال تحصیلی ۸۰-۱۳۷۹ انجام گرفت.

مواد و رو ش ها: تحقیق با طراحی نیمه‌تجربی انجام گرفت. از لیست معلمین, تعداد ۱۳۰۰ نفر انتخاب و در آزمون پری‌تست ( Pretest ) شرکت داده شدند. از این تعداد, ۷۷۶ نفر با مجری طرح همکاری کردند و در آزمون پست‌تست ( Post test ) نیز شرکت نمودند. لذا ۷۷۶ معلم مورد بررسی قـرار گرفتند. میزان آگاهی را با ۱۶ شاخص آگاهی از نام بیماری, آشنایی با بیماری, اهمیت بهداشتی سالک در افت تحصیلی, نقش مسافرت به مناطق آلوده, زمان گزش ناقل، خطر ابتلا, واگیر بودن, چگونگی انتقال سالک به انسان, ناقل عامل بیماری, محل عامل بیماری, چگونگی زخم سالک, مخزن سالک در کاشان, را ه های پیشگیری, وسایل حفاظت فردی, درمان سالک و برخورد با دانش‌آموز مبتلا به سالک, در یک فرم اطلاعاتی ثبت گردید و قبل از آموزش میزان آگاهی آنان تعیین گردید. سپس یک جزوه آموزشی به آنها ارائه گردید. پس از گذشت یک ماه, مجددا میزان آگاهی با همان پرسش نا مه اولیه بررسی شد و تغییرات آن با آماره MC Nemar مورد قضاوت آماری قرار گرفت. نقش سن, جنس, مدرسه ابتدایی و راهنمایی, تأهل, سابقه کار و مدرک تحصیلی با میزان آگاهی نیز مورد قضاوت آماری قرار گرفت.

یافته‌ها: از ۱۳۰۰ معلم مدارس ابتدایی و راهنمایی تعداد ۷۷۶ نفر (۷/۵۹ درصد) مـورد بررسی قرار گـرفتند. ۴۶۲ نفر در مدارس ابتدایی و ۳۱۴ نفر در مدارس راهنمایی تدریس می کردند. میزان عدم آگاهی از ۲/۲۲ به ۱/۱۳ درصد کاهش یافت و این کاهش روی تمام شاخص ها ی بیماری سالک به لحاظ آماری معنی د ار بود. کمترین آگاهی از عامل بیماری سالک (۸/۶۹ درصد) و بعد محل و مخزن بیماری (حدود ۴۲ درصد) بود. بیشترین تأثیر جزوه آموزشی مربوط عدم آگاهی از عامل بیماری و واگیردار بودن بیماری بود (به ترتیب ۷/۳۱ درصد و ۱/۱۹ درصد). بعد از ارائه جزوه آموزشی عدم آگاهی از عامل بیماری سالک به میزان ۱/۳۸ درصد, رابطه ابتلا به بیماری با افت تحصیلی دانش آ موزان به میزان ۴/۳۳ درصد و بعد مخزن سالک به میزان حدود ۳۰ درصد کماکان وجود داشت.

نتیجه گیر ی: ارائه جزوه آموزشی در مورد افزایش آگاهی از بیماری سالک مؤثر است، اما کافی نیست. تکرار برنامه و یا تغییر محتوای برنامه آموزشی بر میزان آگاهی را توصیه می نماید.


عباس درودگر، احمد خورشیدی، غلامرضا شجری، زهره تشکر،
دوره ۸، شماره ۴ - ( فصلنامه ۱۳۸۳ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به شیوع گزارش شده سوسری ها و نقش آنها در حمل و توزیع عوامل مختلف بیماریزا و عدم اطلاع از نوع آلودگی باکتریایی آنها در منطقه و به منظور تعیین نوع سوسری و عوامل باکتریایی آن، این تحقیق در بیمارستان های کاشان در سال ۱۳۸۰ انجام گرفت.

مواد و روشها: تحقیق به روش توصیفی (Descriptive) و بر روی ۸۸ سوسری‌ صید شده از سه مرکز عمده درمانی کاشان انجام گرفت. نوع سوسری ، آلودگی آنها از نظر باکتری ها و میزان آلودگی سطوح خارجی و داخلی و نوع باکتریهای جدا شده از آنها تعیین گردید. شیوع آلودگی در سوسری ها تعیین و میزان واقعی آن در مراکز درمانی برآورد گردید.

یافته‌ها: از ۸۸ سوسری مورد بررسی، ۸۳ درصد آنها سوسری آلمانی و ۱۷ درصد سوسری آمریکایی بودند. شیوع آلودگی در ۳/۴۴ درصد سوسری ها مشاهده گردید. ۵/۶۱ درصد سوسری های آلمانی و صددرصد سوسری های آمریکایی به گونه‌ای از باکتری آلودگی نشان داد ند. آلودگی سطوح داخلی سوسری ها به میزان ۸/۷۱ درص د و سطوح خارجی ۲/۲۸ درصد بود و شایع ترین باکتری، آنتروکوک به میزان ۳۶ درصد و بعد استرپتوکوک به میزان ۳۱ درصد بوده است و بیمارستان نقوی در مقایسه با سایر مراکز درمانی، سوسری آلوده بیشتری به میزان ۷۶ درصد داشت. باکتری‌های جدا شده از سطوح خارجی و داخلی سوسری‌ها عبارت بودند از: استرپتوکوک، استافیلوکوک کوآگولاز منفی، استافیلوکوک کوآگولاز مثبت، سودوموناس، آنتروکوک، اشرشیا کلی، باسیلوس ، میکروکوک.

نتیجه گیری و توصیه: آلودگی سوسری ها به عوامل باکتریایی در بیمارستانهای کاشان نگران کننده است. لذا بررسی مداخله ای برای کاهش سوسری ها و آلودگی های باکتریایی آن را پیشنهاد می نماید.


عباس درودگر، محسن اربابی، محمد رضا رضوی، مهدی محبعلی، فخرالدین صدر، زهره تشکر،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۸۶ )
چکیده

سابقه‌ و هدف: با توجه به شیوع لیشمانیوز جلدی در مناطق مختلف جهان و ایران و نظر به اینکه ترکیبات پنج­ظرفیتی آنتی­موان که برای درمان این بیماری به کار می­رود دارای عوارض جانبی متعددی می­باشد، استفاده از گیاهان دارویی مورد تاکید قرار گرفته است. این تحقیق به منظور بررسی تاثیرگیاه دارویی درمنه بر روی زخم­های حاصل از لیشمانیا ماژور در موش آزمایشگاهی نژاد BALB/c در دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام گرفت.

مواد و روش ­ ها: تحقیق با طراحی تجربی صورت گرفت. غلظت­های ۱، ۳ و ۵ درصد اموسیون هیدروالکلی گیاه درمنه ( Artemisia sieberi ) بر روی ۵ گروه ۱۰ تایی موش سفید کوچک که قبلا توسط پروماستیگوت­های زنده و فعال لیشمانیا ماژور ( MHOM/۶۴/IR/ER۷۵ ) زخمی شده بودند مورد آزمایش قرار گرفت. سه گروه ۱۰ تایی از جمعیت موش­ها به گروه­های تجربی (دریافت­کننده­ی غلظت­های ۱، ۳ و ۵ درصد) و ۲۰ سر موش دیگر در ۲ گروه ۱۰ تایی به گروه­های کنترل (بدون هرگونه مداخله و تجویز الکل ۸۰ درصد) تقسیم شدند. کلیه­ی موش­ها به منظور مشاهده­ی میکروسکوپی آماستیگوت مورد آزمایش قرارگرفتند و در صورت مثبت بودن تحت درمان واقع شدند. درمان به شکل موضعی سه بار در روز و حداکثر به مدت ۳۰ روز انجام شد. در پایان هر ۱۰ روز قطر زخم­ها تعیین و از نظر وجود آماستیگوت­ها مورد بررسی قرار گرفتند. تغییرات قطر زخم­ها در هریک از گروه­ها با استفاده از آزمون­های آماری Paired t-test ، ANOVA و Tukey مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج : بهبودی کامل بعد از پایان دوره­ی ۳۰ روزه درمان در هیچ­کدام از موش­های تحت درمان با غلظت­های مورد بررسی درمنه مشاهده نشد و آزمایشات میکروسکوپی نمونه­های گرفته شده از موش­های مورد بررسی مثبت بود.

نتیجه ­ گیری : اسانس درمنه در غلظت­های ۱، ۳ و ۵ درصد در درمان زخم لیشمانیا ماژور موثر نمی­باشد و اموسیون گیاهی درمنه درکاهش قطر زخم­ها و کاهش معنی­دار اجسام لیشمن زخم موش­ها پس از پایان دوره­ی درمانی بی­تاثیر بود.



صفحه 1 از 1     

مجله علوم پزشکی فیض Feyz Medical Sciences Journal
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4718