سابقه و هدف : سرطان پستان شایعترین نوع سرطان در میان زنان است و به طور بالقوه بر زندگی روزانه زنان از جمله فعالیتهای جسمانی، اجتماعی و هیجانی آنان تأثیر میگذارد و موجب بروز مشکلات هیجانی و عاطفی عمیقی میشود، از این رو پژوهش حاضرباهدفمقایسه اثربخشی رفتاردرمانی مثبت نگر گروهی و درمان شناختی رفتاری گروهی بر تنظیم شناختی هیجان در زنان مبتلابه سرطان پستانانجامشد. مواد و روش :مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که به بررسی متغیر تنظیم شناختی هیجان و خرده مقیاس های آن(ملامت خویشتن، پذیرش، نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، دیدگاه گیری، فاجعه سازی و ملامت دیگران، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت) پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلابه سرطان پستان مراجعهکننده به بخش کلینیک پستان بیمارستان میلاد شهر تهران در سال 1400 بودند که از بین مراجعین 45 نفر که دارای ملاک های ورود مانند بازه سنی 25-55 سال، دیپلم، متاهل، گذشتن یک ماه از دوره شیمی درمانی بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروهآزمایشی و یک گروه کنترل(هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروههای آزمایشی در 8 جلسه 90 دقیقهای بهصورت هفتگی تحت درمان شناختی_رفتاری و درمان مثبت نگر قرار گرفتند. بهمنظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکیاستفاده شد.دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانسچند متغیری با نرمافزارSPSS-20 تجزیهوتحلیل شدند. نتایج:نتایجحاکی از تفاوت معنادار بین تأثیر دو درمان برنمراتمتغیرتنظیم شناختی هیجان بود (05/0 (P<. همچنین گروه درمانی شناختی رفتاری در کل و براساس خرده مقیاس های ملامت خویشتن و دیگران، عدم پذیرش، نشخوار فکری، عدم تمرکز مجدد مثبت، عدم دیدگاه گیری و فاجعه سازی در مقایسه با گروه درمانی مثبت نگر تأثیر بیشتری بر زنان مبتلابه سرطان پستان داشت(05/0 (P<. نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد با استفاده از درمان شناختی رفتاری میتوان تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلابه سرطان پستان را بهبود بخشید، بنابراین اصول این روش درمانی می تواند جهت بهبود علائم شناختی هیجان بیماران توسط مشاوران و روانشناسان در کلینیکها و بیمارستانها بکار برده شود.