سابقه و هدف: فاصله بین پژوهش و عمل جزو یکی از چالشهای مهم نظام سلامت بهحساب میآید. یک پاسخ احتمالی به این چالش «ترجمان دانش» است. این تحقیق با هدف بررسی وضعیت ترجمان دانش در دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال ۱۴۰1 طراحی و انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه مقطعی در سال 1401 بر روی یک نمونه 114 نفری از اعضاء هیأتعلمی دانشگاه علوم پزشکی کاشان به روش نمونهگیری در دسترس انجام گرفت. ابزار پژوهش، پرسشنامه ترجمان دانش بود که توسط کمیته ترجمان دانش دانشگاه علوم پزشکی تهران طراحی و تأیید اعتبار شده بود. دادههای جمعآوری شده از طریق نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمونهای تی تکنمونهای، تی مستقل، تحلیل واریانس، یومن ویتنی و اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: میانگین نمره کل ترجمان دانش، 54/0±73/2 و هر یک از ابعاد نیازسنجی مخاطبان، تولید دانش و کاربرد دانش بهترتیب 65/0±68/2، 59/0±82/2 و 57/0±67/2 بدست آمده است که اختلاف معناداری با حد متوسط 3 دارند. بعد «کاربرد دانش» کمترین و بعد «تولید دانش» بیشترین میانگین را به خود اختصاص دادند. همچنین بین میانگین امتیاز کلی ترجمان دانش و هریک از ابعاد آن با جنس، جایگاه شغلی، نوع گروه، سابقه خدمت، سطح تحصیلات، شرکت در کارگاههای آموزش ترجمان دانش و تعداد طرح پژوهشی اعضاء هیأتعلمی موردمطالعه اختلاف آماری معناداری وجود نداشت. نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد وضعیت ترجمان دانش در دانشگاه علوم پزشکی کاشان کمتر از سطح متوسط میباشد و تا سطح مطلوب فاصله دارد. لذا اقداماتی جهت تسهیل فرایند ترجمان دانش در دانشگاه و بهبود شرایط آن ضروری میباشد. کلمات کلیدی: ترجمان دانش، مدیریت دانش، پژوهش