سابقه و هدف: پژوهشهای مختلفی، رابطۀ بین پریشانی روانشناختی و متغیرهای متفاوتی را مورد مطالعه قرار دادهاند. هدف پژوهش حاضر، پیشبینی تغییرات پریشانی روانشناختی منطبق بر سبک دلبستگی با عنایت به نقش واسطهای ذهنآگاهی بودهاست. مواد و روشها: پژوهش حاضر پیرو طرحی از مطالعات همبستگی میباشد. نمونۀ تحقیق، 250 نفر از دانشجویان کارشناسی و دکتری حرفهای دانشگاه شاهد را در بر داشت که در نیمسال نخست سال تحصیلی 97-1396 مشغول بهتحصیل بودند. جهت سنجش متغیرهای پژوهش، از مقیاس اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-21)، پرسشنامۀ تجارب مربوط به روابط نزدیک (ECR-R) و پرسشنامۀ پنجوجهی ذهنآگاهی (FFMQ) استفاده شد. دادههای حاصل، با بهرهگیری از نرمافزارهای SPSS-23 و AMOS-18 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج: یافتهها، بیانگر وجود رابطۀ مثبت و معنادار بین اضطراب دلبستگی و مؤلفههای پریشانی روانشناختی (اضطراب، افسردگی و استرس)، و همچنین رابطۀ منفی و معنادار بین اضطراب دلبستگی و ذهنآگاهی، بودهاست. بین ذهنآگاهی و مؤلفههای پریشانی روانشناختی نیز رابطۀ منفی و معنادار بهدست آمد. بهعلاوه، بین اجتناب دلبستگی و ذهنآگاهی نیز رابطۀ منفی و معنادار بهدست آمد. یافتههای برآمده از معادلات ساختاری، نقش واسطهای متغیر ذهنآگاهی را در رابطۀ بین اضطراب دلبستگی و مؤلفههای پریشانی روانشناختی تأیید نمود. تأثیر اجتناب دلبستگی بر مؤلفههای پریشانی روانشناختی، تنها در حضور ذهنآگاهی بهعنوان متغیر واسطهای، و نه بهصورت مستقیم، تأیید گردید. نتیجهگیری: بنا به یافتههای پژوهش حاضر، نقش واسطهای متغیر ذهنآگاهی در تأثیر اضطراب دلبستگی و اجتناب دلبستگی بر مؤلفههای پریشانی روانشناختی تأیید گردید. بهنظر میرسد این یافتهها، در حوزههای مختلفی چون روابط بینفردی، تربیتی، خانوادگی و درمانی کاربرد داشتهباشد.