سابقه و هدف: با وجود اینکه CTS (سندرم تونل کارپ) حجم وسیعی از مراجعین به درمانگاه الکترودیاگنوزیس در بخش طب فیزیکی و توانبخشی را تشکیل میدهد، ولی تاکنون مطالعه وسیعی در مورد میزان نرمال و تغییرات بر حسب سن در پارامترهای تاخیر زمانی شاخه حسی و حرکتی عصب میانی مچ دست صورت نپذیرفته است. لذا این تحقیق بر اساس نتایج حاصل از 6 سال فعالیت بخش الکترودیاگنوزیس بیمارستان نمازی شیراز طی سالهای 1379-1374 انجام پذیرفت. مواد و روشها: تحقیق با طراحی توصیفی انجام گرفت. تعداد 1200 نفر از مراجعین به بیمارستان و افراد سالم جامعه به صورت اتفاقی انتخاب شدند. افراد فاقد بیماریهای سیستمیک و دیابت، رادیکولوپاتی مهرههای گردنی، نوروپاتی مـحیطی، آتروفی در ناحیه تنار دست و تستهای بالینی Tinel و Phallen مـنفی و در سنین 80-10 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. پارامترهای تاخیر زمانی شاخه حسی و حرکتی عصب میانی دست در 10 گروه سنی مورد مطالعه قرار گرفتند و مقادیر نرمال آن با احتساب دو انحراف معیار و رابطه زمانی شاخه حسی و حرکتی بر حسب گروههای سنی تعیین شدند. یافتهها: در این مطالعه میزان طبیعی تأخیر زمانی شاخه حرکتی عصب میانی دست از 5/2 تا 2/4 میلیثانیه با میانگین 3/3 میلیثانیه به دست آمد. این میزان بر حسب سن افزایش مییافت و از دهه پنجم به بعد این افزایش شدیدتر بود و به میزان کمی بیش از 1/0 میلیثانیه در هر دهه افزایش مییافت که از طریق فرمول : DML (8cm)= 3.30+ ± 0.0025 age برای سنین مـختلف قابل محاسبه میباشد. میزان طبیعی تاخـیر زمانی شاخه حسی عصب میانی دست از 7/2 تا 7/3 میلیثانیه با میانگین 2/3 میلیثانیه به دست آمد. این میزان بر حسب سن افزایش مییافت و از دهه پنجم به بعد این افزایش شدیدتر و به میزان ms 1/0 در هر دهه بود که از طریق فرمول: DSL (14cm) = 3.20 + ± 0.0025 age برای سنین مختلف قابل محاسبه است. نتیجهگیری و توصیهها: در نظر گرفتن عامل سن در گزارشات الکترودیاگنوزیس و بررسی بیماران مشکوک به وجود CTS (سندرم تونل کارپ) از اهمیت ویژهای برخوردار است. توصیه می شود از این پس مقایسه تأخیر زمانی شاخه حسی و حرکتی عصب میانی دست در افراد مراجعه کننده به مراکز الکترودیاگنوزیس در ایران بر اساس سن و در نظر گرفتن افزایش این پارامترها بر حسب سن و فرمولهای ارائه شده باشد. |