دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز ، abdorrahim.absalan@modares.ac.ir
چکیده: (8138 مشاهده)
سابقه و هدف: تجمع فلزات سنگین و کمبود فلزات ضروری یکی از مشکلات افراد تحت دیالیز میباشد. شرایط جغرافیایی و آداب و رسوم اقوام ساکن مناطق مختلف کشور نیز میتواند بر روند مسمومیت با فلزات سنگین یا کمبود عناصر ضروری تاثیر بگذارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه غلظت خونی 5 عنصر بین افراد تحت دیالیز با گروه کنترل همسان آنها میباشد.
مواد و روشها: تعداد 33 بیمار دیالیزی یکی از بیمارستانهای آموزشی شهر اهواز و تعداد 33 فرد سالم همسان با بیماران مورد مطالعه قرار گرفتند. سنجش سرب با استفاده از نمونه خون تام و بقیه عناصر با استفاده از سرم و توسط دستگاه اسپکتروسکوپ جذب اتمی انجام شد و پس از آنالیز آماری دادهها باهم مقایسه شدند.
نتایج: میانگین سن افراد مورد مطالعه که در مجموع شامل 35 مرد و 31 زن بودند تفاوت معنیدار نداشت (همسانی دو جامعه). مقادیر عناصر برای گروه مورد و شاهد بهترتیب به این شکل بود: روی 9/12 ± 35/86 و 7/11 ± 8/80 (075/0 = P)، مس 47/16 ±0 38/75 و 99/12 ± 84/69 (020/0= P)، سلنیوم 49/1 ± 71/10 و 17/1±15/10 (098/0=P)، آلومینیوم 25/0 ± 58/0 و 24/0 ± 34/0 (001/0 =P )، منیزیوم 06/0 ± 328/0 و 03/0 ± 207/0 (001/0 = P ) و برای سرب 64/0 ±714/2 و 68/0±67/1 (001/0=P) بود (واحد سنجشها g/dl µ ). سرب افراد دیالیزی بیش از حد مجاز بود.
نتیجهگیری: بیماران دیالیزی مورد مطالعه غلظت منیزیوم، آلومینیوم و سرب بیش از افراد سالم داشتند و بهدلیل وجود مسمومیت با سرب باید تحت درمان قرار گیرند. بهعلاوه، لازم است از بروز مسمومیت با آلومینیوم در آنها پیشگیری شود، زیرا میانگین غلظت سرمی این عنصر برای آنها نزدیک به حد نرمال بالاست.
Jalali M T, Absalan A, Mastipour F, Shahbazian H, Kaydani G A, Nasimian A et al . Evaluating blood concentrations of trace elements Zinc, Copper, Selenium, Aluminium and Lead among dialysis patients in Ahwaz, 2012. Feyz Med Sci J 2013; 16 (7) :707-708 URL: http://feyz.kaums.ac.ir/article-1-1820-fa.html
جلالی محمدطه، آب سالان عبدالرحیم، مستی پور فریده، شهبازیان حشمت ا...، کایدانی غلامعباس، نسیمیان احمد و همکاران.. بررسی غلظت خونی عناصر روی، مس، سلنیوم، آلومینیوم و سرب در بیماران دیالیزی شهر اهواز در سال 1390 . مجله علوم پزشکی فيض. 1391; 16 (7) :707-708