fa
jalali
1385
7
1
gregorian
2006
10
1
10
3
online
1
fulltext
fa
بررسی چگونگی بیان ایزوفورمهای PI3K در سلولهای دودمانی سرطان پروستات انسانی از نوع PC3 و DU145
The investigation of phosphatidylinositol 3-kinase (PI3K) isoforms which express by human prostate cancer cell lines, PC3 and DU145
سابقه و هدف: دو دودمان سلولی از سرطان پروستات، PC3 و DU-145 ، بسیار متاستاتیک هستند ولی از نظر بیان ژن سرکو ب گر PTEN ( Phosphatase and Tensin homolog ) مشابه نیستند، سلو ل های DU145 ، PTEN را بیان می کنند ولی سلو ل های PC-3 فاقد ژن PTEN هستند. محصول ژن PTEN عملکرد ( phosphoinositide-3 kinase ) PI3K را بی اثر می سازد. بیان افزایش یافته ژن PI3K موجب تخریب غشای پایه، نوزایی عروق و مهاجرت سلولی می گردد. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه الگوی بیان ایزوفور م های PI3K بین این دو نوع دودمان سلولی جهت یافتن دلیلی برای قدرت بالای متاستازی سلو ل های DU145 بوده است. مواد و رو ش ها: محتوای RNA کل از هر دو نوع سلول استخراج گردید و mRNA مربوط به ایزوفور م های PI3K به وسیله روش RT-PCR با آنزیم ها ی مختلف رونویسی معکوس و در شرایط متفاوت انکوباسیون بررسی گردید. نتایج: داد ه ها نشان دادند هر دو نوع سلول زیرواحد کاتالیتیک P110α و پروتئین p85 را از دسته IA ، ایزوفورم PI3K-C2 را از دسته II و Vps34p را از دسته III خانواده ایزوفور م های PI3K بیان می کنند ولی از نظر نوع ایزوفور م های بررسی شده بین دو نوع سلول تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیر ی: از آنجا که برای سلو ل های DU145 در مقایسه با سلو ل های PC3 در الگوی بیان ایزوفور م های PI3K اختلافی مشاهده نشد، پیشنهاد می گردد به وسیله رو ش های کمی مقدار بیان هر یک از ایزوفور م ها تعیین شود. بدیهی است مشاهده هر گونه اختلاف در مقدار بیان ژ ن های تعیین شده می تواند به نوعی با قدرت تهاجمی سلول مرتبط باشد.
Background: From Two highly metastatic prostate cancer cell lines, DU145 expresses PTEN gene while PC3 is null for it. PTEN is a tumor suppressor gene whose primary function is lipid phosphatase herewith PTEN antagonizes the PI3K activity. Phosphatidylinositol 3- kinase (PI3K) is involved in modulating basement membrane’s protein degradation, angiogenesis and neovascularization making possible cellular migration. There are several articles reporting up-regulation of PI3K gene in different kinds of metastatic cancers. Since despite of bearing functional PTEN, DU145 cell line manifest highly metastatic potential (as well as PC3 cells) it was interesting for us to know if there was any differences in PI3K isoforms expression patterns between these two cell lines. Materials and Methods: Total RNA was extracted from the cells and mRNA content was analyzed (through three different reverse transcriptase enzymes) using RT-PCR method. Results: Unexpectedly data showed both of the cell lines express identical isoforms. Here, as the first report, we introduce P110α catalytic subunit and P85 adapter protein from class IA, PI3K-C2 from class II and Vps34p from class III of PI3K super family as PI3K isoforms which expressed by PC3 and DU145 cells. Conclusions: We propose to search for DU145 metastatic potential in inequality of PI3K isoforms supply. In this regard we are going to quantify each isoform mRNA individually for both PC3 and DU145 cells using Real-Time RT-PCR method.
phosphatidylinositol 3-kinase (PI3K), Prostate cancer, Cell line
فسفاتیدیل اینوزیتول-3 کیناز (PI3K)، سرطان پروستات، دودمان سلولی
1
8
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-76&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/28
1387/8/7
Zahra Soheila
Soheili
زهرا سهیلا
سهیلی
Zahra@nrcgeb.ac.ir
003194753284600544
003194753284600544
Yes
Zarrin
Minuchehr
زرین
مینوچهر
003194753284600545
003194753284600545
No
Shahram
Samiei
شهرام
سمیعی
003194753284600546
003194753284600546
No
Zahra
Ataei
زهرا
عطایی
003194753284600547
003194753284600547
No
Mahnaz
Kavari
مهناز
کواری
003194753284600548
003194753284600548
No
Ali
Talebian
علی
طالبیان
003194753284600549
003194753284600549
No
fa
اثرات زیانآور اتانول روی یادگیری و حافظه فضایی
Deleterious effect of ethanol on spatial learning and memory
سابقه و هدف: در زندگی امروزه موارد مصرف فراوانی برای الکل وجود دارد. برخی از این موارد، مورد نیاز بشر بوده و آثار مثبتی نیز در پی دارد. به هر حال استفاده نامناسب از آن به خصوص به عنوان یک نوشیدنی پیامدهای زیانبار اجتماعی، اخلاقی، بهداشتی و اقتصادی به همراه داشته است. به همین دلیل است که اسلام در آغاز ظهور خود به شدت از استفاده نامشروع آن نهی کرده است. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی با استفاده از ماز شعاعی هشتپر به اثرات الکل (اتیلیک) روی حافظه و یادگیری فضایی حیواناتی پرداخته شده است که در دوران جنینی در معرض الکل قرار گرفتهاند. علاوه بر گروه شاهد شش گروه از موشهای صحرایی که مادران آنها در دهه های اول و دوم و نیز پنج روز اول ، دوم، سوم و چهارم دوره حاملگی الکل دریافت کرده بودند ، مورد آزمایش قرار گرفتند. تعداد جلسات لازم برای رسیدن به معیار یادگیری که ورود بدون خطا به تمام بازوهای ماز در دو جلسه متوالی بود ملاک مورد نظر برای مقایسه یادگیری در موشها بود. نتایج: نتایج این تحقیق بیانگر آن است که در کسب معیار یادگیری گروه دهه اول عملکرد ضعیفتری نسبت به گ روه شاهد نشان میدهد . به علاوه گروه پنج روز دوم به نحوه چشمگیری انتخابهای صحیح کمتری نسبت به گروه پنج روز اول داشتند. موشهای صحرایی در گروه شاهد، پنج روز سوم و چهارم دوره حاملگی رفتار مشابهی بروز دادند. بر اساس یافتههای این مطالعه پنج روز دوم حساسیت بیشتری نسبت به اثرات منفی الکل روی یادگیری دارد. نتیجهگیری: از آنجا که هیپوکامپ به عنوان دارنده نقش اصلی در روند یادگیری فضایی محسوب میشود ، میتوان نتیجه گرفت که این بخش از سیستم عصبی در پنج روز دوم دوره حاملگ ی آسیب بیشتری را از ناحیه مصرف الکل تحمل میکند.
Background: Prenatal exposure to alcohol can result in fetal alcohol syndrome, first defined in the early 1970s, and is characterized by growth retardation, facial dysmorphologies, and a host of neurobehavioral impairments. Alcohol drinking has led to serious problems including health, ethical, social, economical etc. According to Islam rules alcohol can be freely used for all purposes except as a drink. Materials and Method: Using radial maze we explored effects of alcohol on spatial learning memory in the rats born from the mothers administered by alcohol during different part of pregnancy period consisting of 1- first and 2- second half, and, 3- first, 4- second 5- third and forth 5 days of pregnancy period. Control group born from mothers reared in normal condition. The criterion for learning was two consecutive trials in which the animal enters all baited arms with no error. Results: Our findings resulted in a superiority of the control group on the groups receiving alcohol during either the first or the second half of pregnancy period. In addition, the animals exposed to alcohol in the first half outperformed those in the second half of prenatal life. Thus, we concluded that the first half of the pregnancy period is more sensitive to alcohol effects. No noticeable variation was evident between the control group and the animals exposed to alcohol during the second half of the fetal life. Conclusion: All together, the present data led us to conclude that exposing the animals to ethanol during the fetal life can impair spatial learning. Moreover, the second 5 days of prenatal life is more sensitive to alcohol effects. From these considerations it can be said that alcohol impairs leaning in the animals via affecting a well-known area of brain involving in spatial leaning and memory hippocampus.
Alcohol, Fetal alcohol syndrome, Radial maze, Spatial memory, Hippocampus
الکل، سندرم الکلی جنینی، ماز شعاعی، حافظه فضایی، هیپوکامپ
9
15
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-83&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/282008/10/28
1387/8/7
Mahmoud
Salami
محمود
سلامی زواره
Salami-m@kaums.ac.ir
003194753284600577
003194753284600577
Yes
Masoume
Anvari
معصومه
انواری
003194753284600578
003194753284600578
No
fa
بررسی ترکیبات گادولینیوم به عنوان عوامل کنتراست جدید رزونانس مغناطیسی در تشخیص سلولهای سرطان پستان (MCF-7)
Assessment of new Gadolinium compounds as contrast agents for detection of MCF-7 breast cancer cell line in MRI
سابقه و هدف: در این تحقیق، دو عامل گادولینیوم ـ هماتوپورفیرین و ترکیب گادولینیوم با آنتیبادی تکدودمانی C595 به عنوان عوامل کنتراست اختصاصی رزونانس مغناطیسی برای اولین بار جهت تشخیص افتراقی سلولهای سرطان پستان ( MCF-7 ) از طریق بررسی اندازهگیری میزان تغییر زمان آسایش اسپین ـ شبکه (طولی)، غلظت یون گادولینیوم و شدت سیگنال به کار گرفته شده است. مواد و روشها: سلولهای سرطانی پستان ( MCF-7 ) همراه با عوامل کنتراست Gd-H ، Gd-DTPA-C595 ، Gd-DTPA و GdCl3 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از انکوباسیون و سانتریفوژ، محلولهای شستشو به منظور تعیین غلظت Gd موجود در آنها توسط دستگاه اسپکتروفتومتری و نیز اندازهگیری زمان آسایش اسپین ـ شبکه و همچنین شدتهای سیگنال به وسیله دستگاه NMR انجام شد و نتایج به دست آمده با هم مقایسه گردیدند. نتایج: نتایج نشان میدهند که بیشترین زمان آسایش (7/63 ± 1026) میلیثانیه و ( 9/26 ± 1123 ) میلیثانیه و در نتیجه کمترین شدتهای سیگنال (170% و 180%) به ترتیب مربوط به محلولهای شستشوی حاصل از عامل کنتراست Gd-H و Gd-DTPA-C595 با سلولهای سرطان پستان بوده است. همچنین نتایج نشان میدهند که این عوامل بیشتر به غشا ی سلولهای سرطانی متصل شده و کمتر در محلول شستشو وجود داشته است. کمترین مقدار زمان آسایش و بیشترین شدت سیگنال نیز مربوط به ترکیب GdCl3 بوده و بیانگر این است که تمامی این ماده در محلول شستشو باقی مانده است و به غشا ی سلولهای سرطانی متصل نشده است. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که دو عامل Gd-H ، Gd-DTPA-C595 دارای قابلیتهای زیادی به عنوان عوامل کنتراست جدید رزونانس مغناطیسی برای تشخیص سلولهای سرطان پستان ( MCF-7 ) میباشند.
Background: I n this study Gd-hematoporphyrin and Gd-DTPA-C595 monoclonal antibody are used as specific contrast agents in detection of MCF-7 breast cancer cell line. The spin-lattice relaxation time, Gd concentration and signal intensity of the washing solutions of contrast agents are presented and the results are compared. Materials and Methods: MCF-7 breast cancer cells were incubated with Gd-H, Gd-DTPA-C595, Gd-DTPA, and Gd-Cl3. After centrifuging, the washing solutions was studied for concentration of Gd by UV‑spectrophotometry, and also by measuring spin-lattice (T1) relaxation time and produced signal intensity using NMR. Results: The highest relaxation time was 1026± 63.7 ms, and 1123± 26.9 ms and so the lowest signal intensity (170%, and 180%) was for washing solutions of Gd-H, and Gd-DTPA-C595 incubated with the cancer cells. It is found that these agents have attached to cell membrane of cancer cells, and so their amount is trivial in the washing solution. Conclusion: The shortest relaxation time and so highest signal intensity was for Gd-Cl3 which indicates that there is no binding of this agent with cancer cells membrane. It can be concluded that Gd-H, and Gd‑DTPA‑C595 are promising contrast agents for the detection of MCF-7 breast cancer cells in MRI.
Contrast agents, Monoclonal antibody, Hematoporphyrin, MRI, MCF-7 breast cancer cell
عوامل کنتراست، آنتیبادی تکدودمانی، هماتوپورفیرین، تصاویر رزونانس مغناطیسی، سلول سرطان پستان (MCF-7)
16
21
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-81&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/282008/10/282008/10/28
1387/8/7
Daryoush
Shahbazi-Gahrouei
داریوش
شهبازی گهرویی
Shahbazi24@yahoo.com
003194753284600564
003194753284600564
Yes
Mohammad Bagher
Tavakoli
محمد باقر
توکلی
003194753284600565
003194753284600565
No
Maryam
Roufeh
مریم
روفه
003194753284600566
003194753284600566
No
Vahideh
Nazari
وحیده
نظری
003194753284600567
003194753284600567
No
fa
بررسی تاثیر افزایش اولترافیلتراسیون بر کلیرانس مولکولهای متوسط در همودیالیز با غشای low-flux
A study about the effect of ultrafiltration’s increasing on the clearance of middle molecules in Low-Flux Hemodialysis
سابقه و هدف: با توجه به افزایش روزافزون کاربرد همودیالیز و اهمیت برداشت مولکولهای متوسط، این مقاله به تعیین تاثیر افزایش اولترافیلتراسیون در برداشت مولکولهای متوسط در همودیالیز با غشای low flux در مرکز همودیالیز کاشان در سال 1384 میپردازد. مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی به روش قبل و بعد بر روی 21 بیمار همودیالیزی (11 زن، 10 مرد) انجام گرفت. این افراد در مرحله اول با اولترافیلتراسیون معادل وزن خشکشان همودیالیز شدند و پس از یک هفته همودیالیز نگهدارنده در مرحله دوم اولترافیلتراسیون به میزان 2 لیتر افزایش یافت. غلظت P ، BUN ، Cr ، vit B12 ، بتا دو میکروگلوبولین قبل و بعد از هر مرحله دیالیز اندازهگیری شد. کلیرانس هریک از این مولکولها نیز در هر مرحله محاسبه شد. نتایج دو مرحله با استفاده از برنامه آماری SPSS و آزمون t زوجی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: کلیرانس مولکولهای متوسط ( vit B12 ، بتا دو میکروگلوبولین) در مرحله دوم نسبت به مرحله اول افزایش معنیداری داشت (03/0 p< ، 001/0 p< ). کلیرانس مولکولهای کوچک ( Cr-BUN-P ) در همودیالیز مرحله دوم تغییر معناداری نسبت به مرحله اول نداشت. (97/0 p= ، 24/0 p= ، 36/0 p= ). نتیجهگیری: مطالعه فوق نشان داد که افزایش اولترافیلتراسیون در همودیالیز با غشای low-flux ، کلیرانس مولکولهای متوسط و کفایت دیالیز را افزایش میدهد ولی تاثیری بر برداشت مولکولهای کوچک ( Cr-BUN-P ) ندارد.
Background: Considering the importance of removal of these solutes in chronic renal failure patients, this study was carried out to evaluate the effect of increasing ultrafiltration on clearance of middle molecules in low-flux hemodialysis in Kashan, 2005.Materials and Methods: Twenty one hemodialysis patients, 11 women and 10 men, were enrolled to this clinical before-after study. At the first stage the patients were dialyzed with ultrafiltration equal to their dry body weight. At the second stage two liters was added to the ultrafiltration and clearance of each solute was calculated in both stages. Data were analyzed using SPSS software and square T test.Results: T here was a significant difference in clearance of ß2-microglobulin and vitamin B12 in second stage in comparison with the first one (p<0.03, p<0.001), res pectively. While there was no difference in clearance of small molecules P, BUN, and Cr. (p=0.97, r=0.24, p=0.36). In first hemodialysis KT/V was 1.12 and in the second 1.22.Conclusion: It was shown that in low-flux hemodialysis the increase in ultrafiltration results in increased clearance of middle molecules. Ultrfiltration increase also improve, the adequacy of hemodialysis but it doesn’t affect removal of small molecule.
Ultrfiltration, Middle molecules, Low-flux filters, Hemodialysis adequacy
اولترافیلتراسیون، مولکولهای متوسط، همودیالیز، low flux، کفایت همودیالیز
22
27
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-79&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/282008/10/282008/10/282008/10/28
1387/8/7
Ali Reza
Soleimani
علیرضا
سلیمانی
sulimani_a@kaums.ac.ir
0031947532846002591
0031947532846002591
Yes
Mohammad Reza
Tamddon
محمد رضا
تمدن
0031947532846002592
0031947532846002592
No
Elahe
Mianehsaz
الهه
میانه ساز
0031947532846002593
0031947532846002593
No
Mahmoud
Salami
محمود
سلامی
0031947532846002594
0031947532846002594
No
Hossein
Akbari
حسین
اکبری
0031947532846002595
0031947532846002595
No
fa
میزان رعایت استانداردهای بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای شهرستان کاشان – 1383
Assessment of consideration on the importance of Medical Records Department standards of Kashan Hospitals, 2004
سابقه و هدف: امروزه بهبود عملکرد مراکز درمانی جهت افزایش کارایی و اثربخشی، یکی از اهداف مهم مراکز درمانی است. در این راستا ایجاد و پیروی از استانداردها نقش مهمی در افزایش کارایی مراکز درمانی دارد. لذا ، این پژوهش به منظور تعیین میزان رعایت استانداردها در بخش مدارک پزشکی بیمارستا ن های شهرستان کاشان در سال 1383 انجام پذیرفت. مواد و رو ش ها : این پژوهش، مطالعه ا ی توصیفی است. جامعه پژوهش، کلیه مراکز درمانی شهرستان کاشان بوده است. گردآوری داد ه ها با استفاده از پرسشنامه ا ی در چهار بخش استانداردها شامل استانداردهای خط مشی و روندکاری، تجهیزات و وسایل، موقعیت و فضای فیزیکی و نیروی انسانی به روش مشاهده مستقیم انجام و داد ه های گردآوری شده با امتیازبندی و درصدگیری از امتیازات دسته بند ی و با توجه به امتیازات، کمتر از 25 درصد خیلی ضعیف، 25 تا 50 درصد ضعیف و 50 تا 75 درصد متوسط و 75 درصد و بیش از آن، خوب در نظر گرفته شد و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج: استانداردها به میزان 61 درصد در بخش مدارک پزشکی مراکز درمانی تحت پژوهش رعایت می شود. در بین مراکز درمانی، بیمارستان شبیه خو انی با 60 درصد کمترین و بیمارستان اخوان با 8/69 درصد بیشترین میزان را داشته است و هر دوa در حد متوسط بود ه اند. در بین استانداردهای تحت بررسی، خط مشی و روندکاری ب ا 52 درصد ، کمترین میزان را به خود اختصاص داده است. واحد آمار با 5/53 درصد کمترین میزان رعایت استانداردها و واحد کدگذاری با 2/65 درصد بیشترین میزان رعایت استانداردها را داشته است. نتیجه گیر ی : میزان رعایت استانداردها در بخش مدارک پزشکی مراکز تحت پژوهش در حد متوسط بوده است. مهمترین عامل کاهش امتیاز استانداردها، فقدان خط مشی و روندکاری استاندارد در واحدهای بخش مدارک پزشکی بوده است. ب ه نظر می ر سد عدم وجود متولی خاص در این خصوص در حوزه معاونت سلامت و عدم صدور و پیگیری دستورالعمل ها ی مدون و استاندارد ، دلیل اصلی این نقطه ضعف باشد. لذا ایجاد ساختار تشکیلاتی در حوزه سلامت وزارت بهداشت و درمان توصیه م ی شود.
Background: Development of efficient and effective systems is one of the aims of Medical centers.Standards are criteria for evaluation of affairs and without them ,evaluation is impossible.this study was carried out to determine the extent of application of standard to Medical records department . Materials and Methods: This is a descriptive study.and all of Kashan Hospitals are enrolled to it. Data were collected by direct observation and completion of a questionnaire about procedures and practices, equipments , environment and personels of medical recording departments of the Hospitals.Collected data were analysed with scaling. Results: Findings showed that scale of paying attention to standards was 61%. Procedures and practices had a scale with 55/8%. Statistic unit had least scale with 53/5% and coding unit had the highest scale with 65/2%. Conclusion: Totally ,paying attention to medical records department standards was in middle level.Lack of procedural standards was the most important defect.
Admission unit standard, Coding unit standard, Statistic unit standard, Medical records unit standard
استاندارد واحد پذیرش، استاندارد واحد کدگذاری، استاندارد واحد آمار، استاندارد واحد بایگانی پزشکی، استاندارد بخش مدارک پزشکی
28
33
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-84&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/28
1387/8/7
Mehrdad
Farzandipoor
مهرداد
فرزندی پور
farzandipour_M@kaums.ac.ir
003194753284600579
003194753284600579
Yes
Saeid
Asefzadeh
سعید
آصف زاده
003194753284600580
003194753284600580
No
Reza
Rabeei
رضا
ربیعی
003194753284600581
003194753284600581
No
fa
فراوانی استئوآرتریت و عوامل مرتبط با آن در مبتلایان به درد زانو مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کاشان در سال 1383
Assessment of the incidence of osteoarthritis and its risk factors in patients with Knee join pain referring to out patient Departments of Kashan, 2004
سابقه و هدف: با توجه به فراوانی استئوآرتریت زانو و عوارض و ناتوانی ناشی از این بیماری و عدم آگاهی از وضعیت آن در منطقه کاشان، این مطالعه به منظور تعیین فراوانی استئوآرتریت زانو و عوامل خطرساز آن در بیماران سرپایی مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر کاشان در سال 1383 صورت پذیرفت. مواد و روشها: این تحقیق به صورت توصیفی انجام شده است. در این مطالعه کلیه 1000 بیمار با درد زانو مورد بررسی قرار گرفتند. نمونهگیری به روش در دسترس انجام شده است. از بیمارانی که در معاینه بالینی علایم بالینی استئوآرتریت زانو را نشان دادند، عکس ساده رادیولوژی زانو تهیه شد و افراد با یافتههای بالینی طبق معیارهای بالینی انجمن روماتولوژی آمریکا ( ACR ) و یافتههای رادیولوژیک دال بر استئوآرتریت زانو مورد مطالعه قرار گرفتند و نتیجه معاینه بالینی و رادیولوژی زانو در فرم اطلاعاتی ثبت گردید. اطلاعات مربوط به بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو از قبیل سن، جنس، قد، وزن، شاخص توده بدنی ( BMI )، سابقه ترومای شدید به زانو، سابقه مصرف سیگار در فرم اطلاعاتی ثبت شد. دادههای فرم اطلاعاتی استخراج و نتایج به صورت آمار توصیفی گزارش گردید. از آزمون c 2 و فیشر جهت تحلیل استفاده شد. نتایج: از 1000 بیمار با درد زانو مکانیکی مورد مطالعه، 350 نفر (35 درصد) مبتلا به استئوآرتریت زانو بودند. از این تعداد 307 نفر (7/87%) زن و 43 نفر (3/12%) مرد بودند. BMI در 3/56% از این افراد بیش از kg/m2 9/39-30 بود (چاق) و در 2/0% کمتر از kg/m2 19 بود. 28 نفر (8%) در گروه سنی 39-30 سال و 124 نفر (4/35%) در گروه سنی 59-50 سال قرار داشتند. این دو گروه کمترین و بیشترین گروه سنی افراد مبتلا به استئوآرتریت را شامل میشدند. در بین بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو 37 نفر (6/10%) سابقه ترومای شدید به زانو داشتند. شایعترین یافته بالینی کریپتاسیون (8/88%) و حساسیت در لمس زانو (2/63%) و شایعترین یافته رادیولوژیک کاهش فاصله مفصلی و استئوفیت (100%) بود. نتیجهگیری: در بین عوامل خطرساز ایجادکننده استئوآرتریت زانو مهمترین عامل بعد از سن، چاقی میباشد، لذا به منظور کاهش وزن، آموزش و حرکات ورزشی و تغییر عادات غذایی توصیه میگردد تا از میزان بروز استئوآرتریت و ناتوانی ناشی از آن کاسته شود.
Background: Considering the increasing prevalence of knee joint pain and its complications and lack of adequate information about its causes this study was carried out to evaluate the incidence of knee joint osteoarthritis and its risk factors in patients referring to out patient departments of Kashan in 2004.Materials and Methods: One thousand patients with knee joint pain enrolled to this cross sectional descriptive study. Knee joint X-ray was obtained from patients with signs and symptoms of osteoarthritis and those complying the criteria of American Society of Rheumatology (ACR), were selected and their demographic data including age, sex, weight, body mass index (BMI), history of trauma to knee, and smoking were recorded and analyzed with Chi square, and Fisher Exact tests.Results: Three hundred and fifty patients (35%) had knee joint arthritis. From 350 patients 43 (12.3%) were male, and 307(87.7%) female. The most common age range of involvement in both males and females was 50-59. The most common BMI range was 30-40 Kg/m². Thirty seven (10.5%) of patients had history of severe trauma to knee joint.Conclusion: This study showed that the most important risk factor for knee joint osteoarthritis in adult is heavy weight. Previous injuries to the knee joint and occupational factors are other important factors.
Osteoarthritis, BMI, Risk factors, Incidence, Knee pain
استئوآرتریت زانو، درد زانو، عوامل خطرساز، شاخص توده بدنی (BMI)
34
39
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-80&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/28
1387/8/7
Batool
Zamai
بتول
زمانی
Zamani_B@yahoo.com
003194753284600568
003194753284600568
Yes
Ali Reza
Ebadi
علیرضا
عبادی
003194753284600569
003194753284600569
No
Gholam Abbas
Moosavi
غلامعباس
موسوی
003194753284600570
003194753284600570
No
Noushin
Bayat
نوشین
بیات
003194753284600571
003194753284600571
No
fa
بررسی نظرات پزشکان و پرستاران شهرستان کاشان نسبت به منشور حقوق بیماران ـ سال 1382
A study on the attitude of physicians and nurses of Kashan Hospitals about the charter of patients’ right, 2003
سابقه و هدف: منشور حقوق بیمار ، دفاع از حقوق انسان به منظور حفظ حرمت و عزت او برای اطمینان از این که در زمان بیماری از جسم و جان و سلامت او مراقبت کافی ، به عمل آمده و با اجرای آن رابطه خوب بین کادر پزشک ی و پرستاری ایجاد و بهبود بیمار ان تسریع می گردد . این پژوهش به منظور بررسی نظرات پزشکان و پرستاران بیمارستانهای شهر کاشان نسبت به منشور حقوق بیماران در سال 1382 انجام پذیرفت. مواد و روشها: پژوهش حاضر به روش مقطعی بر روی کل جامعه پژوهشی (285 نفر از پزشکان و پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر کاشان) صورت پذیرفت . متغیرهای پژوهش جنس، تحصیلات و نظرات بودند. دادهها با استفاده از پرسشنامه تهیه شده بر اساس منشور حقوق بیمار ابلاغ شده از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال 1381 به طور مستقیم گردآوری و سپس فراوانی و درصد آن محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات (با تعیین دو نقطه برش 2 و 4) میانگین امتیازات کمتر از 2 مخالف، بین 4-2 بیتفاوت و 6-4 موافق در نظر گرفته شد و با آزمون c 2 سنجش گردید. نتایج : نتایج نشان داد 5/74 درصد از پزشکان و پرستاران با منشور حقوق بیمار موافق میباش ن د . در خصوص بندهای منشور حقوق بیمار ، بیشترین میزان موافقت مربوط به حفظ حریم شخصی بیمار و محرمانه ماندن محتویات پرونده پزشکی با 84/95 د رصد و کمترین موافقت برای ارا ی ه درمان محترمانه با 11/48 درصد به دست آمد . بین نظرات پزشکان با پرستاران و نیز بین جامعه زنان با مردان اختلاف معنیدار آماری در سطح 05/0 = α به دست نیامد. نتیجهگیری: جامعه پژوهشی با منشور حقوق بیمار موافق میباشد ، نتایج پژوهش ضرورت انجام تحقیقات بیشتر در زمینه ضمانتهای اجرایی لازم را نشان میدهد.
Background: The charter of patients’ right has designed to support medical care to patients without any discrimination. It is a very effective way for facilitation of patients and health care providers’ relationship.Materials and Methods: It is a descriptive cross sectional study on 285 physician and nurses. Data collected by completion of a questionnaire and analyzed with Chi Square test.Results: it was found that 74.5% of physicians and nurses are agree with the charter, and the highest agreement was for keeping privacy of the patients information (95.84%). There was no significant difference between physicians and nurses and in males and females.Conclusion: In spite of general agreement with the patients’ right charter it seems that there are different concepts between health care providers and patients, and it needs special plans for solving this problem.
Patients, Right charter, Attitude
منشور حقوق بیماران، حقوق، نظر، پزشکان و پرستاران
40
46
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-86&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/28
1387/8/7
Fateme
Rangraz jeddi
فاطمه
رنگرز جدی
rangrazejeddi_F@kaums.ac.ir
003194753284600586
003194753284600586
Yes
Reza
Rabiee
رضا
ربیعی
003194753284600587
003194753284600587
No
fa
میزان اسانس گلابهای تولیدی و عرضه شده ، شهرستان کاشان در بهار 1384
Determination of essence value of produced and supplied rose-water in Kashan district in spring 2005
سابقه و هدف: با توجه به استفاده از گلاب در درمان دردهای روماتیسمی ، قلبی و همچنین در پخت انواع شیرینیها و تهیه بستنیها، اطلاع از میزان اسانس گلابهای تولید شده از اهمیت ویژهای برخوردار است. این پژوهش به منظور بررسی میزان اسانس گلابهای تولیدی و عرضه شده در شهرستان کاشان در بهار 1384 انجام گردید. مواد و روشها: پژوهش با طراحی مطالعه توصیفی بر روی 398 نمونه گلاب از کارگا ه های گلابگیری، کارخانه ها ی صنعتی تولید گلاب و مراکز عرضه گلاب در سطح منطقه کاشان در بهار سال 1384 انجام گرفت که پس از مراجعه به کارگا ه ها، کارخانه ها و مراکز عرضه ، گلابها نمونهبرداری شده و به آزمایشگاه انتقال یافت . سپس آزمایش شیمیایی (تعیین میزان اسانس) با روش پنتان انجام شد. حداقل اسانس مورد قبول 12 میلیگرم در 100 میلیلیتر است. با توجه به استانداردهای ملی غذایی ، گلاب از نظر میزان اسانس به سه دسته سبک (99/11-1/0) ، متوسط (35-12) و سنگین (بیشتر از 35 ) تقسیم بند ی می شوند. نتایج حاصل با استفاده از آزمون t مورد آنالیز آماری قرار گرفت. نتایج : وضعیت اسانس گلاب تولید شده در کارگاههای گلابگیری و سطح عرضه نشان میدهد که میزان اسانس 7/76 درصد گلابهای کارگاهها و 5/27 درصد گلابهای مراکز عرضه بیشتر از cc 100/ mg 12 بوده است و نتایج در هر دو مرکز مربوطه بین گلا ب هایی که میزان اسانس شا ن بیشتر و کمتر از 12 بود ، از نظر آماری معنیدار میباشد ( 0001/0 p< ). همچنین میزان اسانس 3/58 درصد گلابهای کارخانهها بیشتر از cc 100/ mg 12 بوده است. نتیجهگیری: میزان اسانس بیشتر نمونه های کارگا ه های گلا ب گیری و کارخانه ها قابل قبول بود در حالی که میزان اسانس در بیشتر نمونه های مراکز عرضه پایین بوده است. با توجه به میزان پایین اسانس در بسیاری از نمونه ها برنامه ریزی مداوم و ارائه را ه کارهای کاربردی جهت بهبود کیفیت گلاب توسط سیاست گز اران و مس و ولین بهداشتی شهرستان را طلب می کند.
Background: Kashan's rose-water has a high celebrity in Iran and around the world. Rose-water has used in Iranian traditional medicine for treatment of cardiac and rheumatic pain and in food indust r ies such as production of ice cream and cookies. This research is conducted for determination of essence value of produced Rose-water in Kashan, Spring of 2005. Materials and Methods: This study was a descriptive study. Rose-water samples were collected from workshops, factories and supplying centers in Kashan in 2005 (398 samples) and transferred to lab. In the laboratory, chemical tests for determination of the essence value were carried out according to the Pantan method. Minimum acceptable of Rose-water essence is 12mg/100cc, thus, any Rose-water is classified to three type light (0.1- 11.9), middle (12-35) and high (> 35). Findings were analysed by the use of t test. Results: Essence quality of produced Rose-water in Rose-water workshops and supplying shops showed that essence values were 76.7% of the workshops and 27.5% of supplying shops higher than 12mg/100 (p< .0001). Thus, essence value of factories were higher than 12mg/100 (58.3%). Conclusions: Essence value of Rose-waters were acceptable in most factories but essence value samples in most supplying shops were low. Thus, Kashan health politician’s and administrators should arrange appropriate strategies for standardization and increasing of rose-water quality.
Essence, Rose-water, Kashan
اسانس، گلاب، کاشان
47
51
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-77&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/28
1387/8/7
Zatollah
Asemi
ذات ا...
عاصمی
asemi_z @ yahoo.com
003194753284600550
003194753284600550
Yes
Hossein
Shakeri
حسین
شاکری
003194753284600551
003194753284600551
No
Ghasem
Khajemansori
قاسم
خواجه منصوری
003194753284600552
003194753284600552
No
Mohammad Ali
Doulati
محمد علی
دولتی
003194753284600553
003194753284600553
No
Ahmad
Hossieni
احمد
حسینی
003194753284600554
003194753284600554
No
fa
مقایسه تاثیر فشار و سرمای موضعی قبل از تزریقات عضلانی بر شدت درد ناشی از تزریقات عضلانی در کودکان 12- 5 ساله
A comparative study on impact of topical cooling and manual pressure before intramuscular injection on pain severity in 5-12 years old children
سابقه و هدف: تسکین درد حق همه کودکان دردمند است . لذا شناخت، تسکین و کنترل درد کودکان امری ضروری به شمار میرود. امروزه روشهای دارویی و غیر دارویی متعددی جهت تسکین درد ناشی از تزریقات به کار میرود که در این میان روشهای غیر دارویی که از اعمال مستقل پرستاری نیز محسوب میشود میتواند گاه، تاثیر بیشتری در تسکین و کنترل درد داشته باشد، لذا از آنجا که درد ناشی از تزریقات عضلانی از تجربیات دردناک کودکان است، پژوهشگر بر آن شد که تأثیر دو روش سرما و فشار موضعی را در محل تزریق، بر شدت درد کودکان، بررسی و مقایسه نماید. مواد و روشها: از بین کلیه کودکان مراجعهکننده به درمانگاههای سرپایی شهرستان نیشابور در سال 1384، به طور تصادفی تعداد 90 کودک 12-5 سالهای که تزریق پنیسیلین داشتهاند انتخاب و به سه گروه 30 نفره تقسیم شدند. در گروه اول (آزمون 1) قبل از تزریق عضلانی در محل تزریق فشار موضعی به کار گرفته شد، در گروه دوم (آزمون 2) از روش سرمای موضعی (کیف یخ) و در گروه سوم (شاهد) از روش عادی برای تزریقات عضلانی استفاده شد. جمعآوری دادهها بر اساس مشاهده و نیز مصاحبه طبق فرم پرسشنامه بود، همچنین شدت درد کودکان بر اساس معیار قیاسی ـ دیداری و معیار اوخر ( Oucher ) پس از تزریق عضلانی بررسی و با استفاده از آزمون کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین شدت درد بر اساس معیار اوخر در روشهای فشار موضعی 1/1 ± 8/26، سرمادرمانی 54/1 ± 2/39 و عادی 06/1 ± 7/86 بوده است. به طوری که آزمون کروسکال والیس نشان داد که در گروهی که قبل از تزریق فشار موضعی به کار رفته است، شدت درد، به طور معنیداری کمتر از دو گروه دیگر میباشد ( 0001/0 p< ). در نحوه پاسخهای ذهنی بعد از اجرای شیوه بین دو گروه آزمون 1 و 2 (فشار و سرمای موضعی) و گروه شاهد اختلاف معنیداری وجود دارد به طوری که این پاسخها در گروه آزمون 1 (کاربرد فشار) کمتر از دو گروه دیگر است (05/0 p< ). نتیجهگیری: کاربرد فشار موضعی در محل تزریق عضلانی، در مقایسه با سرما و روش عادی، به طور معنیداری باعث کاهش شدت درد و پاسخهای ناشی از آن در کودکان میشود.
Background: Pain relief is necessary for all ill children. Nowadays many drugs and techniques are used for relief of pain. Cooling the site of injection and local pressure are two of the used techniques. We decided to compare the effect of topical cooling and local pressure of the injection site before intramuscular injection on pain severity in children. Methods and materials: Ninety children between 5 to 12 years old in Neyshabour city clinics were selected randomly and divided into 3 groups. group 1: topical or manual pressure, group 2: topical cooling, group 3: control group. Data were collected by the completion of questionnaire and observation sheets and pain measured with Oucher scale and visual analog scale. Data analysis was done with SPSS software. Results: Mean of pain severity on Oucher pain scale, in topical pressure group was 26.8 ± 1.1, in topical cooling 39.2 ± 1.54 and routine injection 86.7 ± 1.06. Cruscal Valise exam showed, severity of pain in group 1(topical pressure) was significantly less than the other two groups (p<0/0001). There was significant difference between the two test groups and control group in mental responses, so that it was lesser in the group 1 (topical pressure) than the others.Conclusion: Application of manual compression to intramuscular injection site, compared with topical cooling and routine injection could decrease pain intensity and mental responses in children.
Severity of pain, Topical cooling, manual pressure, Intramuscular injection
شدت درد، سرمای موضعی، فشار موضعی، تزریق عضلانی
52
55
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-85&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/28
1387/8/7
Raziye
Frotan
راضیه
فروتن
rfrotan@yahoo.com
003194753284600582
003194753284600582
Yes
Aghdas
Saadaty
اقدس
سعادتی
003194753284600583
003194753284600583
No
Sayed Majid
Wafaie
سید مجید
وفایی
003194753284600584
003194753284600584
No
Fateme
Reiecy
فاطمه
رئیسی
003194753284600585
003194753284600585
No
fa
بررسی کارایی گونادوتروپین جفتی (HCG) ترشحات سرویکوواژینال در پیش بینی تولد زودرس
Human chorionic gonadotropin in cervicovaginal secretion as a predictor of preterm delivery
سابقه و هدف : زایمان زودرس یکی از مشکلات مهم مامایی میباشد و پیشبینی آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه به منظور تعیین قدرت و نقطه برش مطلوب هورمون HCG در مایع سرویکوواژینال جهت پیشبینی تولد زودرس در زنانی که با علایم پیشنهاددهنده زایمان زودرس به بیمارستان شهید اکبرآبادی تهران در سال 1383 مراجعه کردهاند صورت گرفته است. مواد و روشها: مطالعه به صورت ارزش تشخیصی انجام شد. در مورد 150 زن بارداری که بین 34ـ24 هفته حاملگی با علایم زایمان زودرس مراجعه کرده و پردههای جنینی سالم بود، HCG در ترشحات سرویکوواژینال آنان اندازهگیری شد . سپس کلیه بیماران تا زایمان پیگیری شدند و در دو گروه قرار گرفتند . در 71 بیمار زایمان پس از 37 هفته (ترم) و در 79 بیمار دیگر زایمان قبل از 37 هفته (پرهترم) انجام گرفت. میزان HCG در ترشحات سرویکوواژینال این دو گروه با یکدیگر مقایسه گردید . از آزمون Correlation و آنالیز منحنی ROC برای تثبیت یک Cut-off Value بهینه برای HCG سرویکوواژینال استفاده شد. حساسیت، ویژگی، قدرت پیشگویی مثبت، قدرت پیشگویی منفی تعیین گردید. نتایج: مقدار HCG در ترشحات سرویکوواژینال افراد با زایمان ترم miu/ml 1/34 ± 9/7 و در گروه با زایمان پرهترم miu/ml 84/66 ± 12/61 بود (001/0 p< ). بین غلظت HCG در ترشحات سرویکوواژینال و سن حاملگی در زمان نمونهبرداری (01/0= p و 2/0= r ) و گشادی سرویکس (001/0 p< و 54/0= r ) و افاسمان سرویکس (001/0= p و 43/0= r ) رابطه مثبت آماری و با سن حاملگی در زمان تولد (001/0 p< ، 4/0-= r ) ارتباط معکوس آماری وجود داشت. نقطه برش ( Cut-off Value ) بهینه غلظت HCG ، miu/ml 5/9 با حساسیت 4/92% ، ویژگی 3/87% . قدرت پیشگویی مثبت ، 89% و قدرت پیشگویی منفی 27/91% و صحت تشخیصی 90% در تشخیص تولد زودرس تعیین گردید . حساسیت ، ویژگی ، قدرت پیشگویی مثبت ، قدرت پیشگویی منفی و صحت تشخیصی برای mIu/ml 5/10= HCG به ترتیب 7/79% ، 93% ، 6/92%، 5/80% و 86% و برای mIu/ml 5/13= HCG به ترتیب 4/73%، 6/98%، 3/98%، 9/76% و 3/85% تعیین گردید. نتیجهگیری: انداز ه گیری HCG در ترشحات سرویکوواژینال فاکتور پیشگوی تولد زودرس در بیمارانی است که با علایم پیشنهادکننده زایمان زودرس مراجعه می نمایند و از شاخص ها ی ارزش تشخیصی معتبری برخوردار است و نقطه برش مطلوب برای HCG غلظت miu/ml 5/9 می باشد . حسن این آزمون ارزان بودن و در دسترس بودن آن است که استفاده از آن توصیه می شود.
Background: Preterm delivery is one of the important problems in obstetrics and finding a way for its prediction and prevention has always been under investigation. Materials and Methods: This study carried out to determine whether human chorionic gonadotropin (HCG) detected in cervicovaginal secretion of patients with symptoms suggestive of preterm labor is a predictor of preterm birth, and to determine the cut-off values for HCG in prediction of delivery before 37 weeks of pregnancy. 150 pregnant women with gestational age 24-34 weeks and diagnosis of preterm labor and intact membrane were enrolled to the study. The patients were allocated in two groups and HCG in cervicovaginal secretion was measured in all of them. The patients were followed until their delivery and were divided in two groups. Seventy one cases delivered after 37 weeks of pregnancy (term) and 79 before 37 weeks (preterm). The amount of HCG in cervicovaginal secretion of the two groups was compared. Results: Mean concentration of HCG in cervicovaginal secretion in term group was 7.9 ± 34.1 miu/ml and in preterm group 61.12 ± 66.84 miu/ml which was statistically significant (p<0.001). A significant positive correlation was found between the cervical HCG concentration, gestational age at the time of sampling (p<0.01, r=0.2), cervical dilatation (p<0.001, r=0.54) and cervical effacement (p<0.001, r=0.43), and a significant negative correlation between the cervical HCG concentration, gestational age at the time of delivery (p<0.001, r=-0.4). The cut-off value for cervical HCG concentration, its sensitivity, specificity, positive and negative predictive values and accuracy for determination of delivery before 37 weeks of pregnancy were 9.5 miu/ml, 92.4% (95%CI= 83.6-96.9), 87.3% (95%CI= 76.8-93.7), 89%, 91.27% and 90%, respectively. However, these characteristics for HCG concentration of 10.5 miu/ml were 79.7% (95%CI =68.9-87.6), 93% (95%CI =83.7-97.4), 92.6%, 80.5% and 86% respectively, and for HCG concentration of 13.5 miu/ml were 73.4% (95%CI= 62.1-82.4), 98.6%(95%CI =93.1-99.9), 98.3%, 76.9% and 85.3% respectively. Conclusion: Quantitative HCG concentration measurement from cervicovaginal secretions may be a useful predictor of preterm birth in symptomatic patients. This test has the advantage of low cost and wide availability.
Preterm labor, Preterm birth, HCG in cervicovaginal secretion, Term pregnancy
زایمان زودرس، تولد زودرس، HCG در ترشحات سرویکوواژینال، حساسیت، ویژگی
56
61
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-82&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/28
1387/8/7
Malihe
Moraveji Asl
ملیحه
مروجی اصل
003194753284600572
003194753284600572
No
Maryam
Kashanian
مریم
کاشانیان
maryamkashanian@yahoo.com
003194753284600573
003194753284600573
Yes
Jalil
Koohpayeh
جلیل
کوهپایه زاده
003194753284600574
003194753284600574
No
Azita
Izadi Zamani
آزیتا
ایزدی محصل زمانی
003194753284600575
003194753284600575
No
Ladan
Fazlollahi
لادن
فضل الهی
003194753284600576
003194753284600576
No
fa
گزارش یک مورد نادر فتق مورگانی همراه انسداد حاد معده (ولوولوس معده)
A case report on a rare Morgagni Hernia in a 15-month old infant
سابقه و هدف: فتق مورگانی از فتقهای مادرزادی نادر حجاب حاجز است و این ناهنجاری در طرف راست شایع میباشد و در طرف چپ بسیار نادر است. در این مقاله به معرفی یک مورد نادر فتق مورگانی طرف چپ در یک دختر 15 ماهه که در بخش اطفال بیمارستان شهید بهشتی دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال 1382 با همین مشکل بستری و درمان شد اقدام گردیده است. معرفی مورد : بیمار شیرخوار دختر 15 ماههای است که با تب و استفراغ خونی مراجعه نموده و در تصویر قفسه صدری و تصویر مری و معده باماده حاجب، بیماری وی تشخیص داده شد. بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفت. در سلیوتومی، معده در شکم وجود نداشت که در بررسی معده از نقص قدام دیافراگم از پشت جناغ سینه وارد قفسه صدری سمت چپ و دچار پیچخوردگی شده و به علت اختناق تغییر رنگ پیدا نموده بود. با برش شکمی سینهای، قفسه صدری چپ باز شد، معده به داخل شکم برگردانده شد و در وضعیت آناتومی طبیعی قرار گرفت و حجاب حاجز ترمیم شد و کودک با بهبودی کامل مرخص گردید. بحث و نتیجهگیری: با توجه به اینکه این فتق با علایم عفونتهای مکرر ریوی، سرفه و استفراغ تظاهر میکند و پزشک را در تشخیص صحیح با مشکل مواجه میسازد و همچنین به علت گیر کردن احشای شکمی و نکروز آنها باعث مرگ و میر میشود، لذا اقدام تشخیصی به موقع و درمان سریع میتواند بیمار را از عوارض وخیم و مرگ نجات دهد. توصیه میشود در مواردی که تصویر ساده قفسه صدری در زاویه دندهای ـ جناقی سایه کدری همراه با علایم گوارشی در کودکان نشان میدهد پیگیری برای تشخیص با تصویربرداری با ماده حاجب نقش تعیینکننده داشته و مانع از بروز عوارض و مرگ و میر به علت درمان دیررس میشود.
Background: Morgagni Hernia is an uncommon congenital abnormality usually occurring in right side. This paper introduces it in a 15-month old girl admitted to Shaheed Beheshti Hospital of Kashan University of Medical Sciences. With a very are Lt. Side Hernia. Results: A 15-month old girl referred with fever and bloody vomiting. Paraclinical studies including X-ray studies of upper GI system revealed Morgagni Hernia. In celiotomy stomach was not found in the abdomen. If had had passed to Lt chest cavity through a defect in anterior part of diaphragm and was entrapped and strangulated there. It was released and returned to the abdomen and fixed. The baby discharged with a good condition. Conclusion: This Hernia causes repeated lung infections, cough and vomiting, more importantly it may cause strangulation and necrosis of visceral organs and compromise the patients life, so its in time diagnosis is very critical. It is recommended hat whenever there is any abnormality in chest x-ray including air and fluid behind morbidity and mortality.
Morgogni Hernia, Congenital Abnormality, Neonatal vomiting
فتق مورگانی، شیرخواران، ترمیم جراحی
62
65
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-78&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/282008/10/28
1387/8/7
Mohammad
Javanmardi
محمد
جوانمردی
gavanmardi_M@GaU.ac.ir
003194753284600542
003194753284600542
Yes
Marziye
Naghavi
مرضیه
نقوی راوندی
003194753284600543
003194753284600543
No