fa
jalali
1383
1
1
gregorian
2004
4
1
8
1
online
1
fulltext
fa
بررسی تأثیر روشهای مختلف ایجاد جهش بر روی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و وجود پلاسمید در اشریشیا کلی و استافیلوکوک اورئوس
Surveying the effects of different methods of mutations on the antibiotic resistance patterns and plasmids in E. Coli and Staph. Aureus
سابقه و هدف: با توجه به افزایش مقاومت آنتیبیوتیکی باکتریها به ویژه اشریشیا کلی و استافیلوکوک اورئوس، و متفاوت بودن الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی در کشورهای مختلف، این بررسی به منظور تعیین اثر روشهای مختلف ایجاد جهش بر روی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و مشاهده وجود پلاسمید در اشریشیا کلی و استافیلوکوک در آزمایشگاه محمودیه دانشگاه آزاد اسلامی انجام گرفت. مواد و روشها: در این تحقیق تجربی 6 سوش باکتری استافیلوکوک اورئوس و اشریشیا کلی به دست آمده از زخم پوستی، عفونت ادراری و مدفوع بیماران و باکتریهای استاندارد جمعآوری شد و مقاومت آنتیبیوتیکی هر یک از آنها به روش دیسک انجام گرفت. سپس با ایجاد جهش توسط نور ماورای بنفش، افزایش مقدار آنتیبیوتیک و رقیق کردن محیط کشت، تأثیر هر یک از آنها بر روی الگوی مقاومت آنتیبیوتیک تعیین شد. در پایان، پلاسمید هر یک از آنها جداگانه بر روی ژل آگاروز، الکتروفورز گردید و وجود یا عدم وجود پلاسمیدها مشاهده شد. یافتهها: نور ماوراء بنفش و افزودن آنتیبیوتیک به محیط کشت موجب شد که باکتریهای مورد بررسی به آنتیبیوتیکها مقاوم شوند و باندهای پلاسمیدی موجود در اشریشیا کلی نیز حذف گردید. با افزایش رقت محیط کشت نیز کلنی باکتریها بزرگتر شدند و در محیط نیمه جامد به خوبی پخش شدند، اما تغییری در مقاومت آنتیبیوتیکی و باندهای پلاسمیدی این باکتریها مشاهده نگردید. نتیجهگیری و توصیهها: نور ماوراء بنفش و وجود آنتیبیوتیک در محیط بر روی مقاومت آنتیبیوتیکی و تعداد باندهای پلاسمیدی بر روی باکتری اشریشیا کلی تأثیر بیشتری در مقایسه با استافیلوکوک اورئوس دارد که ممکن است به علت تفاوت در دیواره سلولی این دو باکتری باشد. به علت افزایش سریع مقاومت باکتریها به داروها، توصیه میشود که برخی از آنتیبیوتیکها را در بیمارستانها به موارد شدید بیماریها محدودکنند یا به صورت دورهای مصرف نمایند تا این داروها برای مدت زمان طولانیتری مفید و با ارزش باقی بمانند.
Background: With respect to the increased antibiotic resistance specially E.Coli and Staph aureus, and the fact that the pattern of antibiotic resistance is variable in different regions, the present study was conducted to determine the effects of different methods of mutations on the antibiotic resistance patterns and plasmids in E. Coli and Staph. Aureus. Study was performed in Mahmoudieh Azad University Laboratory.Materials and methods: This experimental study was performed on 6 strains of Staph. Aureus and E.coli isolated from skin wound, urinary infection and fecal sources. Antibiotic resistance was performed by disk method. Having induced mutation via UV, adding antibiotic gradually, and dilution of medium, the pattern of antibiotic resistance was determined. Finally, the presence or absence of plasmid in these bacteria were detected by electrophoresis.Results: UV and adding antibiotic gradually induce antibiotic resistance. This also disappear number of plasmid bands in E Coli. Dilution of medium cause the bacterial colonies to expand and spread in semi solid medium, however, it did not induce any alteration in antibiotic resistance.Conclusion: UV and adding antibiotic gradually induce antibiotic resistance and disappearance of plasmid bands in E Coli rather than Staph. Aureus. This may be due to structural differences in their cells wall. With respect to the increment in antibiotic resistance during the recent years, we strongly recommend to limit the usage of some antibiotics for only critical patients.
Mutation, UV, Plasmid, Antibiotic resistance
جهش، نور ماوراء بنفش، پلاسمید، مقاومت آنتیبیوتیک
1
8
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-198&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/3
1387/8/13
Jamile
Norouzi
جمیله
نوروزی
0031947532846001079
0031947532846001079
Yes
Gholam Reza
Vali
غلامرضا
والی
0031947532846001080
0031947532846001080
No
Homa
Yousefi
هما
یوسفی
0031947532846001081
0031947532846001081
No
fa
تحقیقی کیفی بر مفهوم توانمندی حرفهای در پرستاری
The concept of professional power in nursing
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت توانمندی حرفه ای پرستاران و توصیه مجمع بهداشت جهانی برای توانمندسازی پرستاران از یک سو و کاستی هایی که در پژوهش های موجود وجود دارد، این تحقیق به منظور انجام مطالعه ای کیفی برای روشن سازی مفهوم توانمندی حرفه ای در پرستاری روی پرستاران شاغل در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه های علوم پزشکی تهران, ایران و شهید بهشتی در سال های 1382 -1381 انجام گردید. مواد و روش ها: تحقیق با طراحی کیفی و به روش Grounded Theory بر روی اعضای تیم سلامت انجام شد. انتخاب نمونه به صورت هدفمند انجام شد و مفهوم توانمندی و تجارب پرستاران در مورد آن از طریق مصاحبه با مشارکت کنندگان و با استفاده از مشاهده تعاملات و رفتارهای پرستاران بررسی گردید. جمع آوری داده ها آنقدر ادامه یافت تا اشباع داده ها ( Saturation )حاصل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای مداوم انجام شد. یافته ها: تحقیق بر روی 38 نفر, شامل 71 درصد زن و 29 درصد مرد در سنین 3/8 ± 8/40 سال و سابقه خدمت 1/8 ± 3/19 سال که 5/60 درصد کارشناس, 6/31 درصد کارشناس ارشد و 9/7 درصد دارای مدرک دکترا بودند ، انجام شد. 5 مقوله کاربرد دانش و مهارت, داشتن اختیار, خودباوری، حمایت و بالاخره انسجام از داده ها استخراج شد که در مجموع مفهوم توانمندی حرفه ای در پرستاری را تشکیل دادند. نتیجه گیری و توصیهها : توانمندی مفهومی چند بعدی است که تحت ت أ ثیر ویژگی ها و ارزش های فردی و اجتماعی قرار دارد. به نظر می رسد که 5 مقوله استخراج شده مبنای قابل قبولی را برای طراحی الگوی توانمندسازی حرفه ای در پرستاری تشکیل می دهند. هم چنین به نظر می رسد که بررسی های کیفی بهتر از روش های کمی متداول می توانند وضعیت های اجتماعی مانند توانمندی حرفه ای را تبیین کنند. استخراج مفهوم توانمندی حرفه ای به روش های کمی متداول و مقایسه آن با نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود.
Background: Nurses are expected to empower their clients, but they cannot do it if they feel powerlessness. World Health Assembly has recommended its member to design some programs for strengthening and promoting their nurses. The empowerment process has usually been described from an organizational starting point. In the present study, empowerment is approached from the individual nurse’s point of view. This study was achieved in nurses working in Shaheed Beheshti, Tehran and Iran Medical Science universities in 1381-82.Materials and methods: We chose the grounded theory approach for analysis the participants’ experience and their viewpoints regarding the concept of professional power in nursing. Purposeful sampling and semi-structured interviews and observation methods used for data gathering. Constant comparative analysis method used to analyze the data. Data gathering did continue till the data saturation occurred.Results: The study population included 27 females and 11 males with the mean age of 40.8±8.3 years and mean period of employment of 19.3 ± 8.1 years. Five categories emerged including application of knowledge and skills, having authority, self-confidence, being supported, and unification.Conclusion: Empowerment is a multi dimensional process that is affected by personal and environmental factors. It seems that the emerged categories could use for developing an empowerment model for nurses. An experimental study is suggested for testing the results of this research.
Nursing, Empowerment, Grounded theory, Knowledge, Self-confidence, Authority, Support
پرستاری, توانمـندی حـرفهای, گرانددتئوری دانش و مهارت, خودباوری, اختیار, حمایت, انسجام
9
19
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-189&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/3
1387/8/13
Mohsen
Adib Haj Bagheri
محسن
ادیب حاج باقری
adibhajbagheri_m@kaums.ac.ir
0031947532846001052
0031947532846001052
Yes
Mahvash
Salsali
مهوش
صلصالی
0031947532846001053
0031947532846001053
No
Fazlollah
Ahmadi
فضل ا...
احمدی
0031947532846001054
0031947532846001054
No
fa
مقایسه تأثیر دوزهای متفاوت مرفین بر تغییرات فارماکودینامیک در بیمارانی که تحت عمل جراحی شکم قرار میگیرند
Effects of morphine with different dosage on pharmacodynamic alterations in patients undergoing abdominal surgery
سابقه و هدف: با توجه به عوارض شناخته شده مرفین و نیاز به مرفین در اکثر اعمال جراحی و تناقضاتی که در مورد دوزهای متفاوت مصرف مرفین وجود داشته است و به منظور مقایسه دوزهای 1/0، 2/0، 3/0، 4/0 میلیگرم مرفین به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، این تحقیق روی بیماران تحت عمل جراحی شکم در بیمارستان نمازی شیراز طی سالهای 79 - 78 انجام گرفت. مواد و روشها: تحقیق با طراحی کارآزمایی بالینی روی تعداد 82 بیمار با ( ASA ) Amirican Society Anesthesiology کلاس یک و در سنین بین 50 - 20 سال انجام گرفت. بیماران به طور تصادفی به چهار گروه 20 نفری تقسیم شدند و پس از گرفتن رگ بیمار و وصل مانیتورهای لازم به هر بیمار 500 میلیلیتر سرم رینگر لاکتات تزریق شد. پیشدارو، القاء و داروهای ادامه بیهوشی در تمام گروهها یکسان بود. به گروه اول 1/0 و به گروههای بعدی 2/0، 3/0 و 4/0 میلیگرم مرفین به ازاء هر کیلوگرم از وزن بدن تزریق شد. تأثیر دوزهای مختلف مرفین را بر میزان ضربان قلب و فشار خون سیستول و دیاستول در زمانهای قبل از القاء بیهوشی و 5، 10 و 15 دقیقه بعد از القای بیهوشی اندازهگیری و نتیجه حاصل با تست آماری آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. افراد چهار گروه به لحاظ سن، جنس، نوع عمل جراحی داخل شکم و طول عمل جراحی یکسان بودند. یافتهها: میزان تغییرات ضربان قلب، فشار خون سیستول و فشار خون دیاستول در چهار گروه مورد مطالعه در زمانهای مختلف اختلاف آماری واضحی نداشت ( N.S ). زمان شروع درد در مدت زمان 10 ساعتی که بیماران در ریکاوری تحت نظر بودهاند، در گروههای مختلف، اختلاف آماری معنیداری نداشت و افزایش دوز مرفین در تأخیر انداختن بیدردی در محدوده مورد مطالعه در اتاق بهبودی اثر چندانی نداشت. نتیجهگیری و توصیهها: دوزهای متفاوت مرفین تأثیری بر تغییرات همودینامیک ندارد، لذا به نظر میرسد که استفاده از دوزهای پایینتر مرفین (1/0 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن) مناسبتر باشد.
Background: With respect to the known side effects of morphine and the necessity of morphine usage during surgery and also with respect to the controversies about the dosage of morphine, the present study was conducted on the patients undergoing abdominal surgery in Namazi hospital to compare the effects of morphine at the dosage of 0.1, 0.2, 0.3, and 0.4mg/kg.Materials and methods: This clinical trial was achieved on 82 patients with ASA class of I aged 20-50 years. Patients were randomly assigned in 4 groups. Having access the IV line 500ml ringer lactate was administered. Anesthetic-related medications were similar in all groups. The first group received 0.1mg/kg and the other groups received 0.2, 0.3, and 0.4mg/kg morphine. The effects of drug on heart rate, systolic and diastolic blood pressure was evaluated before the induction, 5, 10, and 15 minutes after the induction and results were compared using variance analysis.Results: Groups were matched according to the sex, age, type of surgery, and surgery duration. Groups did not show any significant difference in heart rate, systolic and diastolic blood pressure. During the first 10-hour in recovery room, there was not any significant difference between the groups regarding the pain occurrence. Increment in morphine dosage did not delay the pain-free duration.Conclusion: Different dosage of morphine did not influence on hemodynamic alterations. Thus, it is recommended to administer morphine at low dosage.
Morphine, Hemodynamic alterations, ASA
مرفین، تغییرات همودینامیک، ASA
20
25
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-194&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Shahram
Nafisi
شهرام
نفیسی
nafisi_sh@kaums.ac.ir
0031947532846001068
0031947532846001068
Yes
Abdorrasoul
Farbod
عبدالرسول
فربود
0031947532846001069
0031947532846001069
No
fa
بررسی اثر کلونیدین آگونیست گیرندههای -a2 و آیدازوکسان آنتاگونیست گیرندههای -a2 آدرنرژیک بر وابستگی به مرفین در رات
Surveying the effect of clonidine (α2 agonist) and idazoxan (α2 antagonist) on morphine dependency in rat
سابقه و هدف: پیشنهاد شده است که سیستم اوپیوئیدی احتمالاً با سیستم آدرنرژیکی ارتباط دارد، اما تحقیقات کمتری پیرامون کاهش تمایل به اعتیاد توسط داروها صورت گرفته است. در این مطالعه اثرات مرفین با و بدون حضور کلونیدین و آیدازوکسان که به ترتیب آگونیست و آنتاگونیست رسپتورهای - a 2 آدرنرژیک هستند بر وابستگی به مرفین در موش صحرائی تعیین گردید. مواد و روشها: تحقیق به روش Experimental و روی تعداد 32 موش و در 4 گروه شاهد، مرفین، مرفین توام با کلونیدین و مرفین توام با آیدازوکسان انجام گرفت. پس از بیهوش نمودن راتها با کتامین و رامپون و کانولگذاری در ورید وداجی با روش خودتزریقی راتها را معتاد کرده و دفعات فشار دادن اهرم در طول قرار گرفتن حیوان در قفس خود تزریقی در تمام دوره اعتیاد در همه گروهها ارزیابی گردید. میزان وابستگی به مرفین با آماره ANOVA مورد قضاوت آماری قرار گرفت. یافتهها: تفاوت معنیداری بین دفعات فشار دادن فعال و غیرفعال اهرم در گروه شاهد دیده نشد. (2) در گروههای آزمون دفعات فشار دادن فعال اهرم به طور معنیداری بیش از دفعات فشار دادن اهرم به طور غیرفعال بود. همچنین گروه کلونیدین بیش از گروه شاهد مرفین مصرف کرد و گروه آیدازوکسان بیش از گروه کنترل اهرم را فشار داد (05/0 P< ). نتیجهگیری و توصیهها: کلونیدین میزان وابستگی به مرفین را کاهش و آیدازوکسان این وابستگی را افزایش میدهد. این امکان وجود دارد که اثر تحریکی کلونیدین بر رسپتورهای - a 2 آدرنرژیک در هسته لوکوس سرلئوس ( LC ) سبب کاهش وابستگی به مرفین شده باشد. اثر مهاری آیدازوکسان بر رسپتورهای - a 2 آدرنرژیک سبب تحریک رهاسازی نور آدرنالین گشته و احتمالاً تمایل به مصرف مرفین را افزایش میدهد.
Background: It has been postulated that there is a probable relationship between opioid and adrenergic systems. In the present study we have evaluated the effect of morphine alone and together with clonidine (α2 agonist) and Idazoxan (α2 antagonist) on morphine dependency in rat.Materials and methods: For this experimental study, 32 rats were divided in 4 groups of control, morphine, morphine with clonidine and morphine with idazoxan. Having anesthesized the rats with ketamine and rammpon, jugular vein was cannulated and rats were addicted with autoinjection method. All groups were evaluated with lever pressing during 2-hour stay in autoinjection chamber. Morphine dependency was evaluated by ANOVA.Results: There was no significant difference between the active and passive lever pressing in the control rats, however, in other groups active lever pressing was significantly more than the passive pressing. Clonidine group consumed more morphine and the idozoxan group pressed lever more actively than the controls (p<0.05).Conclusion: Clonidine decreases dependency level however idazoxan increases this dependency to morphine. Stimulatory effect of clonidine on α2 adrenergic receptors in LC nucleolus decreases the dependency to morphine, however, the inhibitory effect of idazoxan on α2 adrenergic receptors stimulate noradernaline release and increase dependency to morphine.
Morphine, Addiction, α2 adrenergic receptor, Clonidine, Idazoxan
مرفین، اعتیاد، رسپتورهای -2 آدرنرژیک، کلونیدین، آیدازوکسان
26
32
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-201&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Sayed Mojtaba
Banitaba
سید مجتبی
بنی طباء
banitaba_m@kaums.ac.ir
0031947532846001086
0031947532846001086
Yes
Hojatollah
Alaei
حجت ا...
علائی
0031947532846001087
0031947532846001087
No
fa
بررسی تأثیر دیسک های دارویی پارامومایسین و جنتامایسین سولفات بر رشد پروماستیگوتهای انگل لیشمانیا
Effects of paromomycin and gentamicine sulphate on promastigotes of Leishmania major
سابقه و هدف: نظر به شیوع و هیپرآندمیک بودن بیماری لیشمانیوز در بعضی مناطق کشور و مشکلات درمانی سالک و وجود بعضی گزارشات از موفقیت پارامومایسین در درمان بیماری و به منظور تعیین تأثیر کشندگی شکل فیزیکی جدیدی از این دارو بر روی پروماستیگوتهای لیشمانیا ماژور، این تحقیق در شرایط برونتنی انجام گرفت. مواد و روشها: تحقیق به روش EXPRIMENTAL انجام گرفت. فیلمهای دارویی حاوی 15 درصد پارامومایسین سولفات و 5/0 درصد جنتامایسین سولفات در پایهای از اتیل سلولز و HPMC ( هیدروکسی ـ پروپیل ـ متیل ـ سلولز) با هدف ابداع یک راه درمانی برای لیشمانیوز جلدی تهیه گردید. به منظور بررسی چگونگی آزاد شدن دارو و تأثیر آن بر انگلهای محیط کشت از روش Cloning انگل Leishmania بر روی محیط N.N.N اصلاح شده بدون فاز مایع رویی استفاده گردید تا بتوان به دقت هاله عدم رشد انگل را در اطراف نواحی مربوط به آزاد شدن دارو مورد بررسی قرار داد. محیطهای مورد بررسی شامل، محیطهای حاوی دیسک دارویی، محیطهای بدون دیسک دارویی و محیطهای دارای دیسک پلاسبو بود و میزان کشندگی آن با آماره کای دو مورد قضاوت آماری قرار گرفت. یافتهها: در پلیتهای فیلمهای دارویی هالهای از عدم رشد کولونیهای انگل مشاهده گردید. به صورتی که در شعاع 3 سانتیمتری اطراف فیلم دارویی هیچ ناحیه رشد انگل وجود نداشت و یا پروماستیگوتهای انگل به صورت مرده و دژنره شده مشاهده گردید. حال آنکه در تمام سطوح محیط کشتهای حاوی پلاسبو و محیط فاقد فیلم کولونیهای در حال تکثیر انگل مشاهده گردید. درصد انگلهای مرده به زنده در پلیتهای پلاسبو و فاقد دارو 98 درصد و در گروه دارویی 5 درصد بود (000/0 P< ). نتیجهگیری و توصیهها: دیسکهای دارویی پارامومایسین و جنتامایسین سولفات، پتانسیل مناسبی برای رهاسازی تدریجی دارند و موثر بر رشد انگل هستند، لذا میتوان انتظار داشت که این آزاد شدن تدریجی بر روی زخمهای انسانی نیز برقرار باشد و انجام آن را توصیه مینماید
Background: With respect to the prevalence of leishmaniosis in our country and the problems occurred in the therapeutic approaches and also with respect to the previous successful reports of paromomycin efficacy in this regard, the present study was conducted to determine the effects of paromomycin and gentamicine sulphate on promastigotes of Leishmania major.Materials and methods: It was an experimental study. The base of films composed of ethyl cellulose and HPMC (hydroxyl propyl methyl cellulose) containing paromomycin 15% and gentamicine 0.5%. To determine the rate and duration release from the films and its killing effects on leishmania promastigotes, a cloning system of parasite was established by using a set of modified NNN medium without liquid layer. The medium plates were divided in 3 groups, the media contain of drug films, placebo films, and media containing no film.Results: results showed no colonies of Leishmania in a 30mm radius envelop the drug films. On the other hand, grown colonies of Leishmania promastigotes were found in placebo and control plates. Frequency of dead parasites were 98% and 5% in the placebo-control plates and drug plates, respectively (p<0.000).Conclusion: Paromomycin and gentamicine drug films have good potential of drug releasing and suitable killing effects in vitro condition. It is suggested that the therapeutic effect of this new form of drug be achieved in human models.
Paromomycin, Gentamicine, Leishmania, Cloning
Cloning, In Vitro, Leishmania, Paromomycin
33
36
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-191&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Sayed Hossein
Hejazi
سید حسین
حجازی
0031947532846001058
0031947532846001058
Yes
Sepide
Tolouei
سپیده
طلوعی
0031947532846001059
0031947532846001059
No
Ali
Asilian
علی
اصیلیان
0031947532846001060
0031947532846001060
No
Mohammad
Shatalebi
محمد
شاطالبی
0031947532846001061
0031947532846001061
No
Mahyar
Mostaghim
مهیار
مستقیم
0031947532846001062
0031947532846001062
No
Giti
Sadeghian
گیتی
صادقیان
0031947532846001063
0031947532846001063
No
fa
بررسی ویژگیهای روانشناختی و شخصیتی جوانان وابسته به مواد مخدر افیونی در شهر کاشان، 1379
Psychological and personality characteristics of young addicted subjects in Kashan, 1379
سابقه و هدف: با توجه به شیوع گسترده پدیده اعتیاد در جوامع بشری خصوصاً در میان جوانان و نقش عوامل مختلف زیستی، روانشناختی و اجتماعی در بروز و تداوم وابستگی به مواد مخدر و گزارشات متفاوت در این زمینه مطالعه حاضر به منظور تعیین ویژگیهای روانشناختی و شخصیتی جوانان وابسته به مواد مخدر مراجعهکننده به مرکز بازپروری سازمان بهزیستی در شهر کاشان در سال 1379 انجام گرفت. مواد و روشها: پژوهش حاضر به روش توصیفی بر روی 100 نفر از معتادین مرد جوان 30-15 سال صورت پذیرفت. کلیه افراد پرسشنامه مربوط به خصوصیات فردی و آزمون شخصیتی M.M.P.I ( Minnesota Multiphasic Personality Inventory ) را تکمیل کردند. سپس نیمرخ روانی افراد بر اساس نمرات خام مقیاسهای به دست آمده و مصاحبه بالینی توسط روانشناس مربوطه تفسیر شد و نقش عوامل زمینهای روانشناختی و شخصیتی در گرایش به مصرف مواد مخدر بررسی گردید و از طریق آزمون مجذور کا مورد تفسیر آماری قرار گرفت. یافتهها: بیشترین ویژگی روانشناختی در بین وابستگان به تریاک و هروئین، اضطـراب (43 درصد) و افسـردگی (34 درصـد) بود. بعد از این دو، ویژگیهایی نظـیر صفات شـخصیتی ضد اجتماعی (31 درصـد)، اسکـیزوئید (30 درصد) و ضعف روانی (27 درصد) نرخ بیشتری نسبت به بقیه خصوصیات داشتند. همچنین یافتهها نشان داد که معتادین متأهل بیشتر دچار اضطراب میباشند در حالی که معتادین مجرد بیشتر دچار افسردگی هستند. نتیجهگیری و توصیهها: با توجه به شیوع بالای اضطراب و افسردگی در بین جوانان معتاد به مواد مخدر پیشنهاد میشود که مطالعه وسیعتری در رابطه با بهبودی اختلالات روانی و شخصیتی در معتادین صورت گیرد تا با تشخیص و درمان به موقع این اختلالات قدمی در حل این معضل اجتماعی برداشته شود.
Background: Addiction is a worldwide problem usually affecting young adults. Different environmental, psychological and social factors may aggravate the situation. The present study was conducted to determine psychological and personality characteristics of young addicted subjects in Kashan in 1379.Materials and methods: For this descriptive study, 100 young addicted subjects aged 15-30 years were included. A demographic questionnaire as well as Minnesota Multiphasic Personality Inventory (MMPI) was completed for all subjects. Finally, the psychologic profile of the candidate was drawn according to his score and an interview achieved by a psychiatrist. The role psychological and personality factors were determined.Results: Anxiety(43%) and depression(34%) were the most common psychological problems followed by antisocial personality(31%) and schizoid (30%). Married subjects were more likely to develop anxiety, however, single subjects developed depression.Conclusion: With respect to the high prevalence of anxiety and depression in addicted subjects, further studies are highly recommended to treat the affected subjects.
Psychological problem, personality disorder, Addict
ویژگیهای روانشناختی، شخصیتی، معتاد، جوان، مواد مخدر
37
42
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-190&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Fateme
Assarian
فاطمه
عصاریان
0031947532846001055
0031947532846001055
Yes
Abdollah
Omidi
عبدا...
امیدی
0031947532846001056
0031947532846001056
No
Hossein
Akbari
حسین
اکبری
0031947532846001057
0031947532846001057
No
fa
بررسی فلور قارچهای بیماریزا در هوای منطقه کویری شهرستان اردستان
Surveying the airborne pathogenic fungi in desert area of Ardestan town trip
سابقه و هدف: به منظور آگاهی از نوع و میزان فراوانی گونههای قارچی اعم از ساپروفیت، فرصتطلب و بیماریزا در مناطق کویری، برای اولین بار در پاییز سال 1375 فلور قارچی هوای منطقه کویری شهرستان اردستان مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: تحقیق با طراحی توصیفی و با استفاده از روش پلیتگذاری (محیط کشت سابورو دکستروز آگـار) انجام گرفت. در این بررسی از 9 مـحل مختلف شامل 1ـ نمکـزار، 2ـ جنگلهای کـویر (تاغ و گـز) 3ـ زمینهای زراعی، 4ـ باغات میوه، 5ـ فضای شهر، 6ـ محل پرورش کبوتر، 7ـ فضای دامداریها، 8- فضای مرغداریها، 9ـ چاههای قنات حاوی کبوتر چاهی نمونهبرداری به عمل آمد. از 5 محل اول مجموعاً 75 پلیت در 3 زمان صبح و ظهر و عصر و 4 محل دیگر تعداد 40 پلیت و در مجموع 115 نمونهبرداری انجام گرفت. یافتهها: تعداد 1051 کلنی قارچی از 115 پلیت شمارش گردید. در این مطالعه قارچهای پنیسیلیوم، کلادوسپوریوم، آسپرژیلوس، آلترناریا و مخمرها فراوانترین بودند. بیشترین تعداد کلنی قارچ به ترتیب در ساعات زمانی عصر (5/45 درصد)، صبح (7/27 درصد) و ظهر (8/26 درصد) به دست آمد. در میان 9 محل مورد مطالعه، چاههای قنات حاوی کبوتر چاهی، متنوعترین محل از نظر وجود انواع گونههای قارچی بود. همچنین بیشترین تعداد کلنی مخمری (9/37 درصد) از این محل جدا گردید. اضافه بر آن تعداد 3 گونه قارچ مشابه اسپوروتریکس شنکئی نیز از این محل جدا گردید. نتیجهگیری و توصیهها: محل نمونهبرداری و فاکتورهای محیطی در تعداد و نوع قارچهای موجود در هوای منطقه کویری مؤثر هستند به طوری که بیشترین تعداد کلنی قارچ از فضای دامداریها و کمترین از منطقه نمکزار به دلیل شرائط نامساعد محیطی جدا گردید. برخی قارچها مثل آلترناریا، پنیسیلیوم، کلادوسپوریوم و مخمرها، حتی در شرائط نامساعد محیطی نیز قادر به رشد هستند. انجام تحقیقات بیشتر در مناطق کویری را توصیه مینماید.
Background: This study was performed to determine the type and number of the fungus species including saprophyte, opportunistic and pathogen in the salt desert region of Ardestan township in 1375.Materials and methods: This descriptive study was conducted by Petri-dish trapping technique. 9 different locations were selected (saltiferous, salt desert forest, agriculture ground, fruit garden, city space, pigeon space, ranches space, poultry space, and canal wells including wild pigeon). From the first 5 locations 75 samples and from the other 4 locations 40 petri-dish were obtained.Results: Totally, 1051 fungus colonies were counted from 115 petir-dishes. The most common fungi were peniccilium spp., cladosporium spp., aspergillus spp., alternaria spp., and yeasts. Number of fungus colonies were as follow: at the evening 45.5%, in the morning 27.7%, and at noon 26.8%. Canal wells including wild pigeons had shown to have the most variable types of fungi, meanwhile, the biggest yeast colony numbers were isolated form this location. Furthermore, 3 fungus species similar to sporothrix schenchii were isolated from this site.Conclusion: The place of sampling and environmental factors may influence the number and type of fungi in the salt desert region. The biggest fungus colonies were isolated form ranches space and the smallest from salt march regions. Meanwhile, some fungi such as peniccilium spp., cladosporium spp., aspergillus spp., alternaria spp are able to grow even in unsuitable environmental conditions.
Fungus, Desert area, Air, Ardestan
قارچ، هوا، منطقه کویری، اردستان
43
50
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-196&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Reza
Kachuei
رضا
کچوئی
0031947532846001073
0031947532846001073
Yes
Masoud
Emami
مسعود
امامی
0031947532846001074
0031947532846001074
No
Mohsen
Geramishoar
محسن
گرامی شعار
0031947532846001075
0031947532846001075
No
fa
مطالعه فیتوشیمیایی گیاه Euphorbia microsciadia
Phytochemical study of Euphorbia microsciada
سابقه و هدف: خانواده فرفیون از جمله خانوادههای بزرگ و مهم گیاهان دارویی هستند که دارای بیش از 800 گونهاند. این خانواده مهم از گیاهان را میتوان در درمان بیماریهای مختلفی نظیر سرطان و دردهای عصبی به کار برد. با توجه به اینکه در مورد گونه Euphorbia microsciadia تاکنون مطالعات فیتوشیمیایی انجام نگرفته است، در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: تحقیق به روش Exploratory survey انجام گرفت. گیاه از بخش کهک در جاده قم به کاشان جمعآوری شد. عصارهگیری با استفاده از روش خیساندن در متانل انجام گرفت. در نهایت عصاره خشک شد و با استفاده از ستون کروماتوگرافی سیلیکاژل و حلالهای مختلف، فرآیند جداسازی و شناسایی اجزاء موجود در عصاره توسط تکنیکهای مختلف شامل IR, Mass, NMR و UV صورت گرفت. یافتهها: چهار فراکسیون شامل Mg IV , Mg III, Ma7 و Md70 از عصاره حاصله جدا شد. سپس با استفاده از طیفهای مختلف به دست آمده از هر فراکسیون اقدام به تعیین ساختمان اجزاء موجود در آنها شد. در فراکسیون Ma7 یک الکان خطی به نام nonacosane شناسایی شد. در فراکسیون Mg III ساختمان ترپنوئیدی b -sitosterol شناسایی گردید و در فراکسیون mg IV حضور cycloclarkeanol مشخص گردید. در فراکسیون Md70 مادهای شناسایی نشد. نتیجهگیری و توصیهها: برای نخستین بار سه ترکیب b -sitosterol , nonacosane و cycloclarkeanol در گونه Euphorbia microsciadia شناسایی شد. این مواد را میتوان برای مصارف درمانی مختلف به کار برد.
Background: Euphorbiaceae family is a large family of medical plants, containing over 800 species. This rather important family of plants could be used in the treatment of various diseases such as cancer and neuralgia. Euphorbia microsciada has not yet undergone phytochemical studies, thus, the present study was achieved.Materials and methods: It was an exploratory study. The plant was obtained form Kohak region in Qom-Kashan road. Extraction was performed by maceration in methanol. Extracts was finally dried and using silica gel column chromatography and various solvents, separation and then identification of constitutes were carried out. Techniques of NMR, Mass, IR and UV were employed for this purpose.Results: Four fractions were obtained from the extract, which were Ma7, MgIII, MgIV, and Md70. Structural determination showed the presence of linear alkane, nonacosane in fraction Ma7. In fraction MgIII, the terpenoid ß-sitosterol was identified and in fraction MgIV, cycloclarkeanol was isolated. Nothing was identified from Md70 fraction.Conclusion: For the first time nonacosane, terpenoid ß-sitosterol, and cycloclarkeanol were isolated from Euphorbia microsciada.
Euphorbia microsciada, Euphorbiceae family, Phytochemistry
خانواده فرفیون، Euphorbia microsciadia، فیتوشیمیایی، جداسازی اجزاء، b-sitosterol وCycloclarkeanol
51
56
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-188&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Sayed Abdolmajid
Ayatollahi
سید عبدالمجید
آیت اللهی
0031947532846001050
0031947532846001050
Yes
Sayed Ali Reza
Mortazavi
سید علیرضا
مرتضوی
0031947532846001051
0031947532846001051
No
fa
ارزیابی عملکرد بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای آموزشی ـ تخصصی دانشگاه علوم پزشکی ایران،1380
Performance evaluation of medical record department of specialized-teaching hospitals of Iran Medical science University
سابقه و هدف: نظر به اهمیت مدارک پزشکی در نظارت ارزیابی و برنامهریزی برای ارتقاء کمیت و کفیت خدمات و عدم اطلاع دانشگاه متبوع از وضعیت آن، این پژوهش به منظور تعیین عملکرد بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای آموزشی ـ تخصصی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران در سال 1380 صورت پذیرفت. مواد و روشها: این پژوهش مطالعهای توصیفی است که گردآوری دادههای آن با استفاده از چک لیست و از طریق مشاهده و مصاحبه انجام گرفت. عملکرد بخش مدارک پزشکی در 4 واحد پذیرش، کدگذاری، آمار و بایگانی و در هر واحد با 8 تا 9 شاخص و در یک طیف 5 گزینهای تعیین شد و درصد عملکرد بر حسب کل بخش مدارک و هر یک از واحدها و به تفکیک بیمارستانهای آموزشی تعیین گردید. یافتهها: عملکرد کلی بخش مدارک پزشکی 4/55 درصد بود. بهترین عملکرد مربوط به واحد کدگذاری به میزان 2/64 درصد و نازلترین آن مربوط به واحد آمار با 50 درصد بود. نازلترین شاخص واحد پذیرش و واحد کدگذاری مربوط به وجود دستورالعمل مدون به میزان 20 درصد بود. بهترین و بیشترین عملکرد بخش مدارک پزشکی مربوط به بیمارستان شهید هاشمینژاد به میزان 5/70 درصد و کمترین عملکرد مربوط به بیمارستان شهید نواب صفوی به میزان 8/48 درصد بود. نتیجهگیری و توصیهها: بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای مورد پژوهش از عملکرد متوسط برخوردار بودند. به منظور بهبود عملکرد بخشهای مدارک پزشکی، تهیه و تدوین دستورالعملهای خاص هر واحد، به کارگیری نیروی انسانی متخصص، برگزاری دورههای بازآموزی، تخصیص بهینه منابع، تجهیزات و فضای مورد نیاز هر واحد و همچنین ارزیابی مداوم عملکرد بخشهای مدارک پزشکی احتمالاً میتواند مفید باشد و بررسی تجربی آن را توصیه مینماید.
Background: With respect to the importance of medical record as a useful tool for supervision, assessment, and planning in order to improve our system facilities, the present study was carried out to evaluate the performance of medical record department of specialized-teaching hospitals of Iran Medical Science University in 1380.Materials and methods: It was a descriptive study. Data were gathered via checklist through face-to-face interview. Performance evaluation was achieved in 4 different categories reception, coding, statistics, and archiving, each with 8-9 indices. Results: Total performance of the medical record department was 55.4%. Coding and statistics units have the best (64.2%) and the worst (50%) scoring. The least index of reception and coding units was the presence of a guideline (20%). Shaheed Heshemi Nejad and Shaheed Navab Safavi had the best and worst performance, respectively (70.5% vs. 48.8%).Conclusion : The overall performance of the evaluated hospitals was good. Preparing specific guidelines, staffing and employing graduates of medical records, implementation of continuous and regualra training courses, design of suitable software package, allocation of budget, space and equipment may improve medical record department performance
Performance evaluation, Medical record, Teaching hospital
ارزیابی عملکرد، بخش مدارک پزشکی، بیمارستان آموزشی
57
65
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-195&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Sayed Jalaladdin
Tabibi
سید جلال الدین
طبیبی
0031947532846001070
0031947532846001070
Yes
Reza
Rabiee
رضا
ربیعی
0031947532846001071
0031947532846001071
No
Farahnaz
Sadooghi
فرحناز
صدوقی
0031947532846001072
0031947532846001072
No
fa
بررسی آگاهی و نگرش کارکنان آزمایشگاه بالینی در مورد ایدز در گیلان
Knowledge and attitude of Lab staff towards AIDS in Gilan
سابقه و هدف: ایدز یکی از مهمترین عوامل مرگ و میر افراد در کشورهای مختلف جهان است. در حال حاضر این بیماری هیچگونه درمان یا واکسن شناخته شدهای ندارد، اما در عین حال قابل پیشگیری است. با توجه به اهمیت آگاهی کارکنان مراقبتهای بهداشتی در مورد راههای انتقال و پیشگیری ایدز برای انجام اقدامات پیشگیری از بیماری و به منظور تعیین آگاهی و نگرش کارکنان آزمایشگاه بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان این تحقیق در سال 81 انجام گرفت. مواد و روشها: این مطالعه به صورت توصیفی ـ مقطعی بر روی 72 نفر و با استفاده از پرسشنامه تنظیمی انجام شد. پرسشنامه شامل سه بخش بود: بخش اول حاوی اطلاعات فـردی، بخش دوم شامل 27 سـؤال 4 گزینهای برای تعیین میزان آگاهی و بخش سوم شامل 17 جمله جهت بررسی نگرش واحدها بر اساس مقیاس لایکرت آنالیز آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، T-test و آنالیز واریانس انجام شد. یافتهها: 4/69 درصد واحدها در مورد ماهیت ایدز و 6/55 درصد آنها در مورد راههای انتقال ایدز از میزان آگاهی خوبی برخوردار بودند. در مورد روش پیشگیری از ایدز 7/16 درصد آگاهی خوب، 7/66 درصد آگاهی متوسط و 7/16 درصد آگاهی ضعیفی داشتند. 7/91 درصد واحدها نسبت به انجام مراقبتهای بهداشتی از افراد آلوده به ویروس HIV دارای نگرش مثبت بودند. نگرش واحدها با افزایش آگاهی بهبود یافت اما رابطه آماری معنیداری بین آن دو مشاهده نشد ( N.S ). نتیجهگیری توصیهها: میزان آگاهی مورد پژوهش درباره ماهیت و راههای انتقال ایدز در حد قابل قبولی است اما در مورد روشهای پیشگیری از ایدز در حد مطلوبی نیست و لزوم آموزش مداوم در این زمینه احساس میشود.
Background: AIDS is considered to be among the most common cause of mortality worldwide. It has no documented therapy or vaccine, however, it is preventable. With respect to the importance of the knowledge of Lab staff towards the transmission routes and preventive techniques, present study was carried out on Lab staff of educational hospitals affiliated to Gilan Medical Science University in order to survey their knowledge and attitude towards AIDS.Materials and methods: This cross sectional study was carried out 72 subjects using a self-administered questionnaire including: demographic data, knowledge assessment (27 multiple choices questions) and attitude assessment (17 questions). Data analysis was performed by Pearson’s correlation coefficient, variance and t-test analysis.Results: Good knowledge towards the nature of AIDS and routes of transmission were reported in 69.4% and 55.6% of the subjects. Regarding the prevention method, 16.7% had good, 66.7% had moderate and 16.7% had poor knowledge. Positive attitude towards taking care of HIV/AIDS patients was revealed to be 91.7%. Attitude of the samples increased with knowledge improvement however, it did not reach the significant level.Conclusion: Knowledge of the subjects towards the nature of AIDS and the routes of transmission is quite acceptable however, it is desirable in preventive methods. Continuous education is highly recommended.
Knowledge, Attitude, AIDS, Lab staff
، نگرش، ایدز، کارکنان آزمایشگاه بالینی
66
72
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-199&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Majid
Pourshikhan
مجید
پورشیخیان
0031947532846001082
0031947532846001082
Yes
Ehsan
Kazennajad
احسان
کاظم نژاد
0031947532846001083
0031947532846001083
No
fa
فراوانی و تغییرات سیتولوژی تریکومونیازیس در زنان علامت دار مراجعه کننده به کلینیک زنان کاشان، سال 1378
Frequency and cytological trichomonasis alterations in symptomatic females referring to a gynecology clinic in Kashan, 1378
سابقه و هدف: تریکومونیازیس بیماری مقاربتی دستگاه ادراری تناسلی است و عوارض شناخته شده متعددی دارد. این تحقیق به منظور تعیین میزان فراوانی تریکومونیازیس و تغییرات سیتولوژی آن در لامهای پاپاسمیر تهیه شده از زنان علامتدار مراجعهکننده به کلینیک زنان کاشان در سال 1378 انجام شد. مواد و روشها: تحقیق به روش مطالعه دادههای موجود روی نمونه لام پاپ اسمیر که به روش پاپانیکلائو رنگآمیزی و تغییرات سیتولوژی تریکومونیازیس آنها مشخص بود انجام گرفت. همچنین نقش عواملی نظیر سن و علائم بالینی در بیماری مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: طی مدت مورد بررسی 1010 نمونه واجد شرایط وجود داشت. میزان آلودگی به تریکوموناس واژینالیس 9/9 درصد و بیشترین فراوانی آلودگی در گروه سنی 35 - 18 سال بود. ترشح تریکومونایی سرویسیت و زخم بیشترین علامت بالینی در افراد آلوده بود. تغییرات سیتولوژی تریکومونیازیس به ترتیب عبارت بودند از: ارتشاح آماسی شدید (36 درصد)، هاله اطراف هسته (30 درصد)، متاپلازی (30 درصد)، هسته درشت (28 درصد)، سلول پارابازال (26 درصد)، دو هسته و چندهستهای (24 درصد)، ائوزینوفیلی (22 درصد)، واکوئولیزاسیون سیتوپلاسم (22 درصد)، سیتولیز (21 درصد)، ازدیاد حجم هسته نسبت به سیتوپلاسم (18 درصد) تغییر شکل هسته (15 درصد) و هیپرکراتوز (12درصد). نتیجهگیری و توصیهها: بالا بودن تغییرات سیتولوژی تیپیک تریکومونیازیس نظیر ارتشاح آماسی شدید و هاله اطراف هسته احتمالاً میتواند راهنمایی تشخیصی بیماری در تست روتین پاپ اسمیر و درمان به موقع بیماری باشد.
Background: Trichomonasis is a sexually transmitted disease with known side effects. The present study was carried out to determine the frequency of trichomonasis and its cytological alterations in a group of symptomatic females referring to a gynecology clinic in Kashan in 1378.Materials and methods: For this existing data type study, all pop smear samples were stained according to Papanicolae technique and cytological alterations of trichomonasis were also determined. The possible role of age and clinical manifestation were also clarified.Results: Totally, 1010 samples gathered. Infection with trichomonas vaginalis was reported in 9.9%, where, most of the affected subjects aged 18-35 years. Trichomonatic secretion, cervisitis, and ulcer were the most common clinical manifestations. Cytological alterations were: severe infiltration (36%), perinulear areola(30%), metaplasia(30%), meganucleous(28%), parabasal cells (26%), multiple nucleolus(24%), eosinophilia(22%), cytoplasmic vaculization(22%), cytolysis(21%),nucleolus deformity(15%), and hyperkeratosis(12%).Conclusion: Great cytological alterations typically for trichomonasis such as severe infiltration, and perinulear areola may help us to diagnose trichomonasis in routine pop smear test.
Trichomonasis, Cytological alteration, Clinical manifestation, pop smear
تریکومونیازیس، تغییرات سیتولوژی ، علائم بالینی، پاپ اسمیر
73
78
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-200&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Sima
Rasti
سیما
راستی
rasti_s@kaums.ac.ir
0031947532846001084
0031947532846001084
Yes
Tahere
Khamechian
طاهره
خامه چیان
0031947532846001085
0031947532846001085
No
fa
بررسی دیدگاه و نگرش اطرافیان بیمار مبتلا به صرع بستری در بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سالهای 79 - 1378
Surveying the family attitude of a patients with epilepsy hospitalized in Shahid Beheshti Hospital in Kashan, 1378-79
سابقه و هدف: اپیلپسی یکی از شایعترین اختلالات نورولوژیک در انسان است و در کودکان بیش از افراد بزرگسال دیده میشود. اعتقادات و باورهای غلط بعضی از مناطق نسبت به این بیماری آن را به صورت یک بیماری لاعلاج، مرموز و ناشناخته عنوان کرده است که باعث صدمات غیرقابل جبرانی برای بیماران مبتلا میشود. از اینرو بر آن شدیم تا با پرسش از اطرافیان درجه یک بیماران صرعی بستری در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سالهای 79 - 1378 به نگرش و آگاهیهای آنها نسبت به این بیماری پیببریم. مواد و روشها: پژوهش حاضر با روش توصیفی صورت گرفت. با استفاده از پرونده بیماران مبتلا به صرع بستری در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 79 - 78 به آدرس بیماران پیبردیم و با مراجعه به منازل آنها پرسشنامه را در اختیار هر یک از اقوام درجه یک آنها (پدر، مادر، خواهر، برادر) قرار دادیم. سؤالاتی نظیر میزان تحصیلات، درمانپذیر نبودن صرع، مادامالعمر بودن مصرف دارو، ارثی بودن بعضی از انواع صرع، واگیردار بودن صرع و.... را پرسیدیم و اطلاعات را پس از جمعآوری مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. یافتهها: از 393 نفر از اطرافیان بیماران صرعی، 81 نفر (6/20 درصد) رأی به غیرقابل درمان بودن این بیماری دادند. 344 نفر (5/87 درصد) نظرشان برای استفاده مادمالعمر دارو در این بیماری بود و 359 نفر (35/91 درصد) افراد اطلاعاتی از عوارض داروئی نداشتند. متأسفانه 47 نفر (12 درصد) از کل افراد اعتقاد به واگیردار بودن بیماری داشتند و 221 نفر (25/56 درصد) به روشهای غیردارویی در درمان اشاره داشتند. از 215 نفر فرد مؤنث 96 نفر (6/44 درصد) و از 178 نفر مذکر 56 نفر (4/31 درصد) به مخفی کردن بیماری اشاره کردند. تنها 58 نفر (75/14 درصد) از محدودیتهای اجتماعی، فردی و ورزشی آگاهی داشتند. 228 نفر (58 درصد) اشتغال به تحصیل تا درجات عالی را ممکن میدانستند. 37 نفر (5/96 درصد) از افراد اطلاعاتی در ارتباط با عوارض داروئی در دوران حاملگی نداشتند. نتیجهگیری و توصیهها: با توجه به آمار به دست آمده میتوان این طور نتیجهگیری کرد که نه فقط اطلاعات عمومی در ارتباط با بیماری صرع بسیار اندک است، بلکه اعتقادات غلط و بینشهای ناصحیح نسبت به بیماری همچنان وجود دارد و تلاش گستردهای را در جهت اطلاعرسانی و تبلیغات مثبت برای بالا بردن سطح آگاهی عمومی را میطلبد.
Background: Epilepsy is common neurologic disorder that affects children more frequently than adults. However, wrong belief and traditions of some regions have made this as a noncurable disease. During the present study we have evaluated the family attitude of a patients with epilepsy hospitalized in Shahid Beheshti Hospital in Kashan, 1378-79.Materials and methods: It was a descriptive study. Having found the address of the patients hospitalized with epilepsy, we referred to their house and asked their first degree relative (father, mother, sister, brother) to fill a questionnaire including their educational level, noncurability of epilepsy, life-long usage of drugs, genetic susceptibility, and if the epilepsy is a contagious disease.Results: Of 393 first degree relatives, 81 (20.6%) have stated epilepsy is a noncurable disease. 344(87.5%) have believed that the patients should receive the life-time drugs, however, 359(91.3%) had no opinion about the drugs’ side effects. 47 (12%) thought it is a contagious disease and 221(56.2%) stated non-drug based therapy. 44.6% of females and 31.4% of males have concealed their disease. 58(14.7%) were aware of social, and individual limitations. 228(58%) believed that it is possible to receive higher education.Conclusion: Results have revealed that we are facing not only the lack of general information regarding the epilepsy but also there still exists wrong belief in this regards. We require informative data in order to improve the general population knowledge and attitude in this regard.
Epilepsy, Family, Attitude
صرع، اطرافیان بیماران صرعی
79
86
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-193&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Sayed Ali
Masoud
سید علی
مسعود
masoud_a@kaums.ac.ir
0031947532846001066
0031947532846001066
Yes
Ebrahim
Kochaki
ابراهیم
کوچکی
0031947532846001067
0031947532846001067
No
fa
بررسی اثر ژل آنتی باکتریال بر ارگانیسمهای دست پرسنل بیمارستان
Effects of antibacterial gel on organism found on health care workers’ hand
سابقه و هدف: میزان مقاومت و عوارض و مرگ و میر عفونتهای بیمارستانی بالاست و مشکلات فراوانی در مورد شستشوی دست با آب و صابون وجود دارد. ژل آنتیباکتریال به تازگی وارد بازار شده است و ادعا میشود که میتواند همان اثرات آب و صابون را داشته باشد و علاوه بر آن نیاز به شستشو با آب ندارد و میتواند جایگزین مناسبی برای آب و صابون باشد. بر این اساس این مطالعه روی کشت پوست دست پرسنل بیمارستان شهید بهشتی کاشان قبل و بعد از مصرف ژل آنتیباکتریال در سال 1380 انجام پذیرفت. مواد و روشها: مطالعه در مرحله اول با طراحی توصیفی و در مرحله دوم با طراحی نیمهتجربی بر روی 59 نفر از پرسنل بیمارستان انجام گرفت. انتخاب نمونه به صورت تصادفی ساده بود. ابتدا از دست پرسنل یک کشت تهیه کرده، حدود 5 دقیقه بعد از مصرف ژل آنتیباکتریال ساخت کارخانه داروگر، یک نمونه کشت دیگر تهیه کردیم . نمونهها روی دو محیط BA و EMB کشت داده شد و شیوع آلودگی بر حسب نوع میکروارگانیسم تعیین و تأثیر ژل بر کمیت و کیفیت آن با تستهای مناسب آماری مورد قضاوت آماری قرار گرفت. یافتهها: در آلودگی همزمان یافت شده در کشت پوست دست پرسنل شایعترین نوع میکروب به ترتیب استافیلوکوک کـوآگولاز منفی (9/72 درصد)، استافیلوکوک کوآگولاز مثبت (5/30 درصد)، باسـیلوس (22 درصد)، کلبسیلا (2/10 درصد)، استرپتوکوک (4/3 درصد) و اشرشیاکلی (7/1 درصد) بود. درصـد کاهـش ارگانیسمها پس از مصرف ژل آنتیباکتریال در استافـیلوکوک کـوآگـولاز مـنفی 7/90 درصـد ( P=0.00 ) و در استافیلوکوک کوآگولاز مثبت 7/66 درصد ( P=0.005 ) بود. در مورد ارگانیسمهایی که به تعداد کم جدا گردیدند، درصد کاهش در مورد کلبسیلا و اشرشیاکلی صددرصد و در مورد استرپتوکوک پنجاه درصد بود. نتیجهگیری و توصیهها : با توجه به اینکه یکی از مهمترین راههای انتقال عفونتهای بیمارستانی از طریق دست پرسنل است و از آنجا که به نظر میرسد که ژل آنتیباکتریال میتواند روی میکروارگانیسمهای دست پرسنل بیمارستانی مؤثر باشد و با توجه به کاربرد ساده این ژل و عدم نیاز به آب پیشنهاد میگردد از این ژل به جای آب و صابون برای ضدعفونی کردن دست پرسنل بیمارستان قبل و بعد از هر تماس با بیمار استفاده گردد. همچنین انجام یک تحقیق تجربی در مراکز مختلف بیمارستانی را توصیه مینماید.
Background: Nosocomial infections are quite common with known complications and its related high mortality and morbidity rate, meanwhile, there exists problems with hand washing with water and soap. Antibacterial gels have recently introduced to our market. The producer factory believes that it can simply substituted the water and soap. Thus, the present study was conducted on skin culture of shaheed Beheshti hospital staff before and after the usage of antibacterial gel in 1380.Materials and methods: For this study 59 staff were included. Sampling was achieved according to the simple randomization. First of all a sample was obtained, then, 5 minutes following the application of antibacterial gel (Darougar Co)another sample was obtained. Samples cultured on BA and EMB media and the frequency of microorganisms and the efficacy of gel were determined.Results: The most frequent pathogens were coagulase-negative staph.(72.9%), coagulase-positive staph. (30.5%), bacillus (22%), klebsiella (10.2%), streptococcous (3.4%), and E Coli. (1.7%). The percentage of organism reduction following the usage of antibacterial gel were 90.7% for coagulase-negative staph (p=0.00) and 66.7% for coagulase-positive staph. (p=0.005). This reduction was 100% for klebsiella and E.Coli, but 50% for Strep.Conclusion: Since skin is a routine source of infections transmission, and with respect to the satisfactory results of antibacterial gel in this regard, we recommend the usage of antibacterial gel for hospital staff before and after touching their patients.
Antibacterial gel, Nosocomial infection
ژل آنتیباکتریال، عفونت بیمارستانی
87
94
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-192&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Sayed Ahmad
Khalifeh sultan
سید احمد
خلیفه سلطانی
0031947532846001064
0031947532846001064
Yes
Mohsen
Jafarpour Brojeni
محسن
جعفرپور بروجنی
0031947532846001065
0031947532846001065
No
fa
رابطه اندکـس توده بدن (BMI) مادران شیـرده و روند رشـد جسـمی کـودکان در 4 ماه اول زندگی
Association between the maternal BMI and infants’ growth during the first 4 months
سابقه و هدف: یکی از مهمترین عوامل عدم تغذیه شیرخوار با شیر مادر، نگرش مادران کم وزن در مورد عدم کفایت شیرشان جهت تأمین رشد شیرخوار میباشد که سبب عدم تمایل مادران کموزن برای شیر دادن به کودک شیرخوار میشود. به علاوه در مورد نقش اندکس توده بدن ( BMI ) مادر با رشد جسمی فرزند آنها تناقص وجود دارد لذا به منظور تعیین روند رشد جسمانی کودکانی که از شیر مادران کموزن و وزن معمولی تغذیه میکنند، این پژوهش بر روی کودکان مـتولد شده از مادران مـراجعهکننده به زایشگاه شبیهخوانی کاشان طی سالهای 77 - 1376 انجام شد. مواد و روشها: پژوهش حاضر به روش Cohort study بر روی کودکان مادران با وزن کم (8/19 BMI < به عنوان گروه مورد) و کودکان مادران با وزن مناسب (26 < BMI < 8/19 به عنوان گروه شاهد) که صرفاً از شیر مادر تغذیه میکردند انجام شد. این 2 گروه از کودکان از نظر الگوی رشد در 4 ماه اول زندگی شامل قد، وزن، محیط دور سر و محیط دور بازو مورد بررسی قرار گرفتند و با آماره کای دو مورد بررسی آماری قرار گرفتند. یافتهها: تحقیق بر روی 150 نفر، 75 نفر گروه مورد و 75 نفر گروه شاهد انجام شد. وزن بدو تولد در دو گروه مـورد و شاهـد به تـرتیب 421 ± 27/3257 و 455 ± 20/3286، دو ماهگـی 40/606 ± 80/5362 و 27/621 ± 80/5497 و چهارماهگی 4/682 ± 2/6793، 40/762 ± 7004 گرم بود. در دو گروه مورد و شاهد تغییرات وزن اختلاف معنیداری نداشت. همچنین قد، محیط دور سر و محیط دور بازو نیز در ماههای مختلف پس از تولد در دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنیدار آماری نداشت. در کل شاخص ذکر شده در دو گروه در ماههای مختلف پس از تولد افزایش طبیعی داشت. نتیجهگیری: وزن کم مادران نقشی روی روند جسمانی کودکان شیرخوار ندارد. پیشنهاد میشود تحقیق جامعتر با تعداد نمونههای بیشتر در مورد روند رشد و تکامل کودک طی 2 سال اول زندگی که شیردهی جریان دارد در کودکانی که از مادران با BMI کمتر از حد طبیعی تغذیه میکنند انجام شود.
Background: Low-weighed mothers’ attitude towards the lack of their milk for breast feeding is one the most important causes of unsuccessful breast feeding. Meanwhile, prior investigators have raised controversies regarding the association between maternal BMI and infant’s growth. Thus, the present study was carried out on low- and moderate- weighed mothers and their infants to determine the association between the maternal BMI and infants’ growth during the first 4 months in Kashan in 1376-77.Materials and methods: This cohort study was conducted on infants of low weighed mothers (BMI<19.8 as the case group) and infants of normal weighed mothers (19.8<BMI<26, as the control group). Both groups received breast feeding. Growth pattern including weight, height, head circumference, and arm circumference was evaluated and analyzed by chi-square.Results: The study population included 75 cases and 75 controls with the mean birth weight of 3257.27±421 and 3286.2±455 gr. Their mean age was 5362.8±606.4 and 5497.8±621.27 gr after 2 months and 6793.2±682.4 and 7004±762.4 gr after 4 months, respectively (NS). We have not found any significant association in height, head and arm circumference between the two groups. Conclusion: Low weight of mothers does not have any influence on physical infant’s growth. Further studies with bigger sample size and greater duration (the first 2 years) is strongly recommended.
BMI, Breast feeding, Physical growth
BMI مادر شیرده، رشد جسمی کودک
95
100
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-202&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Zahra
Sooki
زهرا
سوکی
soki_z@kaums.ac.ir
0031947532846001088
0031947532846001088
Yes
Khadije
Sharifi
خدیجه
شریفی
0031947532846001089
0031947532846001089
No
Zahra
Tagharrobi
زهرا
تقربی
0031947532846001090
0031947532846001090
No
Zahra
Khadem
زهرا
خادم
0031947532846001091
0031947532846001091
No
fa
تأثیر مشاوره قبل از ازدواج بر دانش دختران
Effect of premarraige counseling on girls’ knowledge
سابقه و هدف: والدین همواره آرزومند داشتن کودکان سالم هستند. وجود کودکی بیمار با اختلالات مادرزادی و ژنتیکی مشکلات عدیدهای را به دنبال دارد. یکی از مهمترین وظایف مراکز بهداشتی برگزاری کلاسهای مشاوره قبل از ازدواج میباشد. این پژوهش به منظور تعیین تأثیر مشاوره قبل از ازدواج بر دانش دختران مراجعهکننده به مراکز مشاوره قبل از ازدواج در شهر کرمان انجام شد. مواد و روشها: این بررسی به روش نیمهتجربی در دو مرحله قبل از مشاوره و 2 تا 8 هفته بعد از مشاوره بر روی 116 دختری که به طور تصادفی انتخاب شدند، انجام گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه پژوهشگر ساخت بود که پس از تعیین روایی و پایایی آن مورد استفاده قرار گرفت و شامل دو بخش خصوصیات فردی شاخصهای آگاهی سنجی بود. شاخصهای آگاهیسنجی در چهار بخش پیشگیری از معلولیتها، مراقبتهای دوران بارداری، کنترل مـوالید و تغذیه با شیر مادر بود که هر بخش دارای 6 شاخص با حداکثر و حداقل نمـره 6 و 0 بود. تأثیر مشاوره بر دانش نمونهها با آماره Paired t-test مورد قضاوت آماری قرار گرفت. یافتهها: میانگین ± انحراف معیار سن افراد مورد مطالعه 2/4 ± 1/22 سال بود. نمره آگاهی آنها به ترتیب قبل و بعد از مشاوره در مورد پیشگیری از معلولیتها 1/ 0 ± 9/3 و 1 ± 6/4، مراقبتهای دوران بارداری 2/1 ± 3/4 و 1/1 ± 6/4، کنترل موالید 7/1 ± 4/2 و 6/1 ± 9/3 و تغذیه با شیر مادر 7/1 ± 7/3 و 6/1 ± 4/4 بود. بین میانگین نمره آگاهی آنها در قبل و بعد از مشاوره تفاوت معنیدار آماری وجود داشت (0/0 P< ). نتیجهگیری و توصیهها: به طور کلی مشاوره قبل از ازدواج بر دانش دختران تأثیر دارد اما در موارد مراقبتهای دوران بارداری و کنترل موالید نقاط ضعفی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
Background: Having healthy children is parents’ ambition. Having an ill infant with congenital and genetic disorders may be associated with lots of problems. Holding premarraige classes for girls is one of the most important duties of health care centers. The present study was conducted to determine the effect of premarraige counseling on girls’ knowledge in Kerman city.Materials and methods: This quasi-experimental study of before and 2-8 week-after the counseling was carried out on 116 randomly selected girls attending the premarriage classes in Kerman. Having confirmed the validity and reliability of the questionnaire, personal characteristics and phrases assessing the girls’ knowledge were asked. It was composed of 4 separate parts (anomaly prevention, prenatal care, birth control, and breast feeding) each applied to 6 phrases with highest and least of mark 6 and 0. Paired t-test was used for data analysis.Results: The mean age of the subjects was 22.1±4.2 years. The girls’ mean knowledge mark before and after the counseling was 3.9±0.1 and 4.6±1 for anomaly prevention, 4.3±1.2 and 4.6±1.1 for prenatal care, 2.4±1.7 and 3.9±1.6 for birth control, and 3.7±1.7 and 4.4±3.7 for breast feeding, respectively (p<0.00).Conclusion: Premarriage counseling does influence on girl’s knowledge. Special attention should be paid to prenatal care and birth control.
Premarriage counseling, Girl’s knowledge, Kerman
مشاوره قبل از ازدواج، دانش دختران، کرمان
101
107
http://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-197&slc_lang=fa&sid=1
2008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
Batool
Motamedi
بتول
معتمدی
0031947532846001092
0031947532846001092
Yes
Zila
Soltan Ahmadi
ژیلا
سلطان احمدی
0031947532846001093
0031947532846001093
No
Yadollah
Nikian
یدا...
نیکیان
0031947532846001094
0031947532846001094
No