[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره مجله :: شماره جاری :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌ها::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
اخلاق در پژوهش::
برای داوران::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
هوش مصنوعی::
::
Basic and Clinical Biochemistry and Nutrition
..
DOAJ
..
CINAHL
..
EBSCO
..
IMEMR
..
ISC
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
enamad
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲۶ نتیجه برای کیفیت زندگی

ناهید دهقان نیری، محسن ادیب حاج باقری،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۵ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به تأثیر منفی موقعیت ها ی استرس ز ا بر کیفیت زندگی و کمبود مطالعه در مورد تأثیر تن آ رامی بر استرس و کیفیت زندگی دانشجو یان ، این تحقیق به منظور تعیین تأثیر تن آ رامی بر استرس و کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۸۳ انجام شد.

مواد و رو ش ها: تحقیق به صورت کارآزمایی میدانی ( field trial ) با طراحی قبل و بعد بر روی دو گروه ۱۰۰ نفره از دانشجویان دختر مقیم خوابگا ه ها انجام شد. دانشجویان دو خوابگاه به عنوان گروه آزمایش و ساکنین دو خوابگاه دیگر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ابتدا میزان استرس و کیفیت زندگی در هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه اسپیلبرگر و نیز پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بررسی و سپس آموزش تن آ رامی در گروه آزمایش انجام شد. گروه آزمایش دو ماه تمرینات را انجام داد و سپس مجدداً استرس و کیفیت زندگی دو گروه بررسی شد . جمع امتیاز استرس هر فرد تقسیم بر تعداد سؤالات و نیز جمع نمرات هر حیطه از کیفیت زندگی تقسیم بر تعداد سؤالات هر حیطه به عنوان معیار استرس و کیفیت زندگی مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داد ه ها با استفاده از شاخص ها ی مرکزی و پراکندگی و نیز آماره‌های t و t زوج، c ۲ انجام شد.

نتایج: میانگین سن واحدهای پژوهش ۴۷/۲ ± ۹۷/۲۲ سال بود و بیش از نیمی از گروه کنترل و ۶۲% از گروه آزمایش در سا ل های دوم تا چهارم تحصیل می کردند. دانشجویان به طور متوسط ۰۷/۱۹ ± ۷۷/۲۷ ماه در خوابگاه اقامت داشتند. قبل از مداخله، میانگین نمره استرس گروه آزمایش و کنترل به ترتیب ۵۱/۱ و ۲۹/۱ و میانگین نمره کیفیت کلی زندگی آنها ۱۵/۳ و ۱۶/۳ بود که آزمون t اختلاف معناداری را از نظر سطح استرس ( ۰۶/۰ p= ) و کیفیت زندگی (۸ ۷/۰ p= ) در دو گروه نشان نداد اما این تفاو ت ها پس از مداخله معنادار بود (۰۵ /۰ p< ) . پس از مداخله، به جز در حیطه سلامت جسمی (۰۲/۰ p= )، تغییر معنی د ار دیگری در میانگین نمرات حیطه ها ی کیفیت زندگی گروه کنترل ایجاد نشد اما نمرات همه حیطه ها ی گروه آزمایش افزایش یافت. این افزایش در بیشتر حیطه ها به غیر از حیطه ها ی روانی و اعتقادی، از نظر آماری معنی د ار بود ( ۰۰۱/۰ p< ) . در مجموع کیفیت زندگی گروه آزمایش بعد از مداخله به طور معنادار ی بالاتر از گروه کنترل بود (۰۵ / ۰ p< ) .

نتیجه گیر ی: آموزش تن آ رامی به دانشجویان و کاربرد آن توسط آنها می تواند استرس دانشجویان را کاهش دهد و از این طریق برخی از ابعاد کیفیت زندگی را ب هبود بخشد. مطالعه تجربی با تخصیص تصادفی افراد به گرو ه ها در سایر دانشجویان توصیه می گردد.


سعیده حیدری، آسیه سلحشوریان، فروغ رفیعی، فاطمه حسینی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف: سرطان یکی از حوادث تنش­زای زندگی است که اثرات منفی روی کیفیت زندگی به جا می­گذارد و نیاز به حمایت اجتماعی را افزایش می دهد. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط حمایت اجتماعی درک شده و اندازه شبکه اجتماعی با ابعاد کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان می­باشد.

مواد و روش­ها: این مطالعه از نوع توصیفی ـ همبستگی است. ۲۲۰ بیمار مبتلا به سرطان بستری در سه بیمارستان فیروزگر، حضرت رسول (ص) و انستیتو سرطان مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران با روش نمونه­گیری مستمر انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه­های حمایت اجتماعی نورتوس و کیفیت زندگی فرانس و پوورس ویرایش بیماران مبتلا به سرطان جمع آوری و با نرم افزار SPSS ویرایش ۱۳ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آزمون­های آمار ضریب همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل واریانس و کروسکال- والیس استفاده شد.

نتایج: نتایج نشان داد، نمره میانگین حمایت اجتماعی درک شده (۴۴/۱۳۶) و کیفیت زندگی (۲۲/۱۸) نسبتا بالا و میانگین اندازه شبکه اجتماعی آنها (۱۷/۴) نفر بود. حمایت اجتماعی درک شده با سن و تاهل و کیفیت زندگی با وضعیت اقتصادی, نوع درمان و مدت زمان تشخیص ارتباط معنی داری داشت. (۰۰۱/۰ p< ) و کیفیت زندگی با نوع سرطان ارتباط معنی داری نداشت. حمایت اجتماعی درک شده با کیفیت زندگی (۰۰۱/۰ p< ، ۴۴۶/۰ = r ) به ویژه با بعد خانوادگی آن و اندازه شبکه اجتماعی (۰۰۱/۰ p< ، ۲۰۰/۰ = r ) و همچنین کیفیت زندگی با اندازه شبکه اجتماعی(۰۵/۰ p< ، ۲۴۶/۰ = r ) ارتباط مستقیم و معنی داری داشت.

نتیجه­گیری: نتایج این مطالعه، اطلاعات زیادی در مورد اهمیت حمایت اجتماعی درک شده برای بهبودی کیفیت زندگی بیماران می دهد. پرستاران با استفاده از این یافته ها می توانند در جهت توسعه و تقویت شبکه اجتماعی بیماران، برای ارایه هر چه بهترحمایت به این بیماران اقدام کنند. پیشنهاد می شود مطالعات بیشتری برای شناخت عوامل موثر بر کیفیت زندگی این گروه از بیماران انجام شود . 


نعیما خدادادی، عاطفه قنبری، شاهرخ یوسف زاده ، فاطمه مسکینی، فریبا عسگری، لیلا کوچکی نژاد،
دوره ۱۴، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده

سابقه و هدف: دانش کمی در مورد کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در مصدومین حوادث رانندگی وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین استرس حاد، اختلال استرس پس از سانحه و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در مصدومین حوادث رانندگی می باشد.

مواد و روش ها: برای انجام این مطالعه توصیفی افراد مورد مطالعه از بستری شدگان در بخش های ارتوپدی و ترومای بیمارستان پورسینا شهر رشت طی سال ۱۳۸۸ انتخاب شدند. داده ها یک هفته و دوماه پس از تصادف برای ۸۸ بیمار بستری جمع آوری گردیده و با ابزارهای SRS- PTSD (استرس پس از سانحه) و SF-۳۶(فرم خلاصه شده کیفیت زندگی مرتبط با سلامت) بررسی شدند.

نتایج: استرس حاد هفته اول پیش بینی کننده مستقل استرس پس از سانحه دوماه بعد بود. در تجزیه و تحلیل رگرسیونی بین موقعیت مصدوم به عنوان راننده و نمره اختلال استرس پس از سانحه دو ماه بعد ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (۰۲۴/۰=P). نتایج این مطالعه همچنین، افزایش میانگین در عملکرد جسمی کیفیت زندگی (۰۰۵/۰=P) و کاهش میانگین محدودیت نقش به علت آسیب جسمانی (۰۲/۰=P) و کاهش میانگین در عملکرد روانی شامل سلامت روانی (۰۰۱/۰=P) محدودیت نقش هیجانی (۰۱/۰=P) و نیروی حیاتی (۰۰۱/۰=P) در هفته اول تا دوماه پس از تصادف را نشان دادند.

نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت حوادث رانندگی می تواند در کیفیت زندگی مصدومین حوادث رانندگی اختلال ایجاد کرده و کارکنان ارائه دهنده خدمات مراقبتی باید در مورد استرس حاد، به خصوص در رانندگان اقدامات مداخله ای لازم را انجام دهند.


سید صدرالدین شجاع الدین، منصور سیاح، حسین مهرابیان، جمشید شیخ اویسی، امیر حسین براتی، محمد رازی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: هدف از این مطالعه، مقایسه درجه استئوآرتریت رادیوگرافیک و درد زانو، میزان علائم، مشکلات عملکرد حرکتی در فعالیت های روزانه، ورزشی، تفریحی و کیفیت زندگی در ورزشکاران نخبه بازنشسته دو و میدانی و افراد غیر ورزشکار بوده است.

مواد و روش ها: در این مطالعه ۳۰ ورزشکار مرد نخبه بازنشسته دو و میدانی و غیر ورزشکار به عنوان آزمودنی به صورت هدفمند انتخاب شده و به دو گروه مساوی ۱۵ نفره تقسیم شدند. تشخیص بیماری با تایید علایم بالینی و رادیولوژیکی Kellgren-Lawrence توسط پزشک ارتوپد انجام شده و از پرسش نامه جهانی و بومی سازی شده پیامد صدمات زانو و استئوآرتریت (KOOS Knee injury and Osteoarthritis Outcome Score) استفاده شد.

نتایج: پایین تر بودن میانگین مشکلات عملکرد حرکتی در فعالیت های ورزشی و تفریحی در گروه ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار، تفاوت معنی‌داری را نشان می دهد (۰۲/۰=P). هم چنین، علی رغم ۳۰ درصد اختلاف، بالاتر بودن میانگین درجه استئوآرتریت رادیوگرافیک زانو در گروه ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار، تفاوت معناداری را نشان نمی دهد (۹۰/۰=P). علاوه بر این، پایین تر بودن میانگین میزان شدت درد با ۱۰ درصد (۲۷/۰=P)، علائم بیماری با ۱۰ درصد (۰۹/۰=P)، عملکرد حرکتی در فعالیت های روزانه با ۱۲ درصد (۱۳/۰=P) و کیفیت زندگی با ۴ درصد (۹۰/۰=P)، اختلاف در گروه ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار، تفاوت معناداری را نشان نمی دهد.

نتیجه گیری: ورزش دو و میدانی به صورت حرفه ای و در سطح قهرمانی، عملکرد حرکتی در فعالیت های ورزشی و تفریحی را در ورزشکاران نخبه بازنشسته تحت تاثیر قرار می دهد.


نگین چهره نگار، فرنوش شمس، ساره زرشناس، علیرضا نیک سرشت،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از مهمترین نقایص شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (MS) که کیفیت زندگی در این بیماران را حتی در مراحل اولیه بیماری تحت تأثیر قرار می دهد، اختلال در حافظه کاری می باشد. بنابراین بررسی همبستگی بین ارتباط بین حافظه کاری با کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس ضروری به نظر می‌رسد.

مواد و روش ها: در مطالعه مورد شاهدی حاضر تعداد ۳۵ بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس در دسترس و ۲۸ فرد سالم به عنوان گروه شاهد شرکت کردند. جهت ارزیابی حافظه کاری از مقیاس هوش وکسلر بزرگ سالان و جهت بررسی کیفیت زندگی از آزمون MSQOL-۵۴ (Multiple Sclerosis Quality Of Life-۵۴) استفاده شد.

نتایج: مقایسه میانگین نمره حافظه کاری در هر دو شاخص فراخنای شنیداری (۰۰۱/۰=P) و فراخنای دیداری (۰۰۰۱/۰>P) و جزء فیزیکی کیفیت زندگی (۰۴/۰=P) در دو گروه مورد و شاهد تفاوت معناداری را نشان داد. با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان داده شد بیماری MS بر روی جزء فیزیکی (۵۱۹/۰-۸۸۹/۰=CI و ۶۷۹/۰=OR). و ذهنی کیفیت زندگی (۹۹۸/۰-۸۵۷/=CI و ۹۲۹/۰=OR) مؤثر می باشد.

نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد شناخت، عامل مؤثر بر توانایی درگیر شدن در فعالیت های روزمره زندگی می باشد. هم چنین، ارتباط بین نقص در حافظه کاری و پایین بودن کیفیت زندگی، اهمیت شناخت زود هنگام نقص شناختی را در بیماران MS مشخص می کند.


فریبا رایگان، محسن تقدسی، حسن رجبی مقدم، علیرضا حسینی، سیدعلیرضا مروجی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: بیماری­های ایسکمیک قلب تا سال۲۰۲۰ به شایع­ترین علت مرگ در جهان تبدیل می­شوند. بازتوانی قلبی با هدف کاهش ریسک فاکتورها، بهبود کیفیت زندگی، و کاهش مرگ و میر انجام می­شود . مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات برنامه ۸ هفته­ای بازتوانی قلبی انجام پذیرفت.

مواد و روش­ها: این کارآزمایی بالینی بر روی بیماران ایسکمی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی کاشان انجام شد. بیماران به دو گروه تقسیم شدند. در گروه بازتوانی علاوه بر برنامه معمول ۸ هفته بازتوانی قلبی انجام شد. در ابتدا و انتهای آن از بیماران آزمایشات پاراکلینیکی و معاینات کلینیکی به­عمل آمد.

نتایج: تغییرات وزن، BMI ، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین با دانسیته بالا ( HDL )، ضربان قلب و فشار خون، مدت تحمل تست ورزش، حداکثر میزان مصرف اکسیژن در تست ورزش، قند خون ناشتا و کیفیت زندگی و میزان بستری شدن مجدد بیماران در گروه بازتوانی نسبت به گروه شاهد در جهت مثبت تغییرات معنی­دار و قابل توجه داشت (۰۰۱/۰ > P). اما برنامه بازتوانی تاثیری روی میزان تعداد پلاکت­های خون ، تعداد و مدت زمان درد قفسه صدری در موارد نیاز به بستری مجدد، کلسترول تام، و لیپوپروتئین با دانسیته پایین ( LDL ) نداشت.

نتیجه­گیری: بازتوانی ۸ هفته­ای قلبی اثرات چشم­گیر و مفیدی روی بیماران دارد که در نهایت منجر به کاهش ریسک فاکتورها، بهبود کیفیت زندگی و کاهش احتمال عود بیماری قلبی می­گردد.


محمدرضا تمنائی فر، زهرا سادات اخوان حجازی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: سندرم روده تحریک­پذیر ( IBS ) یک اختلال گوارشی است که مشخصه آن درد شکمی، اسهال یا یبوست است. شدت این بیماری با سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران رابطه دارد. با توجه به اهمیت کیفیت زندگی و سلامت روان در این بیماران، پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه سلامت روان و کیفیت زندگی در مبتلایان به سندرم روده تحریک­پذیر و افراد سالم در شهر کاشان پرداخته است.

مواد و روش­ها: در این مطالعه تحلیلی مقطعی ۷۱ بیمار مبتلا به سندروم روده تحریک­پذیر با توجه به ملاک­های تشخیصی رم III و ۶۹ نفر از افراد سالم به­روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. داده­ها با پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه کیفیت زندگی ( Quality Of Life Questionnaire-QOL-۳۴ ) و پرسشنامه سلامت عمومی ( GHQ-۲۸ - General Health Questionnaire ) جمع­آوری شده و تحلیل گردیدند.

نتایج: یافته­ها نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی مبتلایان به IBS (۲۱/۱۰۱) و مولفه­های آنها در مقایسه با افراد سالم (۳۱/۴۷) پایین­تر است (۰۰۱/۰>P). به­علاوه، میانگین نمرات سلامت روان مبتلایان به IBS (۱۱/۳۰) در مقایسه با افراد سالم (۵۷/۱۹) بیشتر است  (۰۰۱/۰>P) و علایم جسمانی، اضطراب و افسردگی نیز در بیماران شدیدتر است.

نتیجه­گیری: در مجموع می­توان گفت میزان سلامت روان و کیفیت زندگی مبتلایان به سندروم روده تحریک پذیر شهر کاشان پایین­تر از افراد سالم می­باشد.


مهیار مختاری، محمد ابراهیم بهرام، محمد جواد پوروقار، گودرز عکاشه،
دوره ۱۷، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: افتادن یک مشکل تهدید­ کننده سلامتی در سالمندان است که باعث تغییر کیفیت زندگی آنها و بالا رفتن هزینه‌های نگهداری شده و دارای عوارض جسمانی، روانی، اجتماعی و اقتصادی است؛ به­طوری­که حتی ممکن است موجب مرگ آن‌ها شود. هدف از تحقیق حاضر تاثیر یک دوره برنامه تمرینی پیلاتس بر عوامل روانی و اجتماعی مرتبط با افتادن در زنان سالمند است.

مواد و روش‌ها: برای انجام این مطالعه نیمه تجربی ۳۰ زن سالمند با میانگین سنی ۹/۵ ±۲۳/۷۰ سال که در سال۱۳۹۰ به مرکز توانبخشی جامع سالمندان فرهیختگان (شهرکرد) مراجعه کرده بودند، به ­ صورت دسترس و هدفمند انتخاب شدند و به­طور تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. برای ارزیابی عوامل روانی از فرم کوتاه افسردگی سالمندان و برای سنجش عوامل اجتماعی از پرسش‌نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. سپس گروه تجربی به­مدت ۱۲ هفته برنامه ورزشی پیلاتس را دریافت کردند.

نتایج: در پایان مطالعه اختلاف معنی­داری بین دو گروه کنترل و تمرین در بعد افسردگی (۰۰۷/۰= P) و کیفیت زندگی در ابعاد جسمانی (۰۰۰۱/۰= P) و محیطی (۰۱۷/۰= P) مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد شرکت در تمرینات پیلاتس می­تواند به کاهش سطوح افسردگی و بهبود کیفیت زندگی که از عوامل کلیدی مرتبط با افتادن در سالمندان می‌باشد کمک کرده و به ایفای نقش فعال‌تر در جامعه و افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی آنان منجر شود.


مهدیه آرین ، ربابه معماریان، فروه وکیلیان، زهرا بدیعی،
دوره ۱۷، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: تالاسمی شایع­ترین بیماری ارثی است که علی­رغم اقدام­های درمانی، باز هم علایم و تظـاهرات بـالینی آن مانند هر بیماری مـزمن دیگـر بر کیفیت زندگی اثر دارد. این وضعیت نیاز به حمایت روانی و برنامه­های بازتوانی با اهداف افزایش کیفیت زندگی را در بیماران تالاسمی بیان می­کند. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر برنامه طراحی شده پیاده­روی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور است.

مواد و روش­ها: در این مطالعه نیمه تجربی ۶۱ بیمار تالاسمی ماژور ۱۸ سال به بالا به­صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمون قرار گرفتند. بیماران گروه آزمون برنامه پیاده­روی طراحی شده­ را ۸ هفته اجرا نمودند. ابتدا و انتهای مداخله در دو گروه کیفیت زندگی با پرسشنامه SF۳۶ سنجیده شد.

نتایج: یلفته­های مطالعه بهبود معناداری را در متغیرهای کیفیت زندگی در بیماران گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل پس از هشت هفته پیاده­روی منظم و برنامه­ریزی شده نشان داد (۰۵/۰>P) .

نتیجه­گیری: برنامه پیاده­روی طراحی شده بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور تأثیر داشته و توصیه می­شود در مراقبت از بیماران تالاسمی از برنامه پیاده­روی طراحی شده جهت ارتقاء کیفیت زندگی استفاده شود.


محمد افشار، ربابه معماریان، عیسی محمدی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: دیابت نوع یک، شایع­ترین اختلال غدد متابولیکی دوران کودکی و نوجوانی است. با توجه به اهمیت کنترل بیماری و تاثیر آن بر زندگی نوجوانان، هدف این مطالعه بررسی توانمندی مراقبت از خود و کیفیت زندگی نوجوانان دیابتی می­باشد.

مواد و روش­ها: این مطالعه مقطعی به­صورت نمونه­گیری در دسترس، بر روی ۷۴ نوجوان دیابتی پرونده­دار در مرکز دیابت کاشان انجام پذیرفت. در این تحقیق پرسشنامه­های استاندارد شده کیفیت زندگی با ۴۱ سوال در بخش­های عمومی و اختصاصی با پاسخ­های لیکرتی ۱ الی ۴ و توانمندی مراقبت از خود با ۳۷ سوال در بخش­های نگرشی، عملکردی و همکاری خانواده که دارای ۳۵ پاسخ لیکرتی ۱ الی ۴ و ۲ پاسخ بلی، خیر بود مورد استفاده قرار گرفت. میزان HbA۱C اندازه­گیری شد و مشخصات دموگرافیک شامل جنس، سن، مدت زمان ابتلا به دیابت و میزان تزریق انسولین نیز ثبت گردید.

نتایج: افراد حاضر در مطالعه دارای میانگین سنی ۸۱/۱ ± ۴۴/۱۴ سال و میانگین ابتلای به دیابت ۹۴/۱±۱۲/۴ سال بودند و به­طور میانگین روزانه ۴۵/۱۲ ± ۷/۳۳ واحد انسولین دریافت می­نمودند. نتایج به­دست آمده نشان دادند که بین کیفیت زندگی و میزان HbA۱C ارتباط معنی­دار (۵۸/۰=P) وجود ندارد. هم­چنین، بین توانمندی مراقبت از خود و HbA۱C ارتباط معنی­دار وجود نداشت (۷۹/۰=P). با این همه، بین توانمندی مراقبت از خود و کیفیت زندگی ارتباط معنی­دار مشاهده شد (۰۰۱/۰=P).

نتیجه­گیری: نتایج حاصله نشان می­دهد توانمندی مراقبت از خود و کیفیت زندگی نوجوانان دیابتی مراجعه­کننده به مرکز دیابت کاشان با توجه به سطح HbA۱c آنها در حد مطلوب نمی­باشد.


محسن تقدسی، آمنه فهیمی فر،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: سرطان یک مسئله جهان گستر بوده، آمار مبتلایان به آن در همه سنین رو به افزایش است و می­تواند بر جنب ه­های مختلف زندگی بیماران تأثیر گذارد. یکی از مهمترین مسایل در زمینه سرطان،‌ ضرورت کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش کیفیت زندگی این بیماران است. از این­رو، مطالعه حاضر به­منظور تعیین تاثیر مرور زندگی با رویکرد معنوی بر کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان انجام شد.

مواد و روش­ها: مطالعه حاضر به­صورت کارآزمایی بالینی در مبتلایان به سرطان در شهر کاشان انجام شد. بیماران به­صورت تصادفی در دو گروه ۴۰ نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای هر دو گروه پرسشنامه کیفیت زندگی EORTC QLQ - C۳۰ قبل از مداخله تکمیل گردید. سپس، برای گروه آزمایش ۶ جلسه مشاوره فردی درمان مرور زندگی با رویکرد معنوی انجام شد. یک هفته بعد از آخرین جلسه، مجددا پرسشنامه کیفیت زندگی EORTC QLQ - C۳۰ برای دو گروه تکمیل گردید.

نتایج: میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمایش از ۵/۲۷ در پیش آزمون به ۷۵ در پس آزمون و در گروه کنترل از ۷۵/۳۳ در پیش آزمون به ۸۷/۲۱ در پس آزمون تغییر کرد. با توجه به نتایج به­دست آمده کیفیت زندگی در گروه آزمایش پس از اجرای مرور زندگی به­طور معنی­دار افزایش یافته است.

نتیجه­گیری: درمان مرور زندگی با رویکرد معنوی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان می­شود؛ بنابراین، درمان مذکور می­تواند به­­عنوان یک روش موثر جهت بهبود کیفیت زندگی این بیماران به­کار گرفته شود.


حسن دانشمندی، پریسا صداقتی، نورالدین کریمی، امیر حسین براتی، سید مجتبی بنی طباء بیدگلی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: بیماری پارکینسون نوعی بیماری دستگاه عصبی مرکزی در کهن­سالان می ­باشد که مشخصه آن سفتی عضلانی پیش­رونده و تدریجی، لرزش و از دست رفتن مهارت­های حرکتی است. هدف مقاله مروری حاضر بررسی مطالعات مربوط به مداخلات فعالیت فیزیکی و ورزشی در راستای درمان بیماری پارکینسون ایدیوپاتیک می­باشد.

مواد و روش­ ها: مطالعه حاضر به­روش مروری با جستجوی نظام­مند در پایگاه ­های Medline, Google Scholar Sportdi , PubMed, انجام شد. مقالات منتشر شده طی سال­ های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۳ که اثر ورزش و حرکت درمانی بر بیماران پارکینسونی را بررسی کرده بودند، انتخاب شدند. سپس، مطالعات در چهار دسته ارزیابی بی­ثباتی قامتی، عملکرد تکلیف تعادلی، کیفیت زندگی/ سقوط و راه رفتن دسته­بندی و بررسی شدند.

نتایج: بیشتر مطالعات با وجود تفاوت­ های برنامه تمرینی به­ کار برده شده اثرات مثبتی را علاوه بر درمان­ های معمول پزشکی بر روی عملکرد حرکتی بیماران مبتلا به پارکینسون گزارش کرده­ اند.

نتیجه­ گیری: با توجه به اثر بخشی ورزش در بهبود ابعاد مختلف عملکرد حرکتی بیماران پارکینسونی، ضرورت دارد متخصصین بالینی توجه خاصی در به­کارگیری حرکت درمانی توام با درمان­ های تخصصی معطوف داشته و هم­ چنین در مطالعات آینده به اندازه­ گیری­ های اختصاصی­ تر و سنجش­ های خاص بیومکانیکی بپردازند.


زهرا رهنما، محسن تقدسی، مجید مازوچی،
دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

 سابقه و هدف: بهبود کیفیت زندگی مهمترین هدف مداخلات درمانی در بیماری‌های مزمن قلمداد می گردد. مطالعه حاضر با هدف تعیین نتایج استفاده از روش های درمانی مختلف بر کیفیت زندگی مبتلایان به سندروم حاد کرونری انجام شده است.
مواد و روش ها: مطالعه گروهی حاضر بر روی مبتلایان به سندروم کرونری حاد بستری شده در بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال ۱۳۹۲ با نمونه های در دسترس انجام شد. کیفیت زندگی بیمارانی که طبق معیارهای درمانی با نظر متخصص قلب، تحت یکی از روش های درمانی دارویی، آنژیوپلاستی یا پیوند عروق قرار گرفتند، با استفاده از پرسشنامه SF۳۶ (Short-form ۳۶) قبل و دو ماه بعد از دریافت درمان های فوق ارزیابی شد.
نتایج: تعداد ۱۶۷ بیمار با میانگین سنی ۲۲/۱۰±۵/۵۶ سال مورد مطالعه قرار گرفتند و ۵۰/۳ درصد آنها زن بودند. آنژیوپلاستی و درمان دارویی، نمره ابعاد سلامت عمومی، درد بدنی و نمره کل کیفیت زندگی بیماران را افزایش داد. درمان دارویی نیز بر بعد فعالیت اجتماعی تاثیر مثبت داشت (۰/۰۱=P). پیوند عروق کرونر بعد ایفای نقش را بهبود بخشید (۰/۰۰۵=P) ولی موجب بهبود کیفیت کلی زندگی دو ماه پس از درمان نشد. در مقایسه کیفیت کلی زندگی سه گروه درمانی دارویی، آنژیوپلاستی و پیوند عروق کرونر اختلاف معنی دار مشاهده نشد (۰/۶۷=P).
نتیجه گیری: درمان های مختلف سندروم حاد کرونری در کیفیت زندگی این بیماران موثر بوده و می توانند در بهبود بعضی از ابعاد آن نقش مثبت داشته باشد.
ابراهیم کوچکی، پریسا صداقتی، حسن دانشمندی،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده

سابقه و هدف: با افزایش سالمندان پارکینسونی و اختلالات حرکتی پیش­رونده در این بیماران، محققین به­ دنبال راه­کارهای درمان غیر­دارویی به­ویژه استفاده از حرکت اصلاحی و ورزش می­ باشند. پژوهش حاضر به بررسی تغییرات ترس از سقوط و کیفیت زندگی پس از انجام برنامه حرکتی ویژه در بیماران پارکینسونی می­ پردازد.

مواد و روش­ ها: در این کارآزمایی بالینی ۴۴ نفر از بیماران پارکینسونی کلینیک­ های نورولوژی شهرستان کاشان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و با اخذ رضایت­ نامه به­ طور تصادفی در سه گروه؛ تمرین با فوم، تمرین بدون فوم و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی ده هفت ه­ای برای گروه­ های آزمون اجرا گردید. در مراحل پیش ­آزمون، پس­ آزمون و پیگیری یک ماه بعد متغیرهای ترس از سقوط و کیفیت زندگی سنجش شد.

نتایج: میانگین­ ترس از سقوط و کیفیت زندگی در مراحل ارزیابی بیماران پارکینسونی بهبود معنی­ داری نشان داد و نتایج ترس از سقوط در گروه آزمون با فوم از ۶/۴۴±۴۲/۰۰ به ۶/۴۱±۲۶/۸۷ و در گروه آزمون بدون فوم از ۵/۶۱±۴۳/۲۱ به ۳/۶۶±۴۰/۰۷ تغییر یافت. نتایج کیفیت زندگی در گروه آزمون با فوم از ۱۵/۵۳±۱۱۴/۲۰ به ۱۲/۰۳±۱۵۴/۳۳ و در گروه آزمون بدون فوم از ۱۰/۸۶±۱۱۵/۳۶ به ۱۳/۴۴±۱۴۱/۳۶ تغییر یافت.

نتیجه­ گیری: بیماران پارکینسونی تحت تأثیر تمرینات ورزشی عملکردی بر سطح ناپایدار از عملکرد حرکتی بهتری برخوردار شده و به سمت الگوهای کنترلی ورزیده­ تر و باثبات­ تر برای پیشگیری از سقوط پیشرفت می­ کنند.


علی کیهانی، مراد رسولی آزاد، عبدالرضا ناصر مقدسی، عبدالله امیدی،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: ابتلا به بیماری مولتیپل­ اسکلروزیس (MS) مشکلات روان­شناختی متعددی ایجاد می­ کند که کیفیت زندگی بیماران را کاهش می­ دهد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT)  بر میزان هم­جوشی شناختی، علائم جسمانی و شناختی اضطراب و سطح کیفیت زندگی بیماران MS است.
مواد و روش ­ها: تعداد ۵۰ بیمار زن مبتلا به MS به ­صورت تصادفی تحت­درمان ACT و آموزش مهارت­ های زندگی  (LSE)قرار گرفتند. درمان ACT به ­صورت ۸ هفته­ پیاپی و هر جلسه ۹۰ دقیقه برای گروه مداخله اجرا شد. داده­ های به ­دست­ آمده بااستفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر (ANOVA) و بااستفاده از نرم­افزارSPSS  مورد ارزیابی قرار گرفتند.
نتایج: در تحلیل واریانس با اندازه­ گیری مکرر، تفاوت معنی ­داری بین دو گروه ACT و LSE از نظر تغییرات میزان هم­جوشی شناختی، علائم جسمانی اضطراب، علائم شناختی اضطراب و کیفیت زندگی وجود نداشت و نمره کلیه متغیرها در دو گروه کاهش معنی ­داری داشت (۰/۰۵<P). همچنین بین زمان و تغییرات هم­جوشی شناختی (۰/۰۰۱<P، ۱۱/۳۸F=)، علائم جسمانی اضطراب (۰/۰۱<P، ۵/۶۲F=)، علائم شناختی اضطراب (۰/۰۰۶<P، ۷/۱۷F=) و کیفیت زندگی (۰/۰۱<P، ۴/۱۷F=) برهم­کنش وجود داشت؛ بدین ­معنا که با گذشت زمان، متغیر­های فوق تغییر یافتند.
نتیجه ­گیری: براساس این پژوهش می­توان از مداخله ACT برای درمان و کاهش هم­جوشی شناختی، علائم شناختی و جسمانی اضطراب و افزایش کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به MS  استفاده کرد. 

سید محسن ساداتی نژاد، علیرضا فرخیان، محسن تقدسی، سید غلام عباس موسوی،
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: اختلالات جنسی به ­وفور بین بیماران قلبی مشاهده می­ شود. از روش­ های مختلفی برای بهبود این اختلالات استفاده می­ شود ولی هنوز مشکلات جنسی، منجر به پیامدهای خانوادگی و افت کیفیت زندگی می­ شود. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین تأثیر بسته آموزش جنسی بر دانش و کیفیت زندگی جنسی مبتلایان پس از پیوند یا آنژیوپلاستی عروق کرونر در بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال ۱۳۹۷ انجام شد.
مواد و روش ­ها: مطالعه به روش مداخله­ ای تصادفی شاهددار انجام شد. در گروه مداخله، بسته آموزش از بحث آموزش جنسی پرستاری قلب و در گروه شاهد برنامه روتین اجرا شد. در ابتدای مطالعه و دو ماه پس از ترخیص، پرسشنامه کیفیت زندگی جنسی آبراهام و دانش جنسیYi-Hung  تکمیل شد. مداخله روی ۷۱ نفر بیماری انجام شد که شرایط مطالعه را داشتند. بیماران پس از درمان تهاجمی قلب در گروه مداخله (۳۴ نفر) و شاهد (۳۷ نفر) تخصیص داده شدند که از نظر: سن و جنس، بیماری ­های زمینه ­ای، درمان دارویی و تهاجمی تفاوت معنی­داری نداشتند. داده ­ها با نرم­افزار SPSS ویرایش ۱۶ و با تست کای‌دو، تی‌تست، من‌ویتنی و ویل‌کاکسون مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که میانگین نمره دانش جنسی و کیفیت زندگی جنسی حین ترخیص و دو ماه بعد از آن در دو گروه، کاهش معنادار داشت (P به ­ترتیب ۰/۰۰۱ و ۰/۰۱).
نتیجه­ گیری: آموزش جنسی حین ترخیص در بهبود نمره دانش و کیفیت زندگی جنسی بیماران، بعد از ترخیص از پیوند یا آنژیوپلاستی عروق کرونر مؤثر می­باشد. بنابراین می­توان از آموزش جنسی زمان ترخیص در حین توانبخشی بیماران بعد از درمان ­های تهاجمی قلبی استفاده نمود.

سمیه فتحی، جعفر پویامنش، محمد قمری، قربان فتحی اقدم،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده

سابقه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان‌مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به سردرد مزمن صورت گرفت.
مواد و روش‌ها: روش این پژوهش، نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را زنان مبتلا به سردرد مزمن که در سال ۱۳۹۸ برای درمان‌ سردرد خود به کلینیک‌های دولتی مغز و اعصاب شهر پارس‌آباد مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. ۳۰ نفر با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند.
نتایج: میانگین و انحراف معیار کیفیت زندگی گروه درمان هیجان‌مدار در پیش‌آزمون (۰۳/۵±۴۰/۳۸)، گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (۴۳/۴±۳۰/۳۹) و گروه کنترل (۲۹/۵±۳۰/۳۹) بود. درمان‌های هیجان‌مدار (۸۶/۶±۵۰/۵۱) و مبتنی بر پذیرش و تعهد (۰۴/۵±۱۰/۶۰) در مقایسه با گروه کنترل (۳۷/۵±۴۰/۳۹)، کیفیت زندگی بیماران را در پس‌آزمون افزایش دادند (۰۰۱/۰>P). در مرحله پیگیری، اثر درمان هیجان‌مدار (۱۳/۷±۲۰/۵۱) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (۹۶/۴±۰۰/۶۰) بر کیفیت زندگی (۰۱/۵±۰۰/۳۹) ماندگار بود (۰۰۱/۰>P). تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی در مراحل پس‌آزمون و پیگیری، بیشتر از تأثیر درمان هیجان‌مدار بود (۰۰۱/۰>P).
نتیجه‌گیری: این دو درمان ممکن است با کاهش فاجعه‌آمیز بودن سردرد و درنتیجه کاهش اضطراب و ترس مرتبط با درد، در کاهش شدت سردرد و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سردرد مزمن مؤثر باشند.

علی فقیهی، زهرا زنجانی، عبدالله امیدی، اسماعیل فخاریان،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

سابقه و هدف: آسیب مغزی و افسردگی بر کیفیت زندگی تأثیر منفی دارند. درمقابل، انعطاف‌پذیری روان‌شناختی بر افسردگی و کیفیت زندگی تأثیر مثبت دارد. تحقیق حاضر با هدف تبیین نقش واسطه‌ای انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در رابطه بین افسردگی و کیفیت زندگی پس از آسیب مغزی انجام گرفت.
مواد و روش‌ها: این تحقیق توصیفی در سال ۱۳۹۷ و در بیمارستان کارگرنژاد کاشان انجام شد. هفتاد بیمار دچار افسردگی اساسی از لیست افراد متحمل آسیب مغزی بیمارستان بهشتی کاشان به‌صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و به سیاهه افسردگی بک (BDI-II)، پرسشنامه پذیرش و عمل (AAQ-II) و فرم کوتاه بررسی سلامت (SF-۱۲) پاسخ دادند. داده‌ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی تحلیل شدند.
نتایج: ماتریس همبستگی پیرسون، رابطه معنی‌داری بین هر زوج از متغیرهای تحقیق آشکار کرد (۰۰۱/۰ Ps<) و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نشان داد که انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و شدت افسردگی، پیش‌بین‌های کیفیت زندگی هستند. نقش واسطه‌ای جزئی انعطاف‌پذیری روان‌شناختی نیز در رابطه بین شدت افسردگی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در دو مؤلفه جسمی (۰/۰۵< P ؛ ۳۱۱/۲- =t ؛ ۳۰۸/۰- =β استاندارد) و ذهنی (۰/۰۵ < P ؛ ۴۲۷/۳- =T؛ ۴۲۲/۰- = β استاندارد) آشکار شد. آزمون سوبل این نقش را در ابعاد جسمی (۰/۰۵<  P؛ ۲۰۳/۲ = Z) و ذهنی (۰/۰۵<  P؛ ۱۰۲/۳ = Z) تأیید کرد.
نتیجه‌گیری: در جمعیت مذکور، می‌توان براساس شدت افسردگی و میزان انعطاف‌پذیری روان‌شناختی، میزان کیفیت زندگی را پیش‌بینی نمود. در این بین، انعطاف‌پذیری روان‌شناختی نقش مهم‌تری دارد و با ارتقای آن می‌توان اثر منفی افسردگی را بر کیفیت زندگی کاهش داد.

عذرا سادات اعتصامی، وحید ذوالاکتاف، حامد اسماعیلی،
دوره ۲۵، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

سابقه و هدف: استئوآرتریت زانو، یکی از شایع‌ترین بیماری‌های سالمندان است که منجر به درد، خشکی، دشواری در انجام فعالیت‌ها، تضعیف عملکرد و کاهش کیفیت زندگی می‌شود. به‌کارگیری راهکاری جهت کنترل عوارض بیماری و بهبود کیفیت زندگی بیماران ضروری است. هدف مطالعه حاضر، مقایسه تأثیر آب‌درمانی و تمرین‌درمانی در خشکی بر شاخص‌های جسمانی و روانی مبتلایان به استئوآرتریت زانو بود.
مواد و روش‌ها: این مطالعه، کاربردی و نیمه‌تجربی بود. ۵۴ زن مبتلا به استئوآرتریت زانو با دامنه سنی ۶۹-۶۰ سال (قد: ۵۳/۵ ± ۹۶/۱۵۹، وزن: ۵۰/۹ ± ۹۳/۷۶) به‌صورت هدفمند و دردسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی به دو گروه آب‌درمانی و تمرین‌درمانی در خشکی (مدت ۸ هفته) تقسیم شدند. از پرسشنامه پیامدهای صدمات زانو و استئوآرتریت جهت بررسی درد، عوارض بیماری، دشواری در انجام فعالیت‌ها و کیفیت زندگی و نیز جهت تحلیل داده‌ها از واریانس برای اندازه‌های تکرارشده در نرم‌افزار SPSS ۲۶ استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که هر دو روش موجب تغییرات درون‌گروهی در شاخصهای درد (۰۰۱/۰=P)، عوارض بیماری (۰۰۱/۰=P)، فعالیت‌های روزمره (۰۰۱/۰ =P)، و کیفیت زندگی (۰۰۱/۰ =P) بیماران شده بود. فقط در شاخص فعالیت‌های عملکردی و ورزشی تأثیر آب‌درمانی بیشتر از تمرین‌درمانی در خشکی بوده است (۰۴/۰ =P).
نتیجه‌گیری: تمرین‌درمانی در خشکی به اندازه آب‌درمانی منجر به کاهش درد و عوارض بیماری، راحتی در انجام فعالیت‌ها و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو می‌شود. بنابراین می‌توان هر یک از این دو روش را با توجه به شرایط بیمار تجویز کرد.

فائزه اربابی، شهرزاد سراوانی، مژگان زینلی پور،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: کیفیت زندگی، به‌زیستی روانشناختی و تاب‌آوری نقش اساسی در بروز تعارضات زناشویی و مشکلات زوجین ایفا می‌کند. آموزش شفقت به خود، ازجمله رویکردهایی است که می‌تواند در زمینه بهبود روابط زوجین مورداستفاده قرار گیرد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثربخشی شفقت به خود بر کیفیت زندگی و تاب‌آوری زوج‌های دارای تعارضات زناشویی انجام شد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش، آزمایشی و از نوع پیش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. نمونه آماری این پژوهش شامل ۴۰ زوج بود که به‌صورت تصادفی در گروه آزمایشی شفقت به خود و کنترل قرار داشتند. گروه آزمایشی هشت جلسه آموزش ۹۰ دقیقه‌ای شفقت به خود دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس‌های تاب‌آوری کانر و دیویدسون، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، و به‌زیستی روانشناختی ریف استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر به‌کار رفت.
نتایج: نتایج تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر نشان داد که شفقت به خود، افزایش معناداری در تاب‌آوری (۰/۰۱>P)، به‌زیستی روانشناختی (۰/۰۱>P) و کیفیت زندگی (۰/۰۱>P) زوجین با تعارضات زناشویی ایجاد کرده و این نتایج در پیگیری دوماهه ثابت باقی مانده است (۰/۰۵<P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد آموزش شفقت به خود با تمرکز بر پذیرش احساسات مهربانانه و تغییر عواطف منفی به مثبت می‌تواند بر کیفیت زندگی، به‌زیستی روانشناختی و تاب‌آوری زوج‌های دارای تعارض تأثیر داشته باشد.

 


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
۱
 

مجله علوم پزشکی فیض Feyz Medical Sciences Journal
Persian site map - English site map - Created in 0.24 seconds with 51 queries by YEKTAWEB 4725