[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره مجله :: شماره جاری :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌ها::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
اخلاق در پژوهش::
برای داوران::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
هوش مصنوعی::
::
Basic and Clinical Biochemistry and Nutrition
..
DOAJ
..
CINAHL
..
EBSCO
..
IMEMR
..
ISC
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
enamad
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۱۴ نتیجه برای کروم

منیژه کدخدایی الیادرانی، زهره آموزگاری، حسین حنیفی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده

سابقه و هدف: عقرب مزوبوتوس اپیوس متعلق به خانواده بوتیده می‌باشد. این عقرب یکی از فراوان‌ترین عقرب‌ها در ناحیه خوزستان است و مسوول حدود ۴۵% عقرب‌زدگی‌ها در این ناحیه است. زهر عقرب‌ها از نوروتوکسین‌هایی تشکیل شده که کانال‌های یونی سلول‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهند. با توجه به اهمیت مطالعه روی عقرب‌ها در این ناحیه جغرافیایی و اینکه کار زیادی در ارتباط با فعالیت آنزیم‌ها در زهر عقرب مزوبوتوس اپیوس اپیوس انجام نشده بود بر آن شدیم تا فراکسیون‌های زهر عقرب مزوبوتوس اپیوس را توسط کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون جدا نموده و فعالیت آنزیم‌های فسفولیپاز A۲ و هیالورونیداز را در فراکسیون‌های جدا شده بررسی نماییم.

مواد و روش‌ها: یک گرم زهر خام در ۱۰ میلی‌لیتر آب حل گردید و در xg ۱۸۰۰۰ به مدت ۱۲ دقیقه سانتریفوژ گردید. محلول رویی که حاوی پروتئین بود در ستون کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون حاوی سفادکس G۵۰ در تعادل با بافر استات آمونیوم ۲۰ میلی‌مولار PH ۴,۷ با سرعت ۳۰ میلی‌لیتر در ساعت به کار برده شد. محلول خروجی در حجم‌های ۳ میلی‌لیتر جمع‌آوری شد. جذب نوری به طور مداوم در طول موج ۲۸۰ نانومتر اندازه‌گیری گردید. سپس مقدار پروتئین، فعالیت آنزیم فسفولیپاز A۲ و هیالورونیداز در تمام فراکسیون‌های جدا شده اندازه‌گیری شد.

نتایج: یک گرم زهر خام حاوی ۸۱۶ میلی‌گرم پروتئین بود. فعالیت آنزیم در زهر خام، فراکسیون I و به مقدار جزیی در فراکسیون II مشاهده شد و به ترتیب دارای ۱۲/۵۳، ۳/۷۶ و ۴۳/۲% فعالیت همولیزی می‌باشند. فعالیت مخصوص آنزیم به ترتیب ۳۲/۵۹۰، ۱۰۹۰ و ۳۷/۳۰ می‌باشد. فعالیت هیالورونیداز در زهر خام و تنها در فراکسیون اول مشاهده شد. فعالیت مخصوص آنزیم هیالورونیداز در زهر خام TRU/mg ۷۴۰ و در فراکسیون I حاصل از کروماتوگرافی TRU/mg ۵/۴۵۷۴ به دست آمد و درجه خلوص آنزیم ۱۸/۶ تعیین شد.

نتیجه‌گیری: زهر عقرب مزوبوتوس اپیوس اپیوس دارای هر دو فعالیت فسفولیپازی و هیالورونیدازی می‌باشد که با استفاده از کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون در فراکسیون اول جدا می‌شود.


محمدتقی قربانیان، تقی طریحی، سید علیرضا مصباح نمین، ناصر نقدی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف : سلول­های استرومایی مغز استخوان منبع با ارزشی برای پیوند اتوگرافت جهت استفاده بالینی در زمینه ترمیم سیستم عصبی مرکزی بوده و می­توانند به انواع رده­های سلولی از جمله سلول­های عصبی تمایز یابند. تحقیقات نشان داده دپرنیل در درمان بیماری نورودژنراتیو پارکینسون اثر دارد و دارای اثر تروفیک روی سلول­های عصبی در محیط in vitro می­باشد. در این تحقیق اثر داروی دپرنیل بر تمایز سلول­های استرومایی به سلول­های عصبی تولیدکننده دوپامین مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش­ها: به روش ایمنوسیتوشیمی با استفاده از آنتی­بادی تیروزین هیدروکسیلاز و اندازه­گیری میانجی­های عصبی دوپامین به روش HPLC تمایز BMSCs به سلول­های شبه­عصبی بررسی شد. همچنین به روش RT-PCR بیان ژن عامل نوروتروفیک BDNF در BMSCs مورد مطالعه قرار گرفت. داده­ها با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد بررسی قرار گرفتند.

نتایج : نتایج بررسی مولکولی نشان­دهنده­ی افزایش بیان ژن BDNF توسط سلول­های القا شده با دپرنیل است. بررسی ایمنوسیتوشیمی (تیروزین هیدروکسیلاز) و کروماتوگرافی مایع با کارکرد بالا ( HPLC ) نشان داد که داروی دپرنیل با غلظت ۸-۱۰ مولار ظرفیت تمایز BMSCs به سلول­های دوپامینرژیک و تولید و ترشح دوپامین را دارا است.

نتیجه­گیری: سلول­های استرومایی می­توانند به سلول­های شبه­عصبی تمایز یافته و برای پیوند سلولی مورد استفاده قرار گیرند. 


نیره پارسائیان،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: دیابت شیرین یک اختلال پیچیده متابولیکی با ریسک بیماری قلبی و عروقی است. کروم یک ماده غذایی ضروری است و نقش آن در متابولیسم کربوهیدرات و لیپیدها کمتر شناخته شده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر کروم بر قند خون، پروفایل لیپیدی و پراکسیداسیون لیپیدهای خون در بیماران دیابتی نوع ۲ است.

مواد و روش ها: پنجاه نفر بیمار دیابتی نوع ۲ انتخاب شده و روزانه دو عدد کپسول ۲۰۰ میکروگرمی کروم به مدت ۶ هفته مصرف کردند. به آنها توصیه شد که عادت غذایی و سبک زندگی خود را تغییر ندهند. نمونه قند خون ناشتا، پروفایل لیپیدی و مالون دی آلدئید خون آنها در ابتدا و در پایان مطالعه اندازه گیری و آنالیز شد.

نتایج: نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که مصرف کروم در بیماران دیابتی نوع ۲ باعث کاهش گلوکز خون (۳/۴۸ درصد، ۰۱/۰>P)، کلسترول تام (۲۸/۶ درصد، ۰۲/۰>P)، تری گلیسرید (۳۶/۱۱ درصد، ۱/۰P<)، LDL (۲۸/۱۷ درصد، ۵/۰>P) و مالون دی آلدئید (۳۷/۱۱ درصد، ۵/۰>P) می گردد، و این در حالی است که باعث افزایش میزان HDL (۷۸/۵ درصد، ۵/۰>P) می شود.

نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت که مصرف کروم اثرات مفیدی بر میزان قند خون، پروفایل لیپیدی و پراکسیداسیون لیپیدهای خون بیماران دیابتی نوع ۲ دارد.


زهرا جمشیدی اردکانی، احمد گلچین، عبدالحسین پری زنگنه،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: کرم‌های خاکی بخشی از زنجیره‌ی غذایی در اکوسیستم خاک هستند که پارامترهای رشدی آن‌ها به‌طور نامطلوبی تحت تأثیر آلودگی‌های خاک قرار می‌گیرد. چنانچه آلاینده‌های فلزی سنگین وارد بدن کرم‌های خاکی شوند، از طریق زنجیره‌ی غذایی به بدن موجودات زنده‌ی دیگر وارد شده و سلامت و حیات آن‌ها را به خطر می‌اندازد. با توجه به حساسیت کرم‌های خاکی به آلودگی، می‌توان از آن‌ها به‌عنوان شاخص زیستی خاک‌های آلوده استفاده نمود.

مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر به‌صورت یک آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. سطوح مختلف آلودگی خاک به کروم شامل صفر، ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰، ۸۰، ۱۶۰و ۳۲۰ میلی‌گرم در کیلوگرم خاک تعیین گردید. کرم‌های خاکی در چهار بازه‌ی زمانی ۱۵، ۳۰، ۴۵ و ۶۰ روزه در معرض خاک‌های آلوده قرار گرفتند. صفات مورد بررسی شامل زنده‌مانی، وزن و تولید کوکون توسط کرم‌های خاکی بود.

نتایج: آنالیز واریانس داده‌ها نشان داد که با افزایش غلظت کروم در خاک، زنده‌مانی، وزن و تولید کوکون به‌طور معنی‌داری کاهش می‌یابد. اثر گذشت زمان بر این صفات نیز معنی‌دار بوده و پس از گذشت ۱۵ روز از شروع آزمایش، زنده‌مانی و وزن کرم‌های خاکی به‌ترتیب ۵۴/۱۳ و ۷۶/۱۰ درصد کاهش یافت.

نتیجه‌گیری: با توجه به حساسیت کرم‌ها به کروم، می‌توان از آن‌ها به‌عنوان شاخص آلودگی خاک استفاده نمود.


خاطره خرسندی، عذرا ربانی چادگانی،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: مطالعات اخیر نشان داده اند که ترکیبات کروم منجر به بروز سرطان های مختلف می شوند. مغز استخوان مهم ترین بافتی است که فرآیند خون سازی در آن صورت می گیرد و طی آن سلول های بنیادی چند قوه ای به تمامی سلول های بالغ خون تبدیل می شوند. از آن جایی که این فرآیند برای ساخت سلول های خونی اهمیت دارد، لذا هر ماده سمی که بتواند این فرآیند را مختل کند می تواند به بیماری های مختلف منجر شود.

مواد و روش ها: در این مطالعه اثرات سمی کرومیوم اکسید بر سلول های بنیادی مغز استخوان از طریق روش تریپان بلو و MTT مطالعه گردید. مشاهدات مورفولوژیک برای پدیده آپوپتوز و نکروز از طریق رنگ آمیزی آکریدین اورنج-اتیدیوم برماید به وسیله میکروسکوپ فلورسانت صورت گرفت. بدین منظور سلول های غیر چسبنده مغز استخوان جداسازی شده و کشت داده شدند. سپس، با کرومیوم اکسید برای زمان معین انکوبه شدند. پس از این مدت بقا سلول ها و تغییرات مورفولوژیک سلول های تیمار شده بررسی شدند.

نتایج: نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کرومیوم اکسید بقا سلول ها کاهش می یابد؛ به طوری که در غلظت بالا ( µg/ml۲۰۰) درصد بقا به ۵۰ درصد بقای کنترل می رسد و هم چنین شواهدی در رابطه با آپوپتوز مثل فشردگی کروماتین، قطعه قطعه شدن هسته، تغییر در اندازه و شکل سلول مشاهده گردید.

نتیجه گیری: اثرات مشاهده شده دلالت بر اثرات سمی کرومیوم اکسید بر سلول های بنیادی مغز استخوان موش دارد که می تواند منجر به مرگ سلولی طی فرآیند خون سازی شود.


مائده بهاور، ندا تربالی، ناهید عین اللهی، نسرین دشتی،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: مطالعاتی که تاکنون در مورد میانکش DNA و یون های فلزی مختلف انجام شده است، حاکی از تاثیر مهم فلزات بر ساختار DNA و ایجاد شکست در آن می باشد. در مطالعه حاضر به بررسی اثر فلزات مس، کادمیوم و کروم بر DNA باکتریایی اشریشیاکلی سویه PTCC۱۳۹۹ پرداخته شده است.

مواد و روش ها:DNA خالص شده از باکتری برای ۱ ساعت در دما ۳۷ درجه با غلظت های مختلف فلزات (۱-۱۰۰µM) و هم چنین (mM۱۰۰-۰,۱) H۲O۲ انکوبه شد. سپس، آسیب های وارده به DNA تیمار شده از طریق الکتروفورز و طیف سنجی بررسی شد. جهت کنترل فعالیت یون های فلزی نیز از EDTA و کاتالاز استفاده گردید.

نتایج: افزایش غلظت یون فلزات مذکور و یا H۲O۲ به تنهایی منجر به شکست در DNA نشده، اما تیمار DNA با ترکیب فلز و H۲O۲ با هم در غلظت های بالاتر از mM ۱۰ منجر به شکست در DNA گردید. هم چنین، افزودن EDTA و کاتالاز، ممانعت از آسیب به DNA را نشان داد.

نتیجه گیری: از آن جا که شکست DNA فقط در حضور فلز و H۲O۲ با هم بوده است، پس تولید رادیکال های آزاد توسط ترکیب آن ها با توجه به خاصیت شرکت این فلزات در واکنش های فنتون می تواند دلیل اصلی وجود چنین شواهدی باشد.


فاطمه پورتیمور فرد تبریزی، مهزاد مهرزاد صدقیانی، بیت اله علیپور، علیرضا استاد رحیمی،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: سندروم تخمدان پلی کیستیک (PCOS)، به عنوان شایعترین اختلال آندوکرینی در زنان سنین باروری، با اختلالات متابولیکی و تولید مثلی همراه است. علی رغم تحقیقات فراوان در زمینه نقش ساختار و ترکیب رژیم غذایی بر کنترل بیماری های متابولیک، مطالعات اندکی در زمینه وضیعت تغذیه ای عناصرمعدنی در زنان مبتلا به PCOS انجام شده است. این مطالعه با هدف تعیین غلظت سرمی کروم، روی و منیزیم در این زنان و مقایسه آن با زنان سالم انجام گرفته است.

مواد و روش ها: در این مطالعه مورد- شاهدی، ۵۰ زن مبتلا به PCOS و ۵۰ زن سالم کنترل در محدوده سنی ۲۰-۴۵ ساله مورد مطالعه قرار گرفتند. سطح سرمی روی، کروم ، منیزیم با استفاده از اسپکتروفتومتری جذب اتمی اندازه گیری شد.

نتایج: درافراد مبتلا به PCOS سطح سرمی عناصر روی، کروم و منیزیم در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری پائین تر بود (۰۵/۰>P). در زنان مبتلا به PCOS سطح سرمی گلوکز به طور معنی داری با سطح سرمی روی (۰۱/۰>P)، کروم (۰۰۱/۰>P) و منیزیم (۰۲/۰>P) رابطه معکوس داشت.

نتیجه گیری: یافته های این مطالعه حاکی از این است که سطح سرمی روی، کروم و منیزیم در زنان مبتلا به PCOS به طور معنی داری پائین تر از گروه کنترل بوده و تغییرات سطح سرمی روی، کروم و منیزیم با وضعیت گلیسمی بدن نیز مرتبط می باشد.


کلثوم دیناروند، مهریار زرگری،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: عناصر کروم ( Cr )، نیکل ( Ni )، کادمیوم ( Cd )، آرسنیک ( As )، سلنیوم ( Se ) و روی ( Zn ) به­علت ضرورت و کمیت خیلی محدود در بدن انسان به­عنوان عناصر کمیاب در نظر گرفته می‌شوند. این عناصر به­عنوان ترکیبات ضروری سیستم‌های آنزیمی بیولوژیکال یا پروتئین‌های ساختاری مورد نیاز هستند. فقدان هریک از این عناصر کمیاب منجر به شرایط پاتولوژیک نامطلوب می­گردد و از آنجایی­که سرطان علت اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است، هدف از این مقاله، مروری جدید بر اثر عناصر کمیاب در ایجاد سرطان یا حفظ سلامتی است.

مواد و روش‌ها: از سایت‌های Scopus, PubMed, Google scholar و ScienceDirect استفاده شد. و معیار‌های مختلفی جهت انتخاب مقاله اعمال گردید.

نتایج: به­طور کلی سرطان‌زایی ترکیبات کروم، نیکل، کادمیوم و آرسنیک شناخته شده ‌است . سیستم ترمیم و بازسازی DNA اهداف بسیار حساسی برای این عناصر هستند که منجر به کاهش حذف آسیب‌های درونی DNA شده و خطر تشکیل تومور را افزایش می‌دهند. مطالعات اپیدمیولوژیک نشان می‌دهد که کروم و نیکل با سرطان ریه و بینی در انسان در ارتباط هستند. هم­چنین، تماس با آرسنیک و کادمیوم خطر ابتلا به سرطان ریه را افزایش می‌دهد. به­علاوه، براساس مطالعات انجام شده یک ارتباط معکوس بین مواجهه با سلنیوم و خطر سرطان پروستات و همین­طور بین روی و سرطان سینه دیده شده است.

نتیجه‌گیری: اگرچه تماس با محیط یک شرط اساسی در تجمع عناصر است، اما ویژگی‌های فردی و عوامل ژنتیکی نیز در ایجاد این وضعیت سهیم می باشند . به­طور کلی، اثرات عناصر کمیاب به فاکتورهای زیادی وابسته است.


علی مرادی، منوچهر میرشاهی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: هورمون hCG از گلیکوپروتئین­های مهم دوران بارداری جهت حفظ جنین است که تقریبا ۳۰ درصد وزن مولکولی این هورمون را قند تشکیل می­دهد. امروزه از این هورمون در درمان و هم­چنین ساخت واکسن­های ضد بارداری استفاده می‌شود. در تحقیق حاضر سعی در افرایش میزان خلوص و کوتاه کردن مسیر تخلیص این هورمون است.

مواد و روش­ها: جهت تخلیص هورمون hCG از نمونه ادرار زنان باردار دو تا سه ماهه استفاده شد. نمونه جمع­آوری شده توسط بنزوات سدیم، اسید استیک و استون رسوب­دهی و تغلیظ گردید. با عبور نمونه‏ تغلیظ شده‏‏‏‏‎ از ستون کانکاناوالین A ( Con-A ) و جدا­کننده‌های دی­گلوکز و دی­مانوز ، hCG تخلیص گردید. با عبور نمونه hCG تخلیص شده از ستون DEAE-Sepharose ۴B ، زیرواحدهای آلفا و بتا ی هورمون جداسازی گردید. خلوص نمونه‌ها به­وسیله SDS-PAGE و صحت آنها با روش الایزا و ایمونوبلاتینگ بررسی شد.

نتایج: نمونه تغلیظ شده به­دست آمده از ادرار و نمونه hCG تخلیص شده از ستون کانکاناوالین A ، با استاندارد hCG از شرکت ارگانون از نظر وزن مولکولی و میزان خلوص ب ا روش SDS-PAGE و رنگ­آمیزی نیترات نقره مقایسه شدند . نمونه تغلیظ شده شبیه نمونه استاندارد و دارای تعدادی باند اضافی بود که باندهای اضافی بعد از تخلیص hCG حذف گردید. تایید هورمون hCG و زیرواحدهای آن با استفاده از آنتی بادی‌های مونوکلونال ضد زنجیره α و β به روش الایزا و وسترن بلات انجام گرفت.

نتیجه­گیری: استفاده از قند دی­گلوکز قبل از دی­مانوز توانست باعث جداسازی hCG از سایر قطعات hCG و گلیکوپروتئین ­ ها شود.


مصطفی اکبرزاده خیاوی، سید علی رحمانی، تاج الدین اکبرزاده خیاوی، اعظم صفری،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: نواحی حاوی فاکتورهای آزوسپرمی ( AZF ) واقع در بازوی بلند کروموزوم Y دارای ژن­هایی است که نقش و عملکرد خاص آنها در اسپرماتوژنز به­طور کامل مشخص نشده است. از این رو، شناخت ارتباط بین ریز حذف­های نواحی AZF با ناباروری در مردان، تشخیص، درمان و مشاوره ژنتیک را مقدور می­سازد.

مواد و روش­ها: مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر بر روی ۴۷ مرد نابارور مبتلا به آزوسپرمی با دلایل غیر انسدادی مراجعه ­کننده به بخش ناباروری بیمارستان الزهراء تبریز و کاریوتایپ نرمال انجام گردید. غربال­گری مولکولی ناحیه AZF بر روی DNA ژنومی خون محیطی انجام گردید. تکنیک Multiplex PCR و دو مجموعه از پرایمرهای STS برای تشخیص ریز حذف های نواحی AZF و توالی­های ویژه بر روی کروموزوم Y استفاده گردید.

نتایج: از بین ۴۷ مرد نابارور، ۱۷ بیمار (۱۷/۳۶ درصد) دارای ریزحذف­های کروموزوم Y در نواحی AZFc و AZFd بودند (۰۵/۰>P) . از این ۱۷ نفر ۱۴ بیمار در ناحیه AZFc و دو بیمار تواما در دو ناحیه AZFc+d و یک بیمار در ناحیه AZFd دارای ریزحذف بودند. نتایج نشان داد ریزحذف های نواحی AZF تاثیر معنی­داری بر بروز آزواسپرمی در مردان نابارور دارد.

نتیجه­گیری: تجزیه و تحلیل ریزحذف­های کروموزوم Y به­عنوان یک آزمایش مولکولی با اهمیت برای کسب اطلاعات ژنتیکی قابل اعتماد در مردان مبتلا به ناباروری، قبل از استفاده از تکنیک­های کمک باروری توصیه می­شود؛ این امر به کاهش هزینه­ها و مشکلات این تکنیک کمک خواهد نمود.


حسن فرجی پور، مهدی شاعری، پگاه قاسمی،
دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین نتایج درمان ترکیبی کرومولین موضعی و دگزامتازون تزریقی سوپراتارسال و کرومولین موضعی به تنهایی در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان متینی کاشان طی سال ۱۳۹۱ صورت گرفت.
مواد و روش ها: مطالعه تحلیلی حاضر بر روی هر دو چشم ۸۴ بیمار مبتلا به کراتوکونژنکتیویت متوسط تا شدید انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. بیماران گروه اول تحت درمان با قطره کرومولین (هر ۶ ساعت به مدت ۳ هفته) و بیماران گروه دوم علاوه بر دریافت کرومولین به شکل مذکور، تحت تزریق دگزامتازون سوپراتارسال (۰/۵ میلی لیتر در هر چشم) قرار گرفتند. سه هفته بعد، هر دو گروه از نظر تاثیر درمان و بهبودی خارش، اشک ریزش و قرمزی مورد ارزیـابی قرار گرفتند.
نتایج: گروه ها در وضعیت خارش تفاوت معنی دار با هم نداشتند، اما در بهبود التهاب، قرمزی و اشک ریزش، تاثیر درمان ترکیبی کرومولین و دگزامتازون به طور معنی داری بهتر از گروه دیگر بود (۰/۰۵>P). خارش و اشک ریزش در ۳/۶۸ درصد و التهاب و قرمزی در ۱/۸۸ درصد بیماران تحت درمان ترکیبی کرومولین و دگزامتازون بهبود یافت، در حالی که در گروه تحت درمان با کرومولین در نیمی از بیماران خارش، قرمزی و التهاب ثابت ماند یا بدتر شد.
نتیجه گیری: تزریق سوپراتارسال دگزامتازون و مصرف کرومولین موضعی به طور هم زمان، درمان مناسبی در مبتلایان به کراتوکونژنکتیویت بهاره متوسط و شدید می باشد.
علی یار میرزاپور، مسعود یوسفی، سعید ذاکربستان آبادی، عبدالرزاق هاشمی شهرکی، علی نظری عالم، سلطان احمد ابراهیمی،
دوره ۲۱، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

سابقه و هدف: مایکوباکتریوم ­ها به ­غیر از کمپلکس مایکوباکتریوم­ های توبرکلوزیس و عامل بیماری جذام، به­ عنوان مایکوباکتریوم غیر توبرکلوزیس (NTM) محسوب می­ گردند. تشخیص سریع و درست  NTMبرای درمان و کنترل بیماری­ های ناشی از این میکروارگانیسم­ ها دارای اهمیت ویژه می­ باشد. هدف از این مطالعه شناسایی گونه های­ مایکوباکتریوم­ جدا شده از بیماران شهر تهران با استفاده از روش کروماتوگرفی مایع با عملکرد بالا (HPLC) می­ باشد.
مواد و روش­ها: در این بررسی مقطعی ۲۰ ایزوله بالینی مایکوباکتریوم ارجاع شده به آزمایشگاه مسعود تهران طی­ سال­ های ۱۳۹۴-۱۳۹۳ مورد بررسی قرار گرفت. ایزوله­ ها از نمونه­ های مختلف شامل: خلط، ادرار، خون و مایعات استریل بدن جمع ­آوری شد. کروماتوگرافی با شیب گرادیانت از متانول ۹۸ درصد و کلرید متیلن ۲ درصد شروع شد و با متانول ۳۵ درصد و کلرید متیلن ۶۵ درصد به انجام رسید.
نتایج: از ۲۰ ایزوله­ های بالینی جداشده، ۸ ایزوله (۴۰ درصد) مایکوباکتریوم آبسه ­سوس، ۶ ایزوله (۳۰ درصد) مایکوباکتریوم توبر­کلو­زیس، ۳  ایزوله (۱۵ درصد) مایکوباکتریوم اینتراسلولار و ۳ ایزوله (۱۵ درصد) مایکوباکتریوم فورتئیتوم بودند.
نتیجه­ گیری: جهت درمان مناسب در افرادی که مشکوک به عفونت سلی هستند، تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس از NTM باید با سرعت انجام گیرد. در این خصوص استفاده از روش HPLC در کشت­ های مثبت جدا شده از نمونه ­های بالینی به­ عنوان روشی سریع، مقرون­ به ­صرفه، اختصاصی و قابل اعتماد مطرح می­ باشد.

آزاده حامدی، اکرم جمشیدزاده، مهسا دانا، اردلان پاسداران، رضا حیدری،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

سابقه و هدف: در فرهنگ غذایی ایرانی، گل‌ها و اسانس بهارنارنج در قالب مربا و عرقیجات در مقادیر بالا مصرف می‌شود. در طب سنتی ایرانی در مورد اثرات عرق بهارنارنج روی کبد نگرانی‌هایی ذکر شده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر اسانس بهارنارنج بر شاخص‌های سلامت کبدی در مدل حیوانی می‌باشد.
مواد و روش‌ها: اسانس بهارنارنج با کلونجر استخراج و توسط کروماتوگرافی گازی - جرمی آنالیز شد. سپس با دوزهای (g/kg ۲ و ۱، ۰/۵) به‌مدت سه روز به‌صورت تک‌دوز از طریق داخل‌صفاقی یا خوراکی برای شش گروه پنج‌تایی موش صحرایی تجویز شد. برای دو گروه کنترل (g/kg۱) روغن زیتون (حامل اسانس) تجویز شد. ۴۸ ساعت بعد از آخرین تجویز، نمونه‌گیری خون و بافت کبد جهت تعیین آلانین امینو ترانسفراز(ALT) ، اسپارات امینو ترانسفراز(AST) ، لاکتات دهیدروژناز (LDH) و گلوتاتین (GSH) انجام شد و مطالعات هیستوپاتولوژیک صورت گرفت.
نتایج: تغییرات اصلی اسانس، لینالیل استات، ترپینن-۴-ال، لینالول و فنتیل الکل بود. تجویز صفاقی اسانس در دوزهای بالاتر از (g/kg ۱) موجب افزایش معنی‌دار AST، ALT و LDH شد. این اسانس در غلظت‌های بالاتر از (g/kg ۱) در تجویز خوراکی و داخل‌صفاقی باعث التهاب بافت کبدی شد.
نتیجه‌گیری: بررسی آنزیم‌های AST، ALT و LDH و داده‌های هیستوپاتولوژی نشان داد که این اسانس در دوزهای بالا، دارای سمیت خفیف کبدی می‌باشد. این عوارض ناشی از استرس اکسیداتیو نبوده، احتمالاً از طریق سمیت مستقیم و غیراکسیداتیو ایجاد می‌شود.

ایمان صفاری، عباسعلی مطلبی مغانجوقی، رضا شرافتی چالشتری، مریم عطائی، آزاد خالدی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

سابقه و هدف: در سال‌های اخیر، استفاده از گیاهان دارویی به‌عنوان یک روش درمانی مکمل و مؤثر در سرتاسر جهان در حال افزایش است. هدف از این پژوهش، بررسی خواص نانوامولسیون اسانس گل سرخ در شرایط آزمایشگاهی بود.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، گل سرخ از منطقه برزک کاشان تهیه شد و اسانس آن به‌روش تقطیر با بخار به‌دست آمد. اجزای موجود در اسانس به‌روش گازکروماتوگرافی طیف‌سنج جرمی شناسایی شدند. پس از تهیه نانوامولسیون اسانس جهت تأیید پایداری و اندازه ذرات آن از آزمون‌های زتا و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) استفاده شد. خاصیت آنتی‌اکسیدانی و سمّیت سلولی به‌ترتیب با روش‌های DPPH (۱،۱- دی‌فنیل- ۲- پیکریل- هیدرازیل) و MTT (سلول‌های سرطان سرویکس هلا) بررسی شدند. خاصیت ضدمیکروبی علیه سالمونلا تیفی‌موریوم به‌روش‌های انتشار دیسک، حداقل غلظت مهاری (MIC) و کشندگی (MBC) و نیز میکرودایلوشن و ممانعت از تشکیل بیوفیلم بررسی شد.
نتایج: بیشترین اجزای اسانس گل سرخ شامل Nonadecane (۳۳/۵۵ درصد)، Heneicosane (۱۶/۰۳ درصد)، Hexadecanal (۷۸/۷ درصد) و Eicosane (۳/۳۹ درصد) بودند. میزان پایداری نانوامولسیون نیز برابر ۴۷/۵- میلی‌ولت بود. اندازه ذرات نانوامولسیون نیز به‌روش TEM تأیید شد. نانوامولسیون اسانس فاقد خاصیت آنتی‌اکسیدانی بود. حداقل غلظت مهاری و کشندگی علیه سالمونلا تیفی‌موریوم به‌ترتیب ۳۵۰ و ۷۰۰ میکروگرم در میلی‌لیتر بود. به‌ترتیب درصد کاهش بیوفیلم ایجادشده در غلظت  MICو MBC برابر با ۷۵ و ۸۰ درصد بود. غلظت ۴۷/۵ میکروگرم در میلی‌لیتر نانوامولسیون اسانس گل سرخ سبب کاهش ۶۷درصدی سلول‌های زنده هلا شد.
نتیجه‌گیری: باتوجه به خاصیت ضدباکتریایی و ضدسرطانی نانوامولسیون اسانس گل سرخ، این ترکیب می‌تواند برای درمان عفونت‌های باکتریایی و سلول‌های سرطانی پیشنهاد شود.


صفحه 1 از 1     

مجله علوم پزشکی فیض Feyz Medical Sciences Journal
Persian site map - English site map - Created in 0.17 seconds with 47 queries by YEKTAWEB 4725