[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره مجله :: شماره جاری :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌ها::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
اخلاق در پژوهش::
برای داوران::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
هوش مصنوعی::
::
Basic and Clinical Biochemistry and Nutrition
..
DOAJ
..
CINAHL
..
EBSCO
..
IMEMR
..
ISC
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
enamad
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۱۸ نتیجه برای پزشکی

حسین بدخش،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۱ )
چکیده

سابقه و هدف: در سال های اخیر همزمان با افزایش کلی شکایت از خطاهای پزشکی، میزان شکایت از متخصصین زنان و زایمان هم افزایش یافته است. گرچه در کشورهای غربی بیشترین شکایت از خطاهای پزشکی مربوط به رشته زنان و زایمان است ولی شکایت از این رشته در کشورمان در رتبه دوم قرار دارد. افزایش تعداد شکایت ها در غرب نه تنها عوارض جانبی را در رشته زنان و زایمان کاهش نداده است و هیچ تغییری در کیفیت ارائه خدمات ایجاد ننموده، بلکه باعث اثرات مضری نظیر کاهش تمایل به این رشته، افزایش میزان سزارین و نپذیرفتن بیماران پرخطر شده است. به این ترتیب طب دفاعی در زنان و زایمان شکل گرفته و ضربه معکوس ناشی از شکایت به صورت افزایش عوارض جانبی در رشته زنان و زایمان پدیدار شده است.

مواد و روش ها: این مطالعه به صورت توصیفی و گذشته نگر بر روی شکایت های مطرح شده در نظام پزشکی استان تهران طی سال های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ انجام شده است.

یافته ها: در این مدت به طور کلی ۱۵۳۷ شکایت مطرح شده است که ۱۱۱۶ مورد (۷۲,۶% کل آن شکایت های) مربوط به رشته های جراحی و ۲۱۳ مورد (۱۳.۸% کل آن شکایت ها) مربوط به زنان و زایمان است. سی و یک درصد شکایت های زنان و زایمان مربوط به بیمارستان های دولتی، ۳۰% مربوط به بیمارستان های خصوصی و ۳۹% مربوط به کلینیک های سرپایی و مطب ها هستند. همچنین در این مدت ۲۰۷ رای در هیات های انتظامی استان تهران در رشته زنان و زایمان صادر گردیده است که شامل ۴۰% رای برائت، ۳۹% پرونده های مختومه، ۱۷% مجازات انتظامی و ۷% ارجاع به دادگستری است. هشتاد و نه درصد شکایت ها به علت عدول از بایدها و نبایدها، ۷.۵% به علت تخلفات مالی، ۳% به علت عدم رعایت حسن اخلاق و ۰.۵% به علت سو مدیریت بیمارستان ها مطرح شده اند.

نتیجه گیری و توصیه ها: برای دور ماندن از شکایت باید هر عملی را بر مبنای صحیح علمی، اخلاقی و قانونی انجام داد و بدون داشتن مهارت کافی به هیچ کاری اقدام ننمود.


سید جلال الدین طبیبی، رضا ربیعی، فرحناز صدوقی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
چکیده

سابقه و هدف: نظر به اهمیت مدارک پزشکی در نظارت ارزیابی و برنامه‌ریزی برای ارتقاء کمیت و کفیت خدمات و عدم اطلاع دانشگاه متبوع از وضعیت آن، این پژوهش به منظور تعیین عملکرد بخش مدارک پزشکی بیمارستان‌های آموزشی ـ تخصصی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران در سال ۱۳۸۰ صورت پذیرفت.

مواد و روش‌ها: ‌این پژوهش مطالعه‌ای توصیفی است که گردآوری داده‌های آن با استفاده از چک لیست و از طریق مشاهده و مصاحبه انجام گرفت. عملکرد بخش مدارک پزشکی در ۴ واحد پذیرش،‌ کدگذاری، آمار و بایگانی و در هر واحد با ۸ تا ۹ شاخص و در یک طیف ۵ گزینه‌ای تعیین شد و درصد عملکرد بر حسب کل بخش مدارک و هر یک از واحدها و به تفکیک بیمارستان‌های آموزشی تعیین گردید.

یافته‌ها: عملکرد کلی بخش مدارک پزشکی ۴/۵۵ درصد بود. بهترین عملکرد مربوط به واحد کدگذاری به میزان ۲/۶۴ درصد و نازل‌ترین آن مربوط به واحد آمار با ۵۰ درصد بود. نازل‌ترین شاخص واحد پذیرش و واحد کدگذاری مربوط به وجود دستورالعمل مدون به میزان ۲۰ درصد بود. بهترین و بیشترین عملکرد بخش مدارک پزشکی مربوط به بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد به میزان ۵/۷۰ درصد و کم‌ترین عملکرد مربوط به بیمارستان شهید نواب صفوی به میزان ۸/۴۸ درصد بود.

نتیجه‌گیری و توصیه‌ها: بخش مدارک پزشکی بیمارستان‌های مورد پژوهش از عملکرد متوسط برخوردار بودند. به منظور بهبود عملکرد بخش‌های مدارک پزشکی، تهیه و تدوین دستورالعمل‌های خاص هر واحد، به کارگیری نیروی انسانی متخصص، برگزاری دوره‌های بازآموزی، ‌تخصیص بهینه منابع، تجهیزات و فضای مورد نیاز هر واحد و هم‌چنین ارزیابی مداوم عملکرد بخش‌های مدارک پزشکی احتمالاً می‌تواند مفید باشد و بررسی تجربی آن را توصیه می‌نماید.


فاطمه رنگرز جدی، مهرداد فرزندی پور، سید غلامعباس موسوی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده

سابقه و هدف : مراکز فوریت‌ها و اورژانس بیمارستان‌ها نقش اساسی در تضمین سلامت و نجات جان انسان‌ها در حوادث و سوانح ایفاء می‌کنند. مدیریت و ارزیابی فعالیت‌های اورژانس و ارایه خدمات مطلوب به بیماران با ایجاد سیستم اطلاعاتی و ثبت صحیح اطلاعات میسر می‌باشد. از آنجائی که از وضعیت ثبت اطلاعات اورژانس در این منطقه اطلاعاتی در دست نیست، پژوهشی جهت تعیین میزان ثبت اطلاعات پرونده اورژانس در بیمارستان‌های شهر کاشان در بهار ۱۳۸۱ صورت پذیرفت.
مواد و روش‌ها : این مطالعه با استفاده از داده‌های موجود انجام گرفت. تعداد ۵۴۰ پرونده از طریق نمونه‌گیری تصادفی ساده از بین پرونده‌های اورژانس بیمارستان‌ها انتخاب و اطلاعات آنها با توجه به اوراق استاندارد معاونت پژوهشی وزارت متبوع و بر اساس اطلاعات مورد نیاز جمع‌آوری شد. اطلاعات جمع‌آوری شده شامل موارد قانونی، اداری، مالی و کادر تکمیل‌کننده نظیر پذیرش، پرستاری و پزشکی بود. این اطلاعات با آزمون کای‌ دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: از ۵۴۰ پرونده مـورد بررسی میزان عدم ثبت اطـلاعات قانونی ۱۴‌ درصد، اداری ۱۲ درصـد، مالی  ۱۴ درصد، پذیرش ۱۷ درصد، پرستاری ۱۱ درصد و پزشکی ۱۷ درصد بود. آمار عدم ثبت موارد قانونی، اداری و مالی در بیمارستان نقوی ۱۲ درصد و در بیمارستان شهید بهشتی ۱۵ درصد بود که اختلاف آماری معنی‌داری را نشان داد (۰۰۰۱/۰p<). در کل ساعت ترخیص، علت خارجی و توصیه‌های پس از ترخیص بیشترین میزان عدم ثبت را داشت.
نتیجه‌گیری و توصیه‌ها: به نظر می‌رسد میزان ثبت اطلاعات پرونده بیماران اورژانس در بیمارستان‌های شهر کاشان نسبتاً مطلوب باشد، اما در بعضی موارد خاص پزشکی مانند ساعت ترخیص و توصیه‌های پس از ترخیص کمبود ثبت اطلاعات همچنان وجود دارد.


آرش میراب زاده، مرسده سمیعی، گلناز فیض زاده،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۴ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به مسن شدن روزافزون جمعیت ، شیوع بالای اختلالات مزمن روانپزشکی در کشورمان و وجود اطلاعات متناقص در مورد مشخصات زمینه ا ی این افراد و به منظور تعیین خصوصیات زمینه ا ی بیماران بالاتر از ۵۵ سال مبتلا به اختلالات روانپزشکی مزمن ، این تحقیق در بزرگترین بیمارستان روانپزشکی کشور صورت گرفت.

مواد و روشها: تحقیق با طراحی مقطعی، روی کلیه بیماران واجد شرایط انجام گرفت. ضمن مصاحبه فردی با تک تک بیماران، خصوصیات فردی و اجتماعی آنان بررسی و ثبت گردید. سپس داده های فرم اطلاعاتی استخراج و طبقه بندی گردید و تمامی متغیرهای مورد مطالعه بر حسب جنسیت در دو گروه زن و مرد مقایسه شد و اختلاف آنها با استفاده از آزمونهای آماری مناسب محاسبه گردید.

یافته ها : از مجموع ۱۰۲۵ بیماری بستری در بیمارستان در هنگام مطالعه، تعداد ۱۹۱ بیمار (۶/۱۸ درصد) بالای ۵۵ سال مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی آنها ۶۱ سال و ۵/۵۶ درصد زن بودند. شغل اکثر زنان قبل از بستری ، خانه داری و مردان ، کارگری ساده بود. ۵۸ درصد زنان و ۴۷ درصد مردان هرگز ازدواج نکرده بودند. ۷۷ درصد زنان بیسواد و ۷۴ درصد مردان سطح راهنمایی و کمتر داشتند. شایعترین تشخیص روانپزشکی (به میزان ۷۰ درصد) اسکیزوفرنیا بود. شروع بیماری در اکثر بیماران به صورت تدریجی بود. بیشتر بیماران بیش از ۱۰ بار بستری شده بودند و اکثریت قریب به اتفاق آنها هیچ ملاقات کنند ه ای نداشتند.

نتیجه گیری و توصیه ها: تحمل درد و رنج شدید روانی و جسمی و نیز سیستم حمایتی ضعیف خانوادگی و اجتماعی این بیماران ، لزوم اصلاح برنامه ر یزی ساختاری جهت موسسه زدایی ، توجه بیش از پیش به بازتوانی بیماران فوق و گسترش شبکه ها ی حمایتی قوی را مطرح می کند.


رضوان منیری، منصوره مومن هروی،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده

سابقه و هدف: این مطالعه به منظور ارزیابی نقش وسایل پزشکی نظیر کاف فشارسنج، الکل موجود در ظرف نگهدارنده ترمومتر و گوشی پزشکی در انتقال عفونتهای بیمارستانی در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال ۱۳۸۳ پذیرفت.

  با توجه به اهمیت عفونتهای بیمارستانی، عوارض ناشی از آنها و اینکه آلودگی وسایل پزشکی یکی از راههای انتقال آنها می باشد، همچنین بعلت عدم دسترسی به اطلاعاتی در این زمینه و به منظور تعیین میزان آلودگی باکتریال وسایل پزشکی و تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی باسیلهای گرم منفی جداشده از آنها، این پژوهش در بیمارستان شهید بهشتی کاشان صورت پذیرفت.

مواد و رو ش ها: این مطالعه به صورت توصیفی بر روی ۱۶۶ نمونه از وسایل پزشکی شامل محلول الکل محفظه ترمومتر، کاف فشارسنج و گوشی پزشکی مورد استفاده در بخشهای مختلف بیمارستان شهید بهشتی کاشان انجام گرفت. وسایل به صورت تصادفی انتخاب و نمونه گیری بوسیله سواپ استریل آغشته به سرم فیزیولوژی استریل از سطوح خارجی آنها انجام گردید، سپس به محیط ترانسپورت انتقال داده شد، آنگاه در آزمایشگاه میکروبشناسی دانشکده پزشکی به محیطهای آگار خوندار و محیط ائوزین متیلن بلو تلقیح گردید و کولونیهای جداشده با تستهای بیوشیمیایی استاندارد نظیر تست ایندول، متیل رد، وژزپرسکوئر، سیترات، اکسیداز، کاتالاز و کوآگولاز تعیین هویت گردیدند. باسیلهای گرم منفی جدا شده با روش دیسک دیفیوژن، آنتی بیوگرام شدند. نتایج حاصل به صورت جداول توصیفی ارائه و مورد بحث قرار گرفت.

یافته ها : از ۱۶۶ نمونه کشت داده شده ۱۰۹ مورد (۷/۶۵ درصد) آلوده بودند (۷۳-۴/۵۸: ۹۵% CI ). کافهای فشارسنج و گوشیهای پزشکی در تمام موارد و الکل موجود در محفظه ها ی نگهداری ترمومترها در ۵۰ درصد موارد آلوده بودند. بیشترین میزان آلودگی در محلول الکل نگهداری ترمومترهای بخش جراحی زنان به میزان ۱۰۰ درصد مشاهده گردید. از مجموع ۱۲۴ میگروارگانیسم جدا شده ۵۷ کوکوس گرم مثبت(۴۶ درصد) ، ۳۳ باسیل گرم منفی (۶/۲۶ درصد) ، ۱۴ کوکوس گرم منفی (۳ /۱۱ درصد) ، ۱۱ باسیل گرم مثبت (۹/۸ درصد) ، ۶ مخمر (۸/۴ درصد) و ۳ سوش قارچ (۴/۲ درصد) ایزوله گردید. در آنتی بیوگرام انجام شده بر روی باسیلهای گرم منفی مقاومت بالا به سفالوسپورینهای نسل اول و سوم، سیپروفلوکساسین و کوتریموکسازول مشاهده گردید.

نتیجه گیر ی: با توجه به شیوع بالای آلودگی وسایل پزشکی به ویژه آلودگی محلول الکل ترمومترها ، استفاده از ترمومترهای شخصی و ضدعفونی دور ه ای گوشیهای پزشکی و کافهای فشار سنج توصیه می گردد.


مهرداد فرزندی پور، سعید آصف زاده، رضا ربیعی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۵ )
چکیده

سابقه و هدف: امروزه بهبود عملکرد مراکز درمانی جهت افزایش کارایی و اثربخشی، یکی از اهداف مهم مراکز درمانی است. در این راستا ایجاد و پیروی از استانداردها نقش مهمی در افزایش کارایی مراکز درمانی دارد. لذا ، این پژوهش به منظور تعیین میزان رعایت استانداردها در بخش مدارک پزشکی بیمارستا ن های شهرستان کاشان در سال ۱۳۸۳ انجام پذیرفت.

مواد و رو ش ها : این پژوهش، مطالعه ا ی توصیفی است. جامعه پژوهش، کلیه مراکز درمانی شهرستان کاشان بوده است. گردآوری داد ه ها با استفاده از پرسشنامه ا ی در چهار بخش استانداردها شامل استانداردهای خط مشی و روندکاری، تجهیزات و وسایل، موقعیت و فضای فیزیکی و نیروی انسانی به روش مشاهده مستقیم انجام و داد ه های گردآوری شده با امتیازبندی و درصدگیری از امتیازات دسته بند ی و با توجه به امتیازات، کمتر از ۲۵ درصد خیلی ضعیف، ۲۵ تا ۵۰ درصد ضعیف و ۵۰ تا ۷۵ درصد متوسط و ۷۵ درصد و بیش از آن، خوب در نظر گرفته شد و مورد تحلیل قرار گرفت.

نتایج: استانداردها به میزان ۶۱ درصد در بخش مدارک پزشکی مراکز درمانی تحت پژوهش رعایت می شود. در بین مراکز درمانی، بیمارستان شبیه خو انی با ۶۰ درصد کمترین و بیمارستان اخوان با ۸/۶۹ درصد بیشترین میزان را داشته است و هر دوa در حد متوسط بود ه اند. در بین استانداردهای تحت بررسی، خط مشی و روندکاری ب ا ۵۲ درصد ، کمترین میزان را به خود اختصاص داده است. واحد آمار با ۵/۵۳ درصد کمترین میزان رعایت استانداردها و واحد کدگذاری با ۲/۶۵ درصد بیشترین میزان رعایت استانداردها را داشته است.

نتیجه گیر ی : میزان رعایت استانداردها در بخش مدارک پزشکی مراکز تحت پژوهش در حد متوسط بوده است. مهمترین عامل کاهش امتیاز استانداردها، فقدان خط مشی و روندکاری استاندارد در واحدهای بخش مدارک پزشکی بوده است. ب ه نظر می ر سد عدم وجود متولی خاص در این خصوص در حوزه معاونت سلامت و عدم صدور و پیگیری دستورالعمل ها ی مدون و استاندارد ، دلیل اصلی این نقطه ضعف باشد. لذا ایجاد ساختار تشکیلاتی در حوزه سلامت وزارت بهداشت و درمان توصیه م ی شود.


عبدالله امیدی، حسین اکبری، طیبه سادات جدی آرانی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده

سابقه و هدف: اعتماد به‌نفس یک احساس ظریف و دقیق است که در بهداشت جسمی و روانی افراد بسیار موثر بوده و به‌عنوان یکی از زمینه‌های آسیب پذیری نسبت به افسردگی مد نظر قرار می‌گیرد. هدف از این مطالعه ارتقاء اعتماد به‌نفس دانشجویان با استفاده از کارگاه آموزشی است.

مواد و روش‌ها: در پژوهش حاضر که یک مطالعه آزمایشی با تخصیص تصادفی بلوکی است، ۱۰۶ نفر از دانشجویان (۵۴ نفر گروه آزمایش و ۵۲ نفر گروه شاهد) شرکت کردند. برای گروه آزمایش ۶ ساعت آموزش به‌روش کارگاهی برگزار گردید. پرسشنامه اعتماد به‌نفس آیزنک در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون و نیز یک‌ماه پس از کارگاه به‌عنوان پیگیری اجرا شده و در نهایت، میانگین نمره اعتماد به نفس در هر دو گروه قبل و بعد از مداخله محاسبه شد.

نتایج: میانگین نمره اعتماد به‌نفس در گروه آزمایش از ۵۰/۲۰ در پیش آزمون به ۲۲/۲۳ در پس آزمون افزایش یافت (۰۰۱/۰=P). همچنین، میانگین نمره آزمون یک‌ماه پس از برگزاری کارگاه در مرحله پیگیری به ۶۰/۲۲ رسید که نشان‌دهنده افزایش معنی‌داری در میزان اعتماد به نفس در مرحله پیگیری است (۰۰۱/۰=P)، در حالی‌که در گروه شاهد این اعداد از ۲۹/۲۱ در پیش آزمون به ۲۴/۲۱ در پس آزمون کاهش یافت. همچنین میانگین نمره آزمون در مرحله پیگیری به ۲۷/۲۱ رسید و تغییر معنی‌داری در نمره اعتماد به‌نفس مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از تحقیق، بیان‌گر آن است که کارگاه آموزشی ارتقا اعتماد به‌نفس تاثیر مثبتی بر میزان اعتماد به‌نفس دانشجویان داشته است.


میلاد بهرامیان،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از موضوعات مهم زمین شناسی پزشکی، بررسی ارتباط بین بیماری های قلبی عروقی و سختی آب در نواحی خاص می باشد. در چندین کشور و منطقه ارتباط منفی بین سختی آب و مرگ ناشی از بیماری های قلبی عروقی مشاهده شده است. کربنات کلسیم خاصیت آنتی اسیدی دارد و در نواقص کلیوی و درمان استئوپروزیس نیز به کار می رود.

مواد و روش ها: به منظور بررسی صحت این مطلب با استفاده از تکنولوژی سنجش از دور، از داده های حرارتی سنجنده ETM+ ماهواره لندست ۷ استفاده گردید و به وسیله این تصاویر نواحی دارای کانی دولومیت مشخص شد. سپس، با نمونه برداری آب مصرفی و تعیین خصوصیات شیمیایی و کاتیون های آن و بررسی انطباق منابع آب با نواحی دولومیتی و بررسی آمار، تعداد بیماران کلیوی و قلبی عروقی مشخص گردید.

نتایج: به علت پایین بودن میزان کلسیم و منیزیم آب مصرفی نسبت به حد مطلوب این عناصر در آب که ناشی از عدم انطباق سفره های آب با کانی های دولومیتی می باشد، درصد بیماری های فوق الذکر نسبت به جمعیت منطقه که حدود ۳۰ هزار نفر می باشد، درصد قابل توجهی است.

نتیجه گیری: درصد بیماری‌های کلیوی در منطقه ۱۳/۱ درصد و بیماری های قلبی و عروقی برابر با ۸۵/۱ درصد می باشد.


محمد ملکوتیان، هاجر نوروزی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

سابقه و هدف: آلودگی میکروبی منابع آب یونیت­های دندانپزشکی به دلیل نقشی که در بروز عفونت­های خطرناک دارند، مورد توجه قرار دارد. هدف از این مطالعه بررسی میزان آلودگی باکتریایی آب یونیت ­های دانشکده دندانپزشکی کرمان به کوکسی گرم مثبت بود.
مواد و روش ­ها: این مطالعه مقطعی طی سال ۱۳۹۴ در مرکز تحقیقات مهندسی بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی کرمان صورت گرفته است. به­طور تصادفی چهار یونیت از هریک از بخش­ های اطفال، ارتودنسی، جراحی دهان، فک­ و صورت و بیماری­ های دهان­ ودندان دانشکده دندانپزشکی کرمان انتخاب شدند. نمونه ­های گرفته شده داخل ظروف دربسته استریل به آزمایشگاه منتقل شد.
نتایج: در نمونه­های آب شهری هیچ ­گونه آلودگی به کوکسی گرم مثبت گزارش نشد. در نمونه­های مربوط به آب دانشکده، بالاترین میانگین شمارش باکتریایی مربوط به بخش بیماری­ های دهان­ و دندان و قسمت لیوان پرکن یونیت به ­میزان ۲۶/۲۵ و cfu/mL ۳۲/۱۸ و کمترین میانگین شمارش باکتریایی مربوط به بخش جراحی دهان، فک­ وصورت و قسمت پوار آب و هوای یونیت به میزان ۲۳/۲۵ و cfu/mL ۲۴/۴۳ گزارش شد.
 نتیجه­ گیری: میزان آلودگی آب یونیت­های دندانپزشکی بالا بود. دندانپزشکان باید همواره به حضور تعداد قابل توجهی میکروارگانیسم در منابع آب یونیت ها توجه داشته باشند و برای کم کردن ریسک عفونت کارکنان و بیماران تلاش کنند.

ارغوان کمالی ثابتی، فهیمه دانشیار، حمید یزدانفر، آرتین کمالی ثابتی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه ­و هدف: باتوجه به نتایج متفاوت تست­ های تخمین سن دندانی در جمعیت­ های مختلف و نیز فقدان مطالعات کافی روی نژاد ایرانی، مطالعه حاضر با هدف مقایسه میزان انطباق دو روش Demirjian و Nolla در تخمین سن دندانی طراحی شده است.
مواد و روش­ ها: در مطالعه مقطعی حاضر تعداد ۱۸۵رادیوگرافی پانورامیک موجود در پرونده بیماران بخش ­های کودکان و ارتودنسی مورد ارزیابی قرار گرفت. تکامل هریک از دندان­ های سمت چپ مندیبل به غیر از مولر سوم در روش Demirjian از A تا H و در روش Nolla از ۰ تا ۱۰ طبقه ­بندی شدند.
نتایج: میانگین سن افراد ۸/۲±۶/۹ سال بود. به ­طور میانگین در هر دو جنس روش Nolla نسبت به سن تقویمی کم­برآوردی و روش Demirjian بیش­برآوردی داشت. ضریب همبستگی پیرسون برای سن تقویمی در روش Nolla ۹۸۲/۰=پسرΡ، ۹۸۵/۰=دخترΡ و در روش Demirjian ۹۸۷/۰=پسرΡ، ۹۸۸/۰=دخترΡ بود. تفاضل سن تقویمی و سن دندانی برای روش Nolla در پسرها بین ۰۲/۰- تا ۷۷/۰ و در دخترها بین ۱/۰- تا ۷/۰ و برای روش Demirjian در پسرها بین  ۰۲/۰ تا ۷۶/۰ و در دخترها بین ۰۵/۰ تا ۹/۰ بود.
نتیجه­ گیری: روش Demirjian همواره با بیش­برآوردی و روش Nolla با کم­برآوردی از سن تقویمی همراه­اند. با توجه به تفاضل سن تقویمی و سن دندانی در دو روش، به‌طور کل میانگین تفاضل­ ها، در روش Nolla نسبت به ­روش Demirjian کمتر بوده­، و روش Nolla برآورد صحیح ­تری از سن تقویمی داشته ­است. لذا از مطالعه حاضر رجحان روش Nolla بر روش Demirjian نتیجه می­ شود.

الهه میانه ساز، حکیمه زمانی بادی، سید محمدرضا طباطبایی، محمدجواد آزادچهر، رضا متقی، لیلا سحرخوان،
دوره ۲۳، شماره ۷ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: رعایت اصول بهداشتی در مساجد و نمازخانه‌ها برای پیشگیری از بیماری‌ها و جذب جوانان جهت اقامه‌ی نماز جماعت ضروری است. هدف این تحقیق تعیین وضعیت بهداشتی مساجد و نمازخانه‌های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال ۱۳۹۷ بود.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش توصیفی - مقطعی، کلّ مساجد و نمازخانه‌های تحت پوشش دانشگاه با استفاده از چک‌لیست استاندارد آیین‌نامه بهداشت محیط مساجد مصوب وزارت متبوع ارزیابی شدند. ۴۸ سؤال (۱ تا ۳ نمره‌ای) در سه حیطه‌ی بهداشت فردی، بهداشت وسایل و لوازم و وضعیت ساختمانی مطرح شد و در مجموع ۱۰۰ نمره داشت. اطلاعات از طریق بازدید و مشاهده‌ی مستقیم توسط فرد آموزش‌دیده در این حوزه جمع‌آوری و سپس با استفاده از نرم‌افزار excel تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد از لحاظ وضعیت ساختمانی ۵/۶۰ درصد، از لحاظ بهداشت وسایل و لوازم ۶/۳۹ درصد و از لحاظ بهداشت فردی ۸/۲۶ درصد از اماکن مورد بررسی شرایط مطلوبی داشتند. وضعیت مسجد دانشگاه بهتر بود و نمازخانه‌ی شبکه‌ی بهداشت و درمان آران و بیدگل، نمازخانه‌ی خوابگاه الزهرا و نمازخانه‌ی بیمارستان کارگرنژاد در رتبه‌های بعدی قرار داشتند و نمازخانه‌ی معاونت درمان، خوابگاه الغدیر و بیمارستان متینی نمره‌ی کمتری را کسب کردند.
نتیجه‌گیری: نمره‌ی وضعیت نمازخانه‌های بیمارستان‌ها نسبت به نمازخانه‌ی فضاهای اداری و خوابگاه‌ها کمتر بود. وضعیت بهداشتی نمازخانه‌ِ‌ی خوابگاه‌های پسرانه نسبت به دخترانه بدتر بود.
سابقه و هدف: رعایت اصول بهداشتی در مساجد و نمازخانه‌ها برای پیشگیری از بیماری‌ها و جذب جوانان جهت اقامه‌ی نماز جماعت ضروری است. هدف این تحقیق تعیین وضعیت بهداشتی مساجد و نمازخانه‌های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال ۱۳۹۷ بود.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش توصیفی - مقطعی، کلّ مساجد و نمازخانه‌های تحت پوشش دانشگاه با استفاده از چک‌لیست استاندارد آیین‌نامه بهداشت محیط مساجد مصوب وزارت متبوع ارزیابی شدند. ۴۸ سؤال (۱ تا ۳ نمره‌ای) در سه حیطه‌ی بهداشت فردی، بهداشت وسایل و لوازم و وضعیت ساختمانی مطرح شد و در مجموع ۱۰۰ نمره داشت. اطلاعات از طریق بازدید و مشاهده‌ی مستقیم توسط فرد آموزش‌دیده در این حوزه جمع‌آوری و سپس با استفاده از نرم‌افزار excel تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد از لحاظ وضعیت ساختمانی ۵/۶۰ درصد، از لحاظ بهداشت وسایل و لوازم ۶/۳۹ درصد و از لحاظ بهداشت فردی ۸/۲۶ درصد از اماکن مورد بررسی شرایط مطلوبی داشتند. وضعیت مسجد دانشگاه بهتر بود و نمازخانه‌ی شبکه‌ی بهداشت و درمان آران و بیدگل، نمازخانه‌ی خوابگاه الزهرا و نمازخانه‌ی بیمارستان کارگرنژاد در رتبه‌های بعدی قرار داشتند و نمازخانه‌ی معاونت درمان، خوابگاه الغدیر و بیمارستان متینی نمره‌ی کمتری را کسب کردند.
نتیجه‌گیری: نمره‌ی وضعیت نمازخانه‌های بیمارستان‌ها نسبت به نمازخانه‌ی فضاهای اداری و خوابگاه‌ها کمتر بود. وضعیت بهداشتی نمازخانه‌ِ‌ی خوابگاه‌های پسرانه نسبت به دخترانه بدتر بود.

محمد افشار، راضیه مختاری،
دوره ۲۳، شماره ۷ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به اهمیت نماز و تأثیرات عمیق و شگرف آن در زندگی فردی و اجتماعی دانشجویان، این مطالعه با هدف بررسی عوامل مؤثر در جذب دانشجویان به نماز جماعت در دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی - مقطعی روی ۲۰۵ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ای محقق‌ساخته روا و پایا، در زمینه‌ی عوامل مؤثر در جذب دانشجویان به نماز جماعت بود؛ که در مقیاس لیکرت ۵ نمره‌ای تنظیم شده بود. داده‌ها در نرم‌افزار آماریSPSS ویرایش ۱۶ با استفاده از شاخص‌های توصیفی و آزمون آماری t تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: عوامل مؤثر در جذب دانشجویان به نماز جماعت برحسب میانگین و انحراف معیار به ترتیب شامل: مشارکت مسؤولان و اساتید ۰/۸۹±۳/۲۳، عوامل فرهنگی و درون‌سازمانی ۰/۸۴±۳/۲، فضای فیزیکی و زیبایی نمازخانه ۱/۰۷±۳/۰۳، عوامل مربوط به نقش همسالان و دوستان ۱/۱۹±۲/۹۸، عوامل فردی ۰/۷۷±۲/۹۲، عوامل مربوط به والدین ۱/۰۳±۲/۷۱ و عوامل مربوط به امام جماعت ۱/۰۰۷±۲/۹۶ بود. بین جنسیت (۰/۰۰۱ =P)، رشته‌ی تحصیلی (۰/۰۰۶  = P) و محلّ زندگی (۰/۰۳ = P) دانشجویان با میزان جذب آن‌ها رابطه‌ی معنادار مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این تحقیق، عواملی نظیر: دانشگاه، مسؤولان و خانواده بر جذب دانشجویان به نماز جماعت مؤثر می‌باشد. بنابراین شایسته است تا حصول توفیقات کامل با واکاوی مستمر عوامل مؤثر در زمینه‌ی جذب دانشجویان به نماز به منظور برنامه‌ریزی هرچه بیشتر، دست از تلاش کشیده نشود.

اناهیتا رنجبر، حسین اکبری، سارا اعظمی، آمنه تقدیسی،
دوره ۲۵، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

سابقه و هدف: در درمان دندانپزشکی، گاهی عوارض درمان به‌علت عدم وجود ارتباط حرفه‌ای صحیح با بیمار، منجر به نارضایتی بیمار و شکایت از دندانپزشک می‌گردد. هدف این مطالعه، ارائه تصویری از قصورهای دندانپزشکی در شهر کاشان بود.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی – مقطعی پرونده‌های شکایت از دندانپزشکان و دندانسازان شهرستان کاشان طی سال‌های ۱۳۸۷-۱۳۹۸ بررسی شد. چک‌لیست مطالعه، شامل متغیرهای مربوط به شاکی، شکایت و درمانگر و نوع درمان، تهیه و تکمیل گردید. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها توسط SPSS ویرایش ۲۲ و با استفاده از آزمون‌های آماری کای‌اسکوئر و دقیق فیشر برای متغیرهای کیفی و آزمون‌های t و آنالیز واریانس برای متغیرهای کمّی انجام شد.
نتایج: در بین ۵۲ پرونده، در ۲۵ (۴۸ درصد) پرونده رأی بر قصور درمانگر داده شده بود. میانگین سنی شاکیان ۱۰/۷۷±۴۲/۹ سال و ۲۹ نفر (۸/۵۵ درصد) زن بودند. دندانپزشکان مرد (۸۲/۷ درصد) بیشتر از دندانپزشکان زن در پرونده‌ها حضور داشتند. فراوانی شکایات به‌ترتیب مربوط‌به: دندانپزشکان عمومی (۷۵ درصد)، دندانسازان (۱۷ درصد) و متخصصان دندانپزشکی (۸ درصد) بود. ۵/۸۶ درصد شکایات از مراکز خصوصی و ۱۳/۵ درصد از مراکز دولتی بودند. علت بیشترین شکایات، نارضایتی از درمان (۹۶/۲ درصد) و بیشترین فراوانی قصورات، عدم مهارت دندانپزشک (۳۲/۷ درصد) بود.
نتیجه‌گیری: مهم‌ترین علت شکایت از شاغلان حرفه دندانپزشکی، عدم ارتباط مناسب با بیمار است. با افزایش دانش و بهبود مهارت‌های ارتباطی با بیمار می‌توان مانع طرح بسیاری از شکایت‌ها شد.

نوید استوار، غلامعباس موسوی، علی صابر،
دوره ۲۶، شماره ۵ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به این‌که هوش اخلاقی بر عملکرد حرفه‌ای افراد و ارائه خدمات بهداشت و درمان مطلوب‌تر و کاهش هزینه‌های درمانی تأثیر مستقیم دارد، این مطالعه با هدف ارزیابی هوش اخلاقی کارآموزان و کارورزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال ۱۴۰۰ انجام شد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال ۱۴۰۰ بر روی دانشجویان مقاطع بالینی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام ‌شده است. نمونه‌گیری به‌صورت طبقه‌ای تصادفی از بین کارآموزان و کارورزان پزشکی انجام گرفت. در مجموع ۲۰۹ نفر در مطالعه شرکت کردند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS ویرایش ۲۲ تحلیل شد.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین نمره هوش اخلاقی دانشجویان برابر با ۹/۱۵±۷۱/۷۵ (خوب) بوده است. در بررسی ابعاد هوش اخلاقی، درستکاری با نمره ۱۰/۴۴ ±۷۳/۱۵ بیشترین و بخشش با ۱۰/۹۲±۶۸/۰۶ کمترین نمره را دارد. نمره مسؤولیت‌پذیری ۹/۸۶±۷۲/۶۴ و نمره همدلی ۱۲±۷۰/۸۳ بود. بین نمره مسؤولیت‌پذیری کارآموزان و کارورزان با (۰/۰۳=P) اختلاف معنی‌دار مشاهده شد. شاخص‌های مسؤولیت‌پذیری، بخشش، درستکاری و هوش اخلاقی برحسب گذراندن و نگذراندن درس اخلاق پزشکی تفاوت معنادار آماری وجود داشت. هوش اخلاقی و تمامی ابعاد آن به‌جز همدلی، در دانشجویان خوابگاهی نسبت به دانشجویانی که در منزل شخصی با خانواده زندگی می‌کنند، مقدار کمتری داشته است.
نتیجه‌گیری: با توجه به سطح نمره هوش اخلاقی و پایین‌بودن نمره همدلی دانشجویان پزشکی مقاطع بالینی، نیاز به بازنگری در دستورالعمل‌های اخلاقی جهت توسعه هوش اخلاقی وجود دارد.

شادیه صادق شیخی، لادن فتاح مقدم، سمانه پارچه بافیه،
دوره ۲۶، شماره ۵ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: شرایط تنش‌زای اشتغال در مراکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی، بررسی مؤلفه‌های سلامت جسمی و روانی کارکنان را الزامی می‌کند. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت نشخوار فکری مرتبط با کار و خستگی شغل کارکنان مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی استان البرز انجام شد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی - مقطعی در سال ۱۳۹۹ بر روی ۱۸۸ نفر از کارکنان واجد شرایط انجام شد. داده‌ها با بهره‌گیری از SPSS ویرایش ۲۳ و با استفاده از آزمون پیرسون و مدل خطّی عمومی تک‌متغیره و چندمتغیره تجزیه‌وتحلیل گردید.
نتایج: میانگین نشخوار فکری مرتبط با کار برابر با ۴/۵۴±۴۴/۸۹ بود و بیشترین و کمترین میانگین به‌ترتیب (۱۷/۸۱) و نشخوار عاطفی (۱۱/۶۸) بود. میانگین خستگی شغلی به‌میزان ۱۶/۰۵±۳۸/۴۴ برآورد گردید و بُعد خستگی حاد (۱۳/۶۵) و خستگی مزمن (۱۱/۲۵) به‌ترتیب حائز بیشترین و کمترین میانگین شدند. همبستگی بین نشخوار فکری مرتبط با کار و خستگی شغلی (۰/۲۷۶=r، ۰/۰۰۱>P) و همچنین تمامی ابعاد آن مستقیم و معنی‌دار بود (۰/۰۰۱>P). متغیرهای جمعیت‌شناختی و شغلی به‌ترتیب ۷۴ و ۶۹ درصد تغییرات را تبیین می‌کنند.
نتیجه‌گیری: نشخوار فکری مرتبط با کار و خستگی شغلی در سطح متوسط قرار داشتند و بین آن‌ها همبستگی مستقیم مشاهده شد. با توجه به اهمیت این دو متغیر، پایش دوره‌ای این متغیرها و اجرای مداخلات فردی و سازمانی برای بهبود وضعیت توصیه می‌شود.

ساناز جوکار، مریم جندقیان، سید رضا الوانی، نسترن محرابی، زهرا زنجانی،
دوره ۲۷، شماره ۴ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: پزشکی یکی از رشته‌های پراسترسی است که می‌تواند سلامت روان دانشجویان این رشته را تهدید کند. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت سلامت روان، فرسودگی تحصیلی و تحمل پریشانی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان در مقطع کارآموزی و کارورزی انجام شد.
روش‌ها: در مطالعه مقطعی حاضر در دانشگاه علوم پزشکی کاشان اجرا گردید. جامعه آماری شامل دانشجویان پزشکی عمومی در مقطع کارآموزی و کارورزی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود (۳۹۰=n) که به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. در مجموع ۲۵۰ نفر فرم رضایت آگاهانه را تکمیل و پرسشنامه‌های سلامت عمومی (GHQ-۲۸)، تحمل پریشانی (DTS) سیمون و گاهر و فرسودگی تحصیلی Maslach را پاسخ دادند.
یافته‌ها: میانگین سلامت روان ۸/۰۲±۲۵/۴۷، تحمل پریشانی ۱۱/۸±۴۵/۶۲ و فرسودگی تحصیلی ۱۶/۰۳±۳۹/۴۲ بود که با توجه به نقاط برش مربوط به هریک از پرسشنامه‌ها می‌توان گفت که ۳۹/۲ درصد فاقد علائم روانشناختی، ۵۲/۸ درصد دانشجویان دارای علائم خفیف و ۸ درصد دارای علائم متوسط بودند. ۴۷/۲ درصد دانشجویان تحمل پریشانی پایین را گزارش کردند. در رابطه با فرسودگی تحصیلی ۷۴/۴ درصد از دانشجویان خستگی عاطفی خیلی زیاد را گزارش کردند.
نتیجه‌گیری: دانشجویان به طور متوسط دارای علائم خفیف روانشناختی بودند ولی علیرغم تحمل پریشانی نسبتاً خوب، از فرسودگی عاطفی بالایی رنج می‌بردند. با توجه به نقش فرسودگی عاطفی در بروز مشکلات روانشناختی در آینده، یافتن عوامل مؤثر بر آن و ارائه خدمات روانشناختی جهت کاهش و پیشگیری از آن حائز اهمیت است.

زهرا سوکی، زهرا سادات سیروسی نژاد، منصور دیانتی،
دوره ۲۸، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: پاندمی کووید-۱۹ بر روند درمان و مراقبت از بسیاری از بیماران تاثیر‌گذار بود. مطالعه حاضر با هدف مقایسه زمان تاخیرهای پیش‌بیمارستانی (بروز علائم تا رسیدن به بیمارستان) و داخل بیمارستانی (رسیدن به بیمارستان تا تزریق آلتپلاز) در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک حاد، قبل و حین پاندمی کووید-۱۹ در کاشان انجام شد.
روش‌ها: در این پژوهش مقطعی، ۲۰۲ بیمار مبتلا به سکته مغزی حاد مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی کاشان، با توجه به معیارهای ورود با روش سرشماری، در دو فاصله زمانی یکساله قبل (۱۰۰ بیمار) و حین (۱۰۲ بیمار) پاندمی کووید-۱۹ وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک و بالینی موردنظر توسط پژوهشگر با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، از طریق پرونده پزشکی بیمار، سامانه اطلاعات مرکز فوریت‌های پزشکی کاشان و تماس با بیمار یا همراه وی تکمیل شد.
یافته‌ها: تفاوت معنی‌داری بین بیماران قبل (۱۰۰ بیمار) و حین (۱۰۲ بیمار) پاندمی کووید-۱۹ از نظر فاصله‌های زمانی بروز علائم تا رسیدن به بیمارستان (تاخیرپیش بیمارستانی) و رسیدن به بیمارستان تا انجام سی‌تی اسکن گزارش نشد (۰/۰۵P). فاصله زمانی رسیدن به بیمارستان تا تزریق آلتپلاز (تاخیر داخل بیمارستانی) در حین پاندمی کووید-۱۹ به طور معنی‌داری نسبت به قبل از پاندمی کووید-۱۹ کوتاه‌تر بود (۰/۰۵>P).
نتیجه‌گیری: فاصله زمانی رسیدن به بیمارستان تا تزریق آلتپلاز به طور معنی داری در زمان پاندمی کووید-۱۹ کاهش یافته است. در حالی که فواصل زمانی رسیدن به بیمارستان تا انجام سی‌تی اسکن و شروع علائم تا رسیدن به بیمارستان تفاوت معنی داری نداشت.

فاطمه محسنی، عبدالله امیدی، ساناز جوکار،
دوره ۲۸، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: شرایط روانی-اجتماعی نامطلوب در گروه‌های مختلف پزشکی، از جمله دستیاران پزشکی، می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای بر سلامت فردی، اجتماعی و کیفیت ارائه خدمات مراقبت‌های بهداشتی داشته باشد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی وضعیت سلامت روانی، اجتماعی و خانوادگی دستیاران پزشکی بود.
روش‌ها: این پژوهش توصیفی-مقطعی در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بر روی دستیاران پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد. اطلاعات جمعیت‌شناختی شرکت‌کنندگان جمع‌آوری شد و برای بررسی سلامت روانی، اجتماعی و خانوادگی به‌ترتیب از پرسش‌نامه سلامت عمومی (GHQ-۲۸)، پرسش‌نامه سلامت اجتماعی کییز (KSWBQ) و مقیاس خانواده اصلی (FOS) استفاده گردید.
یافته‌ها: در مجموع ۷۲ دستیار پزشکی در این پژوهش شرکت کردند که از این میان ۵۸.۳٪ زن و مابقی مرد بودند. بیشتر شرکت‌کنندگان (۴۴.۴٪) در بازه سنی ۳۰ تا ۳۵ سال قرار داشتند و اکثریت آنان (۳۰.۶٪) در سال دوم دستیاری مشغول به تحصیل بودند. نتایج نشان داد که ۵۴.۲٪ از دستیاران دارای سلامت روانی متوسط و ۹۵.۸٪ دارای سلامت اجتماعی متوسط بودند، درحالی‌که ۷۶.۴٪ سلامت خانوادگی بالایی داشتند. در بررسی ابعاد سلامت روان، نشانگان اضطراب و اختلال خواب بالاترین میانگین نمره را (۹.۱۵ ± ۵.۳۴) داشتند. در بُعد سلامت اجتماعی، پذیرش اجتماعی (۱۵.۸۹ ± ۱.۹۳) و مشارکت اجتماعی (۱۳.۱۷ ± ۲.۹۳) بالاترین میانگین نمرات را نشان دادند. میانگین نمرات سلامت روانی، اجتماعی و خانوادگی بر اساس جنسیت، سن و رشته تحصیلی تفاوت معناداری نداشت (۰/۰۵˃P)، اما بُعد صمیمیت در خانواده با افزایش سنوات تحصیلی به‌طور معناداری کاهش یافت (۰/۰۵>P).   
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد که سطح سلامت روانی و اجتماعی دستیاران پزشکی در حد متوسط و سلامت خانوادگی آنان در سطح بالا قرار دارد. با توجه به شیوع بالای اضطراب و اختلال خواب در این گروه، تدوین راهکارهای عملی برای کاهش اضطراب و بهبود کیفیت خواب ضروری به نظر می‌رسد. علاوه بر این، برنامه‌ریزی برای آموزش مهارت‌های اجتماعی و افزایش مشارکت‌های اجتماعی دستیاران پزشکی، که می‌تواند در نهایت موجب افزایش سلامت عمومی جامعه شود، ضرورت دارد.


صفحه 1 از 1     

مجله علوم پزشکی فیض Feyz Medical Sciences Journal
Persian site map - English site map - Created in 0.16 seconds with 51 queries by YEKTAWEB 4704