[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره مجله :: شماره جاری :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌ها::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
اخلاق در پژوهش::
برای داوران::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
هوش مصنوعی::
::
Basic and Clinical Biochemistry and Nutrition
..
DOAJ
..
CINAHL
..
EBSCO
..
IMEMR
..
ISC
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
enamad
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۶ نتیجه برای نارسایی قلبی

حسن رجبی‌مقدم، فریبا رایگان، سید علیرضا مروجی، فاطمه نصر اصفهانی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: باتوجه به نزدیکی سطح سرمی درمانی و توکسیک دیگوکسین، انتخاب دوز این دارو مهم است. با در نظر گرفتن تأثیر عوامل فارماکوکینتیکی متعدد بر روی سطح سرمی این دارو، بر آن شدیم تا برای اولین بار در منطقه کاشان سطح سرمی دیگوکسین و رابطه آن با دوز شروع دارو و سایر عوامل مرتبط را ارزیابی نماییم.

مواد و روش ها: مطالعه مقطعی حاضر بر روی ۱۲۵ بیمار مراجعه کننده به کلینیک قلب که حداقل یک ماه مصرف دیگوکسین داشته‌اند انجام شد. معیار خروج شامل مصرف هم زمان داروهای آنتی‌آریتمیک و وجود بیماری تیروئیدی بود. سطح سرمی دیگوکسین برای اولین بار، کراتینین و پتاسیم سرمی و خصوصیات دموگرافیک بیماران پس از جمع‌آوری تجزیه و تحلیل شدند.

نتایج: میانگین سنی بیماران ۴/۱۳±۷/۶۳ سال بوده و ۸/۵۲ درصد افراد مذکر بودند. شایع ترین علت مصرف دارو، نارسایی سیستولی(۲/۶۳ درصد) و شایع ترین علت نارسایی سیستولی، بیماری عروق کرونر (۶۱/۵۶ درصد) بود. اکثر بیماران (۴/۷۰ درصد) در محدوده GFR (سرعت فیلتراسیون گلومرولی) ۳۰ تا ۹۰ بودند. ۵۹ نفر (۲/۴۷ درصد) با بیشترین فراوانی در گروه درمان با ۵/۳ قرص در هفته بودند. اگرچه سطح سرمی دیگوکسین با جنس، سطح پتاسیم، علت مصرف دارو، EF (کسر جهشی) بطن چپ ارتباط معنی‌دار نداشت، ولی با سن (۰۰۱/۰=P) و (۰۰۸/۰= GFR (P ارتباط معنی‌دار داشت.

نتیجه گیری: اصلی‌ترین معیار دوز شروع دیگوکسین، GFR بیمار است که در برگیرنده اکثر متغیرهای فارماکوکینتیک موثر بر سطح دارو می‌باشد.


سیده فهیمه میرمعینی، عبدالرحمان صریحی، محسن قراخانی، سید منصور ملکوتی، امیرحسین امام، ناصر میرازی،
دوره ۱۶، شماره ۵ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: دیورتیک‌ها با افزایش دفع تیامین سبب تضعیف قلبی می‌شوند. هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر مصرف مزمن تیامین و فروزماید به‌عنوان یکی از دیورتیک‌های پر مصرف بر فعالیت مکانیکی قلب به‌روش قلب جدا شده در موش‌های بزرگ آزمایشگاهی می‌باشد.

مواد و روش‌ها: گروه‌های ۸ تایی موش‌های صحرایی شامل، گروه کنترل (C)، گروه (FUR) که به‌مدت ۵۳ روز فروزماید (mg/Kg ۲) دریافت کردند و گروه (FUR+THI) که به‌مدت ۵۳ روز فروزماید (mg/Kg ۲)+ تیامین (mg/Kg ۷۰) هر دو از طریق آب نوشیدنی به‌طور روزانه دریافت کردند، وارد مطالعه شدند. در پایان ۵۳ روز با استفاده از روش قلب جدا شده، ریتم و نیروی انقباضی قلب در حالات پایه و تحریک شده توسط اپی‌نفرین در دقایق اول و پنجم (EP۱, EP۵) با استفاده از فیزیوگراف ثبت گردید.

نتایج: نیروی انقباضی حیوانات FUR+THI در حالات پایه و EP۱ به‌طور معنی‌داری بیش از موش‌های C و FUR بود و در حالت EP۵ نیز افزایش معنی‌داری نسبت به C نشان داد. در حالت‌های پایه و تحریک شده سرعت انقباض و ضربان قلب در گروه FUR+THI به‌طور معنی‌داری بیش از گروه‌های Cو FUR بود، اما سرعت انقباضی گروه FUR تنها در حالت‌های EP۱ و EP۵ افزایش معنی‌داری نسبت به گروه C نشان داد. ضربان قلب موش‌های FUR در حالت پایه نسبت به C افزایش معنی‌داری نشان داد.

نتیجه‌گیری: تیامین همراه با فروزماید اثرات اینوتروپ و کرونوتروپ مثبت بر قلب جدا شده دارد، هرچند شناخت مکانیزم‌های این اثرات نیاز به مطالعات دقیق‌تری دارد.


زهره ترقی، احترام السادات ایلالی، طاهره یعقوبی، سهیل عزیزی، احمد علی اکبری کامرانی، مهشید فروغان، رضا فدای وطن، رباب صحاف، راضیه مختارپور، نفیسه قانعی،
دوره ۱۷، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

سابقه و هدف: مطالعه حاضر جهت شناسایی کمبود ویتامین د و عوامل همبسته با آن در سالمندان دچار نارسایی قلبی انجام شده است.

مواد و روش­ها: در این مطالعه مقطعی ۵۰ سالمند ( ۲۶ زن و ۲۴ مرد) مبتلا به نارسایی قلبی مزمن بستری با همان تعداد سالمند فاقد نارسایی قلبی (مبتلا به بیماری­های ایسکمیک قلب) با ­روش تصادفی ساده انتخاب شدند. دو گروه از نظر سن و جنس همسان­سازی شده بودند و افرادی که در شش ماه اخیر سابقه مصرف ویتامین د داشتند، وارد مطالعه نشدند. ابزار گرداوری داده­ها پرسشنامه­ای بود که اعتبار محتوی و پایایی آن تایید شده بود. اندازه­گیری سطح ۲۵ هیدروکسی ویتامین د با روش الایزا انجام شد.

نتایج: میانگین سطح ویتامین د در سالمندان با و بدون نارسایی قلبی به ­ ترتیب ۸۲/۲ ± ۷۶/۳۳ و ۰۶/۳ ± ۷۶/۴۱ نانو مول در لیتر بود و اختلاف معنی­داری نداشت. در سالمندان دچار نارسایی قلبی گروه کمبود ویتامین د، نسبت شانس و فاصله اطمینان ۹۵ درصد برای اضافه وزن (۶۸/۲ – ۲۲/۱)۷۳/۱ ، برای مشکلات گوارشی (۶۸/۲-۲۲/۱)۸۱/۱ و برای مشکلات کلیوی (۶۱/۲ – ۱۶/۱)۷۴/۱ به­طور معنی­داری بیشتر از سالمندان فاقد نارسایی قلبی بود (به­ترتیب ۰۳۱/۰ P = ، ۰۲۲/۰ P = و ۰۳۱/۰ P = ).

نتیجه­گیری: با توجه به شیوع بالای کمبود ویتامین د در سالمندان دچار نارسایی قلبی پایش و اصلاح آن ضروری به­نظر می­رسد.


محسن تقدسی، فهیمه روح الله، محمد آقاجانی، فریبا رایگان،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

سابقه و هدف: مبتلایان به نارسایی قلبی در معرض خطر مشکلات روانی از قبیل اضطراب و افسردگی هستند که می­ تواند منجر به ایجاد محدودیت­ هایی در وظایف شغلی، خانوادگی و اجتماعی و وابستگی افراد شود. یکی از درمان­ های مطرح برای بهبود این مشکلات، شناخت­درمانی است. این مطالعه­ با هدف تعیین تاثیر شناخت­درمانی بر سلامت روان این بیماران انجام شده است.

مواد و روش­ ها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که بر روی بیماران مبتلا به نارسایی قلب بستری شده در بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال ۱۳۹۱ انجام شد. نمونه ­گیری به­ صورت مستمر بود و سپس ۶۶ نفر به­ صورت تصادفی به دو گروه تخصیص داده شدند. گروه مداخله (۳۳ نفر) طی ۱ ماه ۸ جلسه شناخت­درمانی و گروه کنترل (۳۳ نفر) مراقبت­ های معمول قلبی را دریافت کردند. داده ­ها با استفاده از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ جمع ­آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: آزمون t مستقل تفاوت معنی ­داری را بین سلامت روان در شروع مطالعه بین دو گروه نشان نداد، اما پس از پایان مطالعه تفاوت معنی ­داری بین سلامت روان بین دو گروه مداخله (۴۱/۵±۵۶/۵۱) و کنترل (۳۲/۹ ± ۲۳/۶۲) مشاهده شد (۰۰۰۱/۰> P). بین سلامت روان قبل (۹۹/۱۰±۱۶/۵۸) و بعد (۴۱/۵±۵۶/۵۱) از شناخت درمانی در گروه مداخله نیز تفاوت معنی­ دار دیده شد (۰۰۳/۰ =P)، در حالی­ که در گروه کنترل تفاوت معنی ­دار نبود (۰/۲۷ = P).

نتیجه­ گیری: شناخت­درمانی منجر به بهبودی سلامت روان مبتلایان به نارسایی قلبی می­ شود. لذا، توصیه می­ شود به ­عنوان یک درمان مکمل توسط پرستاران در کنار سایر مراقبت­ ها برای این بیماران ارائه گردد.


صدیقه جعفری دیزچه، فاطمه سادات ایزدی آونجی، صفورا یداللهی، اسماعیل عزیزی فینی،
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: از اقدامات مؤثر در بهبود انجام فعالیت‌های زندگی در بیماران دارای بیماری‌های مزمن، توانمند‌سازی خانواده‌محور است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده‌محور بر انجام فعالیت‌های روزانه زندگی سالمندان مبتلا به نارسایی قلبی طراحی و اجرا شد.
مواد و روش‌‌ها: این مطالعه از نوع نیمه‌تجربی بود که روی ۸۰ سالمند مبتلا به نارسایی قلبی انجام گرفت. نمونه‌ها به شیوه دردسترس انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمون (۴۰ نفر) و کنترل (۴۰ نفر) قرار گرفتند. در گروه آزمون، آموزش توانمندسازی براساس الگوی خانواده‌محور در طی ۸ جلسه دوساعته برای فرد سالمند و مراقبت اصلی وی انجام گرفت. ابزار پژوهش در سه زمان قبل از شروع مداخله، بلافاصله و یک‌ماه پس از آن، توسط نمونه‌ها در دو گروه تکمیل گردید. داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ وارد شد و با استفاده از تست‌های آماری کای‌اسکوئر، تی مستقل و آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری تجزیه‌و‌تحلیل صورت گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که مقایسه میانگین نمره انجام فعالیت‌های روزانه زندگی در سالمندان در گروه آزمون بین زمان‌های قبل (۵/۱۲± ۱۹/۷۱)، بلافاصله (۳/۶۶± ۲۰/۲۶) و یک‌ماه پس از مداخله (۳/۸۶± ۲۳/۶۴) افزایش معنادار داشته است (۰/۰۰۰۱>P). همچنین نتایج آزمون آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری نشان داد که اثر متقابل گروه و زمان درمورد نمره انجام فعالیت‌های روزانه زندگی در گروه آزمون معنادار می‌باشد (۰/۰۰۰۱>P).
نتیجه‌‌گیری: الگوی توانمند‌سازی خانواده‌محور می‌‌تواند باعث بهبود انجام فعالیت‌های روزانه زندگی در سالمندان مبتلا به نارسایی قلبی شود.

امیر ارشام کبرایی، محسن ادیب، کامران کارگر، صدیقه میرانزاده،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: نارسایی قلبی یک مشکل عمده است که کیفیت زندگی فرد را تحت‌تأثیر قرار ‎‎میدهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر بسته آموزشی بر سواد سلامت و پیروی از توصیه‌های درمانی در مبتلایان نارسایی قلبی انجام شد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه تجربی بر روی ۶۰ بیمار مبتلا به نارسایی قلبی بیمارستان شهید بهشتی کاشان از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ در دو گروه کنترل و مداخله انجام گردید. قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه‌های اطلاعات دموگرافیک، سواد سلامت اختصاصی بیماران با نارسایی قلبی و پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو توسط هر دو گروه تکمیل شد.
نتایج: مقایسه میانگین نمره تبعیت از درمان و ابعاد آن پس از مداخله، تفاوت آماری معناداری داشت (۰/۰۵>P). همچنین تفاوت معناداری در میانگین نمره تبعیت از درمان و ابعاد آن در گروه مداخله، ابتدا و انتهای آموزش نشان داده شد (۰/۰۵>P). مقایسه میانگین نمره سواد سلامت و ابعاد آن پس از مداخله نیز، تفاوت آماری معناداری داشت (۰/۰۵>P). تفاوت آماری معناداری در میانگین نمره سواد سلامت و ابعاد آن در گروه مداخله، ابتدا و انتهای مداخله نشان داده شد (۰/۰۵>P)؛ در‌حالی‌که در گروه کنترل میانگین نمره کلّ سواد سلامت و ابعاد آن در ابتدا و انتهای مطالعه، کاهش معناداری داشت (۰/۰۵>P).
نتیجه‌گیری: بنابراین استفاده از بسته‌های آموزشی به‌عنوان یک روش آموزشی آسان و ایمن می‌تواند در جهت افزایش سواد سلامت و افزایش تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی و پیشگیری از پیشرفت بیماری کمک کند.


صفحه 1 از 1     

مجله علوم پزشکی فیض Feyz Medical Sciences Journal
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 39 queries by YEKTAWEB 4700