۴۹ نتیجه برای مغز
سهیلا عرفانی، سیده مهدیه خوش نظر، مژگان ترابی،
دوره ۰، شماره ۵ - ( ۷-۱۴۰۴ )
چکیده
لیپیدها از اجزای ضروری تمام غشاهای سلولی مغز هستند. گانگلیوزیدها، گلیکواسفنگولیپیدها هستند که به طور گسترده در سراسر بدن بیان میشوند، اما به طور ویژه درسیستم عصبی مرکزی حضور دارند. آنها اجزای اصلی غشای سلولهای سیستم عصبی مرکزی هستند و نقش محوری در حفظ عملکرد طبیعی مغز دارند. گانگلیوزید مونوسیالیک اسید ۱ (GM۱) نقش مهمی در مکانیسمهای بالقوه محافظت عصبی ایسکمی مغزی، ایفا میکند. تعادل هموستاتیک پیچیدهای از گانگلیوزیدها برای عملکرد طبیعی سیستم عصبی مرکزی مورد نیاز است و بنابراین از طریق مسیرهای پیچیده انتقال درون سلولی و متابولیکی به شدت تنظیم میشود. با وجود آزمایشهای پیشبالینی امیدوارکننده، درحال حاضر هیچ دارویی وجود ندارد که منجر به بهبود بالینی مداوم در بیماران دچار سکتههای ایسکمیک مغزی شود. به خوبی مشخص شده است که ایجاد الگوهایی از درمانهای جدید شامل شناسایی داروهای چند منظوره که میتوانند مسیرهای بیولوژیکی متنوعی را هدف قرار دهند با ارزیابی مسیرهای مختلف مولکولی دخیل درمرگ نورونی و آسیب بافتی امکان پذیر خواهد بود. شواهد تجربی به شدت نقش گانگلیوزیدها را در بیماری ایسکمی و درمان بالقوه نشان میدهند. دراین مطالعه مروری روایتی، عملکردهای گانگلیوزیدها را که برای حفظ سلامت مغز حیاتی هستند و تغییرات در سطح گانگلیوزیدها و پروفایل بیان آنها را که در بسیاری از بیماریهای عصبی رخ میدهند، بررسی خواهیم کرد و سهم آنها را در اختلالات سلولی و پاتوژنز بیماری را مورد بحث قرار خواهیم داد.
Ganglioside monosialic acid ۱
جواد وردی، مهدی نعمت بخش، اسماعیل فخاریان،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۷۶ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع ادم مغزی وازوژنیک و عوارض آن که در اثر اختلال سد بین خونی-مغزی ایجاد می شود و تاثیر نهایی بر روی عملکرد مغز و به منظور تعیین تاثیر زمان انسداد شریان های کاروتید بر درصد آب و وزن مخصوص بافت مغز Rat این تحقیق در آزمایشگاه به صورت in vitro در سال ۱۳۷۴ انجام شد.
مواد و روش ها: تحقیق به روش کارآزمایی بالینی تجربی بر روی ۳۰ راس Rat صورت پذیرفت، ابتدا نمونه ها به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم گردیدند و حیوانات هر گروه با تیوپنتال سدیم (Nesdonal) (۶۰mg/kg) که به صورت داخل صفاقی تزریق شد، بیهوش گردیدند. سپس شریان های کاروتید آن ها جدا و به منظور ایجاد ادم حاد وازوژنیک به مدت ۱۵ و ۳۰ دقیقه بسته شد و تاثیر بستن شریان های کاروتید در زمان های مذکور بر درصد آب و وزن مخصوص بافت نیمکره های مغز با استفاده از روش خشک کردن (Wet-dry method) و شیب ستونی مایعات (Specific gravity method) مشخص و با آزمون ANOVA مورد قضاوت آماری قرار گرفت و نیز ارتباط بین زمان انسداد با درصد آب و وزن مخصوص بافت مغز مشخص گردید.
یافته ها: تحقیق نشان داد درصد آب بافت مغز در زمان های صفر، ۱۵ و ۳۰ دقیقه بعد از ادم در نیمکره راست به ترتیب ۵,۲±۷۳.۹ و ۲.۵±۷۵.۷ و ۲.۲±۷۷.۱ درصد بوده که از لحاظ آماری معنی دار نیست و در نیمکره چپ به ترتیب ۱.۴±۷۷.۸ و ۳±۷۸.۴ و ۳±۸۰.۶ درصد بوده که از لحاظ آماری معنی دار می باشد و وزن مخصوص نیمکره راست به ترتیب ۰.۰۰۱±۱.۰۴۶ و ۰.۰۰۲±۱.۰۴۶ و ۰.۰۰۹±۱.۰۴۵ به دست آمد که از لحاظ آماری معنی دار نبود و در نیمکره چپ به ترتیب ۰.۰۰۲±۱.۰۴۶ و ۰.۰۰۲±۱.۰۴۴ و ۰.۰۰۳±۱.۰۴۳ حاصل شد که از لحاظ آماری معنی دار است.
نتیجه گیری: معادله خطی درصد آب بافت نیمکره راست t۲-^۱۰*۱۰,۷۳+۷۳.۹۶=W و نیمکره چپ ۱۰^-۲t×۹.۸۵+۷۷.۴۸=W و برای وزن مخصوص بافت نیمکره راست ۱۰^-۵t×۴.۰۰۵+۰.۹۵۶=۱/SG و نیمکره چپ ×۱۰^-۵t۸.۰۴۶+۰.۹۵۶=۱/SG بود.
سید علی مسعود، محسن اربابی، احمد ارشادی، کسری مرید پور،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۷۶ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت تشخیص علایم بالینی و تناقضات موجود در فراوانی علایم بالینی حوادث عروقی مغز و به منظور تعیین شیوع علایم بالینی این بیماری، این مطالعه در سال ۱۳۷۳ در بیمارستان شهید بهشتی کاشان انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: این بررسی یک مطالعه توصیفی است که بر روی ۱۷۵ بیمار مبتلا به حادثه عروقی مغز که با استفاده از معاینه بالینی و سی تی اسکن بیماری آن ها تشخیص داده شده بود صورت پذیرفت. اطلاعات مربوط به بیماران از قبیل سن، جنس، علایم بالینی و وضعیت ترخیص از بیمارستان در فرم اطلاعاتی ثبت گردید و به صورت جداول توزیع فراوانی و نمودار گزارش شد. براساس شیوع علایم بالینی در نمونه ها تعیین و فاصله اطمینان آن در جامعه برآورد گردید.
یافته ها: از ۱۷۵ نفر بیمار مورد بررسی، ۵۲% مرد و ۴۸% زن بودند. ۳۷,۷ درصد از مبتلایان سکته مغزی از نوع خونریزی و ۶۲.۳% از نوع ایسکمی داشتند. شایع ترین علامت بالینی مبتلایان به ترتیب همی پلژی و همی پارزی با ۵۴.۹ درصد (۶۲.۳-۴۷.۵=CI) بود و کاهش سطح هوشیاری با ۴۲.۳ درصد (۴۹.۶-۳۵=CI) می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت تشخیص صحیح در پیش آگهی حوادث عروقی مغز توصیه می شود که دو علامت همی پارزی و همی پلژی و کاهش سطح هوشیاری مورد توجه همکاران قرار گیرد. همچنین توصیه می گردد در مطالعات وسیع تر ناتوانایی های افراد در کوتاه مدت و دراز مدت پس از سکته مغزی مورد بررسی قرار گیرد.
مهدی نعمت بخش، فریدون حسنوند، جواد وردی، نپتون سلطانی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۷ )
چکیده
سابقه و هدف: افزایش آب بافت مغز رابطه مستقیم با شدت ادم مغزی دارد و تعیین حجم آب موجود WC یا (Water Content) بافت مغزی بسیار حائز اهمیت است. با توجه به این که تغییرات WC همراه با تغییرات SG یا (Specific Gravity) بافت می شود، این تحقیق به منظور تعیین SG دو نیمکره که در حالت عادی و ادم و به منظور ارتباط آن با آب بافت مغز در رت انجام گرفت.
مواد و روش ها: پس از ایجاد موقعیت با استفاده از روش شناسی MARMAROU، تحقیق به روش تجربی صورت پذیرفت. با استفاده از پارافین و برموبنزن یک ستون مایع از لایه های مختلف و با SGهای متفاوت تهیه و ارتباط بین SG و ارتفاع در این ستون تعیین گردید. نمونه بافت نیمکره های مغز رت پس از بیهوشی در دو گروه شاهد و آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. در گروه آزمایش شریان های کاروتید به مدت ۳۰ دقیقه بسته شدند. WC مغز در هر دو نیمکره و در هر دو گروه به روش کلاسیک خشک نمودن بافت تعیین و هم چنین با استفاده از ستون مایع، SG هر نمونه اندازه گیری گردید و ارتباط بین SG و WC بافت تعیین شد. جهت ارزیابی این ارتباط، یک گروه ده تایی رت که شریان های کاروتید آن ها به مدت ۱۵ دقیقه بسته گردیده مورد بررسی قرار گرفت. WC به دو روش خشک نمودن بافت و استفاده از ارتباط به دست آمده بین SG و WC تعیین و مقایسه شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که هم WC و هم SG بافت مغز در هر دو نیمکره در دو گروه آزمایش و شاهد تفاوت معنی داری وجود دارد (P<۰,۰۵). ارتباط خطی بین SG و WC در دو نیمکره (r²=۰.۹۹) و همچنین مقدار SG بافت خشک SGs مغز در دو نیمکره به دست آمد. ارزیابی ارتباط بین SG و WC نشان می دهد که تفاوت معنی داری در WC تعیین گردیده به روش کلاسیک خشک نمودن بافت و WC محاسبه شده با استفاده از SG وجود ندارد.
نتیجه گیری: استفاده از پارافین و برموبنزن و ایجاد یک ستون مایع رابطه معنی داری را بین ارتفاع ستون و SG نشان داد که نشانگر مناسب بودن این مایع مخلوط جهت تعیین SG است. بین رابطه WC و SG در دو نیمکره تفاوت وجود دارد. تحقیقات بیشتر برای پاسخگویی به این تفاوت، بویژه در اجزا هر دو نیمکره توصیه می شود.
علی مسعود، محسن تقدسی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۷۸ )
چکیده
سابقه و هدف: سکته مغزی در کشورهای پیشرفته سومین علت مرگ و میر بعد از بیماری های قلبی و سرطان و در کشورهای در حال پیشرفت دومین علت مرگ و میر بعد از بیماری های قلبی می باشد. بیش از ۵۰% بیماران مبتلا به سکته مغزی (CVA) یک فشار خون بالای شریانی داشتند. سکته مغزی در بیماران دیابتی، ۶-۲ برابر شایع تر از افراد غیر دیابتی و میزان مرگ و میر افراد دیابتی دو برابر بیماران غیر دیابتی می باشد. با توجه به اهمیت فشار خون بالا و دیابت و مشخص نبودن پیش آگهی بیماران مبتلا به CVA در شهر کاشان مطالعه زیر جهت تعیین پیش آگهی کوتاه مدت و میان مدت بیماران مبتلا به CVA در سال ۷۶-۱۳۷۵ انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش توصیفی بر روی کلیه بیماران مبتلا به CVA بستری در بخش داخلی بیمارستان شهید بهشتی و مراجعه به مطب شخصی در سال ۷۶-۱۳۷۵ صورت پذیرفت و اطلاعاتی شامل سابقه دیابت، فشار خون، اختلالات تکلم، سطح هوشیاری، حرکتی، نوع سکته، سن، جنس این بیماران در بدو ورود، ۱۰ روز بعد یا هنگام ترخیص و در نهایت سه ماه بعد از مراجعه جمع آوری شد و با توجه به وضعیت بهبودی کامل، ناقص، فوت مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: از ۴۱۰ بیمار مورد بررسی، ۳۱۰ نفر فشار خون، ۶۰ نفر دیابتی و ۴۰ نفر نه فشار خون و نه دیابت داشتند. پیش آگهی بیماران در کوتاه مدت در صورتی که مبتلا به فشار خون باشند، بد خواهد بود به گونه ای که در بیمارانی که فشار خون ندارند، شانس بهبودی کامل ۴ برابر افزایش می یابد و در میان مدت شانس بهبودی کامل در همین بیماران که فشار خون ندارند، ۳ برابر افزایش پیدا می کند و همچنین پیش آگهی بیماران در کوتاه مدت در صورتی که مبتلا به دیابت باشند، بد خواهد بود به گونه ای که در بیمارانی که دیابت ندارند، شانس بهبودی کامل دو برابر و در میان مدت شانس بهبودی کامل در همین بیماران که دیابت ندارند سه برابر افزایش می یابد.
نتیجه گیری: در این مطالعه هم پیش آگهی کوتاه مدت و هم میان مدت در بیماران فشار خونی و دیابتی بدتر از بیماران مبتلا به CVA غیر فشار خونی و دیابتی است. از این رو، بررسی بیشتر و جلوگیری و درمان کامل بیماران دیابتی و فشار خونی می تواند تا حد زیادی از بروز CVA و عوارض بعد از آن نسبت به بیمارانی که چنین سابقه ای را ندارند بکاهد.
جواد آخوندیان، سید علی مسعود،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۰ )
چکیده
سابقه و هدف: سندرم کم توجهی، پرتحرکی و عدم تمرکز از اختلالات شایع در کودکان بوده و عوارض شناخته شده ای دارد. چون بر اثر درمان تاخیر تکاملی از داروی پیراستام استفاده می شود و تناقض هایی که در مورد تاثیر این دارو در بروز ADHA وجود دارد، به منظور تعیین تاثیر پیراستام در بروز اختلالات پرتحرکی و کم توجهی این تحقیق بر روی کودکان مبتلا به تاخیر تکاملی مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) مشهد در سال های ۷۷-۱۳۷۶ انجام گرفت.
مواد و روش ها: تحقیق به روش کارآزمایی بالینی از نوع دوسوکور و متقاطع بر روی ۳۰ کودک بالای ۴ سال صورت پذیرفت. به نیمی از بیماران ابتدا شربت پیراستام و به نیمی دیگر دارونمای آن به میزان ۵۰mg/kg تجویز و پس از دو هفته Washout، جای بیماران عوض و در پایان هر مرحله وضعیت ADHD بررسی گردید و با آزمون آماری مورد قضاوت قرار گرفت.
یافته ها: تعداد ۵ کودک تا آخر همکاری نکردند. از ۲۵ کودک باقیمانده با میانگین سنی ۶ سال، ۷ دختر و ۸ پسر، میزان ADHD در گروه شاهد ۰,۰۷±۰.۱۶ و در گروه مورد ۰.۰۹±۰.۴۴ بود (P<۰.۰۰۱) و بروز اختلال ADHD در گروه شاهد ۱۴.۳% و در گروه مورد ۵۳.۳% بود (P<۰.۰۳). سندرم در پسران بیشتر از دختران و در گروه سنی پایین تر بیشتر بروز می کند.
نتیجه گیری: مصرف پیراستام موجب بروز اختلالات کم توجهی، پرتحرکی و عدم تمرکز در کودکان می شود. از این رو تجویز پیراستام در کودکان مبتلا به تاخیر تکاملی و یا در سایر موارد مشابه با احتیاط انجام می گیرد.
علی زمانی، محمد رضا شریف، روح اله فردوسی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۰ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به شیوع اوریون و عوارض متعدد مرگ و میر مبتلایان به آن و نقش عوامل محیطی بر تظاهرات بالینی و عوارض بیماری و به منظور تعیین تظاهرات بالینی و عوارض مبتلایان به اوریون، این تحقیق بر روی کودکانی که به دلیل عوارض بیماری در بیمارستان های کودکان دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال های ۷۶-۱۳۷۲ بستری بودند، انجام گرفت.
مواد و روش ها: تحقیق با روش مطالعه داده های موجود صورت پذیرفت. پرونده کودکانی که با تشخیص اوریون و به علت عوارض آن بستری بودند مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصیات فردی بیماران، مدت بستری و هزینه بیمارستانی، علایم، تظاهرات بالینی و عوارض بیماری و همچنین سابقه دریافت واکسن اوریون برسی و ثبت گردید.
یافته ها: طی مدت مورد بررسی، ۳۰۵ کودک واجد شرایط بررسی شدند. متوسط سن ۸,۴ سال و ۷۶% پسر و ۲۴% دختر بودند. در ۹۶% استفراغ، ۹۲% سردرد و ۷۵% سفتی گردن و علامت Kernig در ۳۰% گزارش شد. در مایع مغزی نخاعی، متوسط گلبول سفید ۲۹۵ عدد و ۸۰% را لنفوسیت تشکیل می داد. ۹۱.۷ درصد بیماران فاقد سابقه تزریق واکسن اوریون بودند. کودکان به طور متوسط ۴.۵ روز بخاطر عوارض اوریون در بیمارستان بستری بودند.
نتیجه گیری: عوارض بیماران مبتلا به اوریون بالا بوده و جدی است و وقتی کودکان واکسینه نشده باشند، احتمال بروز بیماری افزایش می یابد. تزریق دو نوبت واکسن اوریون در سنین ۱۴ تا ۱۸ ماهگی و ۶ سالگی توصیه می شود.
عبدالناصر فرزان، عبدالرضا فرزان،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۰ )
چکیده
سابقه و هدف: ضربه های مغزی از علل مهم مرگ و میر در جوامع بشری است و در بین آن ها، شکستگی های قاعده جمجمه از اهمیت خاصی برخوردارند. این مطالعه به منظور تعیین علایم و عوارض در یک صد مورد شکستگی قاعده جمجمه و پیگیری شش ماهه آن در بیمارستان شهید رهنمون یزد در سال ۱۳۷۶ انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی به شکل مقطعی صورت پذیرفت. از کلیه بیماران شرح حال، معاینه دقیق بالینی، ارزیابی پرتوشناسی به صورت عکس ساده جمجمه، توموگرافی کامپیوتری مغزی بدون کنتراست و در صورت نیاز مشاوره گوش و حلق و چشم به عمل آمد. بیماران به مدت شش ماه با ویزیت و معاینه ماهانه پیگیری شدند و نتایج درمان و بویژه موارد بروز مننژیت براساس LP و نیز نقش زوج عصبی با پیش آگهی درمان با آزمون McNemar مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه شایع ترین گروه سنی درگیر مردان ۲۹-۱۰ ساله به میزان ۲۶%، شایع ترین مکانیسم آن تصادفات موتور سیکلت به میزان ۴۵% در خیابان های درون شهری، شایع ترین علامت بالینی خونریزی از بینی به میزان ۶۰%، شایع ترین آسیب عصبی کرانیال همراه آسیب زوج هشت برابر ۳۵% و برای زوج ۱ به میزان ۳۰% بوده است و در پیگیری شش ماهه در بیماران دارای پیگیری زوج عصبی هشت، به میزان ۲۱,۷% کماکان درگیری وجود داشته و بعد در بیماران زوج عصبی ۷، به میزان ۱۵.۹%، بیشترین و بهترین نتیجه درمان در بیماران زوج عصبی یک به میزان ۲۶.۵% بود (P<۰.۰۰۱) و ۴ درصد بیماران دچار مننژیت شده اند.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به کمبود عوارض بخصوص مننژیت به نظر می رسد تجویز آنتی بیوتیک در شکستگی های قاعده جمجمه مورد ندارد و فقط در موارد خاص باید آنتی بیوتیک تجویز شود و به هر حال انجام یک مطالعه تجربی را در این مورد توصیه می نماید.
زیبا مسیبی، امیر حسین موحدیان، محسن خضری،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۱ )
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت خونریزی داخل مغزی در نوزادان که با مرگ و میر بالا و عوارض عصبی شدیدی همراه است و عدم اطلاع از شیوع و علل خونریزی داخل مغزی در نوزادان بستری شده در بخش نوزادان بیمارستانهای کاشان، این تحقیق در سالهای ۷۹ ـ ۱۳۷۵ انجام گزقت.
مواد و روشها : این مطالعه گذشتهنگر بر روی ۲۷۵۵ نوازاد بستری شده انجام گرفت. پس از تأیید خونریزی داخل مغزی، اطلاعات مورد نظر از قبیل سن حاملگی، جنس علائم بالینی، نوع زایمان، ریسک فاکتورهای مادری و نوع خونریزی، علت خونریزی از پروندهها استخراج و در پرسشنامه مربوطه ثبت شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در میان نوزادان بستری، ۶۲ مورد خونریزی داخل مغزی وجود داشت که ۴۲ مورد در نوزادان نارس و ۲۰ مورد در نوزادان ترم بوده است. مهمترین علت خونریزی در نوزادان نارس،آسفیکسی و در نوزادان ترم تروما بوده. شایعترین خونریزی درنوزادان نارس خونریزی داخل بطنی و در نوزادان ترم خونریزی سابدورال به حساب میآید. ارتباط معنیدار بین خونریزی داخل مغزی و جنس نوزاد و نوع زایمان مشاهده نشد. شایعترین علامت بالینی در نوزادان مبتلا، کاهش رفلکس مورو بوده و مهمترین ریسک فاکتور مادری که خطر خونریزی داخل مغزی را افزایش داده بود پرهاکلامپسی میباشد.
نتیجهگیری و توصیهها: با توجه به این که خونریزی داخل مغزی در نوزادان نارس ۲۷ برابر نوزادان ترم بوده است و از طرف دیگر مهمترین علت به وجودآورنده آن نیز آسفیکسی بود باید تلاش بیشتری در جهت پیشگیری از زایمانهای پره ترم و بروز آسفیکسی انجام داد.
منوچهر مهرام،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده
سابقه و هدف: نظر به عدم گزارش از موارد بروز آپلازی مغز استخوان به دنبال واکسیناسیون سرخک و سرخجه و مشاهده یک مورد آن، نسبت به معرفی مورد اقدام گردید.
معرفی بیمار: بیمار پسر ۹ سالهای از یکی از روستاهای استان زنجان است که در جریان طرح کشوری واکسیناسیون علیه سرخک و سرخجه، واکسینه شده و پس از ۱۰ روز با علائم بثورات و راش پوستی در بیمارستان بستری گردید. در بررسیهای انجام شده، در CBC افت همه ردههای سلولی وجود داشته و در آسپیراسیون مغز استخوان نیز کاهش قابل توجه در هر سه رده پیشسازهای سلولی در مغز استخوان تأیید گردیده است. در سوابق بیمار هیچگونه مورد مشابه در خانواده یا سابقه تماس با ریسک فاکتورهای مرتبط با آپلازی مغز استخوان وجود نداشته و رد گردیدهاند. بیمار ۵/۳ ماه پس از شروع علائم، به علت خونریزی مغزی به کوما رفته و نهایتاً فوت نمود.
نتیجهگیری و توصیهها: بروز آپلازی مغز استخوان به دنبال واکسیناسیون سرخک و سرخجه مطرح است. گزارش موارد مشابه و بررسی علل آن توصیه میگردد.
محمود نوری شادکام، میر محمد جلیلی،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
سابقه و هدف: تعدای از مطالعات نشان میده ن د که استفاده از فنتانیل وریدی نشانه ها ی درد را در طول انجام اعمال دردناک کاهش میدهد . تعدادی از مطالعات نیز تأ ثیر کم و عوارض بالای دارویی آن را ذکر کرده ا ند. ولی اخیرا ً مشخص شده است که استفاده از فنتانیل وریدی با دوز کم بی ضرر است. هدف از این مطالعه که بر روی بیماران بستری در بیمارستان یزد طی سالهای ۸۴-۸۳ انجام شد تعیین ایمنی و تاثیر فنتانیل وریدی در تسکین درد ناشی از پونکسیون مایع مغزی نخاعی بود
مواد و رو ش ها: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی و دوسوکور بر روی ۹۰ کودک ۷-۲ ساله که برای اقدامات تشخیصی نیاز به پونکسیون مایع مغزی نخاعی داشتند، انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در یک گروه ۵ دقیقه قبل از انجام پونکسیون، میدازولام وریدی (با دوز mg/kg ۱۵/۰) و پلاسبو (نرمال سالین) تزریق گردید و در گروه دیگر میدازولام وریدی با همان دوز و فنتانیل وریدی (با دوز m g/kg ۵/۱) تزریق گردید. اشباع اکسیژن و ضربان قلب قبل از انجام پونکسیون و در حین انجام آن ثبت گردید. نمره درد در طفل نیز بر اساس معیار CHEOPS در حین انجام عمل در دو گروه ثبت شد. از آزمون T و کای دو برای آنالیز اطلاعات و مقایسه داده ها استفاده گردید و ۰۵/۰ P< معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها : نهایتاً ۸۲ بیمار به مطالعه وارد شدند. ۴۲ کودک (۵۱%) فنتانیل و میدازولام وریدی و ۴۰ کودک (۴۹%) میدازولام و پلاسبو دریافت کردند. از نظر سن و جنس اختلافی بین دو گروه وجود نداشت. نتایج نشان داد که میانگین نمره درد بطور مشخص در گروه فنتانیل (۵/۱ ± ۴/۲) در مقایسه با گروه دریا فت کننده پلاسبو (۱/۲ ± ۱/۵) پایینتر بود ( ۰۰۱/۰ P< ). میانگین ضربان قلب نیز در حین انجام پونکسیون در کودکان گروه فنتانیل (۸۶/۵ ± ۶/۱۰۵) کمتر از گروه پلاسبو (۱۷/۱۰ ± ۲۲/۱۱۹) بود ( ۰۰۱/۰ P < ).
نتیجه گیر ی: این مطالعه نشان داد که فنتانیل و میدازولام وریدی نشانه ها ی درد ناشی از پونکسیون لومبار را نسبت به میدازولام و پلاسبو بیشتر کاهش میده ن د. با توجه به اثر مخرب درد تجربه شده در دوره کودکی بر روی زندگی آینده فرد و از آ نجا ترکیب فنتانیل و میدازولام از ایمنی و تاثیر قابل قبولی در کاهش درد برخوردار است، توصیه می شود در هنگام پروسیجرهای دردناک اطفال مثل پونکسیون مایع مغزی نخاعی از این ترکیب استفاده شود.
اسماعیل فخاریان، محمد رضا فاضل، همایون تابش، زهرا نوابی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: ضربه به سر یکی از عوامل مهم مرگ و میر در حوادث است. آمار نشان میدهد اغلب این افراد دچار آسیب خفیف هستند. این مطالعه به منظور بررسی میزان بروز، نحوهی درمان و هزینهی ضربههای خفیف مغزی در یک دورهی دوساله در شهرستان کاشان انجام گرفته است.
مواد و روشها: ۴۲۹۰ بیمار با ضربهی مغزی طی سالهای ۱۳۸۴-۱۳۸۳ وارد مطالعه شدند. خصوصیات بیماران شامل سن، جنس، نوع حادثه، سطح هوشیاری، و علایم همراه، علل حادثه، پروتکل ادارهی آسیبدیدگان و هزینه ثبت گردید. مصدومین دچار ضربهی خفیف با GCSS= ۱۴ – ۱۵ ( Glasgow Coma Scale Score ) در نظر گرفته شده و هزینههای مربوط محاسبه شد. جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کاشان ۰۰۰ ‚ ۵۰۰ نفر در نظر گرفته شده و میزان بروز تعیین شد.
نتایج: ۳۸۹۴ نفر (۸/۹۰درصد) ضربهی مغزی خفیف داشتند. نسبت مرد به زن ۱: ۵/۳ بود. میانگین سنی بیماران ۱۳/۱۹ ± ۲۷ سال و شایعترین گروه سنی ۲۹-۲۰ (۹/۲۷ درصد) و ۱۹-۱۰ سال (۲/۲۱ درصد) بودند. بیش از ۶۵ درصد مصدومین در سنین زیر ۳۰ سال قرار دارند. حوادث ترافیکی (۳/۶۸درصد) شایعترین عامل آسیبزا بود. از ۱۶۲۹ نفر (۴۸ درصد) از بیماران تصویر جمجمه گرفته شد، که ۸/۸۷ درصد نرمال و ۲/۱۲ درصد دارای شکستگی بودند. از ۴۰۰ بیمار (۳/۱۰درصد) سیتیاسکن مغزی انجام شد، که ۱۱۸ مورد آنها غیرطبیعی بوده و هزینهی بستری این بیماران به طور متوسط ۳۱۶۶۵۴ ریال به ازای هر شب میباشد. میزان بروز آسیبهای مغزی در هر سال ۴۲۹ نفر در هر ۰۰۰ ‚ ۱۰۰ نفر جمعیت بود که رشدی معادل ۶۵ درصد را در کمتر از یک دهه در این مرکز نشان میدهد.
نتیجهگیری: نسبت مرد به زن افزایش نشان داد و سن سوانح و حوادث در این منطقه پایین میباشد. با توجه به طبیعی بودن حدود ۹۰ درصد یافتههای گرافی جمجمه پیشنهاد میشود کلیهی آسیبدیدگان پس از طی مراحل اولیهی درمان، سیتیاسکن شوند و در صورت طبیعی بودن مرخص شوند. به این ترتیب میتوان حدود ۵۰ درصد از هزینههای مستقیم درمان را کاهش داد.
محمدتقی قربانیان، تقی طریحی، سید علیرضا مصباح نمین، ناصر نقدی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف : سلولهای استرومایی مغز استخوان منبع با ارزشی برای پیوند اتوگرافت جهت استفاده بالینی در زمینه ترمیم سیستم عصبی مرکزی بوده و میتوانند به انواع ردههای سلولی از جمله سلولهای عصبی تمایز یابند. تحقیقات نشان داده دپرنیل در درمان بیماری نورودژنراتیو پارکینسون اثر دارد و دارای اثر تروفیک روی سلولهای عصبی در محیط in vitro میباشد. در این تحقیق اثر داروی دپرنیل بر تمایز سلولهای استرومایی به سلولهای عصبی تولیدکننده دوپامین مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: به روش ایمنوسیتوشیمی با استفاده از آنتیبادی تیروزین هیدروکسیلاز و اندازهگیری میانجیهای عصبی دوپامین به روش HPLC تمایز BMSCs به سلولهای شبهعصبی بررسی شد. همچنین به روش RT-PCR بیان ژن عامل نوروتروفیک BDNF در BMSCs مورد مطالعه قرار گرفت. دادهها با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج : نتایج بررسی مولکولی نشاندهندهی افزایش بیان ژن BDNF توسط سلولهای القا شده با دپرنیل است. بررسی ایمنوسیتوشیمی (تیروزین هیدروکسیلاز) و کروماتوگرافی مایع با کارکرد بالا ( HPLC ) نشان داد که داروی دپرنیل با غلظت ۸-۱۰ مولار ظرفیت تمایز BMSCs به سلولهای دوپامینرژیک و تولید و ترشح دوپامین را دارا است.
نتیجهگیری: سلولهای استرومایی میتوانند به سلولهای شبهعصبی تمایز یافته و برای پیوند سلولی مورد استفاده قرار گیرند.
اسماعیل فخاریان، محمد رضا فاضل، همایون تابش، ایمان غفارپسند،
دوره ۱۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: هماتوم داخل جمجمه متعدد ناشی از وارد شدن ضربه به سر پدیدهی شایعی نیست. وجود آمار دقیق در مورد میزان وقوع آن مواجه شدن با ضایعه را سادهتر میکند. مطالعهی حاضر به منظور تعیین میزان بروز و تلاش برای یافتن نشانگرهایی برای تشخیص زودتر این معضل انجام شده است.
مواد و روشها: در یک مطالعه توصیفی کلیه مصدومین ضربهی مغزی جرّاحی شده از مهر ۱۳۸۵ تا پایان شهریور ۱۳۸۷ در بیمارستان شهید بهشتی کاشان وارد مطالعه شدند. بیماران از نظر سن، جنس، تعداد اعمال جراحی، عامل ایجاد تروما، وجود شکستگی جمجمه، معیار GCS ، و یافتههای CT اسکن قبل از هر عمل جراحی بررسی شده و سپس با شاخصهای توصیفی و تستهای آماری مجذور کای و t دانشجوئی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج : در مجموع طی دو سال، ۱۲۱ عمل جراحی بر روی ۹۶ مورد تشخیص داده شده انجام گردید، که به علت وجود هماتوم، ۷۳ مصدوم (۳/۷۵درصد) یک بار و ۲۳ مورد (۷/۲۴درصد) بیش از یک بار جراحی شدند. دامنهی سنی بیماران به ترتیب بین ۶ ماه تا ۸۳ سال و ۱۷ تا ۶۶ سال و متوسط آن ۱/۲۴ ± ۷/۴۰ و ۹/۱۵ ± ۷/۳۳ سال بود. نسبت مرد به زن در موارد هماتوم یک طرفه، ۷/۱۳ به ۱ و در هماتوم دو طرفه، ۲۲ به ۱ بود. انواع شکستگی جمجمه در ۳۱ مورد (۴۳ درصد) از ۷۳ مصدوم یک طرفه و ۱۲ مورد از ۲۳ مصدوم (۵۲ درصد) دو طرفه دیده شد. تفاوت معنیدار آماری از نظر سن، جنس، عامل ایجاد تروما، وجود شکستگی جمجمه، و معیار GCS مشاهده نشد ( ۰۵/۰ p> ). هماتوم دوطرفه به صورت معنیداری در گروه هماتوم ساب دورال بیشتر از انواع ضایعات دیگر بود (۰۰۴/۰ P= ).
نتیجهگیری: شیوع بالای حوادث، شانس وقوع هماتومهای دو طرفهی مغز را نیز افزایش داده است. در این مطالعه دستیابی به نشانگری برای پیشبینی این مشکل میسر نشد، لذا توصیه میشود موضوع مورد توجه جدی قرار گرفته و مطالعات بیشتری در این زمینه انجام شود.
جواد بهارآرا، کاظم پریور، علیرضا اشرف، منصوره عزیزی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: در سالهای اخیر انبوهی از وسایل ساطع کننده مایکروویو مانند تلفن همراه ، رادار، رادیو، تلویزیون، وسایل برقی خانگی و... ساخته شده و مورد استفاده روز افزون انسانها و به خصوص جوانان و نوجوانان قرار گرفته است. لذا، با توجه به انتشار برخی گزارشها در مورد اثرات مخرب امواج الکترومغناطیس این امر باعث جلب توجه وسیع پژوهشگران علوم زیستی به بررسی اثرات ﺁن بر سلامت انسان و نیز بر فرآیندهای رشد و نمو جانوران شده است. در این مطالعه اثرات امواج ساطع شده از تلفنهای همراه (۹۴۰ مگاهرتز) بر سیستم خون ساز موش نابالغ نر نژاد BALB/c بررسی شده است.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی از یک سیستم مولد مایکروویو (۹۴۰ مگا هرتز) متشکل از یک قفس ویژه که دو دستگاه تلفن همراه در آن تعبیه شده بود، استفاده گردید. موشهای نابالغ نر یک ماهه به مدت پانزده روز و هر روز ۳۰ دقیقه در این سیستم تحت امواج ساطع شده از تلفنهای همراه فعال قرار داده شدند. پس از انجام دوره تیماری، ابتدا برای ارزیابی پارامترهای خونی، از قلب حیوانات خون گیری و در ادامه کبد، طحال و مغز استخوان برای انجام مطالعات بافت شناسی میکروسکوپی نوری آماده سازی شدند. دادههای کمی حاصل به کمک آزمون آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنیداری ۰۵/۰ p< تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: نتایج حاصل نشان داد امواج ساطع شده از تلفنهای همراه با فرکانس ۹۴۰ مگاهرتز بر تعداد گلبولهای خونی سفید، مقدار هموگلوبین، مقدار متوسط هماتوکریت، حجم متوسط گلبول قرمز، هموگلوبین متوسط گلبول قرمز و غلظت متوسط هموگلوبین گلبولهای قرمز در جریان خون بیتاثیر است (۰۵/۰ p> ). در طحال، تعداد لنفوسیتهای پولپ سفید و تعداد مگاکاریوسیتها در نمونههای تجربی نسبت به شاهد ﺁزمایشگاهی کاهش (۰۰۱/۰ p< ) دیده شد، ولی تعداد پولپ سفید، قطر طحال و قطر پولپ سفید در دو گروه شاهد ﺁزمایشگاهی و تجربی اختلاف نشان نداد (۰۵/۰ p> ). در کبد موشهای تجربی تعداد اجتماعات سلولی منونوکلوئر و تعداد سلولهای کوپفر نسبت به شاهد ﺁزمایشگاهی کاهش (۰۰۱/۰ p< ) نشان داد، ولی از نظر تعداد هپاتوسیتها و ابعاد هپاتوسیتها در دو گروه شاهد ﺁزمایشگاهی و تجربی اختلاف دیده نشد (۰۵/۰ p> ). همچنین، میانگین تعداد کل سلولهای مغز استخوان و سلولهای در حال تقسیم مغز استخوان نمونه های تجربی نسبت به شاهد ﺁزمایشگاهی افزایش (۰۰۱/۰ p< ) نشان داد.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این تحقیق بیانگر تاثیر امواج ساطع شده از تلفنهای همراه بر اجتماعات سلولی مونونوکلئر و تعداد سلولهای کوپفر کبدی و لنفوسیت های پولپ سفید و مگاکاریوسیتهای طحال و نیز تعداد کل سلولهای مغز استخوان و سلولهای در حال تقسیم مغز استخوان موش نر نابالغ نژاد BALB/c میباشد.
قاسم محمد خانی، فاطمه حاجی ابراهیم تهرانی، محبوبه شیخ زاده، هاله مجیدی، سقراط فقیه زاده،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: پتانسیلهای برانگیخته شنوایی، امواج مغزی میباشند که با ارائه محرک صوتی به فرد تولید میشود. پاسخهای شنوایی ساقه مغز جزئی از پتانسیلهای برانگیخته شنوایی است که پس از تحریک با شدت زیاد در محدوده زمانی کمتر از ۱۰ میلی ثانیه به دست میآید. با توجه به تأثیر فرآیند رشد بر راههای شنوایی، هدف از این مطالعه مقایسه زمان نهفتگی و دامنه پاسخهای شنوایی ساقه مغز نوزادان کامل و نوزادان نارس ۱ تا ۲۸ روزه میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی روی ۴۰ نوزاد کامل و ۴۰ نوزاد نارس (کمتر از ۳۷ هفته) ۱ تا ۲۸ روزه بدون هیچگونه مشکل زمینهای انجام شد. دامنه و زمان نهفتگی امواج ABR ( Auditory Brainstem Response) نوزادان مورد مطالعه استخراج گردید. یافتهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: بین زمان نهفتگی مطلق امواج V, III, I و زمان نهفتگی بین موجی I-III ، I-V ، III-V و همچنین دامنه موج V نوزادان کامل و نارس اختلاف معناداری مشاهده شد، در حالی که بین دامنه موج I نوزادان نارس و کامل اختلاف وجود نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به وجود اختلاف بین مقادیر زمان نهفتگی و دامنه امواج ABR نوزادان کامل با مقادیر نوزادان نارس، احتمالا به دلیل تاخیر در بلوغ سیستم شنوایی مرکزی، در بررسی پتانسیلهای الکتریکی ساقه مغز نوزادان نارس ضروری است از هنجارهای مربوط به این گروه استفاده شود.
مسعود مطلبی کاشانی، سید باقر مرتضوی، علی خوانین، عبدالامیر علامه، رمضان میرزایی، مهدی اکبری،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: افت شنوایی ناشی از صدا یکی از مهمترین بیماری های ناشی از کار در جهان است و برخی از آلاینده های موجود در هوا می توانند این افت را تقویت نمایند. با توجه به اینکه در بسیاری از تماس های شغلی و زیست محیطی، مواجهه توأم با صدا و مونوکسیدکربن وجود دارد، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مواجهه همزمان با صدا و مونوکسید کربن بر سیستم شنوایی خرگوش از طریق بررسی عملکرد پاسخ شنیداری ساقه مغز حیوان انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه به روش تجربی بر روی ۲۴ سر خرگوش سفید نر بالغ در ۴ گروه انجام گرفت. گروه ها شامل گروه کنترل، گروه در معرض صدا، گروه در معرض توأم صدا و مونوکسید کربن و گروه در معرض مونوکسید کربن بودند. در کلیه گروه ها، امواج حاصل از پتانسیل برانگیخته ساقه مغز با محرک کلیک و تون برست در سه مقطع زمانی: قبل از مواجهه، یک ساعت پس از آخرین مواجهه و ۱۴ روز پس از آخرین مواجهه ثبت گردید و نتایج با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس و t زوجی تجزیه وتحلیل گردید.
نتایج: متوسط زمان تأخیر تشکیل موج پنجم برای گروهی که در مواجهه توأم با صدا و مونوکسید کربن بودند، یک ساعت پس از آخرین مواجهه در فرکانس های ۱، ۲، ۴ و ۸ کیلوهرتز به ترتیب برابر با ۰۸/۰±۴۳/۵، ۰۷/۰±۵۰/۵ ،۰۷/۰±۷۱/۵ و ۰۷/۰±۷۵/۵ میلی ثانیه بود که این مقادیر از مقادیر مشابه در سایر گروه ها بیشتر بود (۰۱/۰>P).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد مواجهه توأم با مونوکسید کربن و صدا در فرکانس های ۴-۱ کیلو هرتز می تواند افت شنوایی ناشی از صدا را تقویت نماید و لذا پیش بینی می شود در محیط های کاری پر سر و صدا، حضور مونواکسید کربن بتواند احتمال افت شنوایی ناشی از صدا را افزایش دهد.
فاطمه سادات ایزدی اونجی، اسماغیل فخاریان، نگین مسعودی علوی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: تصادفات یکی از علل عمده مرگ و میر و پیامد نامطلوب در جمعیت زیر ۵۰ سال می باشد. مطالعه حاضر به منظور تعیین عوامل مرتبط با پیامد ضربات مغزی تروماتیک (TBI) در بیماران بستری در ICU انجام گرفت.
مواد و روش ها: مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است که روی ۹۵ بیماری دارای TBI که در ICU بیمارستان بهشتی کاشان بستری بودند، انجام شد. برای جمع آوری داده ها از چک لیستی استفاده شد. که حاوی اطلاعات بیوگرافیک، مشخصات وقوع حادثه، و اطلاعات کلینیکی و پیامد بیماران بود. سطح هوشیاری در دو نوبت با فاصله ۶ ساعت توسط نمره کمای گلاسکو (GCS) بررسی شد. پیامد نیز با نمره پیامد گلاسکو (GOS) تعیین شد.
نتایج: میانگین سنی بیماران ۱۲±۷/۲۶ سال بود. میانگین دوره بستری ۹/۱۳±۳/۱۲ روز بود و با GOS تفاوت معنی دار آماری داشت (۰۰۰۱/۰=p). شصد درصد افراد پیامد مطلوب داشتند و ۲/۲۳ درصد نیز فوتی بودند. مقایسه شدت ترومای مغزی بیمار در بدو ورود و ۶ ساعت بعد از ورود به ICU با پیامد تروما تفاوت معنی دار آماری داشت (۰۰۰۱/۰=P). آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد فقطGCS ۶ ساعت بعد از ورود به ICU تعیین کننده پیامد تروما می باشد (۰۰۷/۰=P).
نتیجه گیری: GCS ۶ ساعت بعد از ورود به ICU مهمترین عامل تعیین کننده پیامد تروما های مغزی است؛ بنابراین، اطلاعات مربوط به GCS بیماران در بخش ICU باید به دقت ثبت شود تا برای ارزیابی و پیش بینی پیامد ترومای مغزی در بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
مجتبی آدینه، احمد طالبیان، ابراهیم کوچکی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: سندروم آنسفالوپاتی میتوکندریال همراه با اسیدوز لاکتیک و حملات شبیه سکته مغزی، اختلالی در چندین ارگان بدن به ویژه در سیستم عصبی مرکزی (آنسفالوپاتی) و در عضلات (میوپاتی) است که با وراثت مادری و در نتیجه جهش در ژنوم میتوکندری ایجاد می شود. دوره هایی از علایم مانند سردرد، تشنج، اختلالات بینایی، ناشنوایی پیش رونده و اختلالات شناختی در بیماران (اغلب تا ۴۰ سالگی) ایجاد می شود.
معرفی بیمار: بیمار دختر ۱۲ ساله ای بود که با شکایت بی حالی، تشنج تونیک و کلونیک، کاهش قدرت بینایی و ضعف یک طرفه در اندام فوقانی و تحتانی سمت چپ، مراجعه کرد. اولین سابقه وی از تشنج، سردرد و استفراغ های مکرر ۵ ماه قبل بود که در بررسی ها حوادث عروقی مغز مطرح شد. به دنبال انجام مطالعات تشخیصی برای این بیمار و در بررسی های ژنتیکی، موتاسیون در ژن A۳۲۴۳G که تشخیص قطعی بیماری می باشد، مشاهده شد.
نتیجه گیری: عامل قطعی تشخیصی این بیماری بررسی ژنتیکی است و علی رغم اینکه مبتلایان به این سندروم به تدریج دچار اختلالات شناختی و رفتاری می شوند، تنها درمان این بیماران گروهی از اقدامات حمایتی و مصرف انواع ویتامین ها و کوآنزیم ها می باشد.
مسعود مطلبی کاشانی، میترا حنانی، سید غلامعباس موسوی، علیرضا دهدشتی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
سابقه و هدف: افت شنوایی ناشی از صدا یک بیماری شایع در جهان بوده و مواجهه با مونواکسیدکربن می تواند آن را تشدید نماید. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر حفاظتی آنتی اکسیدان ان استیل سیستئین (NAC) بر مهار اثر تشدید کننده مونواکسیدکربن برافت شنوایی ناشی از صدا در خرگوش انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه تجربی روی ۴۲ سر خرگوش نر در ۷ گروه شامل کنترل، در معرض صدا (۱۰۰ دسی بل به مدت کلی ۴۰ ساعت)، در معرض مونواکسیدکربن (۷۰۰ پی پی ام به مدت کلی ۴۰ ساعت)، معرض توأم صدا و مونواکسیدکربن، در معرض صدا با دریافت NAC (۳۲۵ میلی گرم بر کیلوگرم)، در معرض توأم صدا و مونواکسیدکربن با دریافت NAC، و گروه بدون مواجهه و فقط دریافت NAC انجام گرفت. شنوایی حیوانات با استفاده از روش پاسخ شنیداری ساقه مغز (ABR) در فرکانس های ۲،۱، ۴ و ۸ کیلو هرتز در سه مرحله: قبل از مواجهه، یک ساعت و ۱۴ روز پس از آخرین مواجهه مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: تجویز NAC موجب کاهش تغییرات آستانه موقت و دائمABR ناشی از مواجهه با صدا و نیز توام صدا و مونواکسید کربن گردید. NAC همچنین اثر تشدید کننده مونواکسید کربن برافت شنوایی موقت ناشی از صدا را در فرکانس های ۱، ۲ و ۴ کیلو هرتز مهار نمود و موجب مهار این اثر بر افت شنوایی دائم درکلیه فرکانس های مورد مطالعه گردید.
نتیجه گیری: NAC به عنوان یک آنتی اکسیدان قادراست اثر حفاظتی مناسبی در برابر اثرتشدید کننده مونواکسید کربن بر افت شنوایی موقت و دائم ناشی از صدا در خرگوش ایجاد نماید.