[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره مجله :: شماره جاری :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌ها::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
اخلاق در پژوهش::
برای داوران::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
هوش مصنوعی::
::
Basic and Clinical Biochemistry and Nutrition
..
DOAJ
..
CINAHL
..
EBSCO
..
IMEMR
..
ISC
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
enamad
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۳ نتیجه برای نقدی

محمدتقی قربانیان، تقی طریحی، سید علیرضا مصباح نمین، ناصر نقدی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( فصلنامه ۱۳۸۷ )
چکیده

سابقه و هدف : سلول­های استرومایی مغز استخوان منبع با ارزشی برای پیوند اتوگرافت جهت استفاده بالینی در زمینه ترمیم سیستم عصبی مرکزی بوده و می­توانند به انواع رده­های سلولی از جمله سلول­های عصبی تمایز یابند. تحقیقات نشان داده دپرنیل در درمان بیماری نورودژنراتیو پارکینسون اثر دارد و دارای اثر تروفیک روی سلول­های عصبی در محیط in vitro می­باشد. در این تحقیق اثر داروی دپرنیل بر تمایز سلول­های استرومایی به سلول­های عصبی تولیدکننده دوپامین مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش­ها: به روش ایمنوسیتوشیمی با استفاده از آنتی­بادی تیروزین هیدروکسیلاز و اندازه­گیری میانجی­های عصبی دوپامین به روش HPLC تمایز BMSCs به سلول­های شبه­عصبی بررسی شد. همچنین به روش RT-PCR بیان ژن عامل نوروتروفیک BDNF در BMSCs مورد مطالعه قرار گرفت. داده­ها با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد بررسی قرار گرفتند.

نتایج : نتایج بررسی مولکولی نشان­دهنده­ی افزایش بیان ژن BDNF توسط سلول­های القا شده با دپرنیل است. بررسی ایمنوسیتوشیمی (تیروزین هیدروکسیلاز) و کروماتوگرافی مایع با کارکرد بالا ( HPLC ) نشان داد که داروی دپرنیل با غلظت ۸-۱۰ مولار ظرفیت تمایز BMSCs به سلول­های دوپامینرژیک و تولید و ترشح دوپامین را دارا است.

نتیجه­گیری: سلول­های استرومایی می­توانند به سلول­های شبه­عصبی تمایز یافته و برای پیوند سلولی مورد استفاده قرار گیرند. 


رسول زیدآبادی، الهه عرب عامری، ناصر نقدی، بهرام بلوری،
دوره ۲۰، شماره ۶ - ( دوماه نامه ۱۳۹۵ )
چکیده

سابقه و هدف: امروزه استفاده گسترده از تلفن‌های همراه، نگرانی‌ها را درباره اثرات بیولوژیکی میدان‌های الکترومغناطیسی این وسیله ارتباطی بر بدن انسان فزونی بخشیده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فعالیت‌بدنی در تعدیل اثرات میدان الکترومغناطیسی کم­فرکانس تلفن همراه بر فعالیت حرکتی موش صحرایی انجام شد.

مواد و روش ­ها: برای انجام مطالعه تجربی حاضر، تعداد ۷۰ موش صحرائی بالغ در هفت گروه فعالیت بدنی بلند مدت و کوتاه مدت، کنترل، میدان الکترومغناطیسی، شَم، فعالیت بدنی بلندمدت-میدان الکترومغناطیسی و فعالیت‌بدنی کوتاه مدت-میدان الکترومغناطیسی تقسیم شدند. گروه فعالیت‌بدنی کوتاه مدت و بلند مدت به ­ترتیب یک هفته و یک ماه هر روز به­ مدت ۳۰ دقیقه روی تردمیل به دویدن پرداختند. گروه میدان الکترومغناطیسی نیز به­مدت یک ماه هر روز سه ساعت در دستگاه شبیه‌ساز امواج تلفن همراه قرار گرفتند. گروه ­های ترکیبی فعالیت بدنی-میدان الکترومغناطیسی، بعد از قرارگیری موش‌ها در دستگاه شبیه‌ساز امواج تلفن همراه، جهت انجام فعالیت ‌بدنی روی تردمیل منتقل می‌شدند. در نهایت، شاخص‌های زمان حرکت، مسافت طی شده و سرعت حرکت اندازه‌گیری شد.

نتایج: میدان الکترومغناطیسی تلفن همراه موجب کاهش معنی‌دار فعالیت حرکتی موش‌ها نسبت به گروه شم گردید. فعالیت ‌بدنی بلند مدت و کوتاه مدت به­ طور معنی‌داری فعالیت حرکتی موش‌های تمرین کرده را نسبت به گروه کنترل افزایش داد (۰/۰۵≥P)، اما فعالیت حرکتی گروه‌های ترکیبی (تحت تابش و دارای فعالیت‌بدنی) اختلاف معنی‌داری با گروه تحت تابش نداشتند (۰/۰۵≤P).

نتیجه­ گیری: نتایج نشان داد که استفاده از فعالیت ‌بدنی نمی­ تواند به­ طور معنی‌داری از کاهش فعالیت حرکتی ناشی از میدان‌ الکترو­مغناطیسی کم­فرکانس تلفن همراه جلوگیری نماید.


سارا امیری، کیهان آزادمنش، ناصر نقدی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( دوماه نامه ۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: آلزایمر یکی از شایع ترین بیماری های تحلیل برنده سیستم عصبی است که منجر به از دست رفتن توان فکری، رفتاری و توانایی یادگیری می گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی ماندگاری اثر تزریق بتا آمیلویید ۴۲-۱ در ناحیه CA۱ هیپوکامپ موش های صحرایی نر بالغ بر یادگیری و حافظه فضایی توسط ماز آبی موریس می باشد.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه از ۴۲ سر موش صحرایی نر بالغ استفاده شد که به­ طور تصادفی در گروه های کنترل (دست­نخورده)، شم (تزریق حلال) و دریافت کننده بتا آمیلویید (۵ میکروگرم/میکرولیتر) تقسیم بندی شدند. تزریقات به صورت دوطرفه در ناحیه CA۱ هیپوکامپ موش ها انجام شد. گروه اول دریافت کننده بتا آمیلویید و حلال آن پس از ۶ روز، گروه دوم پس از ۱۱ روز و گروه سوم پس از ۳۱ روز تحت آموزش با ماز آبی موریس قرار گرفتند.
نتایج: در مقایسه دو گروه کنترل و شم در طول ۴ روز آموزش و همچنین در آزمایش به­ خاطرآوری و یافتن سکوی آشکار، اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتایج مرحله یادگیری در گروه های دریافت­کننده بتا آمیلویید نشان می دهد که مسافت طی شده و زمان سپری شده برای یافتن سکوی پنهان به ­صورت معنی داری در مقایسه با گروه های شم افزایش یافته، ولی تفاوت معنی داری در آزمایش به­خاطر آوری و یافتن سکوی آشکار بین این گروه ها مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: تحت تاثیر قرار گرفتن طولانی مدت هیپوکامپ با بتا آمیلویید سبب تخریب بیشتر حافظه و یادگیری در حیوانات مبتلا به آلزایمر می ­گردد


صفحه 1 از 1     

مجله علوم پزشکی فیض Feyz Medical Sciences Journal
Persian site map - English site map - Created in 0.24 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4704