سابقه و هدف :ایران به عنوان یکی از کانونهای مهم لیشمانیوز جلدی روستایی شناخته شده است. این بیماری در نقاط مختلف استان اصفهان به صورت آندمیک مشاهده میشود. شهرستان آران و بیدگل از جمله این مناطق است که موارد زیاد مبتلایان به لیشمانیوز جلدی در آن مورد توجه مسئولان بهداشتی کشور قرار گرفته است. این مطالعه به منظور شناسایی نوع لیشمانیوز جلدی بیماران، گونه انگل مولد آن در انسان، جوندگان مخزن و پشهخاکیها ی ناقل در سالهای 86-138 5 در شهرستان آران و بیدگل صورت گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه با طراحی مقطعی بر روی ایزوله های انسانی مبتلا به لیشمانیوز جلدی که به مراکز بهداشتی آران و بیدگل مراجعه کرده بودند، جوند گان و پشهخاکی های صید شده از منطقه ی مورد مطالعه صورت گرفت. تشخیص عفونت انسانی با نمونه برداری از زخم بیمار و نمونهبرداری از لبه خارجی گوش جونده و تشریح پشهخاکی صورت گرفت و انگلهای جدا شده در محیط NNN کشت داده شد. DNA انگل انسانی، جونده و پشهخاکی استخـراج و با روش RAPD-PCR تعیین هویت شد. انگلهای لیشمانیا ماژور جدا شده از انسان، جونده و پشهخاکی پس از تلقیح در قاعـــده دم موش BALB/c ، 4 تا 12 هفته بعد ایجاد زخم نمودند، ولی ایزولههای انسانی لیشمانیا تروپیکا در محل تلقیح به موش هیچ گونه زخمی ایجاد نکردند. اطلاعات مربوط به واحدهای پژوهش (بیماران، مخازن و ناقلین) پس از طبقهبندی با آمار توصیفی و درصد فراوانی گزارش و باندهای محصول PCR با سوشهای استاندارد و مارکر مقایسه شد.
نتایج:RAPD-PCR نشان داد که 4/71 درصد ایزولههای انسانی، لیشمانیا ماژور و 6/28 درصد لیشمانیا تروپیکا بود و از بین جوندگان صید شده، 8/17 درصد رومبومیس اوپیموس ها آلوده به لیشمانیا ماژور بودند. با استفاده از این روش 9/1درصد پشهخاکیهای فلبوتوموس پاپاتاسی ماده خونخورده نیز آلوده به لیشمانیا ماژور تشخیص داده شدند.
Doroodgar A, Asmar M, Razavi M R, Doroodgar M. Identifying the type of cutaneous leishmaniasis in patients, reservoirs and vectors by RAPD-PCR in Aran & Bidgol district of Esfahan Province during 2006-7. Feyz 2009; 13 (2) :141-146 URL: http://feyz.kaums.ac.ir/article-1-737-fa.html
درودگر عباس، آسمار مهدی، رضوی محمد رضا، درودگر مسعود. تعیین نوع لیشمانیوز جلدی در بیماران، مخازن و ناقلین به روش RAPD-PCR، در شهرستان آران و بیدگل، استان اصفهان طی سال های 86-1385. مجله علوم پزشکی فيض. 1388; 13 (2) :141-146