سابقه و هدف: عقرب مزوبوتوس اپیوس متعلق به خانواده بوتیده میباشد. این عقرب یکی از فراوانترین عقربها در ناحیه خوزستان است و مسوول حدود 45% عقربزدگیها در این ناحیه است. زهر عقربها از نوروتوکسینهایی تشکیل شده که کانالهای یونی سلولها را تحت تاثیر قرار میدهند. با توجه به اهمیت مطالعه روی عقربها در این ناحیه جغرافیایی و اینکه کار زیادی در ارتباط با فعالیت آنزیمها در زهر عقرب مزوبوتوس اپیوس اپیوس انجام نشده بود بر آن شدیم تا فراکسیونهای زهر عقرب مزوبوتوس اپیوس را توسط کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون جدا نموده و فعالیت آنزیمهای فسفولیپاز A2 و هیالورونیداز را در فراکسیونهای جدا شده بررسی نماییم.
مواد و روشها: یک گرم زهر خام در 10 میلیلیتر آب حل گردید و در xg 18000 به مدت 12 دقیقه سانتریفوژ گردید. محلول رویی که حاوی پروتئین بود در ستون کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون حاوی سفادکس G50 در تعادل با بافر استات آمونیوم 20 میلیمولار PH 4.7 با سرعت 30 میلیلیتر در ساعت به کار برده شد. محلول خروجی در حجمهای 3 میلیلیتر جمعآوری شد. جذب نوری به طور مداوم در طول موج 280 نانومتر اندازهگیری گردید. سپس مقدار پروتئین، فعالیت آنزیم فسفولیپاز A2 و هیالورونیداز در تمام فراکسیونهای جدا شده اندازهگیری شد.
نتایج: یک گرم زهر خام حاوی 816 میلیگرم پروتئین بود. فعالیت آنزیم در زهر خام، فراکسیون I و به مقدار جزیی در فراکسیون II مشاهده شد و به ترتیب دارای 12/53، 3/76 و 43/2% فعالیت همولیزی میباشند. فعالیت مخصوص آنزیم به ترتیب 32/590، 1090 و 37/30 میباشد. فعالیت هیالورونیداز در زهر خام و تنها در فراکسیون اول مشاهده شد. فعالیت مخصوص آنزیم هیالورونیداز در زهر خام TRU/mg 740 و در فراکسیون I حاصل از کروماتوگرافی TRU/mg 5/4574 به دست آمد و درجه خلوص آنزیم 18/6 تعیین شد.
نتیجهگیری: زهر عقرب مزوبوتوس اپیوس اپیوس دارای هر دو فعالیت فسفولیپازی و هیالورونیدازی میباشد که با استفاده از کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون در فراکسیون اول جدا میشود.
Kadkhodaei-Elyaderan M, Amozgari Z, Hanifi H. Hyaluronidase and phospholypase activity in the venom of Mesobuthus Epeus epeus Scorpion. Feyz 2007; 10 (4) :24-30 URL: http://feyz.kaums.ac.ir/article-1-70-fa.html
کدخدایی الیادرانی منیژه، آموزگاری زهره، حنیفی حسین. فعالیت آنزیم فسفولیپاز A2 و هیالورونیداز در زهر عقرب مزوبوتوس اپیوس اپیوس. مجله علوم پزشکی فيض. 1385; 10 (4) :24-30