سابقه و هدف: با توجه به شیوع افسردگی پس از زایمان (42-13 درصد) و مشکلات جدی که این اختلال برای مادر، کودک و خانواده به وجود میآورد شناسایی عوامل خطرساز ضروری است. بنابراین در این تحقیق رابطه افسردگی پس از زایمان با نوع زایمان بررسی گردید.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به روش تحلیلی از نوع مورد ـ شاهد با روش نمونهگیری مبتنی بر هدف در 460 زن در قالب دو گروه برابر افسرده (مورد) و غیرافسرده (شاهد) مراجعهکننده در ماههای دوم و سوم پس از زایمان به مراکز بهداشتی ـ درمانی شهر کاشان طی سالهای 85-1384 با استفاده از آزمون افسردگی بک و پرسشنامه پژوهشگرساخته انجام شد. نمونههایی که دارای برخی عوامل اثرگذار بر افسردگی بودند (سابقهی مصرف پروژسترون و افسردگی خود و خانواده، بستری شدن در بیمارستان، بیماری سیستمیک افسردهکننده، ناهنجاری نوزاد و تنش جدی جسمی و روانی طی سال گذشته) از مطالعه خارج و جنس نوزاد و مرتبهی حاملگی در دو گروه همسان شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمونهای t مستقل، کای دو، OR و CI استفاده شد.
نتایج: یافتهها ارتباط معنیدار آماری بین افسردگی پس از زایمان و نوع زایمان نشان نداد (28/1= OR ). درصد زایمان به شیوهی سزارین در گروه مورد 1/46 و شاهد 2/52 درصد بوده است. ارتباط معنیدار آماری بین شغل، تحصیلات زن، تعداد فرزندان و ناخواسته بودن حاملگی با علامت افسردگی پس از زایمان مشاهده نشد. اما ارتباط معنیدار آماری بین شغل همسر و علامت افسردگی پس از زایمان مشاهده شد (047/0 p £ ).
نتیجهگیری: ارتباط معنیدار آماری بین افسردگی پس از زایمان و نوع زایمان مشاهده نشد. افسردگی پس از زایمان در زنانی که شغل همسرشان کارمند بود کمتر مشاهده شد که ضرورت انجام پژوهش بیشتر را نشان میدهد.